
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در جوامع مدرن، تحول به سمت سازمانهای مبتنی بر داده و استفاده از تجزیهوتحلیل داده برای هدایت تصمیمگیریها و تغییر فرایندها و فرهنگسازمانی مورد تحسین قرار گرفته است. این تحول در زمینههای مختلف از امور خیریه تا ورزش حرفهای و حتی مدیریت در عمومی تأثیرگذار بوده و توسعه حوزههایی مانند سرمایهگذاری تأثیرگذار را نیز به همراه داشته است. همچنین مراکز تحقیقات دانشگاهی که از تجزیهوتحلیل داده، یادگیری ماشین، کلاندادهها، و هوش مصنوعی برای بهبود عملکرد سازمانها در بخشهای مختلف اقتصادی اختصاص یافتهاند، رشد و گسترش بسیاری داشتهاند.
از دیگر سوی بسیاری اظهارنظرهای نخبگانی و یا حتی آثار سینمایی آیندهنگارانه، حاکی از نگرانیها و امیدهای یک جامعه در مواجهه با پراکندگی داده و دادهسازی در سازمانها هستند. همچنین تحقیقات انتقادی سازمانی به یک درک نسبتاً سختگیرانه و عقلانی از چگونگی تجربه و تعامل واقعی مردم با دادهها و دادهپردازی در داخل و اطراف سازمانها پایبند بوده است. (۲۰۱۸، Kennedy & Hill) لذا در این نوشتار قصد داریم توجه بیشتری به شیوههای کمتر آشکار و کمتر مورد بررسی که دادهها و دادهپردازی زندگی سازمانی را شکل میدهند داشته و همچنین به جنبههای زیباییشناختی داده و برخوردهای روزمره سازمان با آن بپردازیم.
در چند سال گذشته، Jer Thorp بهعنوان یکی از برجستهترین هنرمندان داده در جهان ظهور کرده است. کار او بخشی از یادبود ۱۱ سپتامبر در منهتن بود و در موزه هنر مدرن در منهتن، مرکز Ars Electronica در اتریش و موزه ملی سئول در کره به نمایش گذاشته شده است. هنرمندان دادهای مانند Thorp در تقاطع علم، هنر و طراحی قرار دارند، از دادهها مانند یک نقاش از رنگ استفاده میکنند و مجموعههای داده را به چیزی مادی و بصری، اغلب تحریکآمیز و زیبا تبدیل میکنند. او در قطعه، «کمک زلزله هائیتی - در دقایق آواتار» (۲۰۱۰)، از دادههای منتشر شده توسط گاردین برای ایجاد یک نمایش بصری از کمکهای سرانه به تلاشهای کمک به زلزله هائیتی در سال ۲۰۱۰ استفاده کرد. (Saifer& Dacin,2022)
مثالهای دیگری را میتوان اشاره کرد که در آنها بهرهگیری از زیباییشناسی اطلاعات در عصر رسانهای شده حاضر در جوامع تحولات ایجاد کرده است. به عنوان نمونه، در دوران همهگیری کووید-۱۹، کارشناسان بهداشت عمومی به همینقدرت دادهها متوسل شدهاند تا به سازماندهی و توجیه برنامههای اساسی برای حمایت از سلامت عمومی کمک کنند و یا در مثال دیگری میتوان به شیوههای گفتمانی اشاره کرد که در جامعه هرجومرج و ناامیدی ایجاد کردهاند، یا موارد دیگری که شعلههای یک جنگ فرهنگی تمامعیار را روشن کردهاند.
"زیباییشناسی داده" در زندگی سازمانی به جنبههای بصری و حسی نحوه ارائه، درک و تجربه دادهها در سازمانها اشاره دارد. این شامل استفاده از تصاویر، استعارهها و عناصر طراحی برای انتقال معنای و اهمیت دادههاست. مهم است توجه داشته باشیم که زیباییشناسی دادهها خنثی نیستند. میتوان از آنها برای دستکاری ادراکات، تقویت کلیشهها و تداوم نابرابریها استفاده کرد؛ بنابراین، بررسی انتقادی زیباییشناسی دادهها در زمینههای سازمانی نیز ضروری است تا بفهمیم چگونه از آنها برای شکلدادن به درک ما از جهان استفاده میشود.
