شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- چند ماه پيش، يك جوان علاقه مند در سمينار رهبري در روابط عمومي شهرت آسيب ديده اكسون در نتيجه غرق شدن يكي از تانكرهاي و آلوده كردن خليج والدز در آلاسكا را واكاوي كرد.
«مزخرف است»، جوابي بود كه در طرح اين مساله توسط اعضاي حاضر در سمينار داده شد، «آنها بزرگترين شركت نفتي در سراسر جهان هستند، پول زيادي در مي آورند، و رانندگانشان هنوز از گاز استفاده مي كنند. بنابراين چرا كسي به شهرت آنها اهميت نمي دهد؟»
دانشجو نفرت انگيز بود، اما سوال بسيار خوب بود. و رك و پوس كنده بيان مي كرد كه ساختار پاسخي قانع كننده به پرش نمي دهد. و بقيه دستورالعمل او در حقيقت لرزان بود.
اما آن براي يك دهه پيش بود، و دانشجو احتمالا اكنون در 50 سالگي به سر مي برد، اكسون موبيل دوباره جوان شده تغيير كرده است و در يك شركت بسيار پاسخگو در مسائل اجتماعي، و ساختار آن سالخورده است (اما هنوز فاخر باقي مانده!).
سوالي كه وي با صداي بلند پرسيد اين بود، به هر حال، مرتبط باقي مي ماند: «چرا هيچ كسب نبايد نگران شهرتش نباشد؟»
بد يا خوب، الكس رودريگز و ليدسي لوهان و كين وست هنوز مولتي ميلياردر هستند و شما نيستيد. بنابراين نكته چيست؟
پاسخ در سال 2014، بعد از عمري در تاكستان ارتباطات بود، اين كه در روابط عمومي، به ويژه براي شهرت و اعتبار، درك شخصي شما از اخلاق موضوع اساسي است.
اين گزارش نااميد كننده درباره حوزه روابط عمومي در خصوص روابط عمومي ها در سال 2000 و توسط پي آر ويك پيمايش شده است و در آن مشاهده شده كه 25 درصد از 1700 نفر در روابط عمومي ها اعتراف كرده اند كه در اجراي فعاليت حرفه اي خود «دروغ گفته اند.» جالب توجه است كه نه پي آر ويك و نه انجمن روابط عمومي امريكا و نه هيچ نهاد و برنامه علمي روابط عمومي در روزآمدهاي خود به آسيب شناسي اين مورد نپرداخته است. («واسا ماتر، كلنل سندرز، جوجه؟»)
واقعيت اين است كه اگر شما يك بار به يك گزارشگر، وبلاگ نويس يا مشتري دروغ بگوييد- و آنها متوجه آن شوند، مي سوزيد. در واقع، اگر يك قاعده اصلي در روابط عمومي وجود داشته باشد آن اين است كه «تو نبايد دروغ بگويي.»
فراتر از دروغ گويي، «اخلاق» در روابط عمومي به معاني مختلفي براي افراد به كار رفته است كه عبارتند از:
1. برخي متخصصان روابط عمومي براي شركت هاي تنباكو كار نمي كنند.
2. سايرين براي بانك ها كار نمي كنند.
3. هنوز برخي احساس مي كنند كه از نظر اخلاقي درست نيست كه براي احزاب سياسي فعاليت روابط عمومي انجام دهند.
همه اين ها منصفانه است. اخلاق شخصي من براي شما نيست. چه مي شد اگر هر دوي ما از «اخلاق روابط عمومي» بهره مند مي شديم؟» و ما مي دانيم كه تجاوزهاي علني برخي شركت ها توسط شركت هاي روابط عمومي خوب جلوه داده مي شوند، اشتباه است. به عنوان مثال:
1. دعوت فريبنده كچوم براي تغذيه وبلاگ نويسان براي معرفي يك نمونه خوراك معروف، تنها براي ارائه مواد خوراكي فريز شده كن آگرا.
2. سنگ فرش هاي دوگانه از داستان هاي ضد گوگل بدون شناسايي آنچه كه براي مشتري در فيسبوك اتفاق مي افتد.
3. وبلاگ دروغين ادلمن (بزرگترين و ثروتمندترين شركت روابط عمومي در جهان)، كه احتمالا توسط يك زوج كه در سراسر امريكا براي يافتن تجربه هاي عالي در خصوص والمارت مسافرت مي كنند نوشته شده است.
همه متخصصان روابط عمومي مي توانند موافق اين نقض هاي اخلاقي باشند كه غير قابل توجه بوده و شهرت سازمان هاي اين آژانس هاي روابط عمومي در صورت عدم بي اخلاقي دچار اختلال مي شود.
يك وكيل ممكن است موظف شود كه از موكل خود در دادگاه دفاع كند- چه مجرم و مقصر باشد يا خير. اما يك متخصص روابط عمومي چنين تعهدي ندارد. در روابط عمومي، اگر شما فكر مي كنيد كه مشتريتان آن را انجام نداده، نبايد بگوييد كه انجام داده است. بيان هرچه كه انجام نشده، خارج از حوزه اخلاق حرفه اي روابط عمومي است و اين اخلاق بايد بيشتر از اخلاق حقوقي رعايت شود.
اميدواريم كه متخصصان روابط عمومي در طول اين سال ها آموخته باشند كه در ارتباطات كسب و كار، شهرت تنها چيزي است كه شما داريد و اگرمي خواهيد سفارش دريافت كنيد، مشتريان خود را جلب كنيد، و احترام دريافت كنيد، هيچ انتخابي به جز رعايت «اخلاق روابط عمومي» نداريد.
به بيان ديگر، آنچه در آن سمينار پونك گفت اگرچه در زمان مناسبي گفته نشد، اما در عمل روابط عمومي، اخلاق بسيار اهميت دارد.
نويسنده: فريزر سيتل
مترجم: عادل ميرشاهي (سردبير شارا)
منبع: http://www.odwyerpr.com/story/public/1991/2014-03-03/seitel-public-relations-morality.html
منبع مرجع: http://www.shara.ir/view/9455/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C