شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– پروفسور کاظم معتمد نژاد در سال 1313 در روستاى مود از بخش مرکزى بیرجند متولد شد ، تحصیلات ابتدائى و قسمتى از تحصیلات متوسطه خود را در زادگاهش و قسمت دیگر را در بیرجند و سال ششم ادبى را در دبیرستان مروى تهران گذرانید .
· دوران کودکی
همیشه استاد در مورد این بخش از زندگی اش گفت: «بنده تا کلاس ششم آنجا [روستای مود] بودم. بعد می خواستم به دبیرستان بروم، در حالی که در روستای مود، دبیرستان نبود و باید به بیرجند نزد اقوام می رفتم؛ اما خانواده ام راضی به این کار نبودند. پدرم نمی خواست که من موجب ناراحتی بستگان بشوم. در نتیجه، شرایطی پیش آمد که در روستای مود، دبیرستان دایر کنند. البته، از قبل هم برای تأسیس دبیرستان، موقعیت وجود داشت و مردم مدت ها پیش از آن، تقاضا کرده بودند که آنجا دبیرستان دایر شود. به این ترتیب از سال 1325 در روستای مود، دبیرستان دایر شد و پدر من هم که معلم بود، در آن دبیرستان شروع به کار کرد. البته، این مربوط به زمانی است که من دیگر در آن دبیرستان نبودم و به تهران آمده بودم. پدرم 7-8 سال، ریاست آن مدرسه را به عهده داشت و بعد بازنشسته شد.»
وی در معرفی زادگاهی مود تصریح کرد: «روستای ما «مود» در کنار جاده زاهدان به مشهد قرار داشت و می دانید که این جاده، یک جاده استراتژیک بود و در جنگ جهانی اول، مورد استفادهانگلیسی ها قرار گرفت و باشگاه ژاندارمری هم، نزدیک آنجا بود.
«مود»، نزدیک به سه هزار نفر جمعیت داشت و باید شهرستان می شد، ولی به خاطر مهاجرت اهالی آن به شهرهای اطراف، جمعیتش کم شد. البته، تمام کسانی که مهاجرت کردند، فرزندانشان دارای تحصیلات خوبی شدند. افراد آن روستا، شاید حدود 200 نفر هستند که اکثراً پزشک، یا آدم های برجسته ای شده اند.»
· تحصیلات آکادمیک
در سال 1336 به اخذ درجه لیسانس و در سال 1339 به اخذ درجه دکترى در رشته قضائى از دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران نائل گردید.
البته وی یک بار در کنکور رد شد. او در مورد دلیل رد شدنش در کنکور گفت: «من بعد ازکودتای سال 1332 کنکور دادم. آنجا از ماخواسته بودند که کتاب هایی را که خوانده ایم، اسم ببریم. من هم، اسم کتاب هایی را، که خوانده بودم، نوشتم. این اسامی برای آنها خوشایند نبود، چون درآن کتاب ها، از استقلال، آزادی و ملی شدن نفت دفاع شده بود و آنها، اصلاً ورقه مرا تصحیح نکردند و وقتی نتیجه را اعلام کردند، اسم من جزو قبولی ها نبود.»
وی افزود: «به هرحال، بعد ازآن، من به دانشکده ادبیات و رشته زبان فرانسه رفتیم و یک سال، زبان فرانسه خواندم و سال بعد، دوباره کنکور دادم و قبول شدم و به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفتم و بعد با یکی از دانشجویان هم رشته ام، ازدواج کردم.»
پروفسور معتمد نژاد در زمان تحصیل در دوره کارشناسى با مدیر وقت روزنامه کیهان که استاد ایشان نیز بود رابطه دوستانهاى برقرار کرد . وقتى استاد از دانشجویان دوره دکترى براى همکارى در کیهان دعوت کرد ، معتمد نژاد فرصت را غنیمت شمرده و به محیط روزنامه وارد شد.
