
تمرین کردن
صدای خود را با استفاده از یک دستگاه ضبط صدا یا با استفاده از کامپیوتر و یک میکروفون ضبط کنید، سپس به صدای خود گوش کنید. از این فرصت استفاده کرده و جملات نامفهوم ونامعقول را پیدا کرده و اصلاح کنید.
• با خواندن متون مختلف با صدای بلند و ادا کردن کلمات به درستی و آرام تلفظ صحیح کلمات را تمرین کنید.
• اگر جمله یا کلمه ای را زمزمه وار ادا کرده اید به عقب برگردید و دوباره جمله را تکرار کنید.
حداقل ده دقیقه در روز متون مختلف را باصدای بلند بخوانید.
بدن سخنران با حرفهایاش سازگار است
وقتی بین چیزی که یک فرد میگوید و نحوه گفتن آن اختلاف وجود دارد، ما بهطور خودکار احساس معذب بودن میکنیم.
وقتی زبان گفتاری مثبت با زبان بدن تدافعی همراه میشود، زنگهای هشدار به صدا در میآیند، آیا سخنران راستگو است؟ وقتی زبان گفتاری پرشور با ژستی ایستا همراه میشود، ما به این فکر فرو میرویم که آیا سخنران حقیقتا هیجانزده است یا خیر.
هنگام صحبت کردن برای مخاطب، وقتی زبان گفتاریتان شما را به حرکت وامیدارد، حرکت کنید. از ژستتان استفاده کنید تا زبان گفتاریتان را تقویت کنید، نه اینکه توجه مخاطب را از آن دور کنید. به مخاطبتان نشانهای بدهید تا بداند از حالات چهرهتان چه حسی را باید بگیرد، تا خیلی زود پیامتان را دریافت کند.
بیشتر از آنکه حرف بزند، گوش میدهند
خوشصحبت بودن این است که صحبت کردن مهمترین مسئله نیست؛ در حقیقت، گوش دادن نکتهای است که حائز اهمیت است. متاسفانه، گوش دادن مهارتی است که بسیاری از آدمها در آن مهارت ندارند؛ بیشتر آدمها ترجیح میدهند فقط حرف بزنند.
وقتی شروع به صحبت میکنم، بر همه چیز کنترل دارم. مجبور نیستم به چیزهایی گوش دهم که به آنها علاقهای ندارم. من در مرکز توجه هستم. میتوانم هویتم را تقویت کنم.
دلیل دیگر که صحبت کردن را بیشتر ترجیح میدهیم این است که وقتی گوش میدهیم، ممکن است به راحتی حواس مان پرت شود و از چیزهایی که میخواهیم بگوییم منحرف شویم.
فردی معمولی میتواند حدود ۲۲۵ کلمه در دقیقه حرف بزند، ولی میتوانیم بیش از ۵۰۰ کلمه در دقیقه بشنویم.
بنابراین ذهنمان دائما میخواهد ۲۷۵ کلمه اضافه در دقیقه را جبران کند. توجه کردن به حرفهای دیگران واقعا انرژی و تلاشی زیاد میطلبد، ولی اگر نتوانید این کار را انجام دهید، نمیتوانید مکالمهای خوب داشته باشید.
چگونه میتوان شنوندگان را فورا مجذوب خود ساخت
1. با داشتن زمینهای مشترک آغاز کنید، از همان اول کاری کنید که همه با شما موافق باشند.
2. مطلب را طوری بیان نکنید که مردم از همان آغاز به شما (نه) بگویند، یک بار که انسان (نه) گفت غرورش، نمیگذارد که عقیدهاش را عوض کند، بنابراین بهتر است از همان آغاز جواب (آری) بگیریم.
3. سخنرانی خود را با گفتن این مطلب آغاز نکنید که میخواهید چیزی را ثابت کنید، این امر موجب برانگیختن افراد به مخالفت خواهد شد، بلکه سئوالی که مربوط به مطلب باشد را مطرح کنید و بگذارید آنان برای جستجو به دنبال شما بیایند.
بهترین دلیل و برهان آن است که به ظاهر فقط یک توضیح جلوه میکند.
با مخاطبان خود تعامل داشته باشید
در هنگام سخنرانی، حتما سعی کنید با مخاطبان خود ارتباطی تعاملی برقرار کنید. این موضوع باعث میشود احساس دوری کمتری از شنوندگان داشته باشید و همه با پیامی که میخواهید منتقل کنید، درگیری ذهنی داشته باشند. بر اساس شرایط، به صورت فردی یا گروهی سوالی مطرح کنید و افراد را به ارائه پاسخ تشویق کنید.
بهکار بردن بعضی کلمات قدرت شما را به عنوان یک سخنران کاهش میدهد. برای مثال بهکار بردن جملاتی چون «فقط اضافه کنم، من فکر میکنم ما ممکن است...» یا «من فقط فکر میکنم این طرح خوب است...»؛ کلماتی مانند«فقط»، «من فکر میکنم» و «در واقع» از خودباوری و اقتدار شما کم میکند و استفاده از آنها مناسب نیست.
