رسانه‌ های جدید، قوانین رسانه ای جدید

رصد، مصطفی مسجدی آرانی – تکثر رسانه‌ها در جهان امروز دیگر نمی‌توان با قانونی که صرفا به مطبوعات ناظر است احکام مناسبی را بر فعالیت رسانه‌ای بار کرد.

می بایست با بهره‌گیری از نظر همه کارشناسان و با بلندنظری مصادیق رسانه مشخص شود تا چند سال دیگر همین آش و همین کاسه نشود و آن هنگام نگوئیم که باز هم رسانه‌ها از نظر ماهیتی تکثر یافتند و نیاز به قواعد تازه‌تر داریم.

رسایی، نماینده مجلس؛ به درستی پیامک را یک ابزار رسانه‌ای در عصر جدید دانسته که نیاز به قواعدگذاری دارد اما در طرج نظام جامع رسانه‌ها، بازی‌های کامپیوتری به عنوان یک رسانه دیده نشده‌اند در صورتی که یکی از ابزارهای مهم در انتقال مفهوم و ایده‌اند.

حجت‌الاسلام رسایی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی چند روز پیش در نطق خود در مجلس شورای اسلامی به نقد قانون مطبوعات پرداخت و توجه نمایندگان مجلس را به طرح نظام جامع رسانه‌ها که در کمیسیون فرهنگی بررسی و به صحن علنی رسیده است جلب کرد. از آنجایی که آقای رسایی طراح این طرح بوده‌اند؛ نقطه نظرات ایشان برای بررسی ابتدایی آن حائز اهمیت است.

نکته اساسی در نطق او که به نظر علت اساسی نگارش طرح نظام جامع رسانه‌هاست این است که با توجه به تکثر رسانه‌ها در جهان امروز دیگر نمی‌توان با قانونی که صرفا به مطبوعات ناظر است احکام مناسبی را بر فعالیت رسانه‌ای بار کرد.

آقای رسایی در این چهارچوب معتقد است که وصله‌پینه‌های بعدی یعنی تبصره‌هایی که نشریات الکترونیک و خبرگزاری‌ها را ذیل قانون مطبوعات وارد می‌کند دردی از ما دوا نمی‌کند و بایستی به فکر قانون جدیدی بود. در این رابطه طرح چند نکته ضروری به نظر می‌رسد.

 

۱٫ باید از شنیدن این سخن که دایره رسانه‌ها در جهان امروز توسعه پیدا کرده است خوشحال بود. خوشحالی وقتی بیشتر می‌شود که این سخن از دهان یک مسئول و یک نماینده مجلس بیرون بیاید. اما چرا خوشحالی؟ زیرا مدتی هست که کارشناسان رسانه و علوم اجتماعی بر این سخن تاکید دارند که رسانه‌ها در جهان جدید از حیث تنوع و تکثر با جهان گذشته تفاوت عمده‌ای دارند اما دست‌اندرکاران امور، ایام را به غفلت یا تغافل می‌گذرانند و وقتی به فکر قواعدگذاری می‌افتند که حادثه‌ای رخ داده باشد یا آسیبی جدی در جامعه ایجاد شده باشد. نمونه این مساله در نادیده گرفتن شبکه‌های اجتماعی قبل از سال ۱۳۸۸ دیده شده است.

 

۲٫ این سخن که تنوع رسانه‌ها نیاز به قواعدگذاری جدید را ایجاد می‌کند اصولا نظر صحیحی است. زیرا حقوق یا علم قانون، علم احکام است. این احکام بر موضوعات مشخصی بار می‌شود. بدیهی است که توسعه موضوعات آن هم با تفاوت‌ها ماهیتی رسانه‌ها با یکدیگر نیاز به قواعدگذاری جدید را ایجاد می‌کند اما در اینجا لازم است دونکته مدنظر قرار گیرد:

 

۲٫۱ نخست اینکه با بهره‌گیری از نظر همه کارشناسان و با بلندنظری مصادیق رسانه مشخص شود تا چند سال دیگر همین آش و همین کاسه نشود و آن هنگام نگوئیم که باز هم رسانه‌ها از نظر ماهیتی تکثر یافتند و نیاز به قواعد تازه‌تر داریم. آقای رسایی به درستی پیامک را یک ابزار رسانه‌ای در عصر جدید دانسته که نیاز به قواعدگذاری دارد اما در طرج نظام جامع رسانه‌ها، بازی‌های کامپیوتری به عنوان یک رسانه دیده نشده‌اند در صورتی که یکی از ابزارهای مهم در انتقال مفهوم و ایده‌اند.

 

۲٫۲ مساله دوم این است که قاعده‌گذاری در هر حوزه‌ای (در موضوع ما مساله رسانه‌ها) باید به قدرکفایت باشد. یعنی نه حوزه‌ای دارای آسیب باقی بماند که قاعده برای آن گذارده نشده باشد و نه اینکه برای تمام ریز و درشت اعمال افراد در محیط رسانه‌ای قاعده‌گذاری شود به شکلی که با اشباع قانونی روبرو شویم، هیج حوزه آزادی فردی برای افراد باقی نماند، خلاقیت رسانه‌نگاران زایل ‌شود و برای مجریان قانون امکان اجرا و نظارت از بین برود.

 

برای مثال در مورد پیامک باید در نظر گرفت که هر پیامکی لزوما دارای ماهیت رسانه نیست و نیاز به قواعدگذاری از سوی حاکمیت را ندارد.

 

۳٫ نکته سوم این است که تنها اشکال قانون مطبوعات فعلی درنظر نگرفتن تنوع رسانه‌ای نیست. این قانون از نظرگاه افراد و کارشناسان مختلف دارای اشکالات عدیده‌ای است. استفاده از مفاهیم کشدار و موسع، مبهم‌نویسی و برخی احکام نامناسب در خصوص تخلفات مطبوعات را هم می‌توان از اشکالات قانون مطبوعات دانست که در طرح جدید باید بررسی و اصلاح شود. اثری از چنین اصلاحاتی، با نگاهی اجمالی به طرح، دیده نمی‌شود.