مقدمه
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران(شارا) تجربه مشتری - (مجموع تمام تعامل ها و تاثیر متقابلی که مشتری در طی دوران مصرفش با برند شما دارد) - در این دنیای فوق رقابتی و بازار دهکده جهانی تبدیل به یک عامل متمایز کننده حیاتی شده است. دیگر تمایز بر اساس نوآوری در محصول ماندگار نخواهد بود، زیرا رقبا می توانند سریعتر از همیشه محصولات جدیدتری را عرضه کنند. تمایز بر اساس قیمت سود دهی را از بین می برد. از سوی دیگر، طبق تحقیقات 86% مصرف کنندگان اذعان داشته اندکه برای یک تجربه مشتری بهتر حاضرند پول بیشتری بپردازند.
برای بهینه کردن سهم بازار و سود ناخالصتان، باید از طریق همه شبکه ها مشتری هایی ثابت و با تجربه هایی جالب و جذاب را همواره - (قبل، در طی، و بعد از خرید) - داشته باشید. تاثیر شگرفی که تجربه مشتری بر عملکرد تجارت دارد بر قسمت ضرر و زیان نیز کاملا واضح و آشکار است. امروزه وقتی مشتریان با یک شرکت تجربه بدی دارند، آن را پیش خود نگه نمیدارند؛ بلکه فورا شروع به پخش این تجربه بد در شبکه های اجتماعی می کنند. این بدین معنی است که شما نه تنها یکی بلکه هزاران مشتری و همچنین فرصت های موجود و جدید برای رشد کسب و کارتان را از دست می دهید. بعلاوه ارزش برند و تعریف و ستایش - (تنها شکل مقرون به صرفه تبلیغات) - را نیز از دست می دهید.
کارهای زیادی وجود دارد که سازمان ها برای دستیابی به تجربه مشتری خوب باید انجام دهند. باید به سرعت به درخواست های مشتری واکنش نشان دهند، باید مطمئن شوند که تعامل با مشتری به میزان زیادی برای هر مشتری اختصاصی شده باشد و باید اطلاعات صحیح را در زمان مناسب به مکان مناسب انتقال دهند.
سرمایه گذاری برای بهتر کردن تجربه مشتری با شناخت از چرخه زندگی مشتری، ایجاد تغییرات تجاری که باعث یکپارچگی در تجربه مشتری می شود و اندازه گیری ارزش این تغییرات در تجارت و با مشتری آغاز می شود.
برای مدیران رده بالا، چالش اصلی تمرکز بر روی ایجاد تجربه مشتری عالی و اختیار عمل دادن به پرسنلی که در هر مرحله با چرخه زندگی مشتری درگیر هستند، است. مسائلی از قبیل ایجاد پیشرفت فزاینده برای مرکز ارتباطات یا وب سایت شرکت در اولویت های بعدی قرار می گیرد.
رهبری تجربه مشتری آسان نیست، مسائل زیادی وجود دارد که میتواند آن را از مسیر منحرف کند. به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها از دست یافتن به تجربه مشتری عالی باز می مانند. همانطور که مسائلی وجود دارد که ابتکار عمل تجربه مشتری را منحرف می کند، راه هایی نیز وجود دارد که رهبران تجربه مشتری را قادر می سازد بر این مسائل غلبه کنند.
هفت درس قدرت زیر از تجربه واقعی رهبران موفق تجربه مشتری برگرفته شده است. با به کارگیری این نکات، میتوانید از موفقیت شرکت خود در زمینه تجربه مشتری اطمینان حاصل کنید و از دام های معمول، خطرناک و بالقوه تجربه مشتری دوری کنید، طوری که می توانید به صورت بهینه درآمد ناخالص و سود خالص و ارزش بلند مدت برندتان را تحت تاثیر قرار دهید.
درس قدرت یک: تجربه مشتری مبتنی بر سیاست سازمان است
راه های زیادی برای بهتر کردن تجربه مشتری وجود دارد. همچنین راه های زیادی وجود دارد که می توانید تجربه مشتری بهبود یافته را به درآمد فزاینده تبدیل کنید. اما، اگر پرسنل شرکت شما به مسیرهای مخالف کشیده شوند قادر به انجام هیچ کدام از این ها نخواهید بود.
یک وجه کلیدی از ماموریت شما به عنوان رهبر تجربه مشتری این است که مثل قهرمان سیاسی برای تجربه مشتری عمل کنید. همه باید به این نکته توجه داشته باشند که کیفیت و ثبات تجربه مشتری بخشی از ارزش استراتژیک مرکزی یک سازمان است. از طرف دیگر، باید برای همه شفاف سازی شود که هرچیزی که کیفیت و ثبات تجربه مشتری را خدشه دار کند باید با دیده تردید نگریسته شود.
برای کمک به اینکه همه پرسنل تشخیص بدهند که چقدر تجربه مشتری برای آینده شرکت شما حائز اهمیت است، از درک مفاهیم کلیدی زیر توسط آنها اطمینان حاصل کنید:
-
تجربه مشتری یک عامل اساسی متمایز کننده در تجارت محسوب می شود، زیرا کسی نمی تواند فقط در حوزه محصول و/ یا قیمت به طور موفقیت آمیز رقابت کند.
