چرا آینده هوش مصنوعی در ارتباطات هنوز انسانی است و چگونه می‌توان آن را مدیریت کرد
هوش مصنوعی بدون انسان، بهره‌وری نمی‌سازد؛ اعتماد را از بین می‌برد. آینده ارتباطات، انسان‌محور و هوشمند است.

این مقاله توضیح می‌دهد چرا آینده هوش مصنوعی در ارتباطات، انسان‌محور باقی خواهد ماند. هوش مصنوعی در کارهای تکراری و تحلیلی قدرتمند است، اما همدلی، قضاوت و روایت‌گری همچنان به انسان تعلق دارد.

سازمان‌هایی که هوش مصنوعی را به‌عنوان دستیار، همراه با چارچوب اخلاقی و آموزش انسانی به‌کار می‌گیرند، بیشترین بهره را خواهند برد.


نویسنده: لورا هیندلی (Laura Hindley)

تاریخ انتشار: دسامبر ۲۰۲۵

منبع: IT www.ipra.org


شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || اگر هوش مصنوعی را بدون توجه به بُعد انسانی آن به کار بگیریم، نتیجه چیزی جز انبوهی از «محتوای بی‌کیفیت ماشینی» نخواهد بود؛ محتوایی که نه‌تنها بهره‌وری را افزایش نمی‌دهد، بلکه اعتماد را نیز از بین می‌برد. این هشدار اصلی لورا هیندلی است؛ هشداری که مستقیماً متوجه متخصصان ارتباطات و بازاریابی است.

واقعیت این است که بسیاری از فعالان ارتباطات، مدتی است با اضطراب به ظهور هوش مصنوعی نگاه می‌کنند. پرسش‌هایی مانند «آیا هوش مصنوعی شغل من را می‌گیرد؟»، «آیا صدای برندم به چند جمله توخالی الگوریتمی تقلیل می‌یابد؟» یا تجربه آشنای زمانی که هوش مصنوعی دقیقاً همان کاری را می‌کند که از آن خواسته‌ایم، اما هیچ شباهتی به آنچه در ذهن داشته‌ایم ندارد.

اما شاید پرسش‌های اصلی چیز دیگری باشند:
چگونه می‌توانیم در کنار هوش مصنوعی کار کنیم؟
چگونه تیم‌های خود را به استفاده مسئولانه از آن ترغیب کنیم؟
و مهم‌تر از همه، چگونه در مواجهه با پاسخ‌های عجیب و گاه بی‌ربط هوش مصنوعی، آرامش خود را حفظ کنیم؟

چرا هوش مصنوعی ما را مضطرب می‌کند؟

هوش مصنوعی همه‌جا حضور دارد و ماندگار است. در کنفرانس CopyCon در منچستر، یکی از جمع‌بندی‌های کلیدی این بود که آینده ارتباطات، نبرد انسان و ماشین نیست، بلکه همکاری انسان با ماشین است. یکی از سخنرانان به‌درستی گفت: «ما تشنه ارتباط انسانی هستیم. وقتی هوش مصنوعی بدون تفکر به کار گرفته شود، محتوا را توخالی می‌کند و زبان انسان‌محور تنها راه‌حل این مسئله است.»

تمایز واقعی در آینده ارتباطات، سرعت یا کارایی نخواهد بود؛ بلکه همدلی، روایت‌گری و طنین احساسی است. این‌ها همان عناصری هستند که مخاطبان واقعاً به آن اهمیت می‌دهند.

با این حال، تردید همچنان وجود دارد. بسیاری از تیم‌های بازاریابی و ارتباطات، با احتیاط یا حتی مقاومت به سراغ هوش مصنوعی می‌روند. این تردیدها معمولاً از چند منبع اصلی نشأت می‌گیرد.

نخست، نگرانی از امنیت شغلی و جایگزین‌شدن توسط ماشین‌هاست. دوم، مسئله اصالت و اعتماد است. ارتباط‌گران به درک لحن، ظرافت و زمینه افتخار می‌کنند؛ عناصری که هوش مصنوعی بدون اطلاعات کامل، در آن‌ها ضعف دارد. سوم، صدای برند است. پس از ماه‌ها یا سال‌ها تلاش برای ساخت هویت برند، سپردن آن به یک ماشین، احساسی شبیه واگذاری دستور غذای خانوادگی به گربه خانه دارد.

اما بخش زیادی از این ترس، ناشی از سوءبرداشت درباره توانمندی‌های واقعی هوش مصنوعی است.

