تامین اجتماعی و نیاز به یک روابط عمومی واقعی

افشین اورکی – مسئولان ارشد سازمان تامین اجتماعی با صبر و حوصله و خویشتن داری اجازه دهند تا صدای کارکنان رده‌پائین در انتشارات متوقف‌شده سازمان منعکس یابد و پژواک این صدا باعث نشود تا به جای درمان کاستی‌ها و زخم‌های عمیق، با کارکنان زحمتکش و مظلوم برخوردهای حراستی شود.

در دنیای ارتباطات و عصر فن‌آوری‌های نوین، نقش و جایگاه رسانه‌های عمومی آنقدر تاثیرگذار و برجسته است که دیگر نمی‌توان جهان کنونی امروز را بدون رسانه‌ها تصور کرد. توجه به این نقش برجسته، بنیادین و استراتژیک می‌تواند منشاء انقلابی شگرف و اساسی در همه بنیادهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… باشد، مشروط بر آنکه تصمیم‌گیران نهادهای دولتی دست از لجاجت و خودمحوری برداشته و به افکار عمومی و نقطه‌نظرهای آن‌ها احترام بگذارند. در چنین صورتی است که اصل گفتمان مدنی و تبادل اندیشه‌ها جای برخوردهای سلبی و قهری را در جامعه می‌گیرد. نهادهای عمومی غیردولتی که وارث سرمایه‌های مردم هستند باید بیشتر به این مشارکت آراء گردن نهند و زمینه‌های حضور و فعالیت‌های مدنی مردم را در تصمیم سازی‌های خود فراهم آورند. در بوته عمل اوضاع این چنین نیست. مصداق چنین وضعیت ناخوشایند و نامناسبی سازمان تامین اجتماعی است. سازمان بیمه‌ای ایران زمین با حدود ۳۴ میلیون نفر بیمه شده اصلی و تبعی.

سازمانی که خشت خشت سرمایه‌ها، دارایی‌ها و اندوخته‌هایش متعلق به بیمه‌شدگان زحمتکشی است که به هیچ شکلی از اوضاع درونی تصمیم‌گیران سرمایه‌های خود خبر و اطلاعاتی نداشته و ندارند. از سوی دیگر در راس هرم سازمان عریض و طویل سازمان تامین اجتماعی که این روزها آمد و شد‌ها و آیند و روندهای زیادی درون آن انجام می‌شود کسانی قرار دارند که کمترین علاقه‌ای به مشارکت مدنی مردم در اوضاع و تحولات این سازمان بیمه‌ای ندارند! برای این مدعا می‌توان گریزی به فروردین سال ۱۳۸۸ خورشیدی یعنی سالی که دکتر علی ذبیحی بر مسند صدارت سازمان تامین اجتماعی نشست داشت. نخستین جرقه توقیف فکر و اندیشه در این سازمان بیمه‌ای در نخستین ماه از سال ۱۳۸۸ رقم خورد. سالی که هفته نامه آتیه با این توجیه که سازمان تامین اجتماعی قصد صرفه‌جویی اقتصادی دارد توقیف شد. توقیفی خودخواسته توسط مدیر وقت سازمان تامین اجتماعی. هفته‌نامه داخلی تامین نیز به روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی داده شد. هفته‌نامه تامین که با هدف انعکاس صدای کارکنان شاغل در بخش‌های بیمه‌ای و درمانی متولد شد و پا به دنیای نشریه‌های داخلی درون سازمانی گذاشت اینک به گاهنامه‌ای تبدیل شده که جایی برای انعکاس و انتشار صدای مخالفان و منتقدان شاغل در بخش‌های بیمه‌ای و درمانی ندارد. هر چه هست عکس و تصویر مدیران ارشد بیمه‌ای و درمانی سازمان تامین اجتماعی است. این نشریه اکنون توسط روابط عمومی تهیه و تولید می‌شود که به طور کلی با دنیای رسانه و اندیشه در تعارض است و تولیدکنندگان آن کسانی هستند که رسانه و توانمندی‌های آن را آن‌طور که باید نمی‌شناسند و با آن بیگانه‌اند. در این میان بر سر خبرنگاران و گزارشگران واقعی هفته‌نامه‌های تامین، آتیه و روزنامه خورشید که آخرین محصول تبلیغاتی و شکل ارتقاء یافته هفته‌نامه آتیه بود چه آمد؟! خبرنگاران و گزارشگران آتیه به شعبه‌های تامین اجتماعی فرستاده شدند تا بعد از سال‌ها کار تخصصی روزنامه‌نگاری به کارهای اجرایی در شعبه‌ها مشغول شوند. البته این وضعیت بعد‌ها با آمدن بعضی از مدیران فهیم بیمه‌ای و تلاش دلسوزانه آن‌ها تغییر کرد و بعضی از این خبرنگاران به واحدهای روابط عمومی در اداره‌های کل تامین اجتماعی شرق و غرب تهران بزرگ برگشتند. اما آنچه به جای نخست خود برنگشت تفکر ایجاد فضای باز رسانه‌ای در بزرگ‌ترین و متمول‌ترین سازمان بیمه‌ای کشور بود.