وی در مورد این دوستی گفت: «وقتی که به دانشکده حقوق رفتم، دکتر مصباح زاده مدیریت مؤسسه کیهان و استاد دانشگاه بود و به ما در سال دوم رشته حقوق، حقوق قضا درس می داد. آن موقع هم، دانشجو زیاد بود- حدود 150 نفر- و دکتر مصباح زاده همه را نمی شناخت. من آن موقع با ایشان آشنایی نداشتم، تا این که در مقطع دکتری، مجدداً شاگرد ایشان شدم و او باز هم استاد حقوق جزای ما شد. ما، در مقطع دکتری 11 نفر بودیم و جز من، آن 10 نفر دیگر، همه از قضات و وکلای دادگستری بودند. وقتی که در مهرماه سال 1336 به کلاس رفتم، به من گفتند: تو اشتباه آمده ای! فکر می کردند من دانشجوی دوره لیسانس هستم، گفتند: کلاس های لیسانس، جای دیگر است. سن آنها زیاد بود، دو نفر از آنها، مرحوم شفایی و مرحوم بشیر فرهمند بودند که قاضی دیوان عالی کشور بودند. یکی دیگر، مرحوم دکتر ناطقی؛ قاضی استیناف بود. مرحوم جهان هم بود، که وکیل دادگستری بود. تمام آنها، قضات عالی رتبه دادگستری بودند که در دوره دوم کنکور همراه من قبول شده بودند.»
· ورود به روزنامه کیهان
دیرى نپائید که دکتر معتمد نژاد از مترجمى زبان فرانسه، به مسؤلیت گروه خارجى و مقالات ارتقاء یافت . روزنامه کیهان که به روزنامه نگاران تحصیلکرده نیاز داشت ، براى وى بورسیهاى از دولت فرانسه دریافت داشت . معتمد نژاد در دانشگاه سوربن فرانسه موفق به اخذ دکترى حقوق و علوم سیاسى و نیز دکترى تخصصى روزنامه نگارى از انستیتوى مطبوعات و علوم نظرى دانشگاه پاریس گردید (1343).
وی درباره چگونگی ورود به کیهان و ادامه تحصیل در مقطع دکتر گفت: «در همان زمان بود، که دکتر مصباح زاده در کلاس حقوق جزا به دانشجویان پیشنهاد کرد، اگر کسی مایل است با کیهان همکاری کند، بیاید که ترتیب کار را بدهم. آن موقع، من با یکی دیگر از همکلاسی ها – از دوستانم- داوطلب شدیم. من برای مترجمی زبان فرانسه پیشنهاد دادم و مرحوم دکتر ناطقی هم برای آرشیو حقوقی کیهان، داوطلب شد. وقتی که من پیش مصباح زاده رفتم، ایشان در محل آرشیو روزنامه کیهان، در ساختمانی در کوچه اتابک بود. همان جا یکی از سرمقاله های روزنامه لوموند را به من دادند که ترجمه کنم و من هم پس از یک ساعت، آن را ترجمه کردم و به ایشان دادم. گفتند: خوب است. به این ترتیب، من کارم را در بخش اخبار خارجی روزنامه کیهان شروع کردم. دکتر مصباح زاده گفت: اگر می خواهی اینجا کار کنی، باید مرتب باشی و به موقع بیایی و کار خودت را انجام بدهی، در آن صورت می توانی در کیهان پیشرفت کنی و درس دانشگاه را هم بخوانی، در دوره دکتری هم می توانیم با هم همکاری بیشتری داشته باشیم.»
همیشه استاد برای اینک بتواند همزمان مسئولیت خبرنگاری و تحصیل خود را به انجام رساند، تلاش مضاعفی می کرد. وی گفت: «صبح ها بیکار بودم و صبح خیلی زود به کیهان می رفتم و کارم را با ترجمه اخبار فرانسه شروع می کردم. وقتی صفحات اخبار خارجه آماده می شد، اخبار من جزو اولین خبرها بود. بعد از دو سه ماه، وقتی مصباح زاده دید که خیلی دقیق هستم، خیلی سریع مسئوولیت آن بخش را به من واگذار کرد، در حالی که افرادی آنجا بودند که از من بزرگتر بودند. من آنجا، سرمقاله های لوموند و اخبار خبرگزاری فرانسه را، ترجمه می کردم.»
