درباره شارا | تماس | جستجوی پیشرفته | پیوندها | موبایل | RSS
 خانه    تازه ها    پایگاه اخبار    پایگاه اندیشه    پایگاه کتاب    پایگاه اطلاعات    پایگاه بین الملل    پایگاه چندرسانه ای    پایگاه امکانات  
جمعه، 10 فروردین 1403 - 19:40   

ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX

  ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX


ادامه ادامه مطلب یک

4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند

  4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند


ادامه ادامه مطلب دو

ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد

  ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد


ادامه ادامه مطلب سه

انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد

  انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد


ادامه ادامه مطلب چهار

   آخرین مطالب روابط عمومی  
  چند نکته کلیدی برای تغییر نام تجاری موفق
  فراتر از میدان نبرد: بازاندیشی پویایی روزنامه‌نگار- روابط‌عمومی در رسانه‌های مدرن
  روابط‌عمومی سنتی را فراموش کنید
  6 استراتژی دگرگون کننده برای آزادسازی پتانسیل رهبری شما
  چند نکته مهم در پرامپت‌نویسی
  کمپین‌های داده
  تاثیر ادراک بر تصمیم‌گیری در شرایط پرخطر
  اولین مدل زبان بزرگ هوش مصنوعی «منصفانه آموزش دیده» اینجاست
  جستجوی عمیق بینگ به طور رسمی برای همه کاربران فعال شد
  هوش مصنوعی گوگل می‌تواند چندین کتاب را جذب کند. با این همه داده چه خواهد کرد؟
ادامه آخرین مطالب روابط عمومی
- اندازه متن: + -  کد خبر: 21972صفحه نخست » مقالات روابط عمومیدوشنبه، 17 اسفند 1394 - 08:07
روابط عمومی و تاثیر آن بر شخصیت کودکان
   مقوله برقراری ارتباط با دیگران مقوله‌ای است که در روابط عمومی‌ها زیاد راجع به آن بحث و گفتگو شده و تاکنون مقالات متعددی در خصوص آن تدوین گردیده است. لیکن در این گفتار قصد آن داریم تا با بررسی کاملی در خصوص کودکان و نوجوانان و هنر برقراری ارتباط با آن‌ها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده و روابط عمومی و ارتباطات را از مقوله سازمانی به مقوله خانوادگی تسری بخشیم.
  

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199
 

   شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- روابط عمومی علم و هنر برقراری ارتباط، ایجاد حفظ و نگهداری روابط مطلوب و حسنه با جامعه است، جامعه‌ای که موفقیت و شکست سازمان به آن وابسته است. برای واحدهای روابط عمومی، وظایف و تکالیف زیادی تاکنون توسط اندیشمندان و صاحب‌نظران ارائه گردیده است لیکن یکی از عمده‌ترین و شاخص‌ترین وظایف برقراری ارتباط بین سازمان و جامعه در زمینه ذیل می‌باشد:

 

- جمع‌آوری خواسته‌ها، انتظارات و تمایلات جامعه و انتقال آن به درون سازمان.
- جمع‌آوری، تلخیص و طبقه‌بندی عملکرد سازمان و انتقال آن به جامعه.
- هنر برقراری ارتباط و پیوند بین خواسته‌های جامعه و عملکرد سازمان.
 

   برقراری ارتباط که جزء اصلی و اساسی‌ترین وظایف مدیریت روابط عمومی می‌باشد در عین حال که به نظر وظیفه‌ای ساده و پیش پا افتاده به نظر می‌رسد ولی در عمل کاری است بسی مشکل و حتی در بعضی مواقع غیرمحال. در برقراری ارتباط با دیگران لازم است فرایند ارتباطات -شامل فرستنده، گیرنده، محتوی پیام، وسیله یا کانال، بازگشت یا فیدبک و محیط‌های سیاسی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، تکنولوژیکی و غیره- مورد شناسایی دقیق و کامل قرار گیرد. علاوه بر موارد فوق لازم است به:


- خصوصیات، ویژگی‌ها، خواسته‌ها، انتظارات، تمایلات، نگرش‌ها و رفتار فرستنده (یا منبع اولیه برقراری ارتباط)،
- خصوصیات، ویژگی‌ها، تمایلات، خواسته‌ها، انتظارات، نگرش‌ها و رفتار مخاطب با گیرنده پیام،
- شرایط و موقعیتی که ارتباط در آن برقرار می‌گردد مورد توجه دقیق و مداقعه قرار گیرد.
 

