|
  - اندازه متن: + -
| کد خبر: 6240 | صفحه نخست » پیشخوان شارا-پیشنهادهای کاربران روابط عمومی | یکشنبه، 28 مهر 1392 - 06:49 |
|
|
مقایسه جلیلی و ظریف را فراموش کنید |
|
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- |
|
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در مذاکرات هسته ای در ژنو توافق شده است که محتوای جلسات محرمانه باقی بماند. بدلایل مختلف می توان حدس زد که این کار به توصیه هیات ایرانی انجام شده است. در داخل کشور، صداهایی به گوش می رسد مبنی بر اینکه: "مگر مردم محرم نیستند" یا کمیته هایی تشکیل شده که مردم را به راهپیمایی بعد از نمازجمعه در اعتراض به "عدم شفافیت" دعوت می کند. هم چنین اراده هایی شکل گرفته که در هر فرصتی "بیانیه های مردمی و دانشجویی" هشدار دهنده در موضوع هسته ای می نویسد. دراین مورد نکات زیر را بخوانید:
۱- تصوری وجود دارد که غایت حرفش این است: "اکنون موضع طرف ایرانی در مذاکرات، بتنهایی توسط تیم دیپلماتیک دولت و مشخصا محمد جواد ظریف اتخاذ می شود، و در گذشته شورای عالی امنیت ملی و سعید جلیلی عهده دار ماجرا بود."
دو گروه بدنبال جا انداختن این تصور هستند. دسته اول طرفداران رابطه با غرب و مشخصا آمریکا هستند که امیدوارانه چشم به دهان ظریف دوخته اند. دسته دوم خود را مسئول هرگونه تعامل با دشمن می دانند و پیوسته رصد می کنند که کجا طرف ایرانی کوتاه آمده است تا بخاطر آن فریاد بکشند و سازشکاران را گوش مالی دهند!
رویکرد جدید ایران در مذاکرات هسته ای به هر نتیجه ای که برسد، چه توافق کامل ایجاد شود و چه در بن بست عمیق وارد شود، این دو گروه خود را پیروز میدان معرفی خواهند کرد. چرا که آوردگاه هسته ای ایران را محلی مناسب برای سرمایه گذاری سیاسی انتخاب کرده اند.
این دو گروه لازم است دقت کنند که موضوع هسته ای مستقیما با منافع ملی کشور در ارتباط است. مردم ایران مثل همه دنیا می دانند که بازی سیاسی در میدانی که اسم آن منافع ملی است، ممکن است منجر به برباد رفتن یک کشور بخاطر منافع سیاسی یک گروه خاص شود. اگر نمی دانند، بدانند در اینجا این جمهوری اسلامی ایران است که تصمیم نهایی را می گیرد، سعید جلیلی و محمدجواد ظریف هردو نماینده های این کشور هستند. افرادی که هر کشوری تعداد محدودی از آنها را در اختیار دارد. ممکن است کشور تصمیم بگیرد که جلیلی را عقب بکشد و با مهره ظریف بازی کند. شاید معنی نرمش قهرمانانه هم همین باشد.
امروز این تک تک مردم و رهبری عزیز هستند که در امتداد یک صف، با "سکوت در عرصه عمومی" و جدیت، صحنه دیپلماسی کشور را نظاره و پشتیبانی می کنند. همان گونه که این کار را در زمان جلیلی انجام می دادند. این که مدیریت رویکرد هسته ای ایران را تنها متوجه ظریف و تیم دولت بدانیم و خود از موضع "ناظر کیفی" پیوسته اقدام به نکته سنجی کنیم و ظریف را با جلیلی و جلیلی را با ظریف مقایسه کنیم، تا توانایی یکی را بر دیگری اثبات کنیم فعلی ابتر و ناقص است. متوهم خواهد بود آن کس که فکر کند: "مذاکره کنندگان ایرانی بتنهایی و بدون پشتیبانی عازم مذاکره می شوند و با چک سفید امضا مختارند که سازش کنند یا سازش نکنند..!" فاعلین به این امور بدانند که کشور زمینه های دیگری هم برای سرمایه گذاری سیاسی دارد!
با فرض اینکه طرف ایرانی پیشنهاد دهنده محرمانه بودن محتوای جلسات است، شاید بتوان گفت که دلیل آن این است که: عده ای در داخل، مذاکرات ملی کشور را با محلی برای سرمایه گذاری سیاسی اشتباه گرفته اند.
