شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، بي. دولگان-مصاحبه زير بادي. اويانت ستسگ متخصص روابط عمومي و ارتباطات در دفتر رئيس جمهوري مغولستان است كه سال ها در بخش روابط عمومي پارلمان اين كشور كار كرده است.
اين مصاحبه ديدگاه هاي حرفه اي او را در توسعه كشورها و روزنامه نگاري مدرن مغولستان برجسته مي كند.
• هركسي نسبت به توسعه كشورها نگاه متفاوتي دارد. چراكه هركس آن را از منظر حرفه خود بررسي مي كند. براي يك روزنامه نگار، توسعه يك كشور چگونه تعريف مي شود؟
من فكر مي كنم حركت يك نفر به منزله حركت همگان براي توسعه كشور است. اگر شخصي استخدام شده و كار مي كند، به رشد جامعه خود كمك مي كند. تلاش براي كشور به معناي راه اندازي يك كسب و كار بزرگ و توسعه پروژه هاي بزرگ نيست. هرچند اين كار نيز جزوي از توسعه كشور به حساب مي آيد.
تا زماني كه شخص چيزي را براي جامعه به طور روزانه انجام مي دهد، مي توانند در توسعه كشور مشاركت كنند. آميختن با شهروندان عادي، ملاقات و گفتگو با اعضاي مجلسي كه براي توسعه كشور كار مي كنند، همكاري هايي هستند كه ما خبرنگاران براي توسعه كشور با كار خوب تبليغاتي براي كشور انجام مي دهيم و در خصوص اقدامات اشتباه هشدار مي دهيم. خبرنگاران بايستي جلوتر از جامعه كار كنند. من معتقدم كه ما بايستي هميشه جلوتر از زمان كار كنيم.
پيشتر، جامعه براي از روزنامه نگاران تبعيت مي كرد. اكنون، با پيشرفت هاي سريع در جامعه، خبرنگاران به دنبال زمان هستند. مشاركت ها با خبرنگاران براي اطلاع رساني به مردم صورت مي پذيرد. براي مثال، آنها دريافته اند كه چه فعاليت هايي بدون دقت توسط نمايندگان مردم انجام مي شود و آن را جلوتر از زمان پيشبيني كرده و اطلاع رساني مي كنند.ما نياز داريم كه هشدارهايي را از رسانه دريافت كنيم.
مردمي كه قرار است براي توسعه كشور كمك كنند، در واقع روزنامه نگاران هستند.
• از منظر يك خبرنگار، توسعه كشور تا چه اندازه مطلوب است؟
توسعه كشور در حال حاضر به خوبي اجرا مي شود. برخي هستند كه مي گويند كشور در حال توسعه نيست. به عقيده من، ما در حال توسعه هستيم. چراكه مشاهده مي كنيد امروز در خيابان هاي اولانباتار اتومبيل هاي فراواني در حال تردد هستند و ساختمان هاي مرتفعي نيز در اين شهر ساخته شده اند.
توسعه كشور در پس اين ها اتفاق مي افتد. اين روزها، كمتر كسي را مي توان يافت كه در خانه بنشيند و هيچ كاري نكند. هركسي كارش را با نهايت تمايل انجام مي دهد و توسعه كشور به گونه اي موثر در حال وقوع است. با توجه به تصميم گيري هاي ضعيفي كه توسط سياستمداران گرفته مي شود، زمان هايي هستند كه ما مسير را گم كرده و در راه اشتباه قدم مي گذاريم. گذشته از آن، من فكر مي كنم كه در مجموع شرايط توسعه در حال شكل گيري است.
• گفته شده كه آزادي مطبوعات بايد محدود شود. اين محدوديت به چه شكل است؟ چگونه مي توان اين محدوديت را بگشاييم؟
سياستمداران مطبوعات را در اختيار دارند. اين اشتباه است كه بگوييم تنها يك سياستمدار يا يك كسب و كار پشت اين است. خبرنگاران بايد رويكردها و اقدامات مختلفي داشته باشند. آنها بايد اشتباهات را فاش كنند و خوبي ها را تا حد امكان ستايش و تقدير كنند.
خوب و بد در حزب دموكرات و حزب مردم مغولستان وجود دارد. اشتباهات بايد شجاعانه نقد شوند و دستاوردها نيز بايد مورد تشويق قرار گيرند. حتي اگر يك سياستمدار در اشتباه افتاد، باز هم نمي توان راي كامل به بدي او داد و بايد از هر دو حيث مورد قضاوت قرار گيرد.
از آنجا كه او نيز انسان است، جنبه هاي مثبت و منفي خودش را دارد. بنابراين، هم جنبه هاي خوب و بد بايد روشن شوند.
هنگامي كه حزب مردم مغولستان در برخي اشتباهات فرو مي رود، حزب دموكرات در مذمت آن برايش در مطبوعات مطالبي را مي نويسد و آن را مورد انتقاد قرار مي دهد و بالعكس هنگامي كه حزب دموكرات مرتكب اشتباهاتي مي شود، حزب مردم مغولستان براي آن نكات بدي مي نويسد. اين وضعيت تا حد زيادي توسط روزنامه نگاري از بين رفته است.
