رسانه؛ بر زبان بیدار و در اذهان خاموش …

فرشید نادریان – فعال حوزه رسانه ،ارتباطات و از مدیران اجرایی و روابط عمومی کشور؛ – اینک که جامعه در معرض چالش‌های مختلف اجتماعی از ابعاد مختلف قرارگرفته و به‌نوعی دچار سردرگمی نگرشی گردیده می‌طلبد رسانه رویکرد جدیدی را در امتداد حرکت روبه‌جلو و رو به رشد خود اتخاذ نموده تا جامعه‌ی بحران‌زده از اندیشه را در مسیری مناسب و مطلوب قرار داده و با حمایت و پشتیبانی از این جامعه بتواند در نوع نگرش آسیب‌دیده آن مرهمی باشد برای رسیدن به آنچه بایست جامعه از خود در برابر چالش‌ها و بحران‌ها بروز دهد تا پایدار و استوار از پس این موانع گذر کرده تا بتواند در این هیاهو تجدیدقوا نموده و به بازیابی خویش بپردازد.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| رسانه‌ها از دیرباز سرآغاز روشنایی افکار و شروع یک دیدگاه در اجتماع بوده‌اند که سعی داشته در این مسیر ضمن اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی گاه با تکیه‌بر برخی از بندها دیدگاه مخاطبین را به سمت آنچه خود بر آن باور دارد سوق دهد، حال اینک گاه این مسیر در پذیرش گستره زیادی از جامعه قرار گرفته و گاه در تعارض با آن بوده و بخش کوچک‌تری را توانسته همراه سازد.


اما مسئله اصلی ما رویکرد رسانه و اهداف ترسیم‌شده در قالب آن برای جامعه بوده که می‌بایست تصویرسازی از وقایع و نگرش‌های جاری و یا حتی پنهان مانده از نگاه‌ها را به چالش کشیده و سپس با مستندسازی و علل یابی آن را به سمت و سویی روانه کرده تا در مسیر فکری رسانه قرار گرفته و بعد از گذر از چالش‌ها و بایدونبایدهای پیش روی به اهداف کلان آن نزدیک و به نتایج نهایی از آن دست‌یاب‌اند.


رسانه همیشه توانسته اندیشه‌های خویش را بر اذهان جاری ساخته و بدین سان بر زبان‌ها روان گردیده، اما چندی است این امر محقق نشده و تنها رسانه توانسته به‌سختی خود را بر امواج کلامی جامعه نگاه داشته اما در افکار جامعه تهی شده و نتوانسته همچون گذشته تفکر جامعه را در تسخیر قدرت نفوذپذیری خویش قرار داده زیرا احساس می‌شود بی‌رمقی رسانه، عدم خلاقیت در شیوه ارائه مطالب از سوی آن و نبود جذابیت حرفه‌ای در بیان دیدگاه‌های نوین این عرصه را به مواجه نامطلوب با جامعه کشانده، جامعه‌ای سردرگم و مقاوم در برابر پذیرش اطلاعات از باب راستی آزمایی آن‌ها که خود سیطره‌ی سختی را برای رسانه ایجاد کرده است.


اینک که جامعه در معرض چالش‌های مختلف اجتماعی از ابعاد مختلف قرارگرفته و به‌نوعی دچار سردرگمی نگرشی گردیده می‌طلبد رسانه رویکرد جدیدی را در امتداد حرکت روبه‌جلو و رو به رشد خود اتخاذ نموده تا جامعه‌ی بحران‌زده از اندیشه را در مسیری مناسب و مطلوب قرار داده و با حمایت و پشتیبانی از این جامعه بتواند در نوع نگرش آسیب‌دیده آن مرهمی باشد برای رسیدن به آنچه بایست جامعه از خود در برابر چالش‌ها و بحران‌ها بروز دهد تا پایدار و استوار از پس این موانع گذر کرده تا بتواند در این هیاهو تجدیدقوا نموده و به بازیابی خویش بپردازد.


حال اینک رسانه بایستی به بازپروری خویش در جهت برگشت به مسیر تعالی رسیدگی کرده و با بهره‌گیری از تمامی ظرفیت‌های موجود و نیز به‌کارگیری ابزار نوین و ساختارهای رشد یافته در این حوزه با سازمان‌دهی محتوایی و ساختار سازی کیفیتی در مسیر خودباوری و سپس جذب‌کنندگی کمیتی گام‌های مستحکمی برداشته تا بتواند یک‌بار دیگر ضمن ارائه مطلوبی از آنچه به رسانه به‌عنوان منزل نخست ارتباطات اطلاق می‌گردد، اجتماع پیرامون خویش را در سیطره‌ای قدرت خود درآورده و بتواند آنگونه که باید نقش‌آفرینی گذشته خود را به رخ کشانده و زمینه‌ساز تبلور اندیشه و شکوفایی افکار گردد.