۲- با آنها که این تصور را دارند که اگر روابط با آمریکا به سمت عادی شدن پیش برود، بیکباره پیکان حرکت کشور به سمت حل مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی پیش خواهد رفت، حرفی نیست. چرا که بارها در این زمینه نوشته و گفته شده که: هیچ کشوری رشد نکرد مگر اینکه بر توانایی های خود اتکا یافت، و آمریکا هم از هر موقعیتی استفاده کرد تا سایر کشورها را عقب مانده و تحت سلطه خود نگه دارد. و چه جنایت ها که در این راه در کشورهای مختلف، از جمله ایران نکرده و نمی کند.
اما روی صحبت با کسانی است که پیوسته عنوان می کنند که مردم برای این مذاکرات خون داده اند و باید تا حد امکان هزینه ها را برای دولت و مذاکره کنندگان بالا برد که مبادا از برخی مواضع گذشته کوتاه بیایند. و خدای نکرده خون مردم هدر برود! و این همه هزینه ندادیم که در آخر پای میز مذاکره معامله کنیم!
باید به این دسته گفت: درست است، اما واقعیت ها را ببینید، دقت کنیم که اکنون چه کسی رئیس جمهور کشور است؟، حسن روحانی بوضوح و با صدای بلند، قبل از انتخابات در برنامه زنده به همه موضع خود را اعلام کرد که: چرخیدن سانتیفیوژها خوب است، بشرطی که زندگی و چرخه اقتصادی مردم هم بچرخد. و همین مردم سخنان وی و دیگر کاندیداها را استماع کردند و به او رای دادند. حقیقت این است که این حرف اگرچه وقتی برای اولین بار گفته شد کمی سنگین بود، اما غیرمنطقی نیست. انقلاب اسلامی موظف به پیمودن مسیر است، اما موظف به امتحان چندباره یک مسیر برای رسیدن به اهداف نیست!
مسلما حق اعتراض و "نظارت موثر" برای اقشار مختلف، بویژه خانواده های شهدا، علی الخصوص خانواده شهدای هسته ای که مستقیما در این راه خون داده اند محفوظ است. اما حرکاتی مثل راه پیمایی اعتراضی بعد از نماز جمعه مانند آنچه دیروز انجام شد، بیشتر به یک عقبگرد و اصرار به مواضع کهنه و استفاده شده شبیه است، تا یک اقدام انقلابی تاثیرگذار.
اینکه عده ای از ظریف و تیم ایرانی انتظار دارند که: "یا بروید با زورگوترین قدرت های دنیا مذاکره کنید و تمام حقمان را کامل بگیرید و بیاورید و یا سازشکارید و با ما طرفید" ابتدائی ترین و بچه گانه ترین رفتاری است که هرکسی می تواند انجام دهد.
سوال از این عزیزان این است که: آیا ما در کشور موضوع دیگری غیر از سیاست خارجی نداریم که نیازمند پی گیری و مطالبه مردمی! و "کمیته صیانت" باشد؟ آیا مشکل گرانی، رکود تورمی و فساد اقتصادی، بخشی از جوانان این کشور را سرخورده و خانواده هایشان را درمانده نکرده است؟
و اینکه آیا درک نمی شود که هرگونه حرکت داخلی در مورد بحث هسته ای باید دامنه داخلی داشته باشد؟، و نباید کلیت و ماهیت طرف خودی را در مذاکرات زیرسوال برد؟ آیا نمی دانند طرف خارجی برایش فرقی ندارد که جلیلی مذاکره کننده باشد یا ظریف؟، بلکه به قدرت و یکپارچگی داخلی پشت سر وی نگاه می کند؟ همان طور که برای ما تفاوتی ندارد که وندی شرمن طرف آمریکایی ما باشد، یا هر کس دیگر؟! آیا اگر هر تصمیمی در مذاکرات گرفته شود، در دنیا گفته می شود که جلیلی یا مثلا ظریف و اشتون به تصمیم مشترک رسیدند و یا گفته خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران با مدعیان غربی به فلان نتیجه رسید؟
آیا هنوز عده ای تصور می کنند که جمهوری اسلامی منتظر است تا مهم ترین چالش ده سال اخیر خود در سیاست خارجی اش را از طریق فشار از کف خیابان ها حل کند؟! |
|
|
اخبار مرتبط:
اضافه نمودن به:
|
|