   همیشه در ارتباطات فرض بر آن بوده است که گیرنده و فرستنده دارای زبان مشترک، درک و فهم متقابل بوده و می‌توانند یکدیگر را به خوبی درک نمایند به عبارتی رابطه سنجش اثربخشی ارتباطات آن‌ها برابر یک می‌باشد (1)

 

   در این رابطه نماد R برای معنا و مفهوم درک شده توسط مخاطب (Risiver) و نماد S برای درک معنا و مفهوم مورد نظر فرستنده (Sender) به کار گرفته می‌شود. اگر معنی درک شده توسط گیرنده با معنی موردنظر فرستنده برابر و یکسان باشد-صورت و مخرج کسر برابر باشد- رابطه یک خواهد شد و ارتباط برقرار شده از نوع ارتباط اثربخش خواهد بود و دیگر نیازی به استفاده از لغات و جملات ذیل نمی‌باشد. شما متوجه منظور من نشدید، منظور من این نبود، لازم به توضیح است و غیره.

 

   در بسیاری از موارد ما در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکلات عدیده‌ای می‌گردیم و این مسئله می‌تواند کارآمدی و اثربخشی ما در تعامل مشترک با دیگران تا حد قابل توجهی تقلیل دهد و مشکلات و پی‌آمدهای آتی آن نیز مشخص و قابل پیش‌بینی نخواهد بود.

 

   مقوله برقراری ارتباط با دیگران مقوله‌ای است که در روابط عمومی‌ها زیاد راجع به آن بحث و گفتگو شده و تاکنون مقالات متعددی در خصوص آن تدوین گردیده است. لیکن در این گفتار قصد آن داریم تا با بررسی کاملی در خصوص کودکان و نوجوانان و هنر برقراری ارتباط با آن‌ها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده و روابط عمومی و ارتباطات را از مقوله سازمانی به مقوله خانوادگی تسری بخشیم. همچنین با توجه به آن که بخش اعظم جمعیت جامعه را جوانان و نوجوانان تشکیل می‌دهند برقراری ارتباطات اولیه با آن‌ها خصوصاً در اوایل زندگی و دوران کودکی می‌تواند منجر به نوعی فرهنگ و ملت سازی منجر گردد که در برقراری ارتباطات آینده، کاربرد و اثرات زیادی به همراه خواهد داشت.

 

روابط درونی خانواده و تاثیر آن بر شخصیت کودک

   خانواده مهم‌ترین و نخستین محیطی است که در آن کودک نسبت به وضعیت روابط انسانی آگاه می‌شود. روانشناسان معتقدند تجارب اولیه دوران کودکی نقش به سزایی در شکل‌گیری شخصیت وی ایفا می‌کند.

 

   به همین علت است که نقش خانواده، خصوصاً والدین در زمینه رشد روانی کودک حیاتی است. از وظایف اساسی والدین آن است که کیفیت و موجودیت کودک خود را قبول نموده و به وی اجازه اظهارنظر، احساس و تمایلات را بدهند. برقراری این گونه روابط توسط والدین، سبب ظهور استقلال و اتکاء به نفس در کودک می‌شود هم چنین خرد نمودن کودک نتایج زیان آوری برای وی به همراه خواهد داشت. اگر والدین خصوصاً مادر، فرزند خویش را طرد کند، احتمال دارد وی دچار نوعی اختلال روانی شده و حتی گاهی به واسطه نداشتن محبت از طرف والدین، جان خود را از دست دهد.

 

   اولین ارتباط بین والدین و کودک در فرایندی تحت عنوان دلبستگی(2) شکل می‌گیرد. دلبستگی نوعی تمایل فطری در کودک است. این که کودک به کدامیک از والدین خود دلبسته شود، هم چنین شدت و کیفیت این دلبستگی به میزان زیادی تحت تاثیر روابط والدین با کودک خود می‌باشد. بررسی‌ها نشان دهنده این است که کودک تنها به سبب ارضاء نیازهای اساسی، به والدین خود دلبسته نمی‌شود. حتی مدت زمانی که کودک با والدین خود سپری می‌کند، نقش تعیین کننده‌ای در کیفیت روابط وی با والدین خود نخواهد داشت. به عقیده برخی از روانشناسان اولین قدم برای ایجاد دلبستگی زمانی است که نوزاد متولد می‌شود. یعنی در همان ساعات اولیه زندگی نوزاد، بین مادر و فرزند نوعی پیوند به وجود می‌آید که به آن «پیوند عاطفی» می‌گویند. به دلیل برقراری این ارتباط حساس، مناسب‌ترین روش آن است که نوزاد پس از به دنیا آمدن از مادر خود جدا نگردد.

