شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، روزنامه شرق با محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامهطباطبایی، در مورد روزنامهنگاری تحقیقی گفتوگو کردهاست .
مقدمه و متن این مصاحبه در ادامه میآید : انتشار اسنادی موسوم به اسناد پاناما و مرتبطدانستن آن با روزنامهنگاران تحقیقی این پرسش را به وجود آورده است که مرزهای روزنامهنگاری تحقیقی و بایدونبایدهای موجود در آن کجاست و در نهایت این مکتب روزنامهنگاری در جهان امروز که گسترش و انتشار اطلاعات در آن بابت سلطه سرمایهداری دشوار است، چه جایگاهی دارد. بهعلاوه، افشاگریهایی که در سالهای اخیر جولیان آسانژ و اسنودن انجام دادند آیا میتواند به روزنامهنگاری تحقیقی مرتبط باشد یا خیر. واقعیت این است که به دلیل مسائل و مشکلات بهخصوص امنیتی روزنامهنگاران در این حوزه، این مکتب که از مکاتب پیشرو در روزنامهنگاری جهان است در کشورهای درحالتوسعه کمتر با اقبال رسانهها مواجه میشود تا جایی که حتی در مواردی گزارشهای تحقیقی و گزارشهای عمقی و تحلیلی در میان خود روزنامهنگاران، یکسان تلقی میشود .
نخستین موارد روزنامهنگاری تحقیقی چه زمانی دیده شد و اساسا ریشههای این مکتب روزنامهنگاری به چه زمانی و چه رخدادهایی باز میگردد؟ اگر بخواهیم تاریخچهای برای روزنامهنگاری تحقیقی ارائه دهیم، این تاریخچه چگونه خواهد بود؟
بسیاری معتقدند که نخستین ریشههای روزنامهنگاری تحقیقی حتی به اواخر قرن ١٩ و اوایل قرن بیستم بهویژه در ایالات متحده آمریکا، با گزارشهایی که برخی از روزنامهنگاران آمریکایی از برخی نابسامانیهای یک شهر یا یک ایالت تهیه میکردند، برمیگردد. در این گزارشها برای مثال در مورد وضعیت بیماران در بیمارستان روانی و نیز وضعیت سرویس مدارس در یک ایالت افشاگری میکردند. برای نوشتن این گزارشها، روزنامهنگاران در مواردی مثلا به عنوان بیمار در بیمارستان روانی حضور مییافتند و مدتزمانی در وضعیت مشابه آن بیماران زندگی میکردند و بعد از خروج از بیمارستان دست به افشاگری میزدند و وضعیت بیمارستان را گزارش میکردند. در بسیاری از اوقات این گزارشها تأثیرگذار بودند و موجب تغییر و تحول در وضعیت موردنظر میشدند؛ از جمله در وضعیت بیماران بیمارستان روانی و سرویس مدارس که به هر حال نابسامانیهایی وجود داشت، بابت این گزارشهای تحقیقی، تغییراتی به وجود میآمد. اگر بخواهیم در خارج از ایالات متحده به این شکل از روزنامهنگاری اشاره کنیم، میشود کشور انگلستان را مثال زد که در آن جسته و گریخته مواردی از این افشاگریها وجود داشت. واقعیت این است که روزنامهنگاری تحقیقی اساسا مبتنی بر افشاگری است. بیشترین حوزهای که موردتوجه روزنامهنگاری تحقیقی است، افشاگری فساد و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و نیز هرگونه تخلفی است که بهخصوص در بخشهای دولتی به صورت پنهان و خزنده جریان دارد. البته این به آن معنا نیست که بخش خصوصی از حوزه تحقیق روزنامهنگاران تحقیقی مستثناست اما به دلیل آنکه در همه کشورهای جهان به طور تقریبی تمرکز عمده ثروت و قدرت در اختیار دولت است، معمولا تمرکز روزنامهنگاران تحقیقی نیز بر سوءاستفاده و فساد در بخش دولتی است. این نوع روزنامهنگاری کمابیش در سراسر دنیا ادامه دارد و همچنان به عنوان یک مکتب پیشرو و مترقی و تأثیرگذار روزنامهنگاری که میتواند منشأ تحولات مهمی در صحنه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امثالهم باشد، شناخته میشود. باید توجه داشت که مهمترین ویژگی روزنامهنگاری تحقیقی تأثیرگذاربودن و ایجاد تغییر در وضعیت موجود و نیز اصلاح آن وضعیت است .
