بيمه عمر در ايران و روشهاي بازاريابي آن
نويسندگان :
دكتر براهوئي، استاد راهنما، بازاريابي، دكتري
دكتر حسن زاده، استادراهنما، بيمه، دكتري
رستم كهنوي
magena6083@yahoo.com
دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت بازرگاني-گرايش بيمه
دانشگاه آزاد قشم
TMBAچكيده:
بخش خدماتي اقتصاد، در حال حركت به سوي دوره اي از تحولات بنيادي است. در سراسر جهان، در جايي كه رقباي كهنه كار در جلب رضايت مشتريان پرتوقع امروزي شكست مي خورند، تازه واردان مبتكري كه الگوهاي جديد خدماتي را عرضه مي كنند به موفقيت نائل مي شوند. يكي از صنايع خدماتي در ايران كه به واسطه خصوصي سازي، ابتكارات فني و رشد شبكه هاي توزيع شدت رقابت در آن افزايش پيدا كرده است، صنعت بيمه مي باشد .
امروزه يكي از دغدغه هاي مهم جوامع بشري حمايت و تامين مالي و رواني خانواده هايي است كه سرپرست يا يكي از اعضاي خانواده خود را در اثر بروز عوامل و حوادث مختلف از دست داده اند و با فوت هر يك از اعضاء جامعه علاوه بر بار رواني و فقدان عاطفي سنگيني كه به خانواده فرد وارد مي شود ، بار مالي و هزينه هاي بسيار زيادي نيز به افراد خانواده و همچنين دولت منتقل مي شود. بيمه هاي زندگي آثار اجتماعي و اقتصادي بي شماري دارند كه مي توان از تامين اجتماعي و برقراري منبع مالي و درآمدي، برخورداري از ماهيت پس انداز و سرمايه گذاري به عنوان مهمترين نمادهاي اين رشته نام برد.
واژگان كليدي :بيمه هاي زندگي-صنعت بيمه –بيمه عمر
مقدمه:
عصر حاضر با ويژگيهايي همچون فراواني عرضه، گسترش رقابت، تحولات فناوري و جهاني شدن همراه بوده است كه ثمرات زيادي براي مشتريان از جمله قدرت انتخاب، افزايش قدرت چانه زني و دستيابي به ارزش بيشتر را به دنبال داشته است. در دنياي رقابتي امروز شركت هايي موفق هستند كه بتوانند ارزش هاي بيشتري براي مشتريان به وجود آورند و دلايل بيشتري به مشتريان ارائه كنند تا آنها را به خريد و ايجاد رابطه بلندمدت با شركت ترغيب سازند. مشتريان امروزه خواهان محصولاتي با كيفيت برتر، خدمات بيشتر، سرعت ارائه بالاتر، با قيمتي مناسب تر و سازگار با نيازهاي خود هستند. شركت هايي كه فلسفه بازاريابي را پذيرفته اند، يعني مشتري و جامعه را محور عمليات خود قرار داده اند، پيوسته براي به وجود آوردن و افزايش ارزش براي مشتري در تلاش هستند (كاتلر و آرمسترانگ، 1386).
امروزه موفقيت شركت ها و مؤسسات در گرو شناخت هر چه بيشتر مشتريان، رقبا و ساير عوامل تأثيرگذار بر بازار است. با توجه با اين كه نيازها و خواستههاي مشتريان همواره در حال تغيير مي باشند، تنها در صورت شناخت اين تغييرات است كه شركت ميتواند موفق شود. از يك طرف رقبا براي جذب مشتري از هيچ كوششي چشم پوشي نمي كنند و از طرفي ديگر تغيير شرايط بازار و قوانين حاكم بر آن مانند تغييرات تكنولوژي و قوانين و مقررات ميتواند موفقيت مؤسسات را در يك بازار تحت تأثير قرار دهند (روستا و همكاران، 1383)