شبکه اطلاعرسانی روابط عمومی ایران (شارا) || یکی از مهمترین محورهای تحقیقاتی پدیده تروریسم، مطالعه محیطی است که ترور در آن رخ میدهد و همچنین بررسی اینکه آیا شرایط عمومی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یک جامعه یا گروهی خاص میتواند منجر به افزایش تروریسم در میان آن جامعه بشود. نهایتاً تعداد زیادی از پژوهشهای صورت گرفته بعد از یازده سپتامبر در حوزه مطالعات تروریسم حول این سؤال شکل گرفت که چه شرایطی منجر به تشکیل یک گروه تروریستی میشود.
در میان عوامل مطرحشده در پاسخ به سؤال فوق، محققین بر سر دو شرط مهم به اجماع رسیدهاند؛ اولین شرطی که میتوان آن را عامل مستقیم تروریسم در نظر گرفت، وجود نارضایتیهای مشخص در میان یک گروه در جامعه که توسط اکثریت مورد تبعیض قرار میگیرند. در این حالت یک جنبش اجتماعی بهمنظور جبران این نارضایتیها و به دست آوردن حقوق مساوی در میان اقلیتها شکل میگیرد که در این صورت تروریسم میتواند پناهگاه یک جناح افراطی در این جنبش باشد. شرط دومی که از نظر محققین انگیزه تروریسم را ایجاد میکند، نبود فرصت مشارکت سیاسی است. رژیمهایی که دسترسی به قدرت را برای برخی سلب میکنند و مخالفان را تحت تعقیب قرار میدهند، نارضایتی تولید خواهند کرد که میتواند منجر به شکلگیری تروریسم شود.
برخی تحقیقات صورت گرفته استدلال میکنند که تروریسم میتواند روشی باشد برای گروههای سرکوبشده قومی هنگامیکه قصد دارند به وضعیت تبعیض سیاسی خود در جامعه پایان دهند تا به استقلال برسند. این پژوهشها تأکید میکنند که وقتی کانالهای سیاسی غیر خشونتآمیز در دسترس گروههای مذکور نیست، ناچار برخی از مخالفان، به خشونت بهعنوان راهی جایگزین برای ابراز نارضایتیهای خود و به چالش کشیدن انحصار دولت در قدرت به آن متوسل میشوند. تبعیض سیاسی مبتنی بر قومیت، نارضایتیهای قومی را تثبیت میکند، هویتهای قومی را تحکیم میبخشد و میتواند منجر به رفتارهای دستهجمعی خشونتآمیز شود.
یکی از اهداف اصلی تروریستها جلبتوجه است. واژه تروریسم مترادف ایجاد ترس هست؛ کاری که تنها با تبلیغات عمومی نسبت به اقدامات تروریستها امکانپذیر میشود. در برنامهریزی فعالیتهای سازمانهای تروریستی، رسانهها نقش مهمی را در اقدامات آنها ایفا میکنند. بسیاری از سازمانهای تروریستی با درک اهمیت تبلیغات، ملاحظات رسانهای را هنگام برنامهریزی فعالیتهای خود در نظر میگیرند. پیشرفتههای فناوری، مانند ظهور اینترنت و رسانههای اجتماعی، توانایی سازمانهای تروریستی را برای تبلیغ پیامهای خود در سراسر جهان بهبود بخشیده است.
انتقال ایدئولوژی از طریق اینترنت راحت صورت میگیرد، زیرا اطلاعات منتشرشده در اینترنت لازم نیست از طریق روزنامهنگاران و سردبیران ارسال شود و تروریستها میتوانند پیامها را هر طور که میخواهند تبلیغ و نمایان کنند. تروریسم معاصر بهطور جداییناپذیر با رسانههای مدرن مرتبط است. تروریستها نیز به پوشش رسانهای علاقهمند هستند. هدف از فعالیت آنها تأکید و ترویج وجود و اهداف آنهاست. بسیاری از سازمانهای تروریستی که موفق به درک نقش حیاتی رسانهها در قرار دادن مسائل در دستور کار عمومی شدهاند، فعالیتهای خود را بر اساس ملاحظات رسانهای قرار دادهاند.
وایمن روند مهاجرت تروریستها را از روشهای سنتی استفاده از وب سایتها به رسانههای اجتماعی را نشان داده و بیان کرده است که این روزها تقریباً 90 درصد از فعالیتهای تروریستی در اینترنت با استفاده از ابزارهای شبکههای اجتماعی صورت میگیرد. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به تروریستها این امکان را میدهند که مستقیماً با حامیان خود ارتباط برقرار و اعضای جدید را جذب کنند.