• آيا اين بدين معناست كه خبرنگاري تبديل به يك مانع بزرگ براي توسعه شده است؟
دقيقا، اگر خبرنگاران كاري را كه در دهه 1990 ميلادي در نسل طلايي روزنامه نگاري مغولستان انجام مي شد، را انجام مي دادند، نقد و نكوهش بدي ها و ستايش خوبي ها سبب مي شد كه توسعه روزنامه نگاري به گونه اي متفاوت از آنچه امروز وجود دارد، رقم مي خورد.
خبرنگاران منتقدان جامعه هستند اما اكنون آنها ديگر سوژه خود را شكار نمي كنند. اگر آنها سوژه شان را در گوشه اي رها كنند و ديگران آن را شكار كنند، آنها كساني را مورد انتقاد قرار مي دهند كه احتمال دارد اشتباهاتش را ادامه دهد. اگر روزنامه نگاران بدون تبعيض انتقاد كنند، جامعه به طور طبيعي به سمت توسعه پيش مي رود. با اين وجود، خبرنگاراني كه قرار است دكترهاي جامعه باشند قادر نيستند كار خود را به عنوان منتقد انجام دهند.
• آيا اين بدين دليل نبوده كه آنها هيچ انتخاب ديگري براي روزنامه نگاري نداشته اند؟ آيا اين بدين دليل نبوده كه هيچ روزنامه نگار با ارزشي بامنابع مالي وجود ندارد كه بتواند بر هزينه هاي چاپ و نشر روزنامه غلبه كند؟
هيچ خبرنگاري وجود ندارد يا هيچ كس در بخش روزنامه نگاري نيست كه آن اندازه پول داشته باشد، به همين دليل است كه ما به وضعيت فعلي خاتمه داديم. اگر چاپ روزنامه هزينه آنچناني نداشت و اگر آنها ماشين هاي چاپ و كاغذ در اختيار داشتند، همه چيز پاكيزه مي شد. از آنجا كه آن ممكن نبود، سياستمداران به طور طبيعي مطبوعات را از 2000 نسخه شروع كردند و در ادامه آن را به نيم كاهش دادند.
• اكنون، روزنامه نگاري ديجيتال به سرعت در حال پيشرفت است. آيا اين اهرم بزرگي براي خارج كردن سياستمداران از اين عرصه نيست؟
روزنامه نگاري ديجيتال يك اهرم است. با اين حال، سياستمداران سعي مي كنند آن را در دستان خويش بگيرند. وقتي شما سعي مي كنيد كه اطلاعاتي را درباره يك طرف افشا كنيد، به سرعت فيلتر مي شود. درست؟ مهم نيست كه حرف يا انتقادتان خوب يا بد است، اخبار در روزنامه هنوز هم نگهداري مي شود.
پس از آن، چه آن را اصلاح كنيد يا نسبت به آن تحمل و مدارا نماييد، هنوز هم مي گذرد. جهان ديجيتال يكي از استثناهاي آزادي نشر است كه توسعه يافته است: شما مي توانيد از جو اجتماعي آگاهي يابيد. از طريق نظرات، شما مي توانيد درباره روانشناسي اجتماعي به بينش برسيد و اينكه مردم چگونه در مورد مسائل مي پردازند.
• دولت برخي از نظرات را مسدود مي كند. چه عيبي دارد كه بتوانيم نام «كره جنوبي» را تايپ كنيم؟
اين كار مطلقا اشتباه است. اين يك جامعه دموكرات است. امروزه، شهروندان قادر هستند كه بازخوردهايي را به رسانه ارائه دهند. اين كار دقيقا بعد از خواندن ارائه مي شود. وقتي نخست وزير يك مساله را شرح مي دهد، از طريق مذاكرات، ما قادر خواهيم بود كه نشان دهيم چگونه جامعه به موضوعات نگاه مي كند و چگونه موارد صحيح و اشتباه را در مي يابد.
هر شخصي افكار خود را ابراز مي كند. اين يكي از ابزارهاي عمده است كه بر روانشناسي اجتماعي نظارت مي كند. براي اين دلايل، روزنامه نگاري ديجيتال به طور گسترده به توسعه اجتماعي كمك مي كند. اگر سياستمنداران به اندازه كافي باهوش باشند، به جز فيلتر كردن نظرات، آنها مي توانند جو جامعه را از طريق همين پيام هايي كه شهروندان مي گذارند ارزيابي كنند.
• شانس كار كردن در شرايط مخاطره آمير با محدوديت ها براي روزنامه نگاران مغولي بسيار كم است. آزادي روزنامه نگاران دقيقا چگونه نقض مي شود؟
آزادي درباره دستگيري ما و زندان رفتن، ضرب و شتم يا سوء استفاده از روزنامه نگاران نيست. حقوق رسانه در حقوق ما براي دسترسي به اطلاعات در نظر گرفته شده و به روي ما باز است. امروز، اگر شما به هر وزارتخانه اي برويد و در آنجا سوالي كنيد، به شما اطلاعات مورد نيازتان را ارائه مي دهند.
