شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- مقاله سير تحول مطالعات و تحقيقات ارتباطات و توسعه در ايران نوشته مرحوم دكتر كاظم معتمدنژاد يكي از مهم‌ترين مقالاتي است كه در اين زمينه تا كنون به نگارش در امده است. شارا نظر به اهميت اين مقاله به باز نشر كامل آن اقدام مي‌كند:
 

  • درباره نويسنده: كاظم معتمدنژاد

مطالعات و تحقيقات علمي براي آينده‌نگري ارتباطي و اطلاعاتي، به منظور شناخت نقش‌ توسعه‌اي وسايