شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- صاحب نظران و اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی معمولا تعاریف مختلفی از روابط عمومی دارند، مثلا رکس هارلو آن را دانشی می داند که توسط آن، سازمان ها آگاهانه می کوشند به مسئولیت اجتماعی خویش عمل کنند تا بتوانند تفاهم و حمایت کسانی راکه برای موسسه اهمیت دارند، به دست آورند.
و یا جناب اسکات. ام. کاتلیپ، روابط عمومی را در اداره کردن وظایف، شناسایی و ایجاد، حفظ و نگهداری روابط مطلوب، بین سازمان و جامعه می داند، جامعه ایی که توفیق و ناکامی یک سازمان به آن وابسته است.
ادوارد برنیز هم که خود از بنیانگذاران رشته روابط عمومی است بر این عقیده است که روابط عمومی،عبارت است از، دادن اطلاعات به مردم برای همبسته ساختن نگرش ها و اقدامات یک موسسه با مخاطبان خود و متقابلا نگرش ها و اقدامات مخاطبان با موسسه.
حتی تعریف انجمن بین المللی روابط عمومی هم با کنگره جهانی روابط عمومی تا حدودی تفاوت دارد اولی آن را بخشی از وظایف مدیریت سازمان و عملی ممتد، مداوم و طرح ریزی شده می داند که از طریق آن، افراد و سازمان ها می کوشند تا تفاهم و پشتیبانی کسانی را که با آن سروکار دارند، به دست آورند و دومی آن را هنر و دانش اجتماعی تجزیه و تحلیل گرایش ها، پیش بینی آثار آنها، مشورت با روسای موسسات و تهیه و اجرای برنامه های عملی که هم در جهت منافع موسسه و هم همگان باشد، می داند.
اما تعریف ما از روابط عمومی چیست ؟
در ظاهر امر ما هم با تک تک تعاریف این اندیشمندان موافقیم ما حتی ممکن است درشعاردادن همیشه چند قدم از آنها جلوتر باشیم اما در عمل؟!
به نظر من روابط عمومی مانند احساس پنجگانه ای اس، که چون پلی ارتباطات درونی و بیرونی یک سازمان را ممکن می سازد.
روابط عمومی گاهی پیشانی یک سازمان است و گاهی کالای پشت ویترین آن،به عقیده نگارنده روابط عمومی تعاریف و معانی بیشماری دارد مثل:
دیدن و دیده شدن، گفتن و شنیدن، تعقل و تفکر، یافتن وپیداکردن وگلچین کردن...
مثل مطلع بودن و مطلع کردن.
مثل تخصص و تعهد و صداقت.
مثل صدا و نور و حرکت.
مثل بغض و آه و همراهی.
ترحم و لطف و همکاری.
مثل ایثار، گذشت و فداکاری.
روابط عمومی هم نقاد است و هم نقدپذیر.
روابط عمومی گاهی معنی و مفهوم است و گاهی منطق، دلیل و شفافیت، زمانی حشر و نشر است و پیغام وهمدلی و گاهی شعراست و مشق و هنر.
هر چند ممکن است این تعاریف با آنچه که امروز از روابط عمومی در ایران می شناسیم فر سنگ ها فاصله داشته باشد اما این موضوع نمی تواند صورت زیبایی مسئله را پاک کند.
امروز متاسفانه روابط عمومی ما به دلایل عدیده از جمله عدم تحصیلات و تجربیات مفید مدیران ارشد آن و همچنین ریخت و پاش های کلان و بی مورد مالی از ساختار اصلی و وظیفه سنگین خود خارج شده است.
امروز بعضی از مسئولان روابط عمومی ها به جای پژوهش و تحقیق و نقد سازنده به مجیزگویان وماله کشان، شرکت ها خود تبدیل شده اند، تا جائی که در زمینه وکالت گاهی پا در کفش قسمت های حقوقی شرکت هم می کنند.
امروز حسات و کبر و غرور و خودکامگی را بیش از سایر قسمت ها می توانی در لابه لای تفکر بیمار بعضی از مدیران این مجموعه ها پیدا کنی.
سو استفاده از امکانات و تسهیلات عمومی به سود روابط خصوصی از دیگر پدیده های شوم و نو ظهوری است که در بیشتر روابط عمومی های شرکت های دولتی به وفور یافت می شود.
به هر حال آنچه که در ایران به عنوان روابط عمومی می شناسیم با آنچه در تعاریف عقلا و اندیشمندان داخلی و بین المللی آمده فاصله عمیقی دارد.
امید وارم، اساتید، علاقمندان و از همه مهمتر اندک مدیران دلسوز و کارشناسان زبده این حوزه حساس و تخصصی بتوانند با حمایت های دولت تدبیر و امید، روابط عمومی ها را به جایگاه اصلی و واقعی خود باز گردانند.
حمید نجف کارشناس روابط عمومی
|