شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، شبکه های اجتماعی همانند یک کشتی در اقیانوس بازار هستند که در کشور ما متأسفانه بسیاری از کسب وکارها و افراد نگاهی تقلیدی به استفاده از آن را دارند و به همین دلیل از نتیجه راضی نیستند. هر فعالیت حقیقی یا حقوقی که تمایل دارد از شبکه های اجتماعی به عنوان یک ابزار ترویجی بهره مند شود، ناگزیر است که مشخصات خود را در همه ابعاد به خوبی بشناسد و تعریف کند:

1) اگر یک مخاطب (مشتری بالقوه) برای نخستین بار از محتوای شما در شبکه اجتماعی بازدید کند، بدون تماس یا صحبت با شما یا همکاران تان به چه نتیجه  و جمع بندی می رسد؟

2) آیا پیام برند شما می تواند ارتباط مؤثری با بازدیدکنندگان برقرار کند؟

امروزه شبکه های اجتماعی نیز همانند مغازه ها و بازارهای سنتی به مکانی شلوغ برای عرضه انواع کالا و خدمت تبدیل شده اند و شاید امروز بهتر باشد به جای عبارت «بازاریابی در شبکه های اجتماعی»، عبارت «بازاریابی چریکی در شبکه های اجتماعی» را به کار ببریم. عدم شناسایی بازار هدف در شبکه های اجتماعی، یکی از ده ها مشکل شرکت هاست.

چندی پیش در یکی از مشاوره های بازاریابی و اقتصادی به موردی بسیار عجیب برخورد کردیم: شرکتی با سابقه 70ساله در حوزه میوه و تره بار که به رغم راه اندازی وب سایت بهینه شده و نیز فعال سازی شبکه های اجتماعی، بازهم از فرآیند فروش به شدت نارضایتی داشت.

به راستی در فضای شبکه های اجتماعی چگونه باید عمل کنیم که بهترین نتیجه را بگیریم؟ آیا مشتریان هدف خود را به درستی شناسایی کرده ایم؟

یک کسب وکار تمایل دارد بدون واسطه و از طریق شبکه های اجتماعی به خانه های مردم وارد شود و با خانواده ها ارتباط مؤثری برقرار کند؛ چاره کار چیست؟

همه کاربران یک شبکه اجتماعی همانند اینستاگرام می دانند هشتگ گذاری یکی از ابزارهای مهم بهتر دیدن شدن پست ها در بین کاربران است.

در بررسی میدانی تحقیقات بازاری که برای یک استارتاپ داشتیم، متوجه شدیم به کارگیری مناسب هشتگ گذاری، سبب افزایش 12.6 درصد تعامل کاربران فعال با پست های اینستاگرام آن کسب وکار شده است.

پس هشتگ یک راهِ مؤثرافزایش ترافیک برای یک محتوا در شبکه اجتماعی اینستاگرام است؛ اما آیا این کافی است؟

اجازه بدهید با یک مثال ساده موضوع را به زبان ساده تر بیان کنیم. کلمه ای همانند Love را در نظر بگیریم.

اگر این کلیدواژه (هشتگ) را در اینستاگرام جست وجو کنیم، متوجه می شویم تعداد میلیونی از محتواهای مختلف با این نشانه گذای وجود دارد که قابل مشاهده است: بیش از 696میلیون! اما این محتواها ترافیک باکیفیتی را برای یک صفحه به ارمغان نمی آورند.

به عبارت دیگر، هشتگ های بسیار عمومی تنها یکسری دنبال کننده را برای یک صفحه به ارمغان می آورند که احتمالاً یا یک روبات اینستاگرام هستند یا کاربرانی که بعد از مدتی از ادامه دنبال کردن صفحه منصرف می شوند.

در بسیاری کسب وکارهای ایرانی دقیقا چنین اشکالی رخ می دهد که یک شرکت، صفحه اینستاگرام خود را ایجاد و به طور منظم پست هایی را با هشتگ هایی بسیار عمومی نظیر بازار، فروش، فروشی، فروشگاه و. . . منتشر می کند؛ بدیهی است شرکت به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.

 به همین دلیل سراغ یک خطای دیگر می رود: خرید روبات اینستاگرام.