· ادامه تحصیل در مقطع دکتری
پروفسور معتمد نژاد در مورد شرایطش قبل از پذیرش و ادامه تحصیل در فرانسه گفت: «من وقتی لیسانسم را گرفتم، جوان بودم و به این خاطر، نه می توانستم قاضی بشوم و نه وکیل دادگستری. به همین جهت، به کارآموزی وکالت در دفترمرحوم ابوالفضل لسانی پرداختم که آن موقع، سناتور بود. او یکی از کسانی بود که با قرارداد کنسرسیوم نفت مخالفت کرد و آدم با وجهه ای بود. من از طریق آشنایی خانوادگی، توانستم مرحوم لسانی را ببینم، سه سال کارآموزی کردم تا بعد بتوانم پروانه وکالتم را بگیرم و البته، سال ها بعد گرفتم. با آقای سیاوش گلسرخی هم کارآموزی جدید کردم و چون نتوانستم به موقع بروم وکیل بشوم، این بود که در کار روزنامه ماندم، در روزنامه هم موفقیت پیدا کرده بودم. همانطور که گفتم، دکتر مصباح زاده می خواست از طریق روزنامه کیهان، دانشکده روزنامه نگاری تاسیس کند و به همین منظور، مرا جزو کسانی قرار داد که بورسیه شده بودند تا بروند خارج تحصیل کنند و برگردند تا کادر مدرسین دانشکده تامین بشود. البته، قبل از من، آقای دکتر مولانا و آقای دکتر ابوالقاسم منصفی را به آمریکا و فرانسه فرستاده بود. به من هم، مرتب توصیه می کرد که باید در فرانسه ادامه تحصیل بدهی و برگردی تا دانشکده روزنامه نگاری را تاسیس کنیم.»
ادامه تحصیل «همیشه استاد» برای او با مشکلاتی همراه بود: «من برای رفتن به فرانسه مشکل داشتم. از یک طرف، نمی توانستم کار کیهان را رها کنم و از طرفی، کسی نبود که اخبار خارجی را سرپرستی کند. وقتی دکتر منصفی از فرانسه برگشت، دکتر مصباح زاده گفت: حالا که دکتر منصفی آمده، تو می توانی به فرانسه بروی. به هر حال، دکتر منصفی کار مرا به عهده گرفت و من با استفاده از بورس سفارت فرانسه در سال 1340 برای کارآموزی و تحصیل به پاریس رفتم.»
البته وی قبل از مراجعت به پاریس دکترای خود را در ایران گرفته بود: «من آن موقع در ایران، دوره دکتری را گذرانده بودم و شهادت نامه دوره دکتری را هم گرفته بودم و رساله ام درباره نظام حقوقی مطبوعات بود که دیگر نتوانستم آن را، تهیه کنم و بگذرانم. در فرانسه، هم در دانشکده حقوق و هم در دوره تازه تأسیس روزنامه نگاری که یک ماه قبل از ورود من تأسیس شده بود، نام نویسی کردم و درس ها را هم به موازات هم ادامه دادم و در عین حال، برای این که بتوانم برای تدریس روزنامه نگاری آماده بشوم، در «سمینار توسعه» که یونسکو از سال 1985 برای تربیت استادان و روزنامه نگاران در مرکز آموزش عالی بین المللی روزنامه نگاری در استراسبورگ تشکیل داده بود، داوطلب شدم. آن دوره هم، دوره ای نبود که کلاس داشته باشد، دوره ای بود که برای آن، باید یک پایان نامه تهیه می شد.»
وی نهایتا در مقطع دکترا، دانش آموخته شد: « پس از چهار سال، در سال 1343، هم دکترای علوم سیاسی از دانشکده حقوق دانشگاه پاریس گرفتم و هم از انستیتوی مطالعات سیاسی فرانسه، دکترای روزنامه نگاری گرفتم که جامع تر از روزنامه نگاری است و در واقع، علوم ارتباطات است. فرانسوی ها آن زمان « در انستیتوی مطبوعات و علوم خبری واطلاعاتی»، روی «اطلاعات» کار می کردند و بعد آن را تکمیل کردند و حالا شده «علوم اطلاعاتی و ارتباطی».»
· تاسیس مرکز آموزش روزنامه نگاری
خدمات دانشگاهى ایشان ارسال 1344 در سمت استاد یارى در دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران آغاز مىشود ضمناً همکارى خود را از آغاز ورود به ایران با موسسه کیهان حفظ کرد. در سال 1343 مؤسسه کیهان پیشنهاد وى را براى یک دوره عالى روزنامه نگارى پذیرفت و براى این منظور از بین داوطلبان دیپلم ،25 نفر انتخاب شدند. در پایان دوره دو ساله ، اسم این دوره عالى به مؤسسه عالى مطبوعات و روابط عمومى تغییر کرد.