 

   روانشناسان در زمینه بررسی وضعیت دلبستگی در کودکان، نحوه برقراری تماس‌های اولیه بین گروهی مادران با نوزادان خود را مورد توجه قرار دادند. به صورتی که دسته‌ای از این نوزادان پس از به دنیا آمدن به مدت سی ثانیه روی بازوان مادر خود قرار داشتند و با بقیه نوزادان به شیوه‌های معمولی رفتار شد. در ادامه نیمی از نوزادان در هر دو گروه با مادران خویش تماس‌های اضافی داشتند. یعنی علاوه بر زمان شیرخوردن، روزانه به مدت 5 ساعت در کنار مادران خود قرار داشتند. نتایج این بررسی نشان دهنده این است که برقراری تماس اولیه با نوزاد، نقش تعیین کننده‌ای در ارتباط و احساسات طرفین در برقراری و تمایل به ارتباطات متقابل داشت. (ماسن و همکاران)

 

   از طرف دیگر برای گام نهادن در ایجاد دلبستگی، بعضی از روابط اجتماعی بین والدین و کودک اهمیت بیشتری دارد. مثل احساسات، همگامی و واکنش متقابل که دارای دو جنبه می‌باشد. یکی حساس و پاسخگو بودن در مقابل فعالیت‌های کودک، مثل خنده و گریه کودک و صحبت نمودن با وی. چنانچه والدین به واکنش کودکان خود عکس‌العمل نشان دهند، کودکانی بار خواهند آورد که به شدت دلبسته‌اند و بین آن‌ها روابط لذت بخش وجود دارد که با توانایی‌های شناختی و خلق و خوی کودک متناسب است.

 

   دومین ویژگی والدینی که کودک آن‌ها دلبستگی شدید دارد، مشخصه‌هایی نظیر ملایمت داشتن در رفتار و نقش حمایت کننده می‌باشد. «آن‌ها به هنگام راهنمایی فرزندان خویش با لحن آرامی با آنان صحبت نموده و در مواقع مورد لزوم رفتار کودک خود را از نظر کلامی، به گونه مناسبی تحسین می‌نمایند (ماسن و همکاران، ترجمه یاسایی، 1380).

 

   بر اساس نظر میلردی (1) و لی(2) (2001)، هنگامی که والدین نسبت به کودکان خود دچار نوعی یاس باشند، این نومیدی، نحوه واکنش و شیوه برقراری ارتباط آن‌ها با فرزند خود را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این پژوهشگران در طی یک بررسی از 337 کودکی که نحوه برقراری روابط والدین با آن‌ها از روی نومیدی بود، شیوه‌ها و راهبردهای مختلفی که والدین در این زمینه به کار می‌بردند، همچنین در زمینه دلایلی که به نظر آن‌ها والدین ناامید شده بودند و تاثیرات آن در زمینه کنترل فردی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاکی از آن است که واکنش مادران در موقع ناامیدی نسبت به فرزندان خود به شیوه غیرمستقیم و غیرکلامی بود، در حالی که پدران حس نومیدی خود را با صراحت بیشتری ابراز می‌نمودند. در مجموع کودکان اظهار داشتند که احساس می‌کنند در مقابل عیب جویی و انتقادهای غیرمستقیم والدین خود، کمتر قادر به کنترل زندگی می‌باشند.

 

   در برخی مواقع به دلایل متعدد روابط والدین و فرزند رو به کاستی می‌رود. گاهی با تولد اولین فرزند، خشنودی، رضایت زناشویی و سلامت روان والدین کاهش می‌یابد.

