یکی از وظایف کلیدی روابط عمومی، مدیریت افکار عمومی در شرایط نامساعد است

دستگاه‌های دولتی شوراهای قدرتمند روابط عمومی تشکیل دهند

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) زهرا حکیمی: روابط عمومیها در هر سازمانی می‌توانند با انتشار اخبار شفاف و بدون ابهام باعث بالا رفتن اعتماد اجتماعی در جامعه شوند و نیز با بروز هر بحرانی از طریق ارتباط مستمر با رسانه‌ها از گسترش شایعات و جناحی برخورد کردنشان جلوگیری کنند. در هفته‌های اخیر با توجه به خروج آمریکا از برجام و نوسانات قیمت دلار؛ بازار شایعه و انتشار اطلاعات نادرست بالا گرفت و از همه مهم‌تر حلقه‌ی مفقوده‌ای به نام روابط عمومی بین نهادهایی مثل وزارت امور خارجه و هیئت دولت با مردم و رسانه‌ها به چشم می‌خورد. به عبارتی جایگاه روابط عمومی بحران که می‌تواند پاسخگوی اتهامات ناروا و اطلاعات نادرست باشد خالی بود. اما چرا در دستگاه‌های ما «روابط عمومی بحران » دیده نمی‌شود؟ چرا روابط عمومی‌های ما توانایی برنامه‌ریزی برای مدیران ارشد را ندارند؟

حمید شکری خانقاه، مدرس ارتباطات در گفتگو با شفقنا رسانه می گوید:

▪ یکی از وظایف کلیدی روابط عمومی، مدیریت افکار عمومی در شرایط نامساعد، خطرناک، رویدادهای بحرانی و در موقعیت‌هایی است که افکار عمومی با واکنش‌های روانی، شایعات و حدسیات روبرو هستند.

▫روابط عمومی‌ها با تجزیه‌وتحلیل اطلاعات محیطی ، تجزیه‌وتحلیل سنجش افکار مردم در واکنششان به رویدادهایی که برایشان پیش‌آمده و در جامعه رخ‌داده است و انواع روش‌های دیگر می‌توانند یکی از مشاورین قوی مدیریت ارشدشان باشند.

▪روابط عمومی باید با شفاف‌سازی استرس را از جامعه دور کند. از وظایف دیگر روابط عمومی دادن مشاوره به مدیران است تا بدانند در موقعیت‌های مختلف چه برخوردهایی داشته باشند. من جای این نوع مدیریت بحران از طریق روابط عمومی‌ها را در کشور خالی می‌بینم.

▫روابط عمومی‌های ما به علت تمرکز بیش از اندازه به منافع سازمانی‌شان و ترس‌های احتمالی از این‌که واکنش‌های بعدی نسبت به خودشان چه خواهد شد معمولاٌ استراتژی سکوت یا انفعال را پیش می گیرند و معمولاً در دوران بحران راهبرد انفعالی دارند.

▪روابط عمومی‌هایی که صرفاً کلیشه گرا، مراسم گرا و مناسبت گرا باشند از نظر من به هیچ عنوان اسمشان روابط عمومی نیست، بلکه امور عمومی هستند.

▫روابط عمومی مدیریت ارتباطات انسانی است. منظور از مدیریت ارتباطات انسانی این است که ما بتوانیم احساسات، منطق ، تفکرات و نگرش‌های مردم را مدیریت کنیم که این نیاز به مهندسی افکار عمومی دارد.

▪به‌راحتی می‌توانم بگویم که راهبرد انفعالی روابط عمومی‌ها حتی نسبت به مباحث تهدیدآمیز به‌گونه‌ای نگرش منفی و تهدیدآمیز به بحران است. یعنی روابط عمومی‌ها بحران را یک تهدید قلمداد می‌کنند.

▫خیلی از روابط عمومی‌های ما بحران را انکار می‌کنند و اغلب به آن بی‌توجه می‌شوند چراکه قادر به واکنش متناسب در رابطه با بحران‌ها نیستند و گاهی حتی بحران‌ها را هم بی‌اهمیت جلوه می‌دهند. فکر می‌کنند اگر از کنار بحران رد شوند همه‌چیز آرام و ساکت است. غافل از اینکه این‌چنین برخوردی با بحران به مشکلات روانی جامعه می‌افزاید.

▪گام اول این است که مدیران ارشد ما از رئیس‌جمهور گرفته تا رده‌های پایین‌تر، نگرش ارتباطی به جامعه داشته باشند و افکار عمومی را جدی بگیرند.

▫باید افرادی در روابط عمومی‌ها باشند که نگرش ارتباطی قدرتمندی داشته باشند. از طرف دیگر باید برنامه محور و استراتژی مدار باشند، یعنی وقتی وارد شدند تمام سیستم‌های سنتی روابط عمومی کلیشه گرایی را کنار بگذارند و نگاهشان به روابط عمومی نگاهی کاملاً استراتژی محور باشد.

▪روابط عمومی وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی که مستقیم با موضوع برجام در ارتباط هستند خودشان را در این رابطه مسئول نمی‌دانند و کنار کشیده‌اند.

▫بالا رفتن قیمت‌ها و افزایش نرخ دلار و… بحران و تنشی روانی را در جامعه ایجاد کرده‌اند. هیچ‌کدام از روابط عمومی‌های مسئول، وارد بحث نمی‌شوند تا به ارائه راه‌های پیشنهادی و یا حتی راه‌های میانی بپردازند و نسبت به بحران پیش‌آمده حضور فعال، پوشش حداکثری و مناسب همراه با نیاز مخاطب داشته باشند.

▪شورای اطلاع‌رسانی دولت هرگز نتوانسته لیدری روابط عمومی را به عهده بگیرد و یک‌طرفه عمل می‌کند ، فقط صرفاً از سازمان‌ها می‌خواهد اطلاع‌رسانی کنند.