در حین استفاده از رسانههای اجتماعی، آنها میتوانند با مخاطبین خود تعامل داشته باشند، رادیکالیزه کنند، آموزش دهند و حتی حملاتی را از طریق آن انجام دهند. سیستمعاملهای مختلف رسانههای اجتماعی ازجمله فیسبوک، توییتر، یوتیوب و اخیراً تلگرام توسط تروریستها برای توزیع پیامهای خود بهصورت زنده و بین مخاطبان مختلف استفاده میشوند.
توسعه اینترنت، تغییرات ابزاری را در مورد نحوه ارتباط تروریستها و گسترش تبلیغات خود ایجاد کرده است. اینترنت و رسانههای اجتماعی یک خط ارتباطی مداوم میان سازمانهای تروریستی با افراد غیرقابلدسترس در اقصی نقاط دنیا فراهم کرده است و به آنها اجازه میدهد تا با اعضای بالقوه ارتباطگیری کنند، حملات را سازماندهی و از چنگ واحدهای امنیتی کشورها فرار کنند. چنین سیستمعاملهایی، زمینه تعامل جدیدی شکل دادهاند که این امکان را به تروریستها میدهد افراد خاصی را برای برقراری ارتباط انتخاب کنند؛ این انتخاب بهویژه در میان گروه سنی 16 تا 24 سال که در مقایسه با هر گروه سنی دیگری با سرعت بیشتری پتانسیل جذب شدن را دارند، صورت میپذیرد.
بسیاری از محققین، رسانههای اجتماعی را در فرآیند خود رادیکالیزه شدن مسئول میدانند. رسانههای اجتماعی بهعنوان ابزاری برای جذب افراد با وعدههای ایدئولوژیک، تأیید و احساس تعلق به گروه به کار میروند. این یک پل مؤثر فراهم میکند که به تروریستها امکان ارتباط با افراد مختلف را میدهد. فرآیند رادیکال سازی بدون تعامل اجتماعی اتفاق نمیافتد.
درحالیکه به اثبات رسیده است که سازمانهای تروریستی از رسانههای اجتماعی برای گسترش تبلیغات و جذب نیرو بهره میگیرند، مکانیسمهایی که زمینه استفاده از آن را فراهم میکنند، بسیار پویاتر میباشند. اینترنت دریچهای برای عادیسازی ایدههای رادیکال فراهم میکند و افراد با عقاید و ایدئولوژیهای مشابه را در غیاب نظرات متفاوت که باهم تبادلنظر و بحث میکنند، گرد هم میآورد. نظرات و باورهای تأییدکننده، بهعنوان کاتالیزوری عمل میکند که میتواند اقدامات تروریستی را ترویج دهد.
گروههایی مانند القاعده از رسانههای اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و برقراری ارتباط استفاده میکنند. آنها برای سوءاستفاده از احساس بیعدالتی در افراد و تشویق خود رادیکالیزه کردن از طریق کانالهای مختلف و با اشتراکگذاری مطالب ایدئولوژیک بر چنین بسترهایی تکیه میکنند. القاعده در این راستا توجه خود را بر جذب افراد از کشورهای غربی بهمنظور جمعآوری اطلاعات و انتقال مواد منفجره جهت ترویج و جذب بمبگذاران انتحاری متمرکز کرد. القاعده فعالانه هواداران خود را برای پیوستن کارزار تروریسم، تشویق میکند تا حملاتی را در کشورهای متبوع به نمایندگی از القاعده برنامهریزی و اجرا کنند.
دسترسی به مخاطبان بینالمللی به آنها بستری میدهد تا اعضایی را که از طریق روشهای حضوری سنتی به دست نمیآورند، جذب کنند. طبق آمار، بیش از 46000 حساب توییتر بین سپتامبر تا دسامبر 2014 توسط سازمانهای تروریستی استفادهشده است که هرکدام بهصورت میانگین 1000 دنبال کننده داشته است. سازمانهای تروریستی نقش مهمی را که رسانههای اجتماعی در درگیریهای مدرن ایفا میکنند را درک و سعی میکنند از آنها به نفع خود بهرهبرداری کنند.
تصاویر بهطورکلی و ویدئوها بهطور خاص، تأثیر قابلتوجهی بر درک بازیگران سیاسی درگیر در مناقشه دارند. مرکز ثقل رسانههای اجتماعی داعش، مرکز رسانهای «الحیات» بود که بسیاری از این پیامها را به جهانیان مخابره میکرد که در نتیجه ابزارهای تبلیغاتی مورداستفاده این گروه را نمایان میساخت.