دکتر حافظی که آمد تیم دوستان پزشک خود را از همه درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های تهران جمع کرد و به ساختمان قدیمی و مندرس سازمان تامین اجتماعی در خیابان آزادی تهران آورد. اما این آقایان پزشک هم اعتقادی به وضعیت چندصدایی در بزرگ‌ترین سازمان بیمه‌ای کشور نداشتند. البته بار‌ها و بار‌ها دکتر حافظی در سخنرانی‌های خود در تلار فرهنگی ورزشی نگین غرب تهران از راه‌اندازی دوباره هفته‌نامه آتیه و یا روزنامه خورشید سخن به میان آورد اما وی نیز مانند علی ذبیحی از رویاروئی با خبرنگاران و گزارشگران رسانه‌های گروهی پرهیز می‌کرد و کمتر در نشست‌های خبری حضور می‌یافت. دوران این پزشک متخصص هم که قصد اجرای طرح موازی و پر سروصدای پزشک امین را داشت هم به سر رسید و او و سایر پزشکان بازمانده فهمیدند که سرانجام باید به دایره تخصصی کار خود برگردند و عطای تامین اجتماعی را به لقایش ببخشند. از دوران کوتاه ۵۴ روزه صدارت اجباری موسویان هم چیزی نمی‌نویسیم. وی آمده بود تا در نبود حافظی و آمدن مدیر عامل تامین اجتماعی، ناخدایی کند، اما تقدیر برایش خواب دیگری دیده بود!

اینک‌گاه بازی مرد خبرساز قوه قضائیه فرا رسیده یود. سعید مرتضوی با شعارهای اصلاح‌طلبانه و وعده تغییرات بنیادین و جدی زیادی پا به عرصه سازمان تامین اجتماعی گذاشت. او آمد و البته در ابتدای کار نیز کارت‌های لاتاری خود را از جیب خارج کرد. ۳۰ مدیر قبلی سازمان تامین اجتماعی نتوانستند بدهی‌های بلوکه‌شده بیمه‌شدگان را زنده کنند. اما او با روابط خوب خود دولتی‌ها را مجاب کرد که پس از سال‌ها، ۳۰ میلیارد تومان بدهی خلق‌الله بیمه‌شده را به سازمان نتامین اجتماعی پرداخت کند و این‌گونه بود که او مدعی است که توانسته این بدهی ها را آزاد کند. وی در گام‌های بعدی دست به انتصاب‌هایی مهم زد. یکی از این انتصاب‌ها، کنار زدن دکتر عباس زارع‌نژاد از مسند مدیرکلی روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان تامین اجتماعی و برگرداندن وی نزد دوست دیرینش دکتر حافظی و گماردن حسن ضابطی روزنامه‌نگار به جای وی بود. حسن ضابطی البته رفاقتی دیرین با سعید مرتضوی داشته و دارد. وی پیش‌تر نیز مدیرکل روابط عمومی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود. در خبرگزاری فارس کار کرده است. مدتی به عنوان سردبیر همشهری محله یکی از مناطق تهران کار می‌کرد و خلاصه خیلی رسانه‌ای‌تر از دکتر زارع‌نژادی است که مدعی بود روزنامه‌نگاری کرده است و البته هیچ‌گاه برای این ادعای خود مدرکی هم نشان نداد!

حالا بیمه‌شدگان و خبرنگاران و گزارشگران باسابقه و متخصص مانده‌اند و اندیشه‌ها و دیدگاه‌های مدیر روابط عمومی جدید سازمان تامین اجتماعی. همه بیمه‌شدگان و مستمری‌بگیران سازمان تامین اجتماعی و همه کارکنان بیمه‌ای و درمانی این سازمان امیدوار هستند تا فضای باز نقد و نقادی در این سازمان بار دیگر باز شود. مدیران بیمه‌ای و درمانی به تفکر و اندیشه دگر منتقدان خود احترام گذاشته و خبرنگاران و گزارشگران راستین انتشارات پیشین تامین اجتماعی به جایگاه و خانه واقعی خود برگردند. آن‌ها امیدوارند که مسئولان ارشد سازمان تامین اجتماعی با صبر و حوصله و خویشتن داری اجازه دهند تا صدای کارکنان رده‌پائین در انتشارات متوقف‌شده سازمان منعکس یابد و پژواک این صدا باعث نشود تا به جای درمان کاستی‌ها و زخم‌های عمیق، با کارکنان زحمتکش و مظلوم برخوردهای حراستی شود. از مدیریت جوان و پرتلاش روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی انتظار می‌رود که صدای بیمه‌شدگان و کارکنان زحمتکش این سازمان باشد. اینک سازمان تامین اجتماعی به طور کلان و روابط عمومی این سازمان به طور ویژه نیازمند گردش خونی تازه در رگ‌های مسدود جریان اخبار و اطلاعات در این سازمان است.

 

منبع: http://www.ghanoononline.ir