
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| روابطعمومی دارای مسئولیت اجتماعی و نقش اساسی در توسعه است. دارای چنان جایگاهی است که آن را "هنر هشتم" می دانند. روابطعمومی سازمانی، جزئی از نظام سیاسی محسوب می شود که می تواند از طریق ارتباط دوسویه و جلب افکار عمومی، در جهت توسعه گام بردارد. هر اقدامی از طرف دولتها و هر خدمتی به مردم، برای اجرا و اثرگذاری نهایی خود، نیاز به اعلان، آگاهی و اقناع افکار عمومی دارد که این وظیفه بر عهده روابطعمومیها واگذار شده است. اما این رسالت خطیر اجتماعی و انسانی، برای تحقق، شرایطی را می طلبد. با وجود انتظاراتی که از طرف دولت، مردم و رسانه ها از روابطعمومیها وجود دارد، کارگزاران روابطعمومی در حال حاضر از امکانات، حمایت، جایگاه و ظرفیت لازم برای ادای رسالت خود بی بهره هستند.
کارآمدی روابطعمومی، مستلزم کارآمدی مدیران، مسئولان و دولتیانِ کارآمد است. قبل از اینکه از روابطعمومیها انتظار اطلاع رسانی داشته باشیم، بهتر است از مدیران به ویژه در سطح کلان انتظار کار، اقدام و پروژه داشته باشیم.
اقدامات شاخص دولت، خود بهترین اقدام اطلاع رسانی خواهند بود. مردم با جان و دل آنها را پذیرش می کنند. نیازی هم به ستودن و "به به" و "چه چه" نیست. ارائه گزارشهای عملکردی همراه با عکس و توصیفهای آنچنانی از مدیران، نه تنها اثرگذار نیست، بلکه بازخورد منفی و سَرخوردگی مخاطب و مردم را به دنبال خواهد داشت.
روابطعمومی هر چند باید بهانه خبری برای کوچکترین اقدامات سازمان خود تهیه و فراهم کند، اما گاهی هم لازم است اطلاع رسانی را در ردیفهای بعدی لیست اقدامات خود قرار دهد. پیامهای اطلاع رسانی و خبری باید ارزش خبری را دارا باشند؛ فراوانی داشته باشند و گستره مردم را در بر بگیرند و گرنه به سرنوشت پیامک تلفنهای مزاحم دچار خواهند شد که نخوانده، توسط گیرنده حذف می شوند. کار روابطعمومی توجیه و "پروپاگاندا" نیست.
گاهی روابطعمومیها از آن طرف بام می افتند و مردم را در اخبار سازمان خود غرق کرده و قدرت قضاوت را از آنها می گیرند؛ به اصطلاح مخاطب را دچار "فلج خبری" می کنند. «مخاطب رینگ بوکس نیست که دائم از سوی بوکسورها مشت بخورد».
از طرف دیگر، ارزیابی روابطعمومی مسئله پیچیده ای است. خود روابطعمومیها هنوز به درستی نمی دانند که چگونه و چه تأثیری بر مخاطبان می گذارند. ارتباط، یک خیابان دو طرفه است؛ ارسال درست پیام و دریافت درست آن.
در هر فعالیت روابطعمومی باید شرایط اقتصادی و حتی شرایط سیاسی مردم را لحاظ کرد. عکسالعملها و نظرات مردم را باید در میان خود مردم کاوید؛ اتفاقاً یکی از نقدهایی که به روابطعمومیها وارد است، گرایش آنها به سمت اطلاعرسانی یکطرفه است، نه اطلاعیابی و نظرسنجی. سالهاست نظرسنجی از مردم، و تحقیق و پژوهش برای اجرای برنامه ها و استراتژی های سازمانی فراموش شده است. شناخت جامعه مخاطب، وظیفه ذاتی روابطعمومی است. ضمن آنکه اطلاع رسانی، محدود به خبررسانی نیست. ارتباط با رسانه ها یکی از کارکردهای های روابطعمومی است نه همه آن، هر چند شاید مهمترین آن باشد؛ از طریق این ارتباط است که رسانه ها خواسته مردم را به سازمانها منتقل می کنند. روابطعمومی از حداقل صد فن و تکنیک بهره می برد. از جمله آنها فنون ارتباطات میان فردی، فنون سازمانی، فنون خبری، فنون اینترنتی، فنون تبلیغی و و ده ها فن و تکنیک دیگر است.
نقش روابطعمومی در ایجاد حس اعتماد عمومی، حساس، دقیق و شکننده است. برای موفقیت آن باید موانع سازمانی برداشته شود و اختیار، بودجه، نیروی انسانی، ساختار و تجهیزات کافی در دسترس او باشد؛ با دست خالی نمیشود.
در پایان باید گفت، تأمین شرایط و کارآمدی سازمانهای اداری است که زمینه را برای روابطعمومی فراهم می کند تا به "چشم و چراغ سازمان" خود تبدیل شود و بدین ترتیب هم مواظب است خاری در پای خادم(دولت)، فرو نرود و وکیل اوست، و هم به مخدوم(مردم)، خدمترسانی می کند و مدعی اوست.
شرط «بزرگی» دولت، فراهم کردن «همه اسباب» بزرگی است...
|