تعدادی از این ویدئوها همچنین داعش را بهعنوان مبارزانی با «آگاهی اخلاقی» به تصویر میکشید و نشان میداد که آنها به محافظت از غیرنظامیان کمک میکنند. برخی از ویدئوها همچنین نشان میدهد که اعضای داعش از جنگجویان مجروح در بیمارستانها بازدید میکنند و به کودکان شیرینی میدهند. استفاده تروریستها از رسانههای اجتماعی و اینترنت برای تعقیب اهداف ایدئولوژیک خود بهخوبی مستند شده است. این شامل گروههای تروریستی مانند داعش میشود که از اینترنت و سایتهای رسانههای اجتماعی بهعنوان ابزاری برای تبلیغات از طریق وب سایتها، اشتراکگذاری اطلاعات، دادهکاوی، جمع آوری کمکهای مالی، ارتباطات و استخدام افراد استفاده میکنند. بنابراین، استخدامکنندگان ممکن است از ماهیت تعاملی اینترنت بیشتر برای استفاده از اتاقهای گفتگوی زنده و کافههای سایبری استفاده کنند که به دنبال جذب افراد آسیبپذیر باشند. در چارچوب انگیزه و رفتار داعش، این گروه در بهرهبرداری از فضای مجازی فعال بوده و از رویدادهای جهانی مانند بحرانهای عراق برای تدوین ایدهها استفاده کردهاند.
گروههای تروریستی برای شروع و گسترش عملیات روانی به یکسری اصول و روشها نیاز دارند که با اتخاذ و اعمال این راهبردها از طریق رسانههای اجتماعی، ممکن است به اهداف اولیه طرحهای خود برسند. این اصول بدینصورت هست که
1- گروه جنگ روانی باید پیشاپیش یک نگرش ذهنی خصمانه در بین گروههای هدف آماده کند تا در لحظه سرنوشتساز بتوانند از این عقاید که توسط دولت ملی «پایمال» شده است، به خشونت تبدیل کنند؛
2- این کمپینهای جنگ رسانهای «باید به اهداف احزاب سیاسی مخالف، دانشجویان، کارگران، تودههای بیکار، اقلیتهای قومی- مذهبی و سایر بخشهای تحت تأثیر، قابلتعمیم باشد؛ این مورد تودههای مردمی را نیز شامل میشود؛
3- هدف اساسی یک کارزار رسانهای ایجاد «تصویر» منفی از دشمن مشترک است. رسانههای اجتماعی بهعنوان ابزاری قدرتمند برای برقراری ارتباط، اجتماع سازی و درگیری ظاهرشدهاند.
این کانالهای جدید و بسیار قابلدسترسی برای انتشار اطلاعات غلط، ایجاد تفرقه و کمک به آسیبهای دنیای واقعی در قالب خشونت، آزار، قاچاق و رشد تروریسم دنیای خاصی را ایجاد کردهاند. تأثیر رسانههای اجتماعی بر جوامع دنیای واقعی پیچیده است و بهسرعت در حال پیشرفت هست. این تهدید در سراسر مرزهای بینالمللی گسترده شده است. اصطلاح انقلاب دیجیتال، چشمانداز بشردوستانه، توسعه و ایجاد صلح را دگرگون کرده و مسیرهای جدیدی را برای رسیدن به هرکدام ایجاد کرده است؛ به عنوان مثال، بسترهای رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو و رسانههای خبری آنلاین، نقش مهمی در انتخابات، گفتمان مدنی و شکلگیری هویت گروهی دارند و همچنین تأثیرات عمیقی نیز بر صلح و انسجام اجتماعی برجا میگذارند.
واکنش خشن دولتها به رخدادهایی که ریشه در تعصبات قومیتی، مذهبی یا عوامل مشابه دارند، باعث ایجاد حس تبعیض در جوامع هدف میشود که ممکن است این تصور را برای افراد آن گروه اقلیت ایجاد کند که دولتها عمداً این جوامع را به دلیل مذهب یا قومیت خاص اعضای آن موردحمله قرار میدهند. این نابرابری در روابط دولتها با گروههای قومی یا مذهبی درون کشوری نگرانیهای جدی را در مورد تبعیض و عدم وجود رفتار مساوی نسبت به اقلیتها ایجاد میکند.