کار روبات چیست؟

یکی از کارها این است که بر مبنای یکسری کلیدواژه (هشتگ) اقدام به فالو و آنفالو کردن کاربران می کند.

اقدام بعدی این روبات ها که به اعتقاد من و بسیاری از همکارانم بیشتر از آنکه تبلیغ باشد ضدتبلیغ است، درج کامنت‎های کلی نظیر «بسیار عالی بود.

موفق باشید»، «از حضورتان خرسندیم»، «لطفاً از صفحه ما بازدید کنید» و. . . شبیه اینهاست که در اکثر مواقع، شخصاً اقدام به بلاک کردن چنین یوزرهایی می کنم: شما تصور کنید یک صفحه اینستاگرام بدون اجازه و هماهنگی شما اقدام به درج نظر تبلیغی در زیر مطالب شما می کند؛ چه احساسی به شما دست می دهد؟

بازاریابی در شبکه های اجتماعی هماهنگ کننده کلیه امور ارتباطی کسب وکار شما در فضای آنلاین است.

به عنوان مثال اگر شرکتی قصد منتشر کردن محتواهایی را در ارتباط با فروش یک محصول دارد، با کمک یک تحلیل و بررسی تخصصی باید ببیند آیا نیاز است تمامی 30هشتگ یک مطلبش در اینستاگرام تکمیل  شود؟

یا چه تعداد پست و با چه کیفیتی در کانال تلگرام باید اطلاع رسانی شود؟

به خاطر می آورم شرکتی را که از فرآیند فروش خود از طریق رسانه اینترنت رضایت کافی نداشت و زمانی که مشغول بررسی فرآیندهای آن مجموعه بودیم، متوجه شدیم کارشناس شبکه های اجتماعی در ارسال پست های اینستاگرام یک مشکل جدی دارد و آن این است که نمی تواند در زیر تصاویر، کامنتی را بنویسد.

علت را جویا شدیم و چون جواب روشنی را نگرفتیم، از کارشناس مربوطه خواستم اقدام به ارسال یک مطلب کند: با کمال تعجب و ناباوری مشاهده کردم کارشناس مربوطه بعد از توضیحات عکس، 32 هشتگ را قرار می دهد! کاملاً مشخص است که اینستاگرام چنین پستی را بدون توضیحات منتشر می کند.

بازاریابی چریکی در شبکه های اجتماعی

همیشه باید فراتر از تعداد فالوورهای اینستاگرام یا ممبرهای کانال تلگرام را ببینیم. این درست است که استفاده از هشتگ# یا خرید ممبرهای تلگرام، روی تعداد مخاطبان ما اثرگذار است، اما استفاده از این ابزارها به شکل عادی نمی تواند به تنهایی در بهبود نام تجاری و فروش شما نقش کلیدی را ایفا کند.

حتماً این پرسش به ذهن شما می رسد که استفاده غیرعادی به چه معناست؟

استفاده غیرعادی از هشتگ یا تعداد ممبرها در یک کانال تلگرام به این معناست که هر کسب وکار، باید رویکردی ویژه و مختص به خود را برنامه ریزی و پیاده کند تا پیروان حقیقی یک شرکت از سایر افراد حاضر متمایز شوند.

به عنوان مثال شبکه اینستاگرام را در نظر بگیرید. اگر کارشناس شبکه های اجتماعی اقدام به انتشار پست هایی با هشتگ های عمومی و البته مرتبط با فعالیت می کند، خالی از فایده نخواهد بود که یک نام تخصصی و به عبارت ساده تر یک هشتگ اختصاصی را ایجاد و در بین سایر هشتگ ها قرار دهد و به همین ترتیب یک کانال تلگرام: کارشناس شبکه های اجتماعی هم در ارسال مطالب و کیفیت محتواها باید به برجسته سازی اختصاصی شما در ذهن مخاطب توجه کند و هم به کنترل فعالیت های کانال و نیز فعالیت سایر رقبا.

بازاریابی چریکی در شبکه های اجتماعی به معنی نگاه هوشمندانه در استفاده از ابزارهاست.

