روابط‌عمومی در دولت‌ها: از محرومیت تاریخی تا‌ ضرورت‌های امروز
 آقاجان جوری

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی‌ ایران (شارا) || محرومیت تاریخی روابط‌عمومی از ایفای نقش خود در ارتباطات دولتی مسئله‌ای است که می‌توان آن را در زمینه‌های مختلف تاریخی، اجتماعی و سیاسی بررسی کرد.

در گذشته، روابط ‌عمومی به عنوان یک ابزار ارتباطی در دولت‌ها بیشتر به چشم می‌آمد که در بیشتر مواقع نقش آن به تبلیغات و اطلاع‌رسانی محدود می‌شد. این امر باعث شد تا جایگاه روابط‌عمومی در ساختارهای دولتی به اندازه‌ای که باید جدی گرفته نمی‌شد و نتوانست به شکل مؤثری در فرآیند تصمیم‌گیری‌های دولتی و ارتباطات میان دولت و مردم نقشی ایفا کند.

در بسیاری از دولت‌ها، به‌ویژه در دوران‌های گذشته، روابط‌عمومی به عنوان یک واحد جانبی در نظر گرفته می‌شد که بیشتر برای برقراری ارتباطات یک‌طرفه و بدون توجه به بازخوردهای مردم فعالیت می‌کرد.

این رویکرد باعث شد تا روابط‌عمومی نتواند به درستی نیازها و خواسته‌های مردم را شناسایی کند و این عامل باعث شد تا سیاست‌ها و تصمیمات دولت‌ها از مردم دور و در بسیاری از مواقع ناموفق باشد.

یکی از دلایل اصلی این محرومیت تاریخی، ناآگاهی برخی از سیاست‌گذاران از اهمیت واقعی روابط‌عمومی در فرآیند تصمیم‌گیری است.

در بسیاری از موارد، روابط‌عمومی به عنوان ابزاری برای توجیه سیاست‌های دولتی در نظر گرفته می‌شد و نه به عنوان یک بخش فعال و مؤثر در شکل‌دهی به سیاست‌ها و برنامه‌های دولت.

این نادیده‌گرفتن نقش روابط ‌عمومی باعث شد که بسیاری از پیام‌های دولتی به درستی به مردم منتقل نشود و در نتیجه شکاف‌های بزرگی بین دولت و جامعه ایجاد گردید.

علاوه بر این، در برخی از دوره‌ها، روابط‌عمومی‌ها تحت تأثیر مسائل سیاسی قرار گرفتند و نتواستند استقلال و بی‌طرفی خود را حفظ کنند. این وضعیت به روابط‌عمومی‌ها این اجازه را نداد که به طور بی‌طرفانه و حرفه‌ای به ارتباط با مردم بپردازند. در عوض، روابط‌عمومی‌ها به ابزاری تبدیل شدند که بیشتر برای اهداف سیاسی و تبلیغاتی استفاده می‌شدند تا برای تأثیرگذاری واقعی و مثمرثمر در فرآیندهای دولتی.

محرومیت روابط‌عمومی از ایفای نقش مؤثر خود در ارتباطات دولتی، علاوه بر مشکلات سیاسی و مدیریتی، به مشکلات فرهنگی نیز دامن زد. در برخی از کشورها از جمله ایران، این مشکل به دلیل نگرش‌های سنتی و عدم پذیرش نوآوری در حوزه ارتباطات، برطرف نشد.

در چنین شرایطی، روابط‌عمومی‌ها نتواستند به عنوان یک بخش ضروری و حیاتی در سازمان‌های دولتی مطرح شوند و این امر باعث شد که دولت‌ها نتوانند به طور مؤثر با مردم ارتباط برقرار کنند.

در دنیای امروز، با توجه به تحولات سریع در زمینه تکنولوژی و افزایش اهمیت ارتباطات دیجیتال، نیاز به یک روابط‌عمومی حرفه‌ای، شفاف و مؤثر بیش از پیش احساس می‌شود. با این حال، برای این که روابط‌عمومی‌ها بتوانند نقش مؤثری در ارتباطات دولتی ایفا کنند، باید تغییرات اساسی در نگرش‌ها و سیاست‌های مربوط به آن‌ها ایجاد شود.

تنها در این صورت است که روابط‌عمومی‌ها قادر خواهند بود تا به عنوان یک نیروی مؤثر در فرآیندهای تصمیم‌گیری دولتی عمل کنند و به عنوان پل ارتباطی بین دولت و مردم، نقش خود را به درستی ایفا کنند.

در نهایت، نقش روابط عمومی در دولت‌ها به عنوان یکی از ابزارهای حیاتی برای حفظ ارتباطات سالم و مؤثر با مردم باید درک شود.

اگر روابط‌عمومی‌ها به عنوان یک بخش مهم و کلیدی در سازمان‌های دولتی شناخته شوند و نقشی مؤثر در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های دولتی ایفا کنند، می‌توانند به بهبود کیفیت ارتباطات میان دولت و مردم کمک کنند و از بروز مشکلات ناشی از فقدان این ارتباطات جلوگیری کنند.

انتهای پیام/