شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || رهبران موفق الزاماً فقط سختگیر یا فقط مهربان نیستند. آنها توانایی تلفیق «دل سخت» و «دل مهربان» را در خود دارند. سیگل در این مقاله توضیح میدهد که چگونه مواجهه با تغییرات بازار و از میان رفتن مشاغل، دو نوع واکنش رهبری را نمایان میسازد: رهبران با دل، و رهبران بدون دل.
رهبران نوع اول با کارمندان همدلی میکنند. آنها حذف شغل را فقط یک فرآیند اقتصادی نمیبینند، بلکه تأثیر آن را بر زندگی انسانی درک میکنند. در مقابل، رهبران نوع دوم تخریب خلاق (creative destruction) را میپذیرند و توجهشان بر مزیتهای اقتصادی بلندمدت است، نه رنجهای انسانی کوتاهمدت.
با این حال، سیگل تأکید میکند که حتی رهبران بدون دل هم باید روی نیروی انسانی سرمایهگذاری کنند؛ نه فقط به دلایل اخلاقی، بلکه به سه دلیل اقتصادی و استراتژیک:
۱. بازآموزی ارزانتر از جایگزینی است. استخدام و آموزش یک نیروی جدید، پرهزینهتر از ارتقای مهارت کارمند فعلی است.
۲. سرمایهگذاری روی افراد، روحیه و انگیزه را افزایش میدهد. آموزش مجدد، حس ارزشمندی و تعلق ایجاد میکند.
۳. دانش سازمانی باارزش است. کارکنان باسابقه، سرمایهای برای عبور از بحرانهای آینده هستند.
رهبران سیستمی، کارکنان را چرخدندههای قابلتعویض نمیبینند، بلکه آنها را سرمایههایی پویا میدانند. از نگاه سیگل، دوگانهسازی میان رهبری سختگیرانه و رهبری دلسوزانه یک اشتباه است. رهبران بزرگ، هر دو وجه را در خود پرورش میدهند.
نویسنده: رابرت ای. سیگل
تاریخ انتشار: ۳ ژوئن ۲۰۲۵
منبع اصلی: Fast Company
کتاب منبع:
The Brains and Brawn Company by Robert E. Siegel (Crown Currency, 2025)
انتهای پیام/
نظر بدهید