ارتباطات انسانی و انسانِ ارتباطات!

به بهانه روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی – رسانه‌های جدید اگرچه ارتباطات و «درمعرض عموم قرار گرفتن» را چندین برابر راحت‌تر کرده است، اما به همان میزان (و حتی بیشتر) امکان جبران و اصلاح را از آدم‌ها در سطوح مختلف جامعه از مقامات و مسؤولان گرفته تا معلمی در کلاس‌های آنلاین «شاد» تا یک تعامل دوطرفه دوستانه مجازی، سخت کرده است.

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)|| شاید در عصر ارتباطات باید از میراث روابط انسانی بیشتر مراقبت کرد. اگرچه برای تعادل در استفاده و مصرف رسانه‌های فردی، جمعی و اجتماعی بارها از سوی متخصصان و دانشمندان علم ارتباطات به گوشمان خورده که «مراقب ارتباطات انسانی‌تان در عصر ارتباطات باشید!»، اما باید به این نکته هم توجه داشت که در فرایند روبه‌جلوی ذهن آدمی و به تبع آن دنیا و پیشرفت‌هایش، تکنولوژی قویا ادعای بهتر کردن فرایند ارتباطات را برای آدم‌ها داشته است.

گرچه خود رسانه و تعامل با آن و مصرف رسانه، یک بعد مجزا از ابعاد رفتار و ارتباطات انسانی در سبک‌زندگی است، اما در عصری که نامش «ارتباطات» است و رسانه برای بهتر کردن آن آمده است، بهتر است نگاهی ترکیبی به هر دو داشته باشیم.

نه خیلی تخصصی و ریشه‌ای اما ارتباطات در معنای لغوی (to make common) «عمومی کردن» یا «در معرض عموم قرار دادن» است.

این به همان معنای انتقال مفهومی برخاسته از درون افراد است که اغلب ما آدم‌ها برای انتقال پیام خود از «کلام» کمک می‌گیریم، یعنی همان زبان که سراسر نشانه است. چیزی که ارتباطات آدم‌ها با یکدیگر را از موجودات زنده دیگر متمایز می‌کند، همین توانایی آدم‌ها در استفاده از زبان و نشانه‌ها‌ست.

برگردیم به معنای اصلی و لغوی ارتباطات؛ همین «عمومی کردن» یا «در معرض عموم قرار دادن» دارد به یک رفتار، کنش یا واکنش منجر می‌شود. این عبارت خود را در معرض عموم قرار دادن، دو وجه خطرناک و جذاب دارد، در شناخت سبک‌زندگی خود و دوبعد رفتار و ارتباطات که منجر به ارتباطات انسانی می‌شود، مهم است بدانیم و «انتخاب کنیم» که چه زمانی، به چه علتی، با چه ابزاری و به چه کسی می‌خواهیم خود را در معرض عموم قرار دهیم!

خیلی مهم است که به این فکر کنیم به دنبال ارتباطات انسانی هستیم یا این‌که قرار است انسانِ ارتباطات باشیم. شاید بخشی از علت هشدار دانشمندان ارتباطات درباره مراقبت از ارتباطات انسانی در عصر ارتباطات هم به همین علت باشد.

انتخاب آگاهانه برای شروع یک ارتباط که شامل دوستی و رفاقت تا همدلی در خانواده و با افراد خانواده است، در اینکه ما صرفا به سمت یک ارتباطات انسانی سالم و کامل برویم، تا اینکه انسانِ یک ارتباطات ناقص و پرخلل باشیم، موثر است.

وجه جذاب آن در برقراری ارتباط و تعامل با دنیایی بیرون از خود، با افرادی دیگر و دریافت تجارب، شنیدن، شنیده شدن و به طور کلی «یادگیری» است. ما در ارتباط و تعامل با یکدیگر در حال تعامل و رشد هستیم.

