روابط عمومی؛ شغل اداری؟! یا شوق اداری…
مجید حیدری

روزگاران بهار می‌گذرد و به روزنگار 27 اردیبهشت‌ماه 1404 می‌رسد، برگی از تقویم تاریخ که به نام “ارتباطات و روابط عمومی” مزین است. این تنها یک عنوان و اتفاق نیست؛ بلکه سرفصلی از اخلاق، علم و هنر است و شاید بهتر باشد بگوییم:

“روابط عمومی” سمبل عشق است.
“روابط عمومی” حرفه‌اش عاشقی است.
“روابط عمومی” کارش کار دل است.

پس تا عشق در کارش نباشد، ورود کارگزار آن غیرممکن است و اگر هم فرصتی برایش شد، انجام کارش ناتوان یا نافرجام خواهد بود، و کار خود، کارفرما و سازمان متبوعش به … . همین که گاهی شاهدیم.

پس “روابط عمومی” یک شغل اداری نیست که به سادگی یا به … انتخاب و یا انتصاب شود، بلکه “روابط عمومی” حکمرانی بر قلب‌هاست و سراسر مشتمل بر ویژگی‌های انسانی و اخلاقی است و لازمه اثربخشی و کارآمدی‌اش دقت و خردمندی هم در محتوایش و هم شاید بالاتر از آن در صلاحیت و شایستگی فرد کارگزارش خواهد بود.

“روابط عمومی” تعامل با ساز و کار همدلی، همزبانی، همراهی و هم‌اندیشی است که این از دل برآید تا لاجرم بر دل نشیند. و این‌چنین ارزش‌آفرین است که کارگزارانش با راهبردهای مردم‌داری و مردم‌مداری در اقناع، اعتمادسازی و کسب تفاهم هوشمندانه گروه ذینفعان کارفرمایانشان موفق خواهند بود. و اهداف استراتژیک اعتبار، رضایت‌مندی و خوشنامی‌مان محقق خواهد شد و این‌گونه روابط عمومی در متن مدیریت است، نه در حاشیه و لاغیر…

پس بسیار شایسته است که گفته شود، مرحوم دکتر حمید نطقی، بنیان‌گذار و پدر روابط عمومی ایران، که فرمودند: “روابط عمومی یک شوق اداری است و نه یک شغل اداری.”

این روز و این نام، فرصتی برای تجلی وفاق و همدلی، همفکری، همکاری و مشارکت اساتید، صاحبان قلم، اندیشه، هنر، رسانه، کارگزاران و فعالان دولتی و غیردولتی این صنعت مهم “روابط عمومی”، به‌ویژه در بنگاه‌ها، بانک‌ها و مؤسسات پولی و مالی است، به‌عنوان پیش‌قراولان موتور محرک تولید و توسعه اقتصادی برای ساختن ایران قوی در سالی که منقش به “سرمایه‌گذاری برای تولید” است.

در خاتمه، به رسم ادب با نام و یاد شهدای خدمت، خاصه رئیس‌جمهور شهید که در آستانه اولین سالگرد عروج شهادت‌گونه‌شان قرار داریم، گرامی می‌دارم این روز فرخنده “ارتباطات و روابط عمومی”؛ و گذشتگان آن را ارج می‌نهم و عرض تبریک و آرزوی بهترین‌ها را برای همه شما فرهیختگان عاشق حاضر دارم.