   الکساندر (3) و همکاران (2001)، در یک بررسی از گروهی والدین که تنها دارای یک فرزند بودند، در زمینه شیوه دلبستگی،‌ روش‌هایی که در این زمینه به کار می‌بردند و فشارهای احساس شده اطلاعاتی جمع‌آوری گردید.

 

   نتایج حاکی از آن است که والدینی که در روابط با فرزندان خود تحت فشار کمتری قرار داشتند، در کودکان خود وابستگی توام با ایمنی ایجاد نمودند در صورتی که وقتی نوع رابطه مبتنی بر دلبستگی با ایجاد امنیت کمتری در کودکان بود متقابلاً فشارهای احساس شده در نزد والدین نیز چشمگیرتر بود.

 

   شیوه برقراری ارتباط با فرزندان توسط والدین، منجر به تحت تاثیر قرار دادن نحوه برقراری رابطه بین سایر اعضاء خانواده می‌باشد. روانشناسان به این نتیجه رسیدند که شیوه فرزندپروری متفاوت در بین والدین و در مورد فرزندان دختر و پسر خود،‌ احتمالاً عامل مهمی در بروز برخی تفاوت‌های رفتاری در بین زنان و مردان می‌باشد. در طی اجرای پرسشنامه‌ای برای 617 دانشجوی دانشگاه کنراد (4) و هو (5)(2001)، در زمینه شیوه‌های متفاوت فرزندپروری در والدین به این نتیجه رسیدند که به طور کلی دانشجویان خصیصه اقتدارطلبی در بین مادران خود را بیش از پدران گزارش نمودند. به عبارت دیگر رفتار مادران نسبت به فرزندان دختر خود بیشتر مقتدرانه بود و در مواجه با فرزندان پسر خود از نظر رفتاری با سهولت بیشتری برخورد می‌کردند. این وضعیت در مورد شیوه رفتار پدران با فرزندان دختر و پسر خود معکوس بود.

 

   از دیگر پیامدهای منفی این شیوه فرزندپروری، زودرنجی و حساس بودن، عدم تمرکز در تفکر و بی‌قراری و ناآرامی در فرزندان خواهد بود. آن‌ها از نظر عاطفی قادر به کنترل خود نبوده و از پذیرفتن هرگونه مسئولیتی سر باز می‌زنند. همچنین فاقد اعتماد و اطمینان نسبت به توانایی‌ها و استعدادهای خویش بوده و به سادگی تحت تاثیر القائات دیگران قرار می‌گیرند.

 

کاملاً بدیهی است که این دسته از کودکان زمانی که پا به مدرسه می‌گذارند، با مشکلات عدیده‌ای روبرو می‌شوند. آن‌ها در برخورد با مربیان و معلمان خود، از آن‌ها انتظار واکنش به شیوه‌ والدین‌شان را دارند. از طرف دیگر تکالیف درسی خویش را به درستی انجام نمی‌دهند و این امر منجر به بروز مشکلات در زمینه پیشرفت تحصیلی آن‌ها می‌شود. به همین دلیل والدین برای جبران افت تحصیلی فرزندان‌شان، نظارت خود را به رفتار آن‌ها افزایش می‌دهند. در این زمینه تاثیرات سوء ناشی از رفتار مادر با فرزند خویش، به مراتب از تاثیرات منفی این گونه روابط با پدر مخرب‌تر می‌باشد. علت این امر ناشی از سپری کردن مدت زمان بیشتری است که کودک با مادر خود در خانه سپری می‌کند. بر همین اساس است که روانشناسان معتقدند شکل گیری رفتار اجتماعی در کودکان بیشتر تحت تاثیر رفتاری است که از مادر خود مشاهده نموده‌اند.

 

      در برخی مواقع رابطه بین مادر با کودک خویش تحت تاثیر برداشتی است که وی از نقش مادرانه دارد. اصولاً با تولد نوزاد جدید، گرمی روابط بین والدین رو به کاستی می‌رود. همچنین بسیاری از فعالیت‌های روزمره مادر در زمان بارداری کاهش می‌یابد. برخی از مادران علت بروز این نابسامانی‌های خانوادگی را ناشی از قدم نهادن فرزند به محیط خانواده تلقی می‌نمایند.

