
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- مدیرکل بودن هم جالب است و هم سخت و رنج آور، پنجاه درصد بیشتر آن کار و تنها بیست درصد آن بازدهی دارد.
به طور منطقی بعد از مدیر کلی رسیدن به مدیریت در سطح منطقه است اما آن هم کار جذابی نیست ؛ کار بیشتر ، درد سر و مشغله بیشتر و حقوق و عایدی کمتر.
مگر قرار بود به کجا برسم و چه کار کنم ؟ از اینکه به میز و دفترم چسبیده بودم و تمام وقت در جلسات کسالت بار خمیازه می کشیدم ، خسته شده بودم.
می خواستم دوباره شاد باشم و زندگی کنم ، تصمیم گرفتم قوانین کار را تمرین کنم طرح و نقشه ام را پی ریزی کردم .
فکر کردم آنچه که شرکت لازم داشت یک مدیر کل بود . اول باید جای خود را تثبیت می کردم سپس به طور غیر مستقیم تهیه یک گزارش کاری را پیشنهاد کردم .
فکر می کنید چقدر هزینه کردم ؟ صادقانه و باجان و دل کار کردم و با تلاش مستمر بعد از مدتی مدیر کل موقت شدم . از همان ابتدا نگذاشتم کسی سر از کارهایم در بیاورد، اما حمایت و دوستی آنها را جلب کردم .
سعی کردم طوری رفتار کنم که تهدیدی برای آنها نباشم .
آن ها پول می خواستند خوب من هم می خواستم اما آنها نمی خواستند به جایگاهشان نزدیک شوم .
تنها کاری که کردم این بود که بدون ریاکاری و دروغ کار کردم و با ادب و احترام رفتار و به این ترتیب توجه و محبت آنها را نسبت به خودم جلب کردم .
منبع: صد قانون کار
|