«تدارکات چی های» عصر ارتباطات: روابط عمومی در ایران براساس نیاز شکل نگرفت

  

شارا، سیدشهاب سیدمحسنی، رییس انجمن متخصصان روابط عمومی- در سال 1906 در یک هوای ابری شرکتم در نیویورک با بحران مالی مواجه شده بود. دیگر کسی نمی دانست چه تولید می کنم و چه خدماتی ارائه می دهم، انگار نفس در سینه ام حبس شده است، نفسم بالا نمی آمد و تصویر این که شرکتم هم دچار چنین بحرانی برای من مشکل است. مردم را آن طرف خیابان می دیدم اما، کسی مرا نمی دید، روح شده بودم؛ مشغول خوردن قهوه بودم، قهوه ای که برادر بزرگم از میشیگان برایم هدیه آورده بود، دلم گرفته بود و با حرص قهوه تلخ می خوردم، پنجره کنار میز چوبی قرار داشت روی صندلی نشسته بودم پای چپم را روی پای راست روی میط انداخته بودم. خودم زمزمه می کردم اسامی دوستانم را، رییس بانک را انگار به دنبال یک راه فرار بودم، ناخودآگاه یاد دوست قدیمی ام آقای «ایویکی» افتادم. حدود 40 سال سن داشت، اگر اشتباه نکرده باشم خبرنگار یکی از روزنامه های نیویورک بود، کهنه کار بود، «ادوارد» پیش خدمتم که از بچگی با من کار می کرد رو به دنبالش فرستادم، ادوارد موی خرمایی، صورت کک و مک داشت. بیست و سه، چهار ساله بود و بی نهایت هواس پرت، خوب یادم میاد بهش گفتم «ادوار د مستقیم پیش آقای ایویلی می روی، هر کاری داشت قانعش کن و پیش من بیاورش»، 40دقیقه ای نگذشته بود که آمدند، از صدای جیرجیر پله های چوبی راهرو و ضرباهنگ کفش ها مطمئن شدم که خودش است، هیجان داشتم؛ این آخرین برگم است باید نتیجه بگیرم، مطمئن بودم، ایویلی چون روزنامه نگار بود برای هر کاری راه حلی داشت، حاضر جواب بود ازش خوشم می آمد، به کمکم آمد من را از حبس اطلاعاتی نجات داد، اما برای خودش هم ایده بود بعدها 10 پلاک پایین تر اولین دفتر روابط عمومی را در جهان افتتاح کرد، حالا دیگر اویلی روزنامه نگار نبود او پدر روابط عمومی جهان بود.
 اما 45 سال بعد در ایران یعنی حدود سال 1330 انگلیسی ها «روابط عمومی» را برای اولین بار به شرکت ملی نفت آوردند. از سیدشهاب سیدمحسنی، رییس انجمن متخصصان روابط عمومی ایران که خودش سال ها در حال تحقیق و تدریس این علم است و سابقه طولانی در مدیریت آن دارد پرسیدم چرا روابط عمومی در ایران بیشتر به واحد پشتیبانی و تشریفات نزدیک است و تصویر ذهنی درستی به عنوان یک واحد علمی ـ مدیریتی در ذهن متبادر نمی کند؟ پاسخ داد: مشکل نحوه ورود این علم است، روابط عمومی در ایران براساس نیاز شکل نگرفت، تنها یک دانش وارداتی و تقلیدی بود که از همان ابتدا هم بیشتر رویکرد تبلیغاتی و تشریفاتی داشت و تا به امروز به همان حال باقی مانده است.
 در حالی که روابط عمومی به مفهوم کارآمد آن، رویکرد تحلیلگرایی دارد، این شیوه مدیریتی ارتباط است بین سازمان ها و مخاطب، برای جلب رضایت برای ایجاد موفقیت بیشتر و برای بروز شفافیت و واقعیت گرایی در فضای محلی. روابط عمومی دو قطب دارد. اطلاع رسانی و اطلاع یابی، یک واحد روابط عمومی پویا نه تنها به واقعیت گرایی می پردازد بلکه بازخورد سنجی و بومی سازی آن در بطن و روح محصول و یا خدمات هم از جمله وظایف مهم آن است. پرسیدم در برخی از سازمان ها انگیزه انتصاب مدیر روابط عمومی بیشتر از بدنه واحدهای حراست است و در برخی دیگر انگیزه ارتباط و نزدیکی فرد با مقام عالیست تا تخصص در علم روابط عمومی، علت را چگونه ارزیابی می کنید؟ پاسخ داد: روابط عمومی در ایران اغلب نگاه مراسم گرا و تشریفاتی دارد و کمتر به این نکته توجه می شود که روابط عمومی علم است، متاسفانه برخی از مدیران ارشد بنگاه ها و سازمان ها حتی از تعریف درست ترکیب روابط عمومی هم عاجز هستند و متاسفانه تنها انتظار آنها و شاید تنها تعریف آنها از مدیر روابط عمومی بیشتر در حد یک تدارکاتچی خلاصه می شود و همین عاملی است که در ایران غایت عملکرد روابط عمومی «اطلاع رسانی» است و در کمتر سازمانی بازخوردسنجی و بومی سازی آن به شکلی مدون دیده می شود.