شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا)-|| دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي از ابلاغ «سياستهاي رسانهاي مرتبط با حوادث طبيعي با تأكيد بر كرونا» خبر داده است و در شرح آن بيان داشته: «ما سياست رسانهاي مشخصي در مواجهه با بلاياي طبيعي و حوادث نداشتيم، شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اين زمينه مصوبهاي داشت كه رياست محترم شوراي عالي انقلاب فرهنگي آن را ابلاغ كردند.»
هرچند كه از جزئيات اين سياستها تا لحظه نوشته شدن اين يادداشت خبري نيامده تا بتوان در افكار عمومي به ارزيابي كاركردها و تأثيرگذاري آنان پرداخت و هرچند اين سياستها آنطور كه از بيان دكتر عاملي مشخص است صرفاً محدود به همهگيري كروناست و شايد حال پس از گذشت سه سال از شيوع اين بيماري چندان هم كارآمد نباشد، اما صرف تفكر پيرامون اين مسئله و احصاء اين سياستها از سوي شورايي نخبگاني، كار بسيار خرسند كنندهاي است؛ چرا كه در ساليان گذشته و با پر رنگ شدن حضور رسانهها و بهويژه بسط شبكههاي اجتماعي، حوادث طبيعي علاوه بر درد و رنج معمول خود، باري رسانهاي نيز به همراه داشته كه بر شدت و ضعف حوادث ميافزود و متأسفانه سردرگرمي رسانهها در لحظات ابتدايي وقوع حوادث و از سوي ديگر شيطنت رسانههاي فارسي زبان ماهوارهاي، موجب تلخكامي هايي ميشد.
در وقايع سالهاي اخير شاهد آن بوديم كه بلافاصله پس از وقوع حادثهاي و درست پس از گسترش شايعات، رسانههاي رسمي به دليل انتظار در اعلام موضع مسئولان رسمي و تلاش براي انتشار خبري متقن از رسانههاي غيررسمي و شبكههاي اجتماعي عقبمانده و در لحظات ابتدايي وقوع حادثه كه لحظات ساخت تصوير اوليه و اصلي است، تصويرسازي را به شايعات ميباختند و از سوي ديگر ورود اينفلوئنسرها و سلبريتيها و اوج گرفتن احساسات و هيجانات موجب ميشد حتي در سياستهاي امدادرساني و جمعآوري كمكهاي مردمي نيز اخلالهايي به وجود آيد و هدر رفت منابع امدادي را در پي داشته باشد.
با اين توضيحات ابلاغ سياستهاي رسانهاي مرتبط با حوادث طبيعي هرچند كه در حال حاضر با تأكيد بر بيماري كروناست، اما ميتواند آغاز خوبي براي بسط آن به همه حوادث طبيعي و انديشيدن در خصوص اين سياستها آن هم در كشوري همچون ايران كه به دليل شرايط جغرافيايي در معرض حوادث و بلاياي طبيعي و بحرانيهاي ناشي از آن است، باشد.
البته گفتني است كه منظور از اين سياستها صرفاً اطلاعرساني اخبار نيست بلكه انديشمندان علوم ارتباطات، ارتباطات بحران را «توسعه، جمعآوري، پردازش و انتشار اطلاعات لازم براي مقابله با موقعيت بحراني» (تيموتي كومبز، ۱۳۹۲) تعريف كرده و اين ارتباطات را در سه سطح پيش از بحران به منظور جلوگيري از بحران، حين بحران به منظور كمك به كنترل بحران و پس از بحران به منظور پشتيباني و دلجويي از آسيبديدگان در نظر ميگيرند (باقرزاده؛ ۱۳۹۹) و مديريت آن را به مجموعه عواملي اطلاق مينمايند كه براي مقابله با بحران و كاهش صدمات، طراحي شده است.
منبع: روزنامه جوان