در این شرایط امکان تشکیل گروههای «مقاومت» و «تروریستی» درون جامعه اقلیت بسیار بالا هست که با توجه به مباحث روانشناسی درونگروهی، افراد دچار «خود افراط سازی» با چاشنی شبکههای اجتماعی خواهند شد. درک اینکه چرا افراد خود رادیکالیزه میشوند در حال حاضر تا حدی ناچیز و ضعیف است. ممکن است در بسیاری از گروههای افراطی، ویژگی شخصیتی افراد خود رادیکال کننده وجود نداشته باشد، اما عوامل مشترکی مانند انزوای اجتماعی، بحران درون جامعهای، طرد شدن، عدم دارا بودن هدف جمعی و رفتارهای مخاطرهآمیز علیه گروه میتواند از عوامل تحریک افراد جهت خود رادیکالیزه کردن باشند.
در این بین با توجه به گسترش استفاده از رسانههای اجتماعی توسط مردم در اقصی نقاط دنیا، این نوع از رسانههای جمعی توانستهاند از جایگاه رفیعی در اثرگذاری بر جوامع برخوردار باشند .سیستمعاملهای رسانههای اجتماعی با فراهم آوردن بستری برای برقراری ارتباط، جذب ایدهها، گسترش دادن دیدگاهها و جهانبینیهای گوناگون در دنیا نقش برجستهای درجامعه مدرن ایفا کردهاند. نقش این سیستمعاملها در حمایت از جنبشهای اجتماعی، حفاظت از محیطزیست و گروههای حاشیهنشین و اقلیتی در جوامع مختلف ثابتشده است. بااینحال، در بسیاری از موارد، از رسانههای اجتماعی نیز برای گسترش اطلاعات نادرست، پخش سخنرانی نفرتآمیز و تحریک خشونت نیز استفادهشده است. نقش رسانههای اجتماعی بهعنوان راوی بسیاری از حوادث و گاهی اوقات ایجادکننده زمینههای درگیری پررنگ بوده و ذیل رسانههای جمعی بهعنوان مجموعه متنوعی از سیستمعاملهای رسانهای که از ارتباطات جمعی برای رسیدن به مخاطبان گستردهای در سطح جهان استفاده و در ساختارهای سازمانی فعالیت میکنند، میتوان تعریف کرد.
یکی از دلایل اصلی اثرگذاری اینترنت و رسانههای اجتماعی در فعالیتهای روزانه، پتانسیل آنها برای جهتدهی به مشارکت شهروندان در گفتمان سیاسی است. ویژگیهای ذاتی رسانههای اجتماعی، امکان دسترسی تقریباً آنی به روایتهای عاطفی، کاهش هزینههای مرتبط با مشارکت در سازمانهای تروریستی رسمی و غیررسمی، فراهم آوردن شرایط ورود نسبتاً «بدون خطر» افراد در گروههای سیاسی و اجتماعی همفکران و ایجاد یک محیط اجتماعی که در آن دیدگاههای افراطی عادیسازی شده است را به مخاطبان خود میدهند.
بهطور خلاصه، رسانههای اجتماعی راههای آسانتر و در دسترسیتری را برای رادیکال سازی فراهم میکنند. این ویژگیهای رسانههای اجتماعی کاملاً با ماهیت غیرمتمرکز سازمانهای تروریستی مدرن منطبق هستند. «مسلح سازی» رسانههای اجتماعی باعث ایجاد تعارض میان مردم یک جامعه به روشهای قدرتمندی میشود که با موضوعات موجود در زمینههای خاص تلاقی دارد و آن را تشدید میکند. در مورد افراد حاضر در گروههای اقلیت، قدرت رسانههای اجتماعی و ماهیت «هدفمندسازی و شخصی شده آنها» میتواند با بهرهگیری از فرآیندهای روانشناختی اقدام به کاشت اطلاعات خطرناک و تحت تأثیر قرار دادن افراد مستعد کند که نهایتاً تبدیل به گسترش عقاید افراطی میان گروههای اقلیت بشود.
در مقیاس وسیعتر، همین ویژگیهای میتوانند گروههایی از مردم را دوقطبی کرده و به شایعات اعتبار بخشند، و خشونت را بین گروههایی که در معرض خطر درگیری قرار دارند، گسترش دهند و تحریک کنند. گروههای مسلح غیردولتی، سازمانهای تروریستی یا آنهایی که درگیر خشونتهای بین اجتماعی یا درگیریهای مسلحانه علیه دولت مرکزی هستند، میتوانند بهراحتی فعالیتهای خود را در سطح جهانی رواج دهند و حمایت هواداران خارجی را جلب کنند که این موضوع میتواند منجر به پیچیده و پایدار شدن درگیریها شود.