وی در این خصوص گفت: « این تجربیات عملی من در فرانسه باعث شد که وقتی در تابستان سال 1343 به ایران برگشتم، فکر ایجاد دانشکده روزنامه نگاری در ذهنم پررنگتر بشود. آن زمان، دکتر منصفی در تهران بود اما دکتر مولانا هنوز برنگشته بود. من عجله داشتم و پرشوق بودم. گفتم:الان باید هرچه زودتر مقدمات تشکیل دانشکده را فراهم کنیم، و برای این منظور، پیشنهاد کردم همان سال، کنکور بگذارند. دکتر مصباح زاده راضی شد که ما برای گرفتن 25 تا 30 دانشجو برای دوره آموزشی عالی روزنامه نگاری کیهان، کنکور بگذاریم. محل کنکور هم ساختمان متعلق به «افراشته ها» بود که کیهان اجاره کرده بود. نمی دانم، کیهان، هنوز آن ساختمان را دارد یا نه؟ به این ترتیب، در شهریور 1343 دوره روزنامه نگاری را، در مؤسسه کیهان دایر کردیم.
600 نفر در کنکور ما شرکت کردند که بیشترشان دیپلم و عده ای هم لیسانسیه بودند و ما از بین آنها 25 نفر را پذیرفتیم.»
· تاسیس دانشکده روزنامه نگاری دانشگاه تهران
تلاش های دکتر نطقی نهایتا به تاسیس رشته روزنامه نگاری در دانشگاه تهران منجر شد: « ما تا سال 1344 این کار را ادامه دادیم. در آن سال، متوجه شدیم کسانی که آنجا تحصیل کرده اند، یا جذب کیهان شده اند یا در جاهای دیگری مشغول بهکار شده اند. آن زمان، صحبتی بود که کلاس های ما، در دانشگاه تشکیل بشود. من توصیه کردم، شما که می خواهید کلاس ها را در دانشگاه برگزار کنید، چرا برای این رشته، یک دانشکده مستقل تاسیس نمی کنید؟ من خودم پیشقدم شدم و اساسنامه ای برای این دانشکده تهیه کردم، آن برنامه حالا هم هست و بقیه سوابق آن هم در کیهان است و باید یک روز بیاییم و پیدا کنیم. به هرحال، اساسنامه آنجا و برنامه تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی را نوشتیم و تقاضایمان را به شورای مرکزی دانشگاه دادیم. آن موقع، این شورا جزو وزارت آموزش و پرورش بود و هنوز وزارت علوم تاسیس نشده بود. شورای مرکزی دانشگاه هم تشکیل می شد از روسای دانشگاههای مملکت. وزیر آموزش و پرورش هم، رئیس شورا بود. دکتر جهانشاه صالح؛ رئیس وقت دانشگاه تهران، وقتی متوجه شد که دکتر مصباح زاده پیشنهاددهنده تاسیس دانشکده است، مخالفت کرد. حالا یا به او گفته بودند یا نظر خودش بود و حسادتش گل کرده بود، نمی دانم. به هرحال، گفت: نه، ما خودمان این رشته را در دانشگاه دایر می کنیم و لازم نیست جای دیگری هم، دایر شود. به همین جهت، او با استفاده از اساسنامه ما و دعوت از شاگردان کلاس های آمریکایی ها، دوره لیسانس روزنامه نگاری را تشکیل داد و از مهر 1345 شروع به تدریس کردند.»
· تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی
دکتر معتمد نژاد فعالیت های خود را همچنان در موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی ادامه داد. تا اینکه در سال 1350 یعنى زمانى که نخستین فارغ التحصیلان در بحبوحه اخذ دانشنامه بودند ، اسم مؤسسه به دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى تغییر یافت . دراین موقع از دانشیارى دانشکده حقوق دانشگاه تهران استعفا داده و در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى در سمت معاونت دانشکده مشغول به کار گردید . از سال 56 تا 59 نیز سمت ریاست دانشکده را عهده دار بود.