-
تجربه های بد سریعا و به طور وسیع در سطح جامعه پخش می شوند و می توانند ارزش برند را از بین ببرند.
-
89٪ مشتری ها بعد از یک تجربه مشتری ضعیف با رقبا شروع به کار می کنند.
-
بعد از یک تجربه مشتری ضعیف، بیش از یک چهارم مشتری ها (26٪) شروع به پست کردن شکایات خود در شبکه های اجتماعی از قبیل فیسبوک و یا توییتر می کنند.
-
تجربه مشتری نتیجه یک تلاش دسته جمعی است، بنابراین همکاری و کمک تک تک افراد بسیار حائز اهمیت است.
اگر قادر هستید این عوامل را در فرهنگ سازمانتان بنا کنید - (درمورد عملی کردن و به اجرا درآوردن آنها دقت کنید) - برای تبدیل شدن به رهبر تجربه مشتری در بازارتان شانس بیشتری خوهید داشت.
درس قدرت دو: تجربه مشتری مبتنی بر فرهنگ سازمان است
برای بعضی ها تجربه مشتری فقط یک حرف نامفهوم است. برای آنها، سوال این است که، "چگونه می توانیم کارهایی را که موجب عاصی شدن مشتری می شود کمتر انجام دهیم؟" نه اینکه "چگونه فرهنگ سازمان مان را برای ارائه خدمات بهتر به مشتری تغییر دهیم؟"
تغییر فرهنگ دقیقا چیزیست که برای دستیابی به تجربه مشتری متمایز لازم است. تا زمانی که بعضی پرسنل در شرکت تان فکر می کنند که راضی کردن مشتری وظیفه شخص دیگریست، یا اینکه تجربه مشتری فقط برای بهبود تعداد معدودی از پروسه های تجارت است؛ شرکت شما همیشه پشت سر رقبایی حرکت خواهد کرد که تجربه مشتری را هسته اصلی شایستگی سازمانشان قرار داده اند.
شرکت هایی که متمرکز بر مشتری هستند (شرکت های مشتری مدار) این واقعیت را درک کرده اندکه حتی یک تجربه مشتری بد نیز با خود یک فرصت به همراه دارد. بیش از نیمی از مشتری هایی که در مقابل شکایت شان پاسخ دریافت کرده اند، نسبت به همان شرکت که از او ناراضی و شاکی بودند واکنش مثبت نشان داده اند. مشتری های "مداوا شده" معمولا نسبت به مشتری هایی که هیچوقت مشکلی را تجربه نکرده اند، وفادارتر هستند.
چند نکته برای رهبری تجربه مشتری که باید درنظر بگیرید:
-
همسو کردن همه فعالیت های شرکت با اهداف مشتری
-
ارزش گذاری ویژه برای آگاهی و پیش بینی علاقه و نیاز واقعی مشتری
-
ایجاد انگیزه و پاداش دادن به ابتکار عمل درنتیجه پیگیری علاقه مشتری
رهبران تجربه مشتری که قادرند این نوع تغییر فرهنگی را ایجاد کنند، موقعیت و عملکرد تجاری شرکت شان را اساسا تحت تاثیر قرار خواهند داد.
درس قدرت سه: اختصاصی کردن تجربه مشتری
وکلای کم تجربه تمایل دارند به تجربه مشتری به صورت عمومی بنگرند. در هر صورت همه شرکت ها مشتری خود را دارند، به منظور ایجاد تجربه عالی برای این مشتری ها باید برای تحقق اهداف مشترک تلاش کرد.
اگرچه ابتکارات تجربه مشتری نقاط مشترک زیادی دارند، اما باید به آنها به عنوان وسیله ای برای پرداختن به چالش های منحصر به فرد کسب و کار هریک از شرکت ها نیز نگریسته شود. در شرایطی که در بالا توصیف شد، برای مثال، گسترش مرکز منابع سلف سرویس آنلاین ضروری می باشد. سلف سرویس میت واند هزینه تعامل مشتری را در زمان مهیا کردن راه حل فوری برای سوالات رایج به طور چشمگیری کاهش دهد. همچنین اعتماد مشتری به برند آنلاین شرکت را افزایش میدهد، که به نوبه خود میتواند باعث فروش مستقیم به صورت آنلاین شود.
شرکت دیگر در یک موقعیت متفاوت ممکن است بخواهد تاکید بیشتری بر مرکز ارتباطات یا بر آموزش شرکای خرده فروش خود داشته باشد. اما در این مورد، سلف سرویس آنلاین هم راستا با اهداف کسب و کار گسترده شرکت می باشد.
این مثال نشان دهنده انواع مسائل تجارت است که رهبران تجربه مشتری در هنگام تنظیم استراتژی تجربه مشتری باید به آنها توجه داشته باشند. این مسائل شامل:
-
همسو کردن هزینه تعملات مشتری با حاشیه سود.
-
اطمینان از اینکه استراتژی تجربه مشتری، استراتژی توزیع را حمایت کند.
-
استفاده از تجربه مشتری برای تقویت پیام برند و/یا بازاریابی محصول.
-
تخصیص منابع به تجربه مشتری براساس ارزش استراتژیک آن نسبت به کسب و کار و رشد کسب و کار پیش بینی شده.