شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| ۱- مجموعه حوادث اواخر شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ بار دیگر نشان داد که شکاف بیننسلی تا چه حد قابلیت تولید تنش، عوارض و تعارض دارد. شک نداشته باشیم اصرار بر ادامه سیاستها و روشهای گذشته و بیتوجهی به یافتن راهکارهای جدید برای کاهش مشکلات متعدد و انباشتشده نوجوانان و جوانان، عمیقتر شدن این شکافها را سبب خواهد شد.نسل جدید نهتنها فقط از اندیشهها، باورها و عملکرد نسل قبل از خود متأثر نیست و راههای متعددی برای کسب اطلاعات و آزمونوخطا پیش روی خود دارد، بلکه برای به کرسینشاندن حرف خود شما را غافلگیر میکند. اگر حرفش را بهموقع نشنوید، به یکباره عمل میکند.
۲- یکی از مؤلفههای قطعی حکمرانی خوب، جلب و جذب مشارکت حداکثری مردم در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهاست.
روشهای اعمال این سیاست یا تدبیر نیز در نظامهای گوناگون حکومتداری آمده است. صندوقهای رأی و پروبالدادن به احزاب و سازمانهای مردمنهاد از آن جمله است. چنین سازوکارهایی با همه ایرادهایی که بر آنها وارد است، زمینه مشارکت نخبگان و تصدی مسئولیتهای تقنینی، اجرایی و قضایی را پیش و بیش از روشهای دیگر تضمین میکند. جوانان اعم از زن و مرد هم به سهم خود میرسند. در چنین نظامهایی، جذب جایگزین دفع، وسعت نظر جایگزین تنگنظری و مشارکت حداکثری جایگزین انفعال میشود و رقابت معنا مییابد.
۳- فیلترینگ و اعمال سیاستهای محدودکننده، راحتترین و البته به زعم بسیاری از کارشناسان پرهزینهترین مسیر برای تصاحب قلههاست! حتی مشخص نیست چنین سیاستی تا چه اندازه به فروکشکردن عمیق بحرانها کمک میکند. اما بهیقین میتوان گفت در بلندمدت و حتی میانمدت به یک پروژه شکستخورده تبدیل خواهد شد. در اینجا هم تجربههای زیادی پیش روی ماست.
تحریم خودخواسته رادیو، تلویزیون، ویدئو، ماهواره و… در ادوار پیشین اگر جواب داده است، بهحتم فیلترینگ اینستاگرام، واتساپ، توییتر و… نیز جواب خواهد داد. تجربه فیلتر کردن تلگرام در سال ١٣٩٧ چه میگوید؟
۴- نتیجه برخورداری رسانههای داخلی از مرجعیت، جلب و جذب افکار عمومی است. اگر این مرجعیت از بین برود که حداقل برای بخشهایی از مردم از دست رفته، برای کسب اخبار و مطالعه تحلیلها و نظرات گوناگون به رسانههای خارجی مراجعه خواهند کرد.
این بدیهی است که این رسانهها هم هر کدام ساز خودشان را میزنند و بهدنبال تحقق اهداف و منافع خودشان هستند. لازمه بازگشت این مرجعیت به عواملی وابسته است که یکی از مهمترینهایش فعالیت آزاد روزنامهنگاران و رسانههاست. آنها حتی قادرند کاستیهای متعدد صداوسیما را که بیشترین بودجه کشور را به خود اختصاص داده، جبران کنند! اکنون دیگر تجدیدنظر در مقررات مربوط به فعالیت آزاد روزنامهنگاران و رسانهها و رفتار با آنها یک ضرورت است، نه انتخاب.
بپذیریم که در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد و ممکن است زود، دیر شود!
|
نظر بدهید