گروههای تروریستی در ایجاد جنگ ترکیبی خود، دو راهبرد مهم در رسانههای اجتماعی را در پیش میگیرند؛ الف- کنترل اطلاعات موردنظر خود و ب- راوی بودن «حقیقت». افرادی که رادیکالیزه شدهاند معمولاً نیاز شدیدی بهوضوح و اطمینان نسبت به موضوعات مطروحه از خود نشان میدهند. «روایتهای تروریستی» دقیقاً این بخش را به اعضا ارائه میدهند؛ به نبست شناختی؛ مسیر میانبری برای نتیجهگیری که کموبیش منطقی است و به فرد آموزش میدهد که تفکرات انتقادی نسبت به عقیده اولیه را زیر سؤال نبرد، به چالش نکشد یا به کار نگیرد. برخی روایتها را میتوان از طریق بحث و ساختارشکنی تضعیف کرد، اما افراد آسیبپذیر در برابر رادیکالیسم به دنبال بحث یا تحقیق نیستند. کاملاً برعکس ،آنها بهشدت به جهانبینیهای جزمی، تقلیل گرایانه، سازشناپذیر و دوقطبی پاسخ میدهند که به دلیل فهم ساده، احساس امنیت به پیروانش میدهد.
بسترهای رسانههای اجتماعی، اطلاعات متناسب با «نیازهای» هر کاربر را ارائه میدهند. کاربران با انتخاب افراد یا مواردی که دنبال میکنند، جستوجوهای خود را رسانههای اجتماعی در پلتفرمها «شخصیسازی» و دفعات بعدی مطابق با آن جستوجوها مطالب را مرتبسازی میکنند. این موضوع به تولیدکنندگان محتوا کمک میکند تا مطالب را با دقت بیشتری تنظیم و هدفگذاری کنند. بااینحال، فناوریهای شخصیسازی حساب اشخاص در شبکههای اجتماعی اجازه میدهد اطلاعات مخرب از طریق رسانههای اجتماعی پخش شود تا افراد را بهطور مؤثرتری تحت تأثیر قرار بدهند که میتواند منجر به تغییر نگرش و رفتار منجر به درگیری شود. این امر از طریق فرایندهای مختلف شناختی فردی اتفاق میافتد.
مراحل تحریک و رادیکالیزه کردن افراد برای اقدام تروریستی بهصورت زیر هست:
1- تأثیر اولیه: کاربران در حالتی تکوینی نسبت به موضوع، ممکن است بر اساس اطلاعاتی که برای اولین بار بهدستآمده، صرفنظر از صحتوسقم آن، نظرات قاطع ارائه دهند.
2- تأثیر حقیقت توهمی: به دلیل شخصیسازی حساب کاربران بر مبنای رفتار آنها در شبکه اجتماعی مشخصی، کاربرانی که علاقه خود را بهافراط گرایی خشونتآمیز نشان میدهند، بهاحتمالزیاد محتوای بیشتری را که باعث افراطگرایی میشود، مشاهده میکنند. هنگامیکه افراد در معرض اطلاعات قرار میگیرند و این چرخه ادامهدار میشود؛ آنها تمایل دارند باور کنند که این اطلاعات بیشتر صادق است؛ زیرا نمیتوانند منبع اصلی را پیدا کنند؛ درواقع این اخبار و اطلاعات چون از طریق کاربران دیگری که از نظر عقاید مشابه با فرد خواننده هستند، انتشار و گسترش مییابد، میتواند باورپذیرتر از زمانی باشد که همان خبر و اطلاعات از طریق یک خبرگزاری رسمی منتشر میشود. (در قالب تئوری توهم و توطئه)
3- تعصب و تأیید سوگیری: در رسانههای اجتماعی، نیازهای افراد و هدفگیری الگوریتمی، آنها را در معرض محتواهایی قرار میدهد که بیشتر نظرات آنها را تأیید کنند.
با توجه به آنچه گفته شد ،رسانههای اجتماعی تأثیرات شگرفی بر جامعه و گفتمانهای درونی آن میگذارند و در برخی برهههای زمانی میتوانند جامعه را دو یا چندقطبی کنند. در این میان جوامعی که مستعد افزایش شکاف هستند و گروههای اقلیت طرد و سرکوبشده در آنها زیست میکنند، ممکن است به سمت شکلگیری عقاید افراطی و گاهی تروریستی سوق پیدا کنند که این امکان- همانطور که در این بخش بیان شد- از طریق شبکههای اجتماعی میسر هست و میتواند به تقویت تروریسم داخلی و بینالمللی کمک شایانی کند.
انتهای پیام/
نظر بدهید