در خاورمیانه و بهخصوص در ایران وضعیت این روزنامهنگاری چگونه بوده است؟ آیا این شکل روزنامهنگاری در این منطقه توانسته است منشأ تغییرات و تأثیراتی باشد؟
در ایران و خاورمیانه کم و بهندرت کارهایی در حوزه روزنامهنگاری تحقیقی انجام شده؛ به هر حال طبیعی است در کشورهایی که به دلیل نوع حکومت و ساختار قدرت، نظارت بر مطبوعات شدیدتر است و حتی بخش عمدهای از مالکیت مطبوعات به حوزه دولت تعلق دارد و بالطبع محدودیتهای آزادی بیان و قلم بیشتر است، ایننوع روزنامهنگاری با تنگناهای بیشتری روبهروست و به همین دلیل در کشورهای درحالتوسعه چندان شواهدی مبنی بر تأثیرات این مکتب روزنامهنگاری نمیتوان سراغ گرفت. البته لازم است بگویم این به آن معنا نیست که اصلا موردی از این شکل روزنامهنگاری نبوده اما مواردی بسیار معدود و محدود بوده و بسیاری اوقات برای روزنامهنگارانی که چنین افشاگریهایی کردهاند، مشکلاتی ایجاد شده است .
اما ایجاد مشکل برای روزنامهنگارانی که در بخش روزنامهنگاری تحقیقی مشغولاند، مختص کشورهای درحالتوسعه نیست. در غرب نیز کمابیش وضع به همین منوال است. در کشورهای توسعهیافته نیز با وجود ادعاهایی که در مورد آزادی قلم و بیان وجود دارد، سلطه سرمایهداری و حوزه قدرت آنچنان است که برای روزنامهنگاران تحقیقی اغلب مشکلاتی بسیار جدی پیش میآید و به انحای مختلف تلاش برای حذف آنها میشود .
اساسا روزنامهنگاران کمابیش در همه جوامع در معرض ناامنی و خطر هستند. بنا بر ذات افشاگرانه روزنامهنگاری تحقیقی، به نظر میرسد روزنامهنگاران این حوزه بیش از دیگر همکارانشان در معرض خطر هستند؛ چه از سوی شبکههای فساد و چه حتی بابت مواردی که ناچار به شکستن قانون شدهاند. امنیت این روزنامهنگاران چگونه تأمین میشود؟
این برمیگردد به قوانین هر کشوری که چقدر استقلال حرفه روزنامهنگاری را به رسمیت میشناسد و در چارچوب قانون آن را تضمین میکند؛ اینکه چقدر حق آزادی بیان و قلم و حق آزادی مطبوعات و رسانهها را به رسمیت میشناسد. در کشورهایی که حقوق حرفهای روزنامهنگاران توسط قانون پیشبینی و تضمین میشود، طبیعتا روزنامهنگاران از امنیت بیشتری برخوردارند تا به این وظیفه و مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند اما در کشورهایی که قوانین در حوزه روزنامهنگاری نارسا و ناقص هستند، طبیعتا روزنامهنگاران در معرض تهدیدهای بیشتری قرار دارند.
پس در کل، این نوع روزنامهنگاری با توجه به مواردی که به آن اشاره کردید، در ایران نمیتواند چندان محلی از اعراب داشته باشد. اینطور نیست؟
واقعیت این است که روزنامهنگاری تحقیقی در ایران خیلی جا نیفتاده است و متأسفانه آنچنان که باید، هنوز حتی بین روزنامهنگاران ما شناختهشده نیست یعنی در میان بسیاری از روزنامهنگاران وقتی صحبت از روزنامهنگاری تحقیقی میشود، تصور میکنند منظور گزارشهایی است که در آنها عدد و رقم زیاد باشد یا منابع زیادی داشته باشد؛ یعنی گزارش عمقی با گزارش تحقیقی در بسیاری موارد اشتباه گرفته میشود. این تحقیقی است که در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد در دانشکده خودمان انجام دادیم و مشخص شد بسیاری از روزنامهنگاران این اشتباه را مرتکب میشوند. درحالحاضر درسی تحت عنوان روزنامهنگاری تحقیقی در دوره کارشناسی ارشد روزنامهنگاری و ارتباطات سالهاست که ارائه میشود با این هدف که این مکتب روزنامهنگاری معرفی و شناخته و در صورت لزوم به کار گرفته شود .