وی در این خصوص گفت: « آن موقع، آنها روزنامه نگاری را جزو رشته های ما نگذاشتند و ما تنها در چهار رشته: «مطبوعات و رادیو تلویزیون»، «روابط عمومی و تبلیغات»، «مترجمی» و «عکاسی و فیلمبرداری»، دانشجو گرفتیم. البته، در رشته روابط عمومی، تعداد دانشجو از همیشه بیشتر بود. رشته روزنامه نگاری، مترجمی و عکاسی و فیلمبرداری، محدود بوددر حد 30 یا 35 نفر. در رشته روابط عمومی هم، 150 تا 200 دانشجو گرفتیم و کار را از همان اواخر مهر 1346 در سه راه ضرابخانه شروع کردیم ساختمان اینجا را هم، قبلا براییک گروه فرهنگی ساخته بودند و ما آن را، اجاره کردیم و تابلو موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی را بالا بردیم. آقای دکتر محسنیان راد هم از نخستین دانشجویان ما، درآن دوره هستند که حالا مایه افتخار ما هستند. به هرحال، بعد از راه اندازی موسسه، فکرمان را متمرکز کردیم روی این موضوع، که این موسسه را به دانشکده تبدیل کنیم.»
وی در مورد استعفایش گفت: « من سال 1344 در دانشکده حقوق استخدام شده بودم، اما بعد از چند سال از آنجا استعفا دادم تا فعالیت ام را در مؤسسه عالی مطبوعات و روابط عمومیمتمرکز کنم و این نادر بود، که کسی از دانشگاه تهران استعفا کند و به یک مؤسسه خصوصی برود!»
دکتر معتمد نژاد در ادامه در مورد تاریخچه تاسیس دانشکده علوم ارتباطات گفت: « من تا سال 1359 که اولین گروه لیسانس مؤسسه فارغ التحصیل شدند، تحت همان عنوان مؤسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی، با همان سمت معاونت آموزشی، مشغول به کار بودم. طی این چهار سال رئیس دانشگاه تهران عوض شد و رییس جدید با توافق دکتر مصباح زاده، دوره لیسانس روزنامه نگاری دانشگاه تهران را تعطیل کرد و در نتیجه، زمینه مساعدی پیش آمد که ما بتوانیم مؤسسه عالی مطبوعاتی و روابط عمومی را تبدیل به دانشکده کنیم و با توافقی که صورت گرفت، در خرداد سال 1350 در همین ساختمان سه راه ضرابخانه مراسمی برگزار کردیم و به جای تابلو قبلی، تابلو دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی را نصب کردیم. از سال 1356 تا 1359 هم ریاست دانشکده، به بنده محول شد.»
· تعطیلی دانشکده و مراجعت به فرانسه
با پیش آمدن انقلاب اسلامى ، دانشکده مذکور تعطیل و در دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبائى به عنوان یک گرایش ادغام شد .
با تعطیل شدن دانشگاه ها ، معتمد نژاد به پاریس رفت و در آنجا به تدریس و تحقیق پرداخت. تا یاد وطن او را دلتنگ کرد و در سال 1368 به ایران بازگشت.
معتمد نژاد مجدداً نسبت به توسعه رشته علوم ارتباطات و گشایش دوره ه اى کارشناسى، کارشناسى ارشد و دکترى اقدام نمود تا سرانجام در سال 1375 با پذیرفته شدن دوره دکتراى ارتباطات در وزارت فرهنگ و آموزش عالى به آرزوى دیرین خود رسید .
· فعالیت های علمی
معتمد نژاد در تشکیل و عضویت انجمن هاى مختلف از قبیل : انجمن دفاع از آزادى مطبوعات ، انجمن بین المللى تحقیق در ارتباطات جمعى ، انجمن بین المللى حقوق فضا ، انستیتوى بین المللى ارتباطات ، انجمن فرانسوى علوم ارتباطات و اطلاعات نقش عمده داشته است.
معتمد نژاد بیش از 70 مقاله علمى به مجامع بین المللى و یا مجلات ارائه داده و یاخود در تشکیل سمینار ها و کنفرانس هاى علمى نقش مهمى داشته است.
در سال 1373-74 به عنوان استاد نمونه دانشگاه هاى کشور از دست ریاست جمهورى لوح نقدیر دریافت داشته و به پیشنهاد وزیر فرهنگ و آموزش عالى و حکم ریاست شوراى عالى انقلاب فرهنگى از مهر ماه 1378 به عضویت هیأت امناى دانشگاه هاى منطقه مرکزى منصوب شده است.
در تاریخ 25 آبان 1383، نخستین جایزه دکتر حمید نطقی بنیانگذار روابط عمومی ایران (ره) به پروفسور کاظم معتمد نژاد پدر ارتباطات نوین ایران اهداء شد.
