
معنی روابط در لغت نامه دهخدا
روابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطه. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطه شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده. معاشرت. آمیزش.
معنی روابط به فارسی
روابط
جمع رابطه
( اسم ) جمع رابطه پیوندها پیوستگیها : [[ بین دو دولت روابط بازرگانی برقرار شد ]] .
روابط اجتماع
[community relations] [جامعه شناسی] روابط میان اعضای یک اجتماع یا چند اجتماع در یک مقطع زمانی خاص و در یک عرصۀ جغرافیایی معین
روابط در روابط عمومی
محصول روابط عمومی، روابط است.
ارتباط چیست؟
ارتباطات فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده به شرط همسان بودن معانی بین آنها است. معنا در علم ارتباط شامل مفاهیم ذهنی و احساسات هر دو میشود. ارتباطات فرایندی ست که در آن معنا بین موجودات زنده تعریف و به اشتراک گذاشته میشود. ارتباط به یک فرستنده، پیام و گیرنده درنظرگرفته شده نیاز دارد، هرچند گیرنده نیاز ندارد حضور داشته باشد یا از منظور فرستنده برای برقراری ارتباط در زمان ارتباط آگاه باشد؛ بنابراین ارتباطات میتواند در سرتاسر مسافتهای گستردهٔ زمانی و مکانی رخ دهد. ارتباطات نیازمند آن است که بخشهای ارتباط ناحیهای از مشترکات ارتباطی را به اشتراک بگذارند.
منابع
– https://fa.wikipedia.org
– https://dictionary.abadis.ir
|
نظر بدهید