وقتي شما به وزارتخانه ها براي روشن شدن مسائل جدي تماس مي گيريد، آنها هيچ چيز نمي گويند. آنها سعي مي كنند شما را به ديگري ارجاع دهند، و پيش از آنكه شما بدانيد، موضوع مي ميرد. اين چيزي است كه آزادي رسانه را محدود مي كند. اگر اطلاعات يك تهديد براي امنيت ملي نباشد و بي ارتباط با اسرار دولتي باشد باز مي باشد، به اين معنا كه آزادي رسانه ها ارائه شده است. اگر شما از اين منظر به آن نگاه كنيد، آزادي رسانه ها ناكافي به نظر مي رسد، به ويژه در سطح دولت و وزاتخانه ها اين مساله مطرح است. اين مساله براي سازمان هاي عادي و شهروندان متفاوت است.
حقيقت اين است كه كاركنان سوالات شما را مي پيچانند و بسيار مودبانه پاسخ مي دهند، آنها مي گويند كه آن را نمي دانند و از كس ديگري بايد بپرسيد- يا آنكه وقتي در موضع ضعف قرار مي گيرند به شما مي گويند بعدا به شما اطلاع خواهند داد و اين كار باعث مي شود كه موضوع پيچيدگي و گيج كنندگي بيشتري پيدا كند- به وضوح نشان مي دهد كه هيچ آزادي در رسانه ها وجود ندارد. همچنان كه درهاي وزارتخانه ها و دفاتر دولتي باز هستند، مسئولان دهانشان را باز نمي كنند.
• در اكثر زمان هايي كه در روزنامه نگاري مشغول هستيد، شما مشغول پوشش دادن اخبار مجلس مي باشيد. امروز روزنامه نگاران در امور سياسي تا چه اندازه صالح هستند؟
مدت ها قبل، سازمان هاي رسانه اي براي امور سياسي بهترين روزنامه نگاران استفاده مي كردند. اين بدين معناست كه روزنامه نگاران تحصيل كرده با بهترين توانمندي ها در تحليل مسائل، كه در زمره سياستمداران قرار نداشتند و قادر بودند كه با سياستمداران كار كرده و با آنها مصاحبه كنند.
شما مي توانيد به كار در زمينه سياست ادامه دهيد. اگر شما قادر نيستيد كه كارتان را انجام دهيد، احتمالا از مسير اصلي تان دور شده ايد. خطاها بخش بسيار زيادي از فعاليت ها را تشكيل مي دهند. اكنون، يك مرد جوان به مدت چند ماه از عرصه سياست ناپديد شوند. آنچه اتفاق مي افتد اين است كه آن يك مقام رسمي مي شوند. مرد جوان ديگر خود را نشان مي دهد و بعد از دو ماه ناپديد مي شود. او نيز رئيس يك اداره مي شود. اكنون، ترويج ها به سرعت انجام مي شوند و ديگر زياد زمانبر نيستند. مقررات در اين مسير زير پاگذاشته مي شوند. يك كودك كه ريتم ها را براي انجام كارها در مي يابد ناپديد مي شود. آنها در واقع نياز دارند كه براي حداقل يك سال كار كنند كه چيزهايي را دريابند.
تبديل شدن به رئيس يك بخش بعد از دو ماه به معناي اين است كه آن شخص ترويج شده است و داراي وابستگي به قدرت دارد. به اين ترتيب، خبرنگاران سياسي شرايط بدتري را تجربه مي كنند. وقتي يكي با شخصي مصاحبه مي كند، ديگري مي آيد و مصاحبه را از دسترس خارج مي كند و هيچ دليل مشخصي نيز براي اين كار ارائه نمي دهد. تنها تعداد محدودي مصاحبه و توضيحات را دريافت مي كنند و باقي مثل هم هستند.
• با توجه به توانمندي هاي فروكاهيده شده خبرنگاران، آيا اين نيست كه روزنامه ها، تلويزيون ها و وبسايت هاي جديدي متصل نشده اند؟
خوب، اين تنها يكي موضوع در زمان است. روزنامه هاي زرد بسيار زيادي در سال 1990 وجود داشتند، درست؟ هركسي از روزنامه هاي زرد استفاده مي كند. تنها چند تا از آنها هنوز باقي مانده اند. در حال حاضر، سيل روزنامه ها، وبسايت ها و ايستگاه هاي تلويزيوني وجود دارد. با گذشته زمان و به مرور كاهش مي يابد. رهبران ما به دنبال خاموش كردن ايستگاه هاي تلويزيوني و وبسايت ها هستند، كه كاملا غير ضروري است. در زماني كه آنهايي كه بازار را از دست دهند از بين خواهند رفت.
مترجم: عادل ميرشاهي (سردبير شارا)
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)