· رحلت پروفسور کاظم معتمد نژاد
تا اینکه در جمعه 15 آذرماه 1392، جامعه ارتباطات و روابط عمومی کشور، با ضایعه درگذشت این استاد فقید روبرو شد.
درگذشت این عالم و دانشمند بزرگ ایرانی، همه جامعه ارتباطات ایران را سوگوار کرد.
دکتر یونس شکر خواه در این خصوص گفت: «متفاوت بود؛ بخشنده مثل خورشید با چهرهای پیوسته به لبخند. نه از زندگی ترسید، نه از مرگ؛ در هر دو آرام بود.
پروفسور کاظم معتمد نژاد برای من نماد توسعه بود در کهکشانی ارتباطی که جنبه تکثریافته خود او بود. او دانش بیبدیل خود را امیدوارانه بین دانشجویانش تکثیر کرد تا میراثی جاودانه به جا گذارد.
استاد معتمد نژاد همیشه امیدوار و روشنبین بود. هرگز کسوت معلمیاش را به در نیاورد و فقط در کلاس معلم نبود. انگار میدانست وقت همه ما محدود است و بین بود و نبود، فاصلهای مبهم هست؛ پس همه جا آموزاننده بود و درخشان؛ فانوسی دریایی در کرانه، برای همه در آبهای آرام و ناآرام.
زندگی دکتر سه ضلع برجسته داشت؛ معلمی کرد و پدری در حق ارتباطات؛ همیشه امیدوار و راهحلگرا بود و بالاخره نسل پرور بود و ردپا گذاشت؛ آثار مکتوب و شاگردانش.
دکتر معتمد نژاد مرد متکی بر ذاتشناسی، معرفت و شناخت، متکی بر سنت و آیندهنگری، متکی بر درک مبانی حقوقی آزادی رسانهها در عرصههای ملی، منطقهای و بینالمللی، اما متمرکز بر بازتولید دانش برای ارتباطات ایرانی، در بناکردن دانش ارتباطات در ایران هم بر آموزش تکیه کرد و هم بر پژوهشهای توسعهمحور.
و چون در هر دو امر، پیگیرانه و مستمرانه کوشید، خود به مدل بالنده توسعه دانش ارتباطات مبدل شد؛ چرا که توسعه چیزی جز استمرار فعالیت در یک مسیر نیست.
پروفسور معتمد نژاد همیشه در مسیر خودش حرکت کرد، مثل خودش راه رفت، به شیوه خودش فکر و به شیوه خودش تولید کرد. استاد بلد بود چطور زمین و زمانه را به این مرز و بوم پیوند زند و قدر این انضمام را میدانست؛ استاد با اقتباس بیگانه بود.
حالا دیگر او در میان ما نیست. او وقف امور مهم زندگیاش بود و همه کارهایش را انجام داد و چون چنین بود سبکبال رفت؛ اما باور کنید که مرگ استاد فقط پایان زندگی است؛ نه پایان ارتباط. آموزههایش، میراث مفیدش، یاد و یادهایش ناگسسته خواهد ماند و هر جوانهای که بر تنه درخت ارتباطات این سرزمین بروید از ریشههای او آب خواهد خورد.»
دکتر مهدی محسنیان را در خصوص رحلت بنیان گذار علوم ارتباطات نوین در ایران گفت: ایشان در سال ۴۸ در حالی که دانشیار دانشگاه تهران بودند، از سمت خود استعفا و اقدام بنیانگذاری رشته ارتباطات کردند.
وی با بیان اینکه دکتر معتمد نژاد دو دکترای حقوق و روزنامهنگاری داشت گفت: پروفسور معتمد نژاد در حالی که میتوانست در دهه ۶۰ در فرانسه اقامت کند، به کشور برگشت و مشغول خدمت به دانشجویان ایرانی شد.
محسنیان راد همچنین با بیان اینکه پروفسور معتمد نژاد از سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را در دانشگاه علوم اجتماعی آغاز کرد، به ایسنا گفت: مرحوم معتمد نژاد حدود نیم قرن از عمر خود را به طور خاص و با تمام وجود برای ارتباطات در کشورمان صرف کرد. این استاد ارتباطات اضافه کرد: پروفسور معتمد نژاد حدود ۱۵ سال از سالهای پایانی عمر خود را نیز مشغول فعالیت در حوزه تدوین نظام رسانهای مناسب در کشورمان کرد و در این زمینه اقدامات زیادی انجام داد. وی در پایان این ضایعه را به خانواده مرحوم معتمد نژاد و جامعه دانشگاهی کشور تسلیت گفت.