به این مورد اشاره کردید که در کشورهای درحالتوسعه مواردی که بتوان آنها را زیرمجموعه روزنامهنگاری تحقیقی به حساب آورد، کم هستند. اگر بخواهیم در جامعه ایران به این شکل از روزنامهنگاری نگاه کنیم، مهمترین مورد به اعتقاد شما کدام است؟
موردی که کامل مصداق روزنامهنگاری تحقیقی باشد شاید بهندرت بشود سراغ گرفت. اما مثلا میشود افشاگریهایی که در سالهای ٦٦ و ٦٧ در کیهان علیه شرکتهای مضاربهای صورت گرفت و براساس آن این شرکتها موردپیگرد قانونی قرار گرفتند و تعطیل شدند را زیرمجموعه روزنامهنگاری تحقیقی به حساب آورد. در آن سالها، شرکتهای مضاربهای در حال گرفتن پول مردم به بهانه دادن سود بالا بودند و بسیاری از آنها بعد از گرفتن پولها، یا فرار کردند یا ورشکست شدند و در واقع به مردم ضرر و زیان وارد شد. در همان دوران سلسله افشاگریهایی در حدود شش ماه در روزنامه کیهان در قالب گزارشهای تحقیقی صورت گرفت. من در آن دوران دبیر سرویس گزارش کیهان بودم. افشاگریهای گسترده در مورد این شرکتها و دستاندرکاران آنها، نهایتا منجر به فروپاشی این شرکتها شد و یک روند تخریبی در اقتصاد ایران دستکم در آن زمان متوقف شد .
در ٣٠ سال بعد از این، مواردی نداشتهایم؟
موارد چندانی نبوده یا دستکم به صورت افشاگری جدی نبوده است که به هر حال شاید حافظه من یاری نمیکند .
مصداقهای این مکتب روزنامهنگاری که آن را از موارد مشابهی که برای مثال در یک سایت اسنادی منتشر میشود متمایز میکند، چیست؟
چند ویژگی برای روزنامهنگاری تحقیقی ذکر میکنند. یکی از مهمترین این ویژگیها این است که مسئلهای که به آن پرداخته میشود، باید مهم باشد و در زندگی مردم و جامعه تأثیر داشته و در سرنوشت آنها مؤثر باشد؛ یکی دیگر از ویژگیها، مواردی است که سعی در پنهانکردن آنها در جامعه میشود و روزنامهنگار باید با تلاش شخصی خود آن موارد را کشف کند. ثالثا در روزنامهنگاری تحقیقی برخلاف روزنامهنگاری عادی، روزنامهنگار چندان به منابع رسمی تکیه نمیکند و منابع غیررسمی خود را جستوجو میکند و این یکی از تناقضهای گزارشنویسی تحقیقی است. در واقع به این دلیل که از یک طرف روزنامهنگار از منابع غیررسمی استفاده میکند، بسیاری منابع حاضر نمیشوند خود را معرفی کنند و بعدا بابت اطلاعاتی که دادهاند پشت روزنامهنگار بایستند و شهادت بدهند و درعینحال در روزنامهنگاری تحقیقی برخلاف روزنامهنگاری عادی، روزنامهنگار مسئول صحت و دقت اطلاعاتی است که منتشر میکند و باید درمورد آنها پاسخگو باشد؛ این یکی از موانع و مشکلات روزنامهنگاری تحقیقی است. یکی از دلایلی که بسیاری از روزنامهنگاران و رسانهها به سراغ آن نمیروند، همین است که اثبات محکمهپسند اطلاعات که روزنامهنگار به دست آورده، به طور معمول دشوار است. اما بههرحال روزنامهنگار لازم است شواهد و مدارک کافی در اختیار داشته باشد تا اگر کارش به دادگاه و شکایت کشید، بتواند صحت ادعاهایش را اثبات کند. به علاوه اینکه در روزنامهنگاری تحقیقی چون آبرو، حیثیت و کرامت انسانی افراد در میان است، روزنامهنگار حق ندارد اطلاعاتی را که اطمینانی از صحت و دقت آنها وجود ندارد، منتشر کند. نکته دیگر این است که در روزنامهنگاری تحقیقی دو عنصر بسیار مهم وجود دارد. یک: رعایت اخلاق حرفهای که باید به طور کامل صورت بگیرد؛ البته این مورد در همه انواع روزنامهنگاری وجود دارد اما در روزنامهنگاری تحقیقی این جدیتر است؛ یعنی روزنامهنگار حق ندارد به دلیل افشاگری، حریم اخلاق حرفهای را زیر پا بگذارد و دوم مرزهای قانون است. روزنامهنگار حق ندارد قانون را زیر پا بگذارد مگر اینکه به عواقب شکستن قانون تن دهد؛ یعنی حاضر باشد مجازات را تحمل کند. مواردی حتی در کشورهای غربی دیده شده است که روزنامهنگار به دلیل آنکه مصلحت و منفعت عمومی در میان بوده است، قانون را نقض و افشاگری کرده و تأثیرگذار بوده اما بعد از آن پای مجازات ایستاده است .
