شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- بزرگترین و عمیق ترین چالش روابط عمومی در ایران می تواند چه باشد؟! ضعف بدنه کارشناسی،مدیران ناآشنا، نبود خط مشی، عدم پرورش نیروهای کارآمد،ضعف آموزش و ده ها مورد دیگر می توان مثال آورد که همگی و جملگی می تواند هریک خود به تنهایی در این دایره مدور جزوی از این چالش های عظیم قرار گیرد.

 

روابط عمومی ها در متن و بطن خود این ضعف ها و این کاستی را دارند و انکارناپذیر است. بعضاً مدیرانیِ بر راس مدیریت روابط عمومی قرار می گیرند که متاسفانه هیچ اطلاعی از کارکرد روابط عمومی نداشته و ندارند و بدون در نظر گرفتن ویژگی های فردی و شغلی به این سمت حساس گمارنده می شوند.

 

جایی که سازمان ها سعی می کنند در امورجاری خود از نیروی های متخصص آن بخش برای پیشبرد امور تخصصی خود بهره مند شوند ولی متاسفانه این رویکرد در گماردن مسئولی برای مسئولیت این بخش که دارای تخصص لازمه باشد در نظر گرفته نمی شود و چالش های روابط عمومی یک به یک خود را نشان می دهد.

 

عدم آشنایی با خبر و عکس و گزارش و ده ها ایراد و اشکالی که می توان برای فرد تازه به کار در روابط عمومی برشمرد موجب می شود فرد به کار گمارده شده دستاوردی برای روابط عمومی سازمان نداشته باشد و همین نادیده انگاشتن مدیران به جایگاه تخصصی روابط عمومی شکاف موجود بین روابط عمومی با درون و برون سازمان را برملا می سازد و این می شود که روابط عمومی، رسانه گریز و محافظه کار و در عین حال منفعل عمل می کند.

 

امروزه و در این هزاره حاضر، نقش و جایگاه روابط عمومی بر کسی پوشیده نیست و می توان با اندک مطالعه یی، ویژگی های بی بدیل روابط عمومی و نقش بارز آن را در تعاملات داخلی و خارجی سازمان را مورد بررسی دقیق قرار داد ولی آنچه بروز و ظهور می کند عدم نگاه تخصصی مسئولان به روابط عمومی به مانند سایر بخش های سازمان است.

 

روابط عمومی ها همواره با این چالش روبرو بوده وهستند که قامت شان آراسته به رخت تخصص نمی شود و شمایل آنان همچون مانکنی می شود که هربار برای منظر دیگران لباسی بر آن به تن می کنند!

 

چاره یی نیست که روابط عمومی ها در سازمان های میانی و در سطح وزاتخانه ها ناچار به استفاده و بهره گیری از متخصصین روابط عمومی هستند که بتوانند با دیدگاه بلندنظرانه خود و تجارب بدست آمده راهنمای مناسبی برای روابط عمومی سازمانی باشند و صرف تجربه نمی تواند نیاز روابط عمومی را برطرف ساخته بی آنکه مسئول یا روابط عمومی خود عاجز از خبر نویسی و عکاسی و ... باشد!

 

نگاه به جایگاه روابط عمومی که از آن به عنوان چشم و گوش و زبان دستگاه و وکیل مدافع و مدعی العموم سازمان و ده ها دیگر از این عنوان پرطمطراق به آن سنجاق می شود مستلزم وجود نیروهای تحصیل کرده و آموزش دیده در این بخش می باشد؛ حلقه مفقوده یی که همواره چون بختکی برای روابط عمومی ها آن را از افکارعمومی و مشریان دور می سازد و روابط عمومی را به کارهای ابتدایی وا می دارد.

 

فقط تنها در یک مورد شنیدم که در وزارت نفت برای گماردن مسئول روابط عمومی او را از فیلترهای مختلف عبور داده تا توان مسئولیت در روابط عمومی را دارا باشد که بتواند این مسئولیت خطیر را برعهده گیرد گرچه این حساسیت دراین وزارتخانه که هسته های اصلی تشکیل روابط عمومی در حدود 60سال گذشته از این وزارتخانه متمول آغاز شد دور از ذهن نیست.

 

حال باید در نظر گرفت در سطوح بالایی وزارتخانه ها نیز این حساسیت باید برای روابط عمومی سازمان های کوچک و بزرگ حتی در سطح استانی نیز ملحوظ گردد که واقعا چه کسی توان مسئولیت این بخش را دارا است که بتواند جایگاه روابط عمومی را ترفیع بخشد و چه کسی نمی تواند!

 

امید است شایستگی و تخصص در نگاه مسئولان برای روابط عمومی ها همواره مطمح نظر مدیران قرارگیرد تا سازمان در دریای متلاطم چالش ها از ملوانان کارکشته یی سودجوید که بتواند آن رابه ساحل امن رهنمون سازد.