 

   در طی پژوهشی (گریک و همکاران،‌ 2000) مشخص گردید که مادرانی که کودکان خود را پی در پی مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند، دارای فرزندانی هستند که دو تا چهار بار بیشتر از خانواده‌های بدون رفتارهای خشونت‌آمیز، از اختلالات رفتاری رنج می‌برند. داده‌ها حاکی از آن است که در بین کودکانی که تحت محافظت مادر در خانه به سر می‌برند، الگوهای رفتاری متمایزی را نسبت به سایر کودکان از خود بروز می‌دهند.

 

   لین فوت و همکاران (2000) نحوه فرزندپروری گروهی از مادرانی که دارای کودکان پرخاشگر بودند را مورد بررسی قرار دادند. مشخص شده است که این مادران در مورد شیوه اداره کردن رفتار فرزندان خود فاقد اعتماد و اطمینان بودند. به دلیل همین عدم اطمینان، واکنش آن‌ها در مقابل کودک خود توام با گناه، اضطراب، خشم و ناهماهنگی بود. در مقابل این رفتار والدین، کودکان با افزایش پرخاشگری از خود واکنش نشان می‌دادند. به طورکلی ارتباط بین مادر و کودک به صورت چرخه‌ای بود که در آن رفتار پرخاشگرانه در کودک منجر به بی‌اعتمادی در مادر و بروز رفتار ناسازگارانه در وی می‌گردید و این واکنش متقابلاً خشونت در کودکان را افزایش می‌داد.

 

   از طرف دیگر انتظارات والدین نیز در نحوه برقراری روابط آن‌ها با فرزندان خویش موثر است. مثلاً برخی از والدین قبل از به دنیا آمدن فرزند خود، نقشه‌ها و آرزوهایی برای وی در نظر می‌گیرند و تمایل به عملی کردن آن توسط فرزند خود دارند. برخی از آن‌ها بدون در نظر گرفتن استعداد، علائق و توانایی در کودک خویش،‌ برای آینده وی تصمیم می‌گیرند. علت اصلی رفتار والدین، تمایل آنان به ارضاء خواست‌ها و آرزوهای برآورده نشده خود در دوران جوانی است. مادرانی که قبل از ازدواج خود شاغل بوده و به دلایل مختلف در زندگی زناشویی،‌ دست از کار کشیده‌اند،‌ خواهان آنند که فرزندان خویش نقشه‌ها و طرح‌های آرمانی اجرا نشده آنان را دنبال نماید. ولی برعکس مادرانی که زندگی زناشویی خود را به همان شیوه پذیرفته‌اند در تصمیم گیری، آزادی بیشتری را به فرزندان خویش می‌دهند (احدی، 1372).

 

      در برخی مواقع نیز طلاق یا جدایی والدین منجر به تحت تاثیر قرار گرفتن رفتار و شیوه تفکر آنان در روابط با فرزندان خود می‌شود. بنابراین جدایی والدین تاثیر نامطلوبی در زمینه قدرت سازگاری فرزندان در سال‌های بعد از دوران کودکی دارد.

 

   سان (1) (2001) در اثر مطالعات و بررسی‌های خود به این نتیجه رسید که نوجوانان از والدین جدا شده، میزان بیشتری از مشکلات رفتاری، مسائل اجتماعی و نواقص تحصیلی را از خود نشان می‌دهند. در زمینه بروز این مشکلات، تفاوت‌های جنسی مشاهده نگردید. نتایج پژوهش فوق نشان دهنده این امر است که والدین در هنگام جدایی، خود را کمتر درگیر برقراری روابط با فرزندان خویش می‌نمایند و مشارکت کمتری نیز درمورد فعالیت‌های تحصیلی فرزند خود دارند. به همین دلیل شیوع اختلالات روانی و مشکلات رفتاری در کودکان این خانواده‌ها به مراتب بیشتر است.

 

   در برخی از خانواده‌ها رفتار والدین هرگز برای فرزندان قابل پیش بینی نیست. الدر (3) و همکاران (2001) معتقدند فرزندان در این خانواده‌ها، حالت‌هایی از اضطراب، ترس و حتی گاهی رفتار ضداجتماعی دوران نوجوانی،‌ از خود بروز می‌دهند. مشخص گردیده است که ارتباط مستقیمی بین رفتار نافرمانی و لجبازی و ارتباط با دوستان منحرف و با بزهکاری وجود ندارد. به همبن علت این پژوهشگران می‌گویند رفتار انحرافی در دوران کودکی و نوجوانی ریشه در شیوه فرزندپروری نامناسب والدین دارد. ارتباط ضعیف برخی از والدین با فرزندان خود،‌ ضوابط و مقررات بیش از حد در محیط خانواده و کنترل افراطی والدین در زمینه رفتارهای کودک، علت بروز برخی از واکنش‌های نامناسب دوران کودکی است. همچنین به نظر انحرافات رفتاری دوران نوجوانی است.

