به گزارش گروه ترجمه شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)،دکتر سانگیتها مادهو، روانشناس و مشاور معروف، در گزارش ویژه ای با شِوِتا سریدهار از نشریه اینترنتی ایسنس درباره مسایل گوناگونی که بر زندگی زنان شاغل تاثیرگذار هستند سخن می گوید.
پرسش: تحقیقات نشان می دهد که زنان در هماهنگی بین زندگی کاری و خانوادگی با مشکل روبرو هستند. نظر شما چیست؟
پاسخ: من با نتایج این تحقیق کاملاً موافق نیستم زیرا تعداد نمونه های مورد مطالعه کم است. از قدیم الایام زنان در قالب خانه داری و بچه داری در انجام همزمان چند کار توانا بوده اند. من چندان موافق این گفته نیستم که زنان در انجام همزمان چند وظیفه مشکل دارند. در واقع زنان همواره در ایجاد تعادل بین هر دو وظیفه بسیار خوب عمل کرده اند. مساله اینجاست که زن هنگامی که نمی تواند انتظارات محیط کار و خانه را برآورده کند احساس گناه می کند.
پرسش: آیا به نظر شما زنان شاغل بیشتر مستعد ابتلا به بیماری هستند؟
پاسخ: اگر بگویم بله تنها به این دلیل است که زن شاغل هم کار را در الویت قرار می دهد و هم خانواده را و بنابراین از سلامت خود غافل می شود و تغذیه درست، ورزش و استراحت کافی را فراموش می کند. امروزه زنان بیشتر به این مساله آگاهی پیدا می کنند و برای سلامتی خود اقداماتی صورت می دهند. برخی سازمان ها و شرکت های نیز امکانات و فضای ورزشی در سازمان های خود ایجاد کرده اند. همانطور که مشکلات سلامتی زیاد شده است، آگاهی های عمومی نیز نسبت به این مساله افزایش یافته است. من حقیقتاً امیدوارم که خانم ها وقت بیشتری به خود و سلامت شان اختصاص دهند.
پرسش: در مورد بارداری، چه احتیاط هایی را به خانم ها توصیه می کنید و آیا به نظر شما بارداری روی عملکرد فرد در محل کار تاثیر می گذارد؟
پاسخ: فکر می کنم در یک سن خاص انتظارات از هر سو بالا می رود. زنی در میانه راه شغلی خود است و حالا زمان آن رسیده که ترفیع بگیرد و فشار کاری زیاد تر شده که در پی آن فشار روانی هم افزایش می یابد. از سوی دیگر او در مناسب ترین سن برای بچه دار شدن است. گرایشی که به نظر می رسد به وجود آمده به تاخیر انداختن بارداری است که گاهی منجر به مشکلات جسمی می شود.
اگر شرکت ها با کارمندان زن همکاری بیشتری داشته و به سلامت آنها بیاندیشند این موارد را باید در نظر بگیرند: الف) داشتن یک مهدکودک در محل کار؛
ب) داشتن سیاست های کاری انعطاف پذیر تر نسبت به زنان کارمند باردار. داشتن رژیم غذایی مناسب و ورزش در دوران بارداری بسیار مهم است زیرا در این صورت است که می توانیم به نسل آینده امیدوار باشیم.
پرسش: پس از بارداری و تولد کودک، بین کار فاصله می افتد و اغلب شرکت هــا از پذیرفتن دوبــاره کارمندان زن سر بــاز می زنند. به عقیده شما زنان کارمند در چنین موقعیتی چه باید بکنند؟
پاسخ: روند مرخص کردن زنانی که بچه دار شده اند در بیشتر سازمان ها وجود دارد. تنها سال های نخست پس از تولد است که کودک نیاز به تغذیه از شیر مادر و مراقبت های ویژه مادر دارد. بنابراین من تاکید می کنم که اگر امکان ایجاد مهد کودک در سازمان و ساعات کاری انعطاف پذیر و قابل تغییر برای خانم های بچه دار ایجاد شود، به این افراد در نگهداری از فرزندان و عملکرد مطلوب در محیط کار کمک بزرگی شده است.
پرسش: پس از دو یا سه سال از تولد کودک، مساله تربیت پیش می آید. زن چگونه می تواند بین کار و تربیت فرزندش تعادل ایجاد کند؟
پاسخ: می توانم به وضوح ببینم که ازدواج و زندگی زناشویی امروزه به صورت محسوسی در حال تغییر است. برای نمونه، زمانی که زن و شوهر با هم سپری می کنند. زندگی زناشویی دگرگون می شود و ضررش را فرزندان می بینند. من در حرفه خود بچه های زیادی را دیده ام که از مشکلات رفتاری و عاطفی رنج می برند زیرا پدر و مادرها امروزه تصور می کنند که اسباب بازی و مهمانی های آخر هفته می تواند جایگزین ارزش های خانوادگی شود. این طرز فکر بسیار آزاردهنده است و باید تغییر کند.