آیا در این موارد، افکار عمومی از این روزنامهنگاران حمایت نکرده است؟
افکار عمومی هم حمایت میکنند اما بههرحال دادگاه و دستگاه قضائی هم کار خودشان را انجام میدهند .
در سالهای اخیر با افشاگریهایی که اول جولیان آسانژ و سایت ویکیلیکس انجام داد و بعد ادوارد اسنودن و حالا این بحث اسناد پاناما، این پرسش ایجاد میشود که این افشاگریها چه نسبتی با روزنامهنگاری تحقیقی دارند. نظر شما دراینباره چیست؟
این موردی بسیار قابلتأمل است که آیا آنچه اسنودن و آسانژ منتشر کردند یا چیزی که به عنوان اسناد پاناما منتشر شد، عین روزنامهنگاری تحقیقی است یا نه؟ یا اصلا روزنامهنگاری تحقیقی نیست یا نسخه جدید و در واقع تحولیافتهای از روزنامهنگاری تحقیقی است. این بحث روز حوزه روزنامهنگاری حرفهای است که باید در مورد آن صحبت شود. من شخصا فکر میکنم با وجود اینکه افشای این نوع اسناد به لحاظ روند کار ربط چندانی به قواعد روزنامهنگاری تحقیقی ندارند، به لحاظ نتیجه و اثرگذاری بسیار نزدیک و منطبق بر اهداف روزنامهنگاری تحقیقی هستند. در مورد اسناد اخیر من نمیدانم چه کسانی این اسناد را منتشر کردهاند؛ چون هنوز معلوم نیست این اسناد چگونه لو رفته است، بعید است کار یک یا دو روزنامهنگار باشد. در واقع احتمال دارد کسانی از درون آن سیستم به هر شکلی اسناد را منتشر کرده باشند. تا ابعاد این داستان روشن نشود، نمیتوان در مورد آن قضاوت قطعی کرد. مسئله مهم در روزنامهنگاری تحقیقی آن است که معمولا اطلاعات خام منتشر نمیشود. چیزی که اسنودن یا آسانژ منتشر کردند، بیشتر اطلاعات خام و فراورینشده بوده است؛ درحالیکه روزنامهنگاران تحقیقی باید به اطلاعات عمق و معنا بدهند و بسترها و زمینهها و حلقههای وصل آن را به سایر حوزههای اجتماعی توضیح دهند .
با توجه به همه مسائل و مشکلاتی که در این مکتب روزنامهنگاری وجود دارد، چه چیز موجب میشود که روزنامهنگاران به آن متمایل باشند؟
انگیزه اصلی این نوع روزنامهنگاری، علیالقاعده خدمت اجتماعی است؛ یعنی احساس مسئولیتی که روزنامهنگار در قبال جامعه خود دارد و نقشی که به عنوان اصلاحگر و تأثیرگذار بر روند امور برای حرفه خود قائل است. به همین دلیل است که در روزنامهنگاری تحقیقی کار تحقیق و مأموریتی که به روزنامهنگاری واگذار میشود، باید داوطلبانه باشد و نهاد رسانه نمیتواند خبرنگاران و گزارشگران را مجبور کند که در این زمینه وارد شوند؛ مگر اینکه شخص خود داوطلب باشد. این به آن دلیل است که افشاگری در این حوزه عواقب دارد و خبرنگار باید پای عواقب آن بایستد؛ بنابراین اصل این کار و روزنامهنگاری تحقیقی بهنوعی پاسدار شرافت حرفه روزنامهنگاری است .
اشاره کردید که در ٣٠ سال اخیر در ایران مورد ویژهای در روزنامهنگاری تحقیقی وجود نداشته است یا دستکم شما به خاطر نمیآورید. در دنیا چگونه بوده است؟
نقطه اوج روزنامهنگاری تحقیقی، افشای جریان واترگیت در آمریکا در اوایل دهه ٧٠ میلادی است. در این زمان ریچارد نیکسون، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده آمریکا متهم به سوءاستفاده و شنود جلسات مذاکرات انتخاباتی حزب دموکرات آمریکا و کارگذاری دستگاههای شنود در مقر حزب دموکرات شد. دو روزنامهنگار مشهور، به نامهای باب وود وارد و کارل برنستین گزارشهای واترگیت را منتشر کردند. این دو در یک تحقیق گسترده و نسبتا طولانی موفق به کشف این سوءاستفاده شدند و قضیه نهایتا به استعفای نیکسون منجر شد. در کتابهای روزنامهنگاری تحقیقی، واترگیت را به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ روزنامهنگاری تحقیقی میشناسند
منبع: روزنامه شرق
|