 

   مشکلات عاطفی و بحران‌های روحی در برخی از خانواده‌ها به حدی شدید است که نحوه برقراری روابط والدین با فرزندان تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد. به همین دلیل می‌توان گفت گاهی رفتار خشونت‌آمیز در بین کودکان، متاثر از مسائل رفتاری و مشکلات عاطفی والدین است. بروز رفتارهای آزاردهنده در خانواده ناشی از ارتباط متقابل بین ویژگی‌های فردی و شناختی والدین، رفتار و خصوصیات فرزند و وضعیت اجتماعی خانواده است. برخی از والدینی که در ارتباط با کودکان خود رفتار پرخاشگرانه دارند، خود در دوران کودکی مورد آزار قرار گرفته و یا طرد شده‌اند. روانشناسان در طی یک بررسی به این نتیجه رسیدند که نزدیک به ده درصد والدینی که باعث آزار و اذیت کودکان خود هستند، دچار اختلالات روانی شدید می‌باشند.

 

همچنین خصوصیات شخصیتی و رفتاری بسیاری از آنان به شیوه‌ای است که قادر به پرورش فرزندان خود نمی‌باشند. این والدین توانایی رویارویی با فشارهای روانی و تنش‌های به وجود آمده در زندگی خود را ندارند. در این زمینه نقش مادر، اهمیت به سزایی دارد. پژوهش حاکی از آن است که مادرانی که در برقراری روابط با فرزندان خویش دچار مشکل می‌باشند، در مقایسه با سایر مادران از ضریب هوشی کمتری برخوردارند، پرخاشگری و حالت تدافعی بیشتری از خود نشان می‌دهند و تحریک پذیرتر و نابالغ‌تر می‌باشند.

 

آن‌هاعلاقه چندانی در برقراری روابط با فرزندان خویش را نداشته و در برقراری نظم و انضباط هیچگونه رفتار قابل پیش بینی ندارند. در برخی از موارد نیز یکی از علل آزار کودکان توسط والدین، خشمی است که آن‌ها نسبت به یکدیگر داشته و به دلایل مختلف خشونت خود را به سوی فرزند خویش سرازیر می‌نمایند. یکی دیگر از علل بدرفتاری با کودکان نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی در خانواده است. واکنش کودکان در مقابل این رفتارهای نامطلوب، رفتار اجتنابی توام با نافرمانی است.

 

اکثر افرادی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت والدین خود، خصوصاً مادر قرار گرفته‌اند، دچار نوعی بی‌اعتمادی نسبت به افراد دیگر در محیط اجتماع خواهند شد. در بعضی مواقع کودکان الگوی خشونت را مشاهده می‌نمایند و آن را یاد می‌گیرند و زمانی که خود پدر یا مادر شدند،‌ از آن تبعیت می‌کنند.

 

      شیوه برقراری روابط والدین و طرز تفکر آن‌ها، همچنین ویژگی‌های شخصیتی در آنان تاثیر به سزایی در رشد روانی کودکان دارد. از نشانه‌های برجسته در زمینه روابط مطلوب و پسندیده میان والدین و فرزندان، مهر و محبت میان آن‌ها می‌باشد. احساس اطمینان،‌ امنیت و آرامش خاطر در کودکان و آمادگی آنان برای مراجعه به والدین خویش هنگام رویارویی با هرگونه تنش و فشار و یاری خواستن از دیگر نشانه‌های برجسته در زمینه روابط مناسب میان والدین و فرزندان است.

 

برقراری روابط پسندیده و آزاد منشانه باعث پایه‌ریزی محیط خانوادگی خواهد بود که کودکان در آن به صراحت و آزادی کامل درخواست‌های خود را مطرح نموده و از سرپرستان خویش مساعدت و راهنمایی می‌خواهند. به مرور زمان این کودکان از نظر شخصیتی آن چنان تکامل یافته خواهند شد که به راحتی توانایی برقراری ارتباط مناسب با افراد دیگر را داشته و قدرت سازگاری آنان با تغییرات محیط زندگی و افراد جامعه افزایش خواهد یافت.