بی‌جهت نیست که یکی از بزرگان ادبیات گفته است: «شخصیت ما را دو چیز می‌سازد: آدم‌هایی که می‌بینیم(و با آن‌ها تعامل داریم) و کتاب‌هایی که می‌خوانیم.» ما در ارتباطات انسانی و درفرایند یادگیری به طور همزمان در حال الگوشدن و الگوگرفتن هستیم.

اغلب کودکان از پدر و مادر و خواهر و برادر بزرگ‌تر خود الگو می‌گیرند. بزرگسالان از اساتید، دوستان و افرادی که با آن‌ها در تعامل هستند الگو می‌گیرند و همزمان در حال الگوشدن هستند. به جای «اثرگذاری» از «الگو شدن و الگو گرفتن» استفاده کردم تا بگویم چقدر ارتباطات انسانی در ساخت و طراحی سبک‌زندگی تک تک ما آدم‌ها جدی است.

فارغ از ارتباطات مستقیم و کلامی که خیلی باید مراقبش بود، اغلب ما در دنیای امروز و در زندگی روزمره خود ناگزیر از ارتباطات با واسطه با دیگران هستیم. یک پیام کوتاه متنی به مادر، یک پیام صوتی به دوست، یک جلسه تصویری با همکاران، یک خرید آنلاین، دریافت اخبار و اطلاعات روزانه، همه و همه به واسطه یک «آینه سیاه» (تلفن همراه) در کف دست ما، در کل زندگی روزمره ما جریان دارند.

به این فکر کنید که درطول روز چندبار و چندین ساعت به تلفن همراه خود مراجعه کردید؟ یا شاید شما هم از آن‌دست افرادی باشید که تلفن همراه، همیشه همراهتان است! همین نکته نشان‌دهنده میزان حضور و اثرگذاری رسانه‌ها روی زندگی تک تک افراد است.

این نکته هم قابل توجه است که آنجا که امکان برقراری ارتباطات(بخوانید قرار دادن خود در معرض عموم) به صورت حضوری، شفاهی و رودررو است، امکان جبران و اصلاح خطا «ممکن است» امکان‌پذیر و راحت باشد، اما در عصر جدید، در عصر رسانه‌های جدید دیگر امکان اصلاح، امکان برطرف کردن پارازیت و اختلال موجود در ارتباطات به ویژه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد. مثلا غلط تاپپی یا تپق یک مقام مسؤول در یک کشور را در نظر بگیرید؛ سرعت و گستره نشر پیام و محتوا در این عصر به حدی زیاد است که آدمی اصطلاحا گاهی از «خود» جا می‌ماند؛ اصلا بخشی ازعلت به وجود آمدن ارتباط‌های گسترده انسانی به نام‌های مختلف که هشتگ‌های آن‌ها را در رسانه‌های مختلف می‌بینیم و اصطلاحا انجمن‌های حمایت از … و … هستند، برآمده از همین عدم امکان جبران خطا (توسط افراد و نهادهای موجود در جامعه) و ایجاد آگاهی سریع و گسترده رسانه‌های جدید هستند.

هرچند در فضای سلبریتی شدن‌ها، خیلی‌ها از همین عدم امکان اصلاح خطا(به عمد)، به نفع خود استفاده کرده و می‌کنند.

فیلم دارزدن یکی از سلبریتی‌های پیچ اینستاگرام و چندبرابر شدن دنبال‌کنندگانش را پس از آن به خاطر بیاورید.

رسانه‌های جدید اگرچه ارتباطات و «درمعرض عموم قرار گرفتن» را چندین برابر راحت‌تر کرده است، اما به همان میزان (و حتی بیشتر) امکان جبران و اصلاح را از آدم‌ها در سطوح مختلف جامعه از مقامات و مسؤولان گرفته تا معلمی در کلاس‌های آنلاین «شاد» تا یک تعامل دوطرفه دوستانه مجازی، سخت کرده است.

تمام این‌ها گفته شد که بگوییم ارتباطات انسانی برای رشد خود داشته باشیم، اما انسانِ ارتباطات برای رسیدن به نفع کوتاه‌مدت‌مان نباشیم.

زهرا صالحی نیا – کارشناس سواد رسانه / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
منبع: jamejamonline