دکتر هادی خانیکی در خصوص درگذشت همیشه استاد گفت: استاد دکتر کاظم معتمد نژاد امروز پس از تحمل مدتی بیماری پیشرونده پارکینسون که او را در وضعیت اغما قرار داده بود درگذشت. فرزانگی و فروتنی از ویژگیهای بارز ایشان بود که وی را در میان چهرههای برجسته علمی کشور ممتاز میکرد؛ اگرچه کار او در زمینههای مختلف دانش ارتباطات از روزنامهنگاری و حقوق و اخلاق حرفهای گرفته تا حوزههای مختلف ارتباطات و حتی مباحث جدیدی مثل جامعه اطلاعاتی نقش تاسیسی داشت، اما هیچگاه خود را فراتر از یک معلم به شمار نمیآورد.
خانیکی ادامه داد: عزت، مناعت طبع و خلق و خوی نیکوی ایشان در حدی بود که همه آنان که در عرصه ارتباطات ایران دستی در کار دارند، خود را شاگرد او دانسته و میدانند.
وی همچنین با اشاره به دوران بازنشستگی استاد معتمد نژاد، گفت: دکتر معتمد نژاد دارنده نشان درجه اول علمی کشور در دولت اصلاحات بود که متاسفانه به رغم تواناییهای فراوان علمی، در دولت بعدی بازنشسته شد. همچنین اگرچه در محافل علمی ارتباطی در جهان نیز شخصیتی شناختهشده بود، از پذیرش عنوان «چهره ماندگار» سرباز زد، ولی در واقع نه تنها در حوزه ارتباطات بلکه در حوزههای دیگر علوم اجتماعی از جمله سرآمدان و شخصیتهای ماندگار دانشگاهی کشور بوده است.
خانیکی در پایان گفت: شاخص دانش دکتر معتمد نژاد به روش معلمی و رفتار اجتماعی او بود؛ به زبان دیگر بزرگترین اثر و شاهکار او «زندگیاش» بود.
مراسم تشییع پیکر کاظم معتمد نژاد روز شنبه٬ ۱۶ آذرماه٬ ساعت ۹ صبح از مقابل دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
· آثار
از پروفسور معتمد نژاد آثار فراوانی به جای مانده است. برخی از کتاب های وی عبارتند از:
1. روزنامه نگارى ، با همکارى دکتر ابوالقاسم منصفى ، تهران : دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى، 1350 ،چاپ چهارم 1374 .
2. تحقیق در محتوى برنامه هاى رادیو ایران ، با همکارى دکتر صدرالدین الهى و مهدى محسنیان راد ، تهران : دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى ، 1354 .
3. وسایل ارتباط جمعى ، تهران : دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى ، 1355 ، چاپ دوم، 1371.
4. روش تحقیق در محتواى مطبوعات ، تهران : دانشکده علوم ارتباطات اجتماعى ، 1356 .
· کتاب هاى چاپ شده
1. “فرهنگ علوم ارتباطات – شامل ده هزار واژه تخصصى به زبانهاى انگلیسى، فرانسه و فارسى” با همکارى دکتر نعیم بدیعى ، تهران : دانشگاه علامه طباطبائى
2. حقوق مطبوعات – بررسى تطبیقى قوانین و مقررات تأسیس و انتشار مطبوعات تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها – وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى .
3. وسایل ارتباط جمعى، جلد دوم (تهران : دانشگاه علامه طباطبائى)
4. تکنولوژى هاى نوین ارتباطى – از تلگراف و تلفن تا ماهواره و اینترنت ، تهران : دانشگاه علامه طباطبائى
5. کتاب شناسى ارتباطات در کشورهاى در حال توسعه به زبان هاى انگلیسى و فرانسه (2 جلد) نیویورک: نشر بین المللى
ضمناً دکتر معتمد نژاد بیش از 18 اثر آماده چاپ داشت که امیدواریم توسط دختر ایشان، دکتر رویا معتمد نژاد، که خود استاد حقوق دانشگاه تهران است، به زیور طبع آراسته شود.
|
نظر بدهید