 

نتیجه‌گیری

   با توجه به مباحث مطروحه می‌توان خاطرنشان ساخت برقراری ارتباط با دیگران و خصوصاً کودکان که سازندگان فردای جامعه می‌باشند کاری بسیار سخت و مشکل ولی قابل تامل و برنامه‌ریزی می‌باشد. چنان‌چه بتوانیم با کودکان ارتباط مطلوبی (روابط عمومی) را ایجاد نماییم توانسته‌ایم برای آینده جامعه خود از لحاظ ارتباطات نوعی سرمایه‌ اجتماعی ایجاد نماییم.

 

سرمایه اجتماعی جنبه‌ای از جنبه‌های انسانی است و گروهی از وابستگی‌های متقابل و عاطفی میان افراد را توصیف می‌کند که از ساختار اجتماعی جامعه ناشی می‌شود.  لوری سرمایه اجتماعی را مجموع منابعی می‌داند که در ذات روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی سازمانی وجود دارد و برای رشد شخصیتی شناختی و اجتماعی اعضای جامعه،‌ خصوصاً قشر جوان سودمند است. اگر این روابط در ذات باشد یعنی اعتماد و دلبستگی درونی شده باشد به عامل خارجی یا بیرونی کمتری برای کنترل مراقبت و غیره نیاز می‌باشد.

 

   کودکان امروز،‌ مردان،‌ زنان، مدیران و سازندگان آینده جامعه هستند. لذا می‌بایست یاد بگیریم چگونه با آنان رفتار نماییم، چگونه در آنان عزت نفس، اعتماد، دلبستگی،‌ کامیابی، محبت، یکرنگی، صفا، صمیمیت، تفاهم و فرهنگ مناسب را ایجاد نماییم. آینده مختص کسانی است که امروز بتوانند ارتباط مطلوب را برقرار ساخته و برای آینده برنامه مدون و مشخصی طراحی نماید.


 

سیدرسول آقاداوود- زهرا دادجو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

   
  

اخبار مرتبط:

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   پربیننده ترین مطالب روابط عمومی  

  روابط‌عمومی سنتی را فراموش کنید


  چرا هیچ کس دیگر نمی‌خواهد مدیر میانی باشد


  به دنبال تغییر نام تجاری هستید؟


  چند نکته کلیدی برای تغییر نام تجاری موفق


  فراتر از میدان نبرد: بازاندیشی پویایی روزنامه‌نگار- روابط‌عمومی در رسانه‌های مدرن


  6 استراتژی دگرگون کننده برای آزادسازی پتانسیل رهبری شما


  چگونه از بحران هویت در میانه شغلی جلوگیری کنیم


  روابط‌عمومی برای استارت‌آپ‌ها


  چگونه روابط‌عمومی می‌تواند به توسعه هویت در جامعه داخلی کمک کند؟


  تاثیر ادراک بر تصمیم‌گیری در شرایط پرخطر


 
 
 
مقالات
گفتگو
گزارش
آموزش
جهان روابط عمومی
مدیریت
رویدادها
روابط عمومی ایران
کتابخانه
تازه های شبکه
آخرین رویدادها
فن آوری های نو
تبلیغات و بازاریابی
ایده های برتر
بادپخش صوتی
گزارش تصویری
پیشنهادهای کاربران
اخبار بانک و بیمه
نیازمندی ها
خدمات
خبرنگار افتخاری
بخش اعضا
دانلود کتاب
پیوندها
جستجوی پیشرفته
موبایل
آر اس اس
بخشنامه ها
پیشکسوتان
لوح های سپاس
پیام های تسلیت
مناسبت ها
جملات حکیمانه
پایان نامه ها
درباره شارا
تماس با ما
Shara English
Public Relation
Social Media
Marketing
Events
Mobile
Content
Iran Pr
About Us - Contact US - Search
استفاده از مطالب این سایت با درج منبع مجاز است
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شارا است
info@shara.ir
  خبر فوری: معرفی کتاب «هوش مصنوعی روابط‌عمومی در عمل» منتشر شد