شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در گذر از آنچه که در جنگ تحمیلی 12 روزه بر ما گذشت، چه از بعد پیروزی های کسب شده در میدان نبرد، چه از بعد از دست دادن بیدادمندانه دانشمندان، فرماندهان و مردمان بی گناهی که به عنوان سرمایه های ملی و اجتماعی ما در این واقعه و نیز همچنین با چشم پوشی از هر چه که بر ساختمان و کارکنان خبر صدا و سیما به عنوان رسانه ملی گذشت، بایستی با نگاهی منطبق بر اصول و قواعد کاری رسانه بر احوال این حوزه چیره شد تا دریابیم که این ابزار نفوذ پذیر بر افکاری عمومی چه نقشی، چه واکنشی و چه رویکردی را در این دوره ایفا نموده و تا چه اندازه بر تحقق وظایف خویش کامروا بوده است.
با نگاهی موشکافانه بر آنچه که در ایام پیش، حین و پسا جنگ تحمیلی 12 روزه بر افکار عمومی جامعه ما جاری بود، کمتر از آوارهای حاصل از این نبرد ناجوامردانه بر زندگی برخی هموطنان مان نبود، زیرا گویی غفلت از حقیقت آشکارا رسانه را درنوریده و رسانه بدور از قدرت مواجهه، انتقال، تعیین، تفسیر و نفود خویش بر نگرش جامعه تنها سردرگم از پیامدهای بود که در حال وقوع بوده و خود به پذیرش گری مبدل گشته بود که نیازمند روشنگری و شفافیت داشت.
ارائه نظرات و مخابره اطلاعاتی بر محور شایعه، حدس و گمان و ساخته تخیل طیف های همیشه مدعی و همچنان جانبدار از جامعه رسانه را آن چنان برآشفته نشان می داد که گویی ماهیت وجودی و ظرفیت درونی آن فراموش گشته و تنها برای بقا در زوال دست و پا میزند و خود چالشی برای اذهانی گشسته بود که بی اختیار تشنه پذیرش داده های واقعی از وقایع حقیقی و در یک کلام هر آنچه در حال حادث شدن بود، نشان می داد.
رسانه سعی نمود گنگ بودن و درماندگی خود را در پشت نقاب صحنه ای پنهان کند که شیر زنی را در قامت یک قهرمان روایت کرد و آن التیامی بود بر جراحتی که جامعه از عملکرد رسانه در این برهه بحرانی از خود بروز داد و نتوانست قاطعیت در گفتار، حقیقت در محتوا و اعتماد بر افکار را پیاده سازی کند و مستأصل بدنبال کنش ها و واکنش های میدانی بود تا شاید از پس توقف بر آن بتواند خود را از منجلاب گرفتار شده در آن به شکلی رهایی داده.
روایت های نادرست، شایعات پر تعداد، تحلیل های بی مضمون، کدهای نامربوط، حقیقت های پنهان و قلمدادهای بی اساس چنان نقل محافل شده بود که به روشنی رخوت رسانه را هویدا ساخته و جامعه را در انسداد عملی مخاطره آمیز قرار داده بود که اگر نبود بصیرت عقلایی، آگاهی درونی و بینش بیرونی جامعه از فضای حاکم بر خویش و گره زدن آن با اتحاد و وحدت میهنی، چه بسا اینک دیگر رسانه مجالی برای عرض اندام مجدد نمی یافت تا با بازنگری خویش بتواند به جامعه رجوع نماید.
براستی اینک بایستی رسانه به جبران مفافات پرداخته و دیدی عمیق، باوری صحیح و اندیشه ای روشن با کنار زدن تفکرات تفرقه افکن، تحلیل های جنگ طلبانه و ضمیرهای خموش بدور از بازی های جناحی و سیاسی برخی فرصت طلبانه خودشیفته این ایام که همیشه زبان در میان دارند اما قدم در نهان، یک بار دیگر رسالت خویش را نمایان ساخته و با ارج نهادن و بها بخشیدن به آنچه که جامعه با بروز اتحاد و همبستگی خود به ملاحضه ظهور گذاشت که کمتر باوری آن را متصور بود، این اجابت مقدس اجتماعی را الگوی فکری قرار داده و با هرگونه انتقاد بی اساس، تفسیر نا به جا و بیان ناصواب مقابله کرده و حقیقت و راستی را در جامعه جاری داشته و ضمن یادآوری و گوشزد کردن تمامی وظایف مسئولین در مقابل این شاهکار جامعه آگاه و بیدار، مطالب گری از جانب جامعه را از ایشان فزونی بخشیده تا آنجا که مردمانی این چنین نجیب به هر آن چه که استحقاق داشته و دارند دست یافته، هر چند که این مردمان نیک اندیش و نیک سرشت هیچگاه تواقعی بدور از شرافت و معرفت خویش نداشته اند.
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرام ما بپیوندید:
انتهای پیام/
نظر بدهید