پرسش: اخیراً آمار طلاق در میان جمعیت شهرنشین افزایش یافته است. این داستان بیشتر در خانواده هایی رخ می دهد که زن و مرد هر دو کار می کنند. علت چیست؟ آیا مشکل خودخواهی است؟
پاسخ: من این را از خودخواهی نمی دانم. همانطور که قبلاً گفتم زندگی زناشویی دستخوش تغییراتی شده است. مشغله کاری باعث می شود که همسران وقت کمتری برای بودن با هم داشته باشند و در این میان زندگی زناشویی و روابط همسری است که آسیب می بیند. احتمالاً استقلال مالی زنان شاغل به آنها اجازه می دهد در صحنه زندگی زناشویی یک قدم جلوتر بروند. با اینکه این قبیل مشکلات هر از گاهی پدیدار می شود، ولی من فکر می کنم این تغییر باعث شده زنان با اعتماد به نفس بیشتری از ازدواج پرهیز کنند. نمی دانم این پدیده خوب است یا بد.
پرسش: هر دو جنس زن و مرد، رئیس مرد را ترجیح می دهند. این قضیه تا چه حد درست است و آیا دلیل خاصی برای این مساله وجود دارد؟
پاسخ: من کاملاً با این مطلب مخالفم. مساله جنسیت رئیس نیست، مساله ریاست است. شخصیت و چگونگی اداره امور مهم است نه جنسیت رئیس. بنا بر سنت زن جنس شکننده، تسلیم پذیر، و مسئول تغذیه و مراقبت از خانواده محسوب می شود. پس شما نمی توانید رئیس خود را فردی با این ویژگی ها ببینید. این ویژگی ها از یک مادر انتظار می رود. وقتی زنی می خواهد نقش رئیس را به عهده بگیرد، باید خصوصیاتی چون قاطعیت، سرسختی، تسلیم ناپذیری و .. را کسب کند. بنابراین وقتی زن در نقش رئیس قرار می گیرد ناچار است نقشی با خصوصیات مردانه بازی کند. اگر به زنان مدیر دقت کنید می بینید که به عنوان افرادی تهاجمی شناخته می شوند و زنــانی که در محیط هــای مردانه قرار گرفته اند و خصوصیات سرسختی و تهاجمی را کسب کرده اند بیشتر ویژگی های یک رئیس را دارا هستند. نتیجه ای که حاصل می شود این است که در دنیای ریاست زنان را رئیس مآب تر از مردان می خوانند. من شدیداً با افرادی که چنین تفکری دارند مخالفم. در واقع این زنان توانسته اند عواطف را به خوبی مهار کرده و مسایل را در موقعیت های مختلف تحت کنترل درآورند. آنها در حل مشکلات مهارت بسیاری دارند. من فکر می کنم زنان از نظر عاطفی بالغ ترند. من خود یک زنم و بیشتر خصوصیات زنانه دارم ولی فکر می کنم حضور زنان در سمت ریاست نادیده گرفته شده است. زمان آن رسیده که این نمایشنامه تغییر کند. توصیه می کنم زنان بیشتر به سمت ریاست بروند زیرا آنها توانایی انجام چند کار را در زمان واحد دارند و از نظر احساسی می توانند اوضاع را در موقعیت های مختلف کنترل کنند. مساله بهتر بودن مرد یا زن نیست، مساله تفاوت های زیست شناختی، اجتماعی، عاطفی، و هوشی این دو جنس است. از آنجا که زن و مرد متفاوتند در پردازش اطلاعات متفاوت عمل می کنند و در نتیجه برداشت های متفاوتی بدست می دهند.
پرسش: در جلسات مشاوره خود بیشتر با چه مواردی روبرو می شوید؟
پاسخ: اگر بخواهیم یک طبقه بندی کلی داشته باشیم، اضطراب از همه بیشتر دیده می شود و افسردگی مثل سرماخوردگی عادی شده. از هر سه نفر یک نفر افسرده است. درمان افسردگی در مراحل مقدماتی خیلی آسان تر است تا زمانی که بیماری پیشرفته و سخت می شود. مشکلات زناشویی افزایش یافته و بچه ها اغلب درگیر مسایل عاطفی و رفتاری هستند. بنابراین فکر می کنم اگر بتوانیم با تدابیری در محل کار از بروز چنین مسایلی پیشگیری کنیم مشکلات دیگر تبدیل به اضطراب، افسردگی، و اختلافات خانوادگی نمی شوند. تا جایی که مربوط به ضرب الاجل ها و فشارهای کاری است به عقیده من پیشگیری بسیار بهتر از درمان است.
پرسش: پس به نظر شما وظیفه فرد در جلوگیری از چنین مشکلی چیست؟
پاسخ: به نظر من فرد باید تشخیص دهد چه موقع دچار اضطراب و استرس شده است. افراد در سن 35-30 سالگی به این نتیجه می رسند. در صورتی که اگر در سنین 25-20 سالگی به این مساله توجه شود، مشکلات جدی بعدی کمتر خواهد بود. مشکل را زودتر تشخیص دهید و با تدبیر مناسب آن را کنترل کنید و ببینید که در آینده هیچ دشواری از این نظر نخواهید داشت.
در سطح سازمان یافته نیز تنظیم ساعات کاری انعطاف پذیر و ایجاد برنامه های مرتب استراحت بین ساعات کاری می تواند مفید باشد. فکر می کنم ضرب الاجل ها تبدیل به اجل شده اند و کارمندان به همین خاطر با دشواری های زیادی روبرو هستند. اگر در محل کار فقط مسئولیت آنچه قادر به انجامش هستند را بر عهده گیرند برایشان خیلی بهتر است. طی فواصل طولانی از محل زندگی تا محل کار نیز یک عامل مخرب است که منجر به مشکلات جسمی و سلامت می شود. اگر از دیدگاه سازمانی به این مسایل توجه شود بسیاری سختی ها آسان می شود.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|