لبه ناهموار هوش مصنوعی

استیون وادینگتون، از چهره‌های شناخته‌شده روابط‌عمومی، به نکته مهمی اشاره می‌کند: هوش مصنوعی در کارهای کاهشی مانند خلاصه‌سازی، دسته‌بندی و شناسایی الگوها بسیار توانمند است، اما در ظرافت، خلاقیت و زمینه فرهنگی دچار مشکل می‌شود. او این مرز را «لبه ناهموار» هوش مصنوعی می‌نامد؛ جایی که تنها با کارکردن واقعی با ابزارها، آزمون و خطا و حتی شکست، می‌توان آن را شناخت.

از وحشت تا تجربه‌گرایی

در عمل، هوش مصنوعی زمانی بیشترین اثربخشی را دارد که به‌عنوان «دستیار» دیده شود، نه «رقیب». هیندلی توضیح می‌دهد که از هوش مصنوعی برای ایده‌پردازی محتوا، رصد اخبار ترند، کاهش کارهای اداری روابط‌عمومی و بهبود نگارش استفاده می‌کند. این کارها کامل نیستند، اما فضای ذهنی را برای تمرکز بر آنچه واقعاً اهمیت دارد آزاد می‌کنند: استراتژی، خلاقیت و تصمیم‌گیری معنادار.

مهم‌ترین مهارت در این مسیر، مهارت «پرامپت‌نویسی» است. هرچه ورودی دقیق‌تر باشد، خروجی باکیفیت‌تر خواهد بود. هوش مصنوعی مانند راننده تاکسی است؛ اگر مقصد را مبهم بگویید، احتمالاً سرگردان خواهید شد، اما اگر دقیق و شفاف باشید، به نتیجه مطلوب می‌رسید.

هوش مصنوعی، میان‌بر نیست؛ تغییر پارادایم است

پذیرش هوش مصنوعی صرفاً به معنای اضافه‌کردن ابزارهای جدید نیست. همان‌طور که وادینگتون می‌گوید: «بدون استراتژی انسانی، استراتژی هوش مصنوعی وجود ندارد.»

حاکمیت، چارچوب‌های اخلاقی، آموزش و ارزیابی مستمر، عناصر حیاتی این مسیر هستند. اگر هوش مصنوعی بدون توجه به بُعد انسانی پیاده‌سازی شود، نتیجه همان محتوای بی‌کیفیت ماشینی خواهد بود که به‌گفته Harvard Business Review، هم بهره‌وری و هم اعتماد را تخریب می‌کند.

نمونه‌هایی مانند ابزار «اولیویا براون» که با تولید محتوای جعلی و نقل‌قول‌های ساختگی، تحریریه‌های خبری بریتانیا را با سیلی از اطلاعات نادرست مواجه کرد، نشان می‌دهد بی‌توجهی به سیاست‌گذاری چقدر سریع اعتبار را از بین می‌برد. در حالی‌که نیمی از متخصصان ارتباطات به‌صورت غیررسمی از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، مسئولیت رهبران سازمانی برای تدوین سیاست‌های شفاف و انسانی بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

چگونه بر تردید نسبت به هوش مصنوعی غلبه کنیم؟

بر اساس تجربه تیم‌هایی که هوش مصنوعی را با موفقیت در ارتباطات به کار گرفته‌اند، پنج گام عملی پیشنهاد می‌شود:

۱. کوچک شروع کنید. از حوزه‌هایی مانند امور اداری، پژوهش و خلاصه‌سازی آغاز کنید.
۲. هوش مصنوعی را دستیار ببینید، نه جایگزین. قضاوت انسانی باید همیشه در مرکز بماند.
۳. روی انسان‌ها سرمایه‌گذاری کنید. آموزش، اخلاق و پرامپت‌نویسی را جدی بگیرید.
۴. شفاف و واقع‌بین باشید. محدودیت‌های هوش مصنوعی را بپذیرید و نظارت انسانی را حفظ کنید.
۵. داستان‌های موفقیت را به اشتراک بگذارید. تجربه‌های واقعی، مقاومت را کاهش می‌دهد.

آینده هوش مصنوعی در ارتباطات، انسان‌محور است

در نهایت، متخصصان ارتباطات بهترین موقعیت را برای هدایت استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی دارند. آن‌ها زبان، روایت، احساس و زمینه فرهنگی را می‌فهمند و می‌توانند استانداردهای اخلاقی را تعیین کنند.

به‌جای ترس از جایگزینی، شاید بهتر است این پرسش را مطرح کنیم:
هوش مصنوعی چگونه می‌تواند ما را خلاق‌تر کند، کارهای تکراری را کاهش دهد و ارتباطی عمیق‌تر با مخاطبان بسازد؟

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:

https://telegram.me/sharaPR

برای اطلاعات بیشتر درباره روابط عمومی و اخبار سازمان‌های مختلف، می‌توانید به وبسایت شارا مراجعه کنید.

انتهای پیام/