مهم است در حین سخنرانی به چگونگی صحبت خود توجه کنید. اگر عصبی باشید، ممکن است سریع صحبت کنید. این موضوع شانس اینکه کلمهای را از قلم بیاندازید و جمله شما بیمعنی شود، افزایش میدهد. خود را مجبور کنید تا شمردهتر صحبت کنید و تنفس عمیق داشته باشید. برای جمعبندی افکارتان نیز در طول صحبت هراس نداشته باشید؛ مکث کردن بخش مهمی از سخنرانی است و موجب میشود تا شما با اعتماد به نفس و طبیعی به نظر برسید.
به کلام خود ریتم بدهید
به میزانی در کلام خودتان از جناس استفاده کنید. یک مقدار تکرار. برخی جملات کوتاه در میان جملات طولانی. این ها به سخنرانی شما انرژی می دهد. مانند این خط در سخنرانی جان اف کندی که در سخنرانی «ماه» خود گفت: «چرا، برخی می گویند، ماه؟ چرا این را به عنوان هدف انتخاب می کنند؟»
صریح باشید
برای اینکه سخنرانی بانفوذ باشید، اول باید سخنرانی صریح باشید.
شنوندهها و تماشاچیان شما نباید برای فهمیدن پیام شما سردرگم شوند. پیام شما باید صریح و واضح ارائه شود. مطمئن شوید که مفهوم تان با سوءتفاهم برداشت نشود.
مخصوصاً خیلی مهم است که رابطه بین فرضیات و نتیجهگیریهای تان مشخص و واضح باشد. «بهدلیل» کلمهای جادویی برای این منظور است: «بهدلیل فرضیه A و فرضیه B، میتوانیم ببینیم که این نتیجهگیری باید درست باشد.»
اگر سخنرانیتان چندین فرضیه دارد، دقت کنید که شنوندههای تان رابطه بین آنها را بفهمند.
شمرده صحبت کنید
با هر صدا و سرعتی که صحبت می کنید، «وضوح» کلید موفقیتتان است. شنونده باید قادر باشد تمام کلمات را بشنود، بنابراین هر عبارت مبهمی می تواند این وضوح را از بین ببرد. درست صحبت کردن را با تلفظ و ادای صحیح کلمات تمرین کنید.
کِیتی شوارتز، مدیر شرکت دورام، در کارگاهی که با موضوع بهبود مهارت سخنرانی برای کسبوکار در کالیفرنیای شمالی برگزار شد، به نکته مهمی اشاره کرده است: «یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید تا وضوح کلام تان را بیشتر کنید، کم کردن سرعت است.»
افراد وقتی نگران هستند یا درباره آنچه میگویند تردید دارند، تمایل دارند سریع صحبت کنند. همچنین او می گوید: «شمرده صحبت کردن نهتنها فهم شنونده را از صحبتهای شما تقویت می کند، بلکه باعث می شود مطمئن و آرام به نظر برسید.»
معیاری خوب وجود دارد تا کیفیتِ سرعت صحبتتان را ارزیابی کنید، فرض کنید که شماره تلفنی را میخوانید، فردی که گوشش با شماست، باید بتواند آن را یادداشت کند. برای تمرین سرعتِ گفتار، رشته ی بلندی از اعداد را بخوانید و حین انجام این کار آنها را در هوا یادداشت کنید. این تکنیک برای رسیدن به ضرب آهنگی عالی است.
ازهرچیزی سخن نگویید
شما باید قبل ازسخنرانی روی موضوع سخنرانی تحقیق کنید/ وقت بگذارید.
بدانید مخاطبان شما چه افرادی با چه تحصیلاتی هستند . ازچه شهری هستند؟ به فرض مثال :بعضی شهرها ازبعضی سخنان خوششان نمی آید.آن قسمت سخنرانی را حذف کنید.
از مقایسه، تشابه و استعاره استفاده کنید
هرجا که مفهوم جدیدی را معرفی میکنید، یک مقایسه مرتبط با آن برای کمک به درک بهتر شنوندهها ارائه کنید.
خوب، حالا که شنوندههای تان متوجه حرفهای تان هستند، باید ببینید آیا حرفهایی که میزنید منطقی به نظر میرسد یا خیر؟
آیا حرفهای تان در آزمونهای منطقیای که شنوندههای تان به صورت ناخودآگاه در ذهن شان انجام میدهند، موفق میشود یا خیر؟
سخنرانی را با خلاصهای از بحث به پایان ببرید
فرمول سادهای برای هر صحبتی وجود دارد:
۱- به آنها بگویید که قصد دارید به آنها چه بگویید.
۲- به آنها بگویید.
۳- سپس، به آنها بگویید که چه گفتید.
همچنان که به پایان صحبتهای خود نزدیک میشوید، چیزی شبیه این جمله بگویید،
«اجازه میخواهم به طور خلاصه نکات اصلی را مرور کنم…»
سپس نکات کلیدی را یکییکی فهرست کنید، و آنها را برای مخاطبان تکرار کنید و نشان دهید که چگونه هریک از این نکات به نکته دیگر ارتباط مییابد.
مخاطبان از تکرار خطی آنچه شنیدهاند قدردانی میکنند.
این نشان میدهد که شما به پایان صحبتهای خود نزدیک میشوید.
|