سواد سلامت و بیگانه‌هراسی

سانشاین جویس باتاسین – بروز و جلوه‌گاه اصلی سواد رسانه‌ای را می‌توان در شکل‌های مختلفی مشاهده نمود از جمله در نحوه برخورد افراد با پزشکان و پرستاران و همچنین در زمان خواندن دستورالعمل‌های مندرج بر روی بسته دارو و مواردی از این دست. با وجود اهمیت بسیار زیاد سواد سلامتی باید دانست که سطح سواد سلامتی در بسیاری از کشورهای جهان حتی کشورهای توسعه یافته و ثروتمند پایین است.

 

شبکه اطلاع رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| سواد سلامت را می‌توان به این صورت تعریف کرد: “میزان توانایی وظرفیت افراد برای دریافت، پردازش و فهم اطلاعات بهداشتی بنیادین و مورد‌نیاز آنها در جهت تصمیم‌گیری‌های درست در زمینه حفظ سلامت و بهداشت.” تصمیم‌گیری‌های بهداشتی در موقعیت‌های مختلفی باید انجام پذیرند: از خرید مواد غذایی مورد‌نیاز گرفته تا توانایی بحث درباره موضوعات مرتبط با سلامت و برقراری ارتباط با ارائه‌دهندگان خدمات سلامت‌محور.


در واقع، بروز و جلوه‌گاه اصلی سواد رسانه‌ای را می‌توان در شکل‌های مختلفی مشاهده نمود از جمله در نحوه برخورد افراد با پزشکان و پرستاران و همچنین در زمان خواندن دستورالعمل‌های مندرج بر روی بسته دارو و مواردی از این دست. با وجود اهمیت بسیار زیاد سواد سلامتی باید دانست که سطح سواد سلامتی در بسیاری از کشورهای جهان حتی کشورهای توسعه یافته و ثروتمند پایین است.


به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا، نه نفر از هر ده نفر فاقد توانایی کافی برای مدیریت سلامت خود و پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های مختلف هستند. در نتیجه، بخش عمده‌ای از جمعیت جهان به‌شدت در معرض دریافت و اعتقاد پیدا کردن به ادعاها و توصیه‌های بهداشتی نادرستی هستند که از طریق رسانه‌های اجتماعی به آنها خورانده می‌شود و در اغلب موارد موجب گمراه شدن شهروندان می‌گردد.


این اتفاق به‌صورت خاص و چشمگیر در دوران همه‌گیری کووید-19 افتاد به‌طوری که موجی از توصیه‌ها و ادعاها در مورد راه‌های جلوگیری از ابتلا به ویروس کرونا و همچنین درمان این بیماری، رسانه‌های اجتماعی جهان را فرا گرفت، از توصیه به اسپری کردن الکل و کلر به تمام قسمت‌های بدن گرفته تا تجویز آنتی بیوتیک‌های مختلف و غیره که نادرست بودن تمام آنها از سوی سازمان بهداشت جهانی و مقام‌های بهداشتی کشورها اعلام شد و به‌تدریج نیز برای همه مردم به اثبات رسید.


به‌طور کلی، در هفته‌ها و ماه‌های نخست همه‌گیری کووید-19،که هنوز اطلاعات درست و کاملی در مورد این ویروس ناشناخته و مرموز وجود نداشت، سیلی از اطلاعات گوناگون در مورد این بیماری در جهان منتشر شد که ابزار دقیقی برای اثبات درست یا نادرست بودن آنها وجود نداشت و همین خلا و کمبود احساس شده در دوران همه‌گیری کووید-19 بود که باعث شد همه ما بفهمیم سواد سلامتی‌مان چقدر پایین است و این مساله تا چه حد می‌تواند خطرناک و زیان‌بار باشد و این‌که باورپذیری بسیاری از توصیه‌ها و ادعاهای بهداشتی در زمان پایین بودن سواد سلامتی افراد جامعه به چه میزان افزایش می‌یابد.


علاوه بر این، فقدان و یا پایین بودن سواد سلامتی شهروندان در هر جامعه‌ای می‌تواند به گسترش حس ترس و ابهام در آن جامعه دامن بزند که این احساس هراس و بلاتکلیفی در افرادی که کاملا با دانستنی‌های علمی و بهداشتی بیگانه هستند، شدیدتر است و همین افراد هم بیشترین آسیب‌ها را به‌واسطه هراس‌افکنی‌های اغراق‌آمیز رسانه‌ها متحمل می‌شوند و دچار آسیب‌های روانی بلندمدتی می‌گردند.

 

در مورد همه‌گیری کووید-19، علاوه بر هراس‌افکنی‌های رایج در جریان شیوع بیماری‌های خطرناک که به‌واسطه پایین بودن سواد سلامتی افراد ابعاد گسترده‌تری به خود می‌گیرد، ما با یک نوع “بیگانه‌هراسی” بر علیه آسیایی‌تبارها و به‌ویژه چینی‌ها در آمریکا و تا حدی در سرتاسر دنیا مواجه شدیم که البته به مرور زمان و با روشن شدن ابعاد مختلف بیماری کرونا و مهم‌تر از همه ارتقای سواد سلامتی مردم، تا زیادی کاهش یافت و مردم جهان به‌تدریج توانستند درک و فهم بهتری نسبت به آنچه در رسانه ها درباره ویروس کرونا مطرح می‌شد، دست پیدا کنند.
 

مرجع : شبکه اطلاع رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)