فلسفه کمک مالی به مطبوعات چیست؟

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- بیژن نوباوه نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از وجود تبعیض در کمک مالی به مطبوعات* انتقاد کرد. وی گفت که در حال حاضر کمک مالی به مطبوعات ناعادلانه و غیرتخصّصی (بدون ضابطه) داده می‌شود. مثلا روزنامه‌ای که درآمد میلیاردی از آگهی دارد، از دولت هم کمک مالی می گیرد!.


شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) بیژن نوباوه نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از وجود تبعیض در کمک مالی به مطبوعات* انتقاد کرد. وی گفت که در حال حاضر کمک مالی به مطبوعات ناعادلانه و غیرتخصصی (بدون ضابطه) داده می‌شود. مثلا روزنامه‌ای که درآمد میلیاردی از آگهی دارد، از دولت هم کمک مالی می گیرد!.


نوباوه که اظهارات او، یازدهم بهمن 1392 توسط خبرگزاری فارس انتشار یافته است این پرسش ها را مطرح کرد که فلسفه اعطای یارانه (کمک مالی) به مطبوعات چیست؟. روزنامه‌ای که 10 صفحه آگهی دارد، چرا باید از دولت یارانه بگیرد؟. چرا باید به برخی روزنامه‌ها 600 میلیون یارانه داده شده باشد؟. چرا یک روزنامه محلی در جنوب کشور 660 میلیون یارانه گرفته است؟


وی با بیان اینکه توزیع یارانه‌ها به شکل فعلی قابل توجیه نیست، گفت که اگر این روند ادامه یابد وزیر ارشاد را به مجلس خواهیم کشاند.

* مطبوعات قوه چهارم دمکراسی اعلام شده اند و قوای دمکراسی در هرکشور باید جدا ازهم باشند [اصل تفکیک قوا] و بنابراین، کمک مالی دولت ها به مطبوعاتِ حرفه ای خلاف اصول ژورنالیسم و مغایر قواعد دمکراسی است و در حال حاضر در جهان، تنها دو سه دولت ازجمله جمهوری اسلامی ایران به مطبوعات حرفه ای کمک مالی می کنند.

 

طبق تعاریف روزنامه نگاری، مطبوعات به 3 دسته تقسیم شده اند؛ نشریات حرفه ای (نشریه ای که هدف از تاسیس آن کسب و کار از این طریق است و در مورد نشریه روزانه، اگر تا صد شماره به دخل = خرج نرسد، ثابت می شود که مورد پسند مخاطبان نیست و با آن وضعیت و روش نمی تواند بکار ادامه دهد ـ همانند هر کسب و کار دیگر)، دسته دیگر مطبوعاتِ اختصاصی هستند (نشریات متعلق و یا وابسته به احزاب، سازمانهای دولتی و عمومی، نشریات با هدف خاص. در ایران: روزنامه های همشهری، جام جم و روزنامه های وزارت تامین اجتماعی، هلال احمر و …. این نشریات در زمینه وظایف موسسه صاحب آن و پیشبُرد برنامه هایش باید مطلب بنویسند و بازوی روابط عمومی آن موسسه بشمار می آیند، و نباید بازرگانی عمل کنند یعنی که آگهی تجاری بگیرند و تکفروشی عمومی داشته باشند ـ باید میان اعضای حزب و کارکنان همان موسسه و علاقه مندان به آن کار و وظیفه توزیع خاص شوند و احیانا حق اشتراک بگیرند. توزیع خاص یعنی هوم دلیوری = ارسال به خانه از طریق پیک و یا پُست) و دسته سوم نشریات تخصصی هستند (علمی، ادبی، هنری، ورزشی و از این قبیل که در همین زمینه ها و با هدف آموزش عمومی و پیشرفت تخصص منتشر می شوند.).

 

نشریات دسته سوم عمدتا به صورت غیر انتفاعی تاسیس می شوند و اگر چنین باشد می توانند از کمک مالی دولت، افراد و سازمانهای خیریه برخوردار شوند. پول دولت که از طریق مالیات مستقیم و غیر مستقیم و عملکرد سازمانها و منابع وابسته و مثلا فروش نفت و مواد معدنی تامین می شود متعلق به یکایک مردم است و نمی توان با آن بذل و بخشش کرد و حیف و میل شود. علاوه بر دادستان کل کشور، هر تبعه می تواند به اقدام دولت و تصمیم مالی مجلس و مصوبات از این قبیل ایراد بگیرد و قضیه را در کشور خود به رسانه ها و دیوان عالی کشور بکشاند.

 

معادن و منابع هر کشور متعلق به همه ملت است زیرا پدران و نیاکان اتباع و در طول قرون و اعصار برای محافظت از سرزمین جنگ ها کرده و جان داده اند تا باقی بماند و ارثی برای فرزندانشان باشد و کشور ـ همه سرزمین اعم از کوه و دشت و آبهای ساحلی و منابع آن متساویا متعلق به مردم آن است، باید ملی باشند و نباید درآمد ناشی از آنها اسراف شود و در راههای خلاف استاندارد جهانی و مثلا کمک مالی به مطبوعات عمومی (که کسب و کاری عادی است) به مصرف برسد.