حال آن که چگونه سازمانها اغلب از زیباییشناسی دادهها برای ایجاد حس اقتدار، مشروعیت و دقت علمی در کار خود استفاده میکنند؟ این گونه میتوان پاسخ داد که سازمانها اغلب با استفاده از تصاویر مرتبط با علم و فناوری سنتی، مانند نمودارها، چارتها و میکروسکوپها، میتوانند تصویری از دادهمحور بودن و مبتنی بر شواهد را نشان دهند، حتی زمانی که دادهها به طور صریح ارائه یا تجزیهوتحلیل نشوند. همچنین، در سازمانها، زیباییشناسی دادهها قابلبهرهبرداری برای اهداف گوناگون زیر است:
هویتسازی: سازمانها میتوانند از زیباییشناسی دادهها بهمنظور ایجاد یک هویتسازمانی متمایز و انتقال ارزشها و اولویتهای خود استفاده نمایند.
اقناع و نفوذ: از زیباییشناسی دادهها برای متقاعدکردن ذینفعان و تصمیمگیرندگان میتوان بهره جست، با ارائه دادهها به شکلی که از نظر بصری جذاب و از نظر عاطفی جذاب باشد.
مشروعیت و اقتدار: سازمانها میتوانند از زیباییشناسی دادهها برای تثبیت خود بهعنوان متخصص و رهبر در زمینه خود استفاده کنند، با ارائه دادهها به شکلی که بیانگر دقت علمی و عینیت باشد.
عادیسازی و کنترل: از زیباییشناسی دادهها میتوان برای عادیسازی شیوههای خاص تفکر و عمل استفاده کرد، با ارائه دادهها به شکلی که ساختارهای قدرت و سلسلهمراتب موجود را تقویت کند.
در برخی سازمانهای بزرگ و مشهور، از زیباییشناسی دادهها برای ایجاد یک هویت برند مبتنی بر داده استفاده میشود. این امر نه تنها از طریق بهکارگیری تصاویر بصری که از طریق سایر روشهای مبتنی بر داده همچون متن یا نمودار در سیاق زبانی داده استفاده میکنند. نمونه قابلتوجهی از این مهم، بنیاد بشردوستانه میلیاردر آمریکایی و شهردار سابق نیویورک، مایکل بلومبرگ است. بیوگرافی بلومبرگ در توییتر «کارآفرین، خیرخواه، شهردار نیویورک، پدر، پدربزرگ و علاقهمند به دادهها») و ادعای مکرر که "اگر نمیتوانید آن را اندازهگیری کنید، نمیتوانید آن را مدیریت کنید" (بلومبرگ، ۲۰۱۹، پاراگراف ۵)، گواه آن است که ویژگیهای زیباییشناختی دادهها اساس مشروعیت برند سازمان را تشکیل میدهند.
سخن پایانی
از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد ارتباط سازمانها با عموم جامعه یک ارتباط صرفاً اقتصادی نبوده است. بهخاطر تحولاتی که در نظام سرمایهداری شکل گرفت و همچنین انقلابهایی که علیه برند ها شکل گرفتُ، سازمانها میبایست علاوه بر رفع نیازهای اقتصادی ارتباط خود با مخاطبان را بر اساس نیازهای فرهنگی و اجتماعی آنان نیز شکل میدادند. بر همین اساس توجه به طور جنبههای خاص روزمره افراد همچون زیباییشناختی، عاطفی و گفتمانی اهمیت یافت.
همزمان با این تغییرات افزایش "ضرورت داده" در سراسر زمینههای سازمانی برای سازمانها اهمیت خاصی یافت و همانطور که گفته شد در جوامع امروزی، تحول به سمت سازمانهای مبتنی بر داده و استفاده از تجزیهوتحلیل داده برای تصمیمگیریها و تغییر فرایندها و فرهنگ سازمانی موردتوجه قرار گرفت. لذا در این نوشتار سعی شد اهمیت این در مهم در سازمان را یادآوری کرده و به نمونههای دیده شده در سراسر جهان اشاره شود.
همچنین کاربردهای زیباییشناسی در زندگی سازمانی اشاره شد. بهعنوان نکته پایانی نیز باید توجه داشت که دادهها پیوندهای پیچیده و "ریشهداری" با مکان دارند و به همین ترتیب، نشانگر و هم شاخص دانش محلی هستند. به این اساس میتوان گفت که تعامل با کمک جنبههای زیباییشناختی، عاطفی و گفتمانی دادهها یک نسخه جهانی نیست، بلکه دادههای سازمانی منعکسکننده مکان هستند و باید در بافت فرهنگی مخاطبان درک شوند.
انتهای پیام/
|