
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- بزرگترین قدرت در سطح آمریکا و جهان، ارتباطات استراتژیک است. ارتباطات استراتژیک میتواند کاری کند که حقیقت دروغ به نظر آید و دروغ حقیقت دیده شود. در حالی که اسرائیل در زمینه ارتباطات استراتژیک استاد است، جهان عرب در استفاده از این ارتباطات ناموفق بوده است که همین امر به افزایش تعداد کلیشههای جهانی منجر شده است، کلیشههایی که تباهی و نابودی جهان عرب، از فلسطین تا سوریه را در پی داشته است.
دیک چنی، معاون رئیس جمهور اسبق آمریکا، در تاریخ 19 مارس 2003، و در زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد یک مسئله را ثابت کرد.
او ثابت کرد آمریکاییها هرچیزی، مثلا دروغ را، اگر به صورت شفاف، متقاعد کننده، ارائه کنید و آن را در قالب طبیعت نژادپرستانه آمریکاییها قرار دهید، باور میکنند.
فقط چند هفته پیش از تهاجم آمریکا به عراق، نظرسنجی نشان داد که 72 درصد از آمریکایی ها بر این باورند که صدام حسین به صورت مستقیم در حملات تروریستی یازده سپتامبر دخالت داشته است.
البته بیش از یک دهه بعد، فهمیدیم که این دروغی بوده که چنی برای توجیه این حمله غیرمنطقی و نابجا گفته است.
آمریکایی ها هرچیزی، حتی دروغ را باور می کنند، ولی باید این دروغ را به صورت متقاعدکننده و اثربخش بگویید و آن را در قالب یک پیام قرار دهید، که آنها باورش کنند. یک لحظه تصور کنید، اگر حقیقت را بگویید؟ بدون استفاده از تکنیکهای روابط عمومی، آمریکاییها آن را باور نخواهند کرد.
آمریکاییها خواستار انتقام از یک نفر بودند، اما 19 هواپیماربا، که اغلب از عربستان سعودی بودند، عربستانی که یکی از متحدان کلیدی دولت بوش-چنی بود، با خودکشی خود مانع از این انتقام شدند.
آمریکاییها سخت خواهان انتقام بودند. چنی این خواسته آنها را در جایی دیگر برآورده کرد.
چنی با کمک گرفتن از اسرائیل، این فرضیه نادرست را تقویت کرد، اسرائیلی که در هنر تبلیغات ارتباطات استراتژیک استاد است، و حقایق را با دروغها و دروغها را در حقایق در هم میآمیزد.
یک گروه نظامی فلسطینی، برای انتقام و از روی عصبانیت، یک راکت کماثر را به سوی اسرائیل شلیک میکند که از شانس کمی برای وارد آوردن خسارت واقعی برخوردار است، و اسرائیل حملات هوایی گستردهای را از طریق صدها موشک آغاز میکند و هزاران شهروند فلسطینی را میکشد.
آمریکاییها حماس را نکوهش میکنند، به همان شکلی که صدام حسین را برای حملات یازدهم سپتامبر مورد نکوهش قرار میدادند.
عراق بزرگترین دشمن اسرائیل بود. لابی اسرائیل، آیپک، به شکلی فعالانه در برنامهریزی ایجاد حساسیت علیه عراق در میان شهروندان آمریکایی حاضر و دخیل بود. اسرائیل حامی جنگ سال 1990 عراق بود، یک دهه جنگ و تحریم طولانی مدت که به کشته شدن میلیونها شهروند عراقی، شامل صدها هزار کودک منجر شد، امری که عراق را هدفی آسان و ساده لوحانه برای انتقام آمریکاییها از یازده سپتامبر معرفی مینمود.
لابی اسرائیل دولت ملی آمریکا را در چنگ سیاستهای خود دارد. هرآنچه که اسرائیل میخواهد، از طریق فشار به اعضای کنگره به دست می آورد، و به منقدان خود اتهامات «ضدیت با اسرائیل» را وارد میآورد، و از ارتباطات استراتژیک استفاده میکند تا ادعاهای نادرست خود را با پوششی معقول و منطقی رنگ و لعاب دهد.
چنی، که به لابی اسرائیل و به جناح راست در حال رشد اسرائیل نزدیک بود، تمامی این موضوع را به خوبی میدانست. او خیلی زود از آنچه که الزاماً در ذهن و تفکر آمریکایی یک نقیصه میباشد، سوء استفاده نمود.
ارتباطات استراتژیک به شما میگوید که پیام خود را انتخاب کنید و آن را در قالب مسئلهای قرار دهید که مخاطب هدف بر این باور است که این مسئله، مسئلهای درست میباشد. او بر نیاز جامعه آمریکا برای انتقام علیه صدام حسین و عراق تمرکز نمود.
و در حالی که رهبری تروریستهای یازدهم سپتامبر 2001 در افغانستان و پاکستان حاضر بودند، جایی که عصامه بن لادن بیش از هشت سال بعد به قتل رسید، قدرت نظامی عمده نیروی انسانی و دلارهای مالیات دهندگان به سوی عراق، یعنی اولویت چنی هدایت شد.
عراق همچنان بزرگترین تهدید باقی میماند، جایی که در آن ظهور تروریستهای داعش به سادگی پایگاهی را ایجاد نموده است که مبنای آن عصبانیت و نفرت رو به افزایش دنیای عرب از دروغهای واضح چنی میباشد.
تمام آنچه که چنی انجام داد، استفاده از ارتباطات استراتژیک برای دستیابی به اهدافش بود.
