
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، بهطور معمول اندیشه شکلگیری احزاب و دستههای سیاسی و حتی تفکر اقتصادی، در همین دور هم جمع شدنها و تبدیل توان فردی در جمعیت بیشتر نتیجه گرفته و میگیرد. این مهم وقتی در سفر خارج از کشور هستید بیشتر فهمیده و حس میشود.
نمونه مشخص تبدیل کردن تلاشهای فردی به حرکتهای جمعی را سالهاست که در کشورهای چشمبادامیها میبینیم و میگذریم؛ مردمی که با اعتقادات فرهنگی و مذهبی خودشان در همه زمینههای صنعتی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تلاش کرده و با حفظ اعتقادات سنتی و مذهبی خود به دستاوردهای بزرگ در زمینه کار و تلاش دست یافتهاند، مسیر صنعتی شدن را در کمترین زمان و به سرعت طی کردهاند و در همه زمینههای فناوری به بالاترین تکنیکها دست یافته و امروز بازار اقتصادی جهان را در دست گرفتهاند، محصولات خود را به چهار گوشه جهان صادر میکنند و از نظر اقتصادی، بازار نخست دنیا را این چند کشور شرقی تصاحب کردهاند؛ کشورهایی که در چند دهه قبل نه نامی داشتند و نه در صنعت و اقتصاد جهانی مطرح بودند. کشورهای چین و ژاپن و کره و... نهتنها به قطبهای اقتصادی و صنعتی جهان امروز تبدیل شدهاند بلکه توانستهاند در همه حال از دستاوردهای فرهنگی و سنتی و اجتماعی و مذهبی خود دفاع و آن را در کنار حضور در عرصه جهانی حفظ کنند و به نمایش بگذارند.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که میتوان برای بعضی از قومیتها در جهان بر شمرد، استفاده از لباسهای محلی به عنوان پوشش مناسب و تعریف شده از آن قوم و ملیت است. لباس ساری زنان هندو یا لباس مردان هندی در کنار آیینهای شان در مراسم جشنها تعریف شاخصی از حفظ فرهنگ سنتی این ملت است.مردم ژاپن و چین و کره و تایوان ومالزی و بخش عظیمی از افریقا هنوز با پوشاک سنتی خود در کوچه و خیابان، مراسم جشن و عزا را میگیرند و حتی در سفرهایشان با لباس محلی دیده میشوند، بدون شک حفظ همین فرهنگ پوشیدن، در همبستگیهای ملی و سنتی هر قوم و قبیلهای تاثیر خودش را دارد.
چشم بادامی ها، حتی وقتی مهاجرت میکنند، در کشورهای اروپایی، بهصورت دستهجمعی زندگی کرده و در هر شهری برای خود محلهای به وجود میآورند و در اقتصاد شخصی، گردش پول را بین خود انجام میدهند و تا چندین دست اجازه خروج ثروت را از خانواده قومی خود نمیدهند. نان را از نانوای فامیل میخرند و میوه را از هم ولایتی. به رستورانهای خودی میروند و غذای بومی میخورند و از لباس فروش محله خرید میکنند و تا لحظهای که امکانپذیر باشد هیچگونه خریدی را از غیرهموطن خود انجام نمیدهند و به عبارتی گردش پول را بین خود انجام میدهند تا پول دهها دست بین خودی گردش کند و جالب است که برای همه نیازهای زندگی در بین خود و در کشوری که مهاجرت کردهاند، شغل ایجاد میکنند و با گذشت زمان و خریدن و اجاره کردن ملک در محلهای ویژه، قدرت را بهدست میگیرند نگاه ویژه آنها به حفظ دستاوردهای قومی و ارتباط ویژه با هموطنهای شان و کمک به همدیگر با رعایت کردن موازین بینالمللی در کشوری که تابعیت آن را پذیرفتهاند، در همه جای جهان مثال زدنی است.
در کنار فرهنگ نژاد زرد که از همبستگی آنها در مهاجرت، قصههای بسیار میتوان گفت، باید از هموطنانی سخن بگوییم که دوری از یکدیگر را به جای نزدیکی و ارتباط انتخاب کرده و میکنند، فرهنگ غریبی که نتیجه آن اضمحلال فردی و گسستگی ارتباطات انسانی است. ملتی که در جهان به میهمان نوازی معروف است، با خودی بیگانه است و به جای کمک و بهطور نمونه خرید از مغازه هموطن، ترجیح میدهد از همان چشم بادامی همسایه خرید انجام دهد.
البته بدون شک، عوامل گوناگونی از حرص و طمع فردی تا وجود نداشتن نگاه اقتصادی، از کمبود شخصیتی تا بیاطلاعی از فرهنگ مشتریمداری، از گرانفروشی تا یک شبه پولدار شدن، از مسائل کوچک تا دهها عامل اجتماعی و اعتقادی در اینگونه موارد برای شکل گیری تصویر مناسب وجود دارد که هر کدام را باید از جنبههای مختلف مورد واکاوی و بررسی پژوهشی قرار داد.
نگاههای منفعت طلبانه و دوری جستن از هموطنهای عاشق ارتباطات انسانی جز ضرر جمعی و حتی فردی برای هر ملتی به همراه نخواهد داشت.
نگاه فرهنگی مردم زرد به اقتصاد جمعی و حتی زندگی جمعی چه در داخل کشورهایشان و چه در مهاجرت و حضور در کشورهای غریبه با فرهنگ و سنت و اعتقاداتشان، بهطور کامل با فرهنگی که گاهی در ملیتهای دیگر، در دوری از همدیگر وحل شدن در فرهنگهای غربی و شرقی وجود دارد مغایر بوده و در نتیجه برای گروههایی که به دین و مذهب و اعتقادات فرهنگی و سنتی پایبند هستند پیروزی و موفقیت میآورد وبرای گروههای دیگرکه خود را در فرهنگ حاکم سریع حل میکنند، انهدام وشکست را به همراه خواهد داشت.
منبع: روزنامه گسترش صمت – شنبه 12 دی 1394
|