شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- حدود شش ماه قبل، وقتی تصمیم گرفتم کار راه اندازی یک پروژه را آغاز کنم، من فکر کردم که برای مقابله با چالش ها آماده هستم. بعد از همه اینها که توانستم روابط عمومی کسب و کار را برای 15 رسانه و بیش از چهار سال با موفقیت راه اندازی کنم. من احساس کردم که همه چیزهایی را که در شروع یک کسب و کار انتظار داریم را می دانم. اما چقدر اشتباه می کردم.

تفاوت اصلی این است که در پروژه جدید من، گلامتروپرنر، ما با مسائلی روبرو شدیم که برای من بسیار مهم بودند. شرکتی که من برای ارائه کالای آن در سال آینده برنامه ریزی می کردم یک هدف ایجاد برنامه دارد و نوآوری هایی برای آموزش دختران درباره کارآفرینی انجام داده است. اشتباه من را نگیرید، من هنوز از انجام روابط عمومی لذت می برم و من هنوز به انجام آن ادامه می دهم اما درک نکردم که پروژه ای مثل گلامتریپرینور چقدر می تواند پر شور باشد، و می تواند مجموعه ای کاملا متفاوت از تجارب یادگیری را برای ما به همراه داشته باشد.

اینک که من با موفقیت بیش از نیمی از کارگاه های زمانبندی شده تابستان را برای گلامتریپرینور میزبانی کردم، می توانم چیزهایی را درباره راه اندازی یک کسب و کار ارائه کنم که باید عمیقا مراقب آنها باشید:

1. یاد بگیرید که شوق را برای انجام کار برانگیزید. ایجاد شوق و شور یک شمشیر دولبه است. کارآفرینان نیاز به شوق و شور درباره آنچه آنها در کسب و کار خود انجام می دهند دارند تا بتوانند در آن موفق شوند. اما شوق و شور می تواند همچنین یک ضرر باشد. وقتی من برای نخستین بار کار خود را در گلامتریپرینور آغاز کردم، هر زمانی که درباره آن صحبت می کردم، من برخوردهای غیر ضروری را در زمینه کاری که انجام دادم می دیدم. من دریافتم که نیاز به قدری در رویکرد خود تجدید نظر کردم در غیر این صورت هیچ کس فعالیت مرا جدی تلقی نمی کرد.

یکی از چیزهایی که به من کمک فوق العاده ای کرد استخدام نویسنده از خارج بود که نقطه نظراتی را مطرح کرد. این راه وقتی بود که من افرادی را ملاقات کردم و اشتیاق و ایده هایم را به شیوه ای موجز با آنها درمیان گذاشتم. بنابراین من هرگز مجموعه ای از مسائل در هم و بر هم به آنها نگفتم.

2. از سفر لذت ببرید. وقتی که دارید روی یک پروژه جذاب کار می کنید، بسیار دشوار می شود که بخواهید کسل شوید. با روابط عمومی کسب و کارم، من فکر می کنم می توانم با جریان کار به پیش روم. من یک چیز را در یک زمان گرفتم، و نگران نبودم که نیاز داریم که همه چیز را یکباره انجام دهم. برای گلامتریپرینور، من شخصا دریافتم نگرانی مداوم جایی ایجاد می شود که می خواهم پروژه در یک روز انجام شود، به جای تمرکز بر آنچه می خواهم امروز انجام شود.

3. وقتی مردم چشم اندازهای شما را درک نمی کنند نگران نباشید. وقتی مردم درک نمی کردند که من چه کاری برای گلامتریپرینور انجام می دادم، من بسیار نا امید شدم. وقتی کسی فکر نمی کرد که کارم مهم است، من آن را مثل توهینی شخصی تلقی می کردم. این موضوعی است که برای من در زمانی که فعالیت روابط عمومی شرکت را راه اندازی می کردم وجود نداشت. اما من درک کردم که تا حد امکان باید یاد گرفت که احساسات را از پروژه های جدید تا حد امکان جدا کرد.

شب دیگر، برای مثال، من با شخصی قرار داشتم که برای هفته ها او را می دیدم. وقتی می دیدم که او هیچ درکی از چشم انداز گلامتروپرنر نمی گیرد، حالت تدافعی در مقابل او گرفته بودم. من باید به خودم یادآوری می کدم که همه افراد نمی توانند خیلی فوری به بالا بپرند و تمام ایده های مرا درک کنند. سپاسگزار باشید. از طریق دخالت در پروژه گلامتروپرنر، من درک کردم که زمانی برای درک چشم انداز یک پروژه توسط مردم مورد نیاز است.

برخی اوقات کارآفرینان ممکن است افراد پیرامون خود کمک بگیرند. چراکه هیچ راهی برای اجرای یک برنامه بدون دیگران وجود ندارد. حتی اگر مالک راه اندازی ایده عالی ای دارد، او نمی تواند هیچ کاری را به تنهایی انجام دهد. زمانی را برای تشکر از مردم اختصاص دهید زیرا بدون آنها هیچ کسب و کاری وجود ندارد. شروع یک شرکت جدید قطعا نیازمند تلاش های تیمی است.

منبع: http://www.entrepreneur.com/article/235398
منبع مرجع:  شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)