اینکه شبکه های اجتماعی یک مغناطیس برای جذب افراد هستند، یک فرصت و هم یک تهدید تلقی می شود: فرصت از جهت جذب تعداد افرادی که با برنامه ریزی و اجرای هوشمندانه می توانند به مشتریان واقعی تبدیل شوند و تهدید از این جهت که به رغم صرف هزینه های گوناگون که مهم ترین آن زمان است، نتیجه مورد نظر عاید نشود و افزایش محسوسی در تعداد مشتریان فعال و حقیقی را شاهد نباشیم.

چند اصل مهم در بازاریابی چریکی در شبکه های اجتماعی:

1) استفاده از عناوین با کیفیت و حرفه ای در کلیه محتواهای ارسالی

2) مشخص کردن دقیق بازار یا بازارهای هدف

3) استفاده از پیام های مرتبط و تخصصی در خصوص بازاریابی شما

4) گسترش تدریجی از یک بازار به بازار بهتر و مؤثرتر

5) توسعه رابطه استراتژیک شبکه شما با مخاطبان

6) توجه به مدیریت صحیح اهداف چندوجهی فعالیت و تولیدمحتوا

در نظر داشته باشیم توسعه کسب وکار بر مبنای شبکه های اجتماعی در عصر حاضر، بیش از یک کارشناس، احتیاج به رهبر دارند؛ رهبرانی که با خلاقیت، فرآیندها را به طور مستمر رصد و مدیریت کنند.

دیگر روبات هایی که فالو و آنفالو می کنند، حس خوبی را به کاربران هدیه نمی کنند. ممبرهای یک تلگرام، برندسازی مؤثر و ماندگار به ارمغان نمی آورد.

رهبران شبکه های اجتماعی، نوعی نفوذ را در جامعه مشتریان به وجود می آورند که این نفود منجر به ماندگاری هر کسب وکار در اذهان خواهد شد.

استراتژی چریکی شبکه های اجتماعی

شما شبکه اجتماعی اینستاگرام را در نظر بگیرید. به نظر شما در چنین فضایی که بیش از 400میلیون کاربر فعال دارد، می توان بدون استراتژی حرکت کرد؟ یا با اقداماتی تقلیدی، سعی در تصاحب هر چه بیشتر سهم از بازار داشت؟ رویکرد یک نام تجاری به میزان کمیت و کیفیت تعامل با مشتریان بستگی دارد و به همین دلیل تیم یا مدیر متخصص توسعه بازار شما، باید به طور مستمر کلیه فرآیندها را کنترل و هدایت کند و این همان معنی هدایتگری کشتی کسب وکار در اقیانوس بازار است.

تمرکز بر بازاریابی محصول بسیار بااهمیت است، اما یک کسب وکار چه نام تجاری را باید به بازار معرفی کند تا بتواند فروش بیشتری را کسب کند؟

بازاریابی چریکی در شبکه های اجتماعی، استانداردهایی را دارد که هر کسب وکار با کمک متخصص این موضوع می تواند از آنها استفاده کند.

فراموش نکنید شبکه اجتماعی کسب وکار شما، نباید مانند برندهایی همانند کوکاکولا یا اَپل مدیریت و رهبری شود. محتوای خوب در یک شبکه اجتماعی، سبب افزایش حداکثری تعامل مخاطبان با برند و جایگاه تجاری شما می شود که این افزایش حداکثری، فراتر از اصول اولیه و بدیهی حضور در شبکه های اجتماعی است.

هر کسب وکار باید با توجه به ویژگی های خاص خود، ارزیابی رفتاری در بازه زمانی معین را داشته باشد تا بتواند محتواهای دارای بیشترین پتانسیل تعاملی را مشخص کند.

پست های حمایتی و فرصت های فروش، باید به طور استراتژیک و نه یک رویه معمول مورد بهره برداری قرار بگیرند. در نهایت اینکه فراموش نکنیم شبکه های اجتماعی (فارغ از نگاه شخصی یا کسب وکار) یک ابزار ارتباطی هستند که با ارائه فرصت هایی، سبب ایجاد و رشد یک شبکه از افراد می شوند، بنابراین به طور فزاینده اجزای جست وجوی محتوا توسط کاربران در ارتباط با صنعت و دسته بندی هر فرآیند باید به طور دقیق تحلیل و سپس اجرایی شوند؛ حتی یک مسابقه یا محتوای خنده دار باید بر مبنای استراتژی فروش فعالیت شما تهیه و سپس به طور عمومی منتشر شود.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 4045