یکی از مشکلاتی که شرکت ها هنگام استفاده از PPM با آن روبرو هستند این است که مدیران نمونه کارها برخی از تکنیک های ارزیابی نمونه کارها را برای استفاده بسیار دشوار می بینند. آنها نمی توانند ارتباط بین پروژه ها و منابع را تشخیص دهند.
پیدا کردن مدیرانی که مهارت کافی برای مدیریت پروژه داشته باشند، بسیار دشوار است. در واقع، برای مدیریت مؤثر پروژه نمونه کارها، مدیران باید ترکیبی از توانایی ها را داشته باشند. اول از همه، آنها باید بازار را که در حال حاضر در خدمت آنها هستند و اهداف سازمانی و رقبا را بسیار خوب بشناسند. سپس مهارتهای دیگری نیز وجود دارد که مهم هستند: نحوه مدیریت پروژه ها، نحوه تعادل منابع، چگونگی مقابله با مشکلات سیاسی و چگونگی برقراری ارتباط موثر.
همانطور که می توانید تصور کنید، یافتن مدیرانی که در تمام این توانایی ها سرآمد باشند چالش برانگیز است. توانایی هایی که در انتخاب پروژه های مناسب برای نمونه کارها بسیار مهم است.
عدم اتصال به استراتژی شرکت
مشکلی دیگر که شرکتها هنگام استفاده از PPM (منابع، برنامه ریزی، تجزیه و تحلیل و مدیریت پروژه ها و تجارت) با آن روبرو هستند این است که بیشتر اوقات عدم ارتباط بین پروژه ها و استراتژی وجود دارد. در حقیقت، مطالعات نشان می دهد که مدیران پروژه از این واقعیت که اکثر پروژه ها به استراتژی شرکت مرتبط نیستند، شکایت دارند. در نتیجه، کارمندان احساس می کنند که در بسیاری از پروژه های غیرضروری کار می کنند.
این اتفاق زمانی می افتد که مدیریت پروژه نمونه کارها به روش اشتباه اعمال شود. اساساً، مدیران پروژه هایی را انتخاب می کنند که هیچ هدف استراتژیکی ندارند و با استراتژی سازمان مطابقت ندارند. در نتیجه، بودجه شرکت ها صرف هزینه در پروژه هایی می شود که منعکس کننده اولویت های استراتژیک تجارت نیست.
ایجاد یک مدیریت نمونه کارها که منعکس کننده استراتژی شرکت باشد برای شرکت ها چالش برانگیز و مهم است. برای رسیدن به این هدف، آنها باید از تعریف یک استراتژی و چشم انداز بلند مدت روشن شروع کنند.
مشکلات در تعادل منابع
آخرین مشکلی که می خواهیم در اینجا تحلیل کنیم این است که تخصیص و مدیریت منابع برای هر پروژه دشوار است بدون اینکه کمبود منابع برای کل نمونه کارها داشته باشد.
مطالعات نشان می دهد که تخصیص منابع باید یکی از فعالیتهای اصلی در مدیریت پروژه نمونه کارها باشد. علاوه بر این، تخصیص منابع طبق استراتژی شرکت باید انجام شود.
یکی از دلایل عدم موفقیت در تخصیص منابع این است که معمولاً مدیران پروژه برای تأمین منابع بهتر، بر اولویت پروژه تأکید می کنند.
یادت باشه
سرانجام، ما دیدیم که سازمانها می توانند هنگام استفاده از شیوه های مدیریت پروژه نمونه کارها با مشکلاتی روبرو شوند. همچنین صحیح است که آنها می توانند با تلاش برای به دست آوردن تخصص و مهارت بیشتر، کاهش فاصله بین پروژه ها و استراتژی، عملکرد و نتایج خود را بهبود بخشند و در تخصیص منابع در پروژه ها متفکر تر باشند.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|