پس باید بپرسید، چرا حامیان اعراب نیز نباید دست به این کار بزنند؟ چرا آنها نباید از ارتباطات استراتژیک استفاده کنند تا نه تنها با دروغهای حامیان اسرائیل مقابله کنند و همچنین به آمریکاییها نشان دهند که قربانیان واقعی فلسطینیان هستند؟
متاسفانه اعراب به ارتباطات استراتژیک، به دلایل متعدد اعتقاد ندارند.
اعراب در منطقه ای از جهان واقع شدهاند که تحت کنترل دیکتاتورها و پادشاهان مستبد میباشد- مسئلهای که کاملاً بر مردم این کشورها از طریق به اصطلاح دموکراسیهای آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی تحمیل میشود.
دیکتاتورهای عربی صحبتهای آزادیخواهانه و سیاستهای آزادیخواهانه را مورد مجازات قرار میدهند، و بنابراین، ظهور روابط عمومی سیاسی را فلج میکنند و پیامرسانی راهبردیِ سیاستمحور را تخریب میکنند. روابط عمومی برای اعراب منفور و مردود است.
فعالان حامی فلسطین دائماً تحت فشار هستند. آنها سرکوب میشوند یا توسط دولتهایشان به آنها خیانت میشود. آنها در برابر چیزی قرار دارند که به نظر میرسد نیروی غیرقابل نفوذ و رفع نشدنیای باشد که در اختیار لابی اسرائیل است.
لابی حامی اسرائیل و دولت اسرائیل هزاران میلون را سالانه برای دامنه گستردهای از ارتباطات استراتژیک و روابط عمومی پیچیدهای صرف میکنند، که شامل نشر و خروجیهای مطبوعاتی، فیلم، برنامههای تلویزیونی، کتاب، خبر، روایتهای رسانهای و رادیو میشود.
اسرائیلیها یک صنعت را ایجاد نمودهاند، صنعتی که مواردی خاص را تعیین مینماید و مخاطب هدف آنها (مردم آمریکا) را در بر میگیرد، این صنعت به سادگی و به صورتی موثر پیامهای آنها را به مردم آمریکا میرسانند.
به عنوان مثال، آمریکایی ها عمدتاً مسیحی هستند. اما با این وجود، اسرائیل از طریق ارتباطات استراتژیک که از طریق میلیونها دلار در سرمایهگذاری و دارایی مورد حمایت قرار میگیرند، آمریکاییها را متقاعد ساختهاند که مسیحیان عرب ارزش زنده ماندن و حفظ شدن را ندارند.
اسرائیل در غصب زمین از فلسطینیان مسیحی در بیت اللحم، محل تولد حضرت عیسی و مسیحیت مشارکت دارد. بیت اللحم تحت سیطره و محاصره است، و اسرائیل مردم سادهاندیش آمریکا که به سادگی شستشوی مغزی میشوند را از طریق تکنیکهای روابط عمومی زیرکانه و هوشمند متقاعد کرده است که افراطیان مسلمان بقای مسیحت را تهدید مینمایند.
در واقع افراطیان و تندروهای صهیونیست در جهان عرب و اسلام، و نه در خود اسرائیل، به تهدید بقای مسیحیت میپردازند. در خاک اسرائیل، اسرائیل هستی مسیحیت را تهدید میکند.
وجود مسیحیت در عراق و سوریه برای اسرائیل اهمیتی ندارد. برای اسرائیل سرزمینهای مورد نظرش در فلسطین اهمیت دارد. دولت اسرائیل راه درازی را میپیماید تا مسیحیان، مسلمانان و غیریهودیان را این سرزمینها اخراج نماید.
چیزی به نام «منطقه مسکونی مسیحی» در کرانه غصب شده باختری و اورشلیم وجود ندارد. تمامی مناطق مسکونی فقط یهودی نشین هستند!
فعالان حامی اسرائیل در زمینه ارتباطات ناموفقاشان ناکارآمد هستند، به شکلی که دیگر به اتخاذ اقدامات و تصمیمات احساسی عادت کرده اند.
احساس، ناقوص مرگ ارتباطات موثر است، به همین دلیل است که اسرائیل همیشه برنده است و فعالان حامی اسرائیل همیشه بازنده هستند.
و البته، اگر از ارتباطات استراتژیک استفاده نکنید، این نوع از ارتباط مفید و موثر واقع نخواهد شد.
اعراب میلیاردها از هر چیز را صرف میکنند، اما حتی یک پنی هم برای ارتباطات موثر، تکنیکهای روابط عمومی یا ایجاد لابی با مردم آمریکا هزینه نمیکنند.
هرچقدر میتوانید به سرزنش و نکوهش اسرائیل بپردازید. اما من جایی که سرزنش و نکوهش از اسرائیل دروغین باشد را میشناسم.
ری حنانیه، مقاله نویس فلسطینی آمریکایی مطرح، و سردبیر روزنامه عرب دیلی نیوز به آدرس www.TheArabDailyNews.com میباشد. او را روی توییتر با آدرس @RayHanania دنبال کنید. جهت اطلاعات بیشتر درباره ری حنانیه و مطالعه سایر ویژگیهای نویسندگان و طنزنویسان/کاریکاتوریستهای دیگر اتحادیه خالقین، سایت www.creators.com را ملاحظه نمایید. حق تالیف سال 2015، CREATORS.COM.
منبع
http://thearabdailynews.com/2015/08/25/palestinian-failures-come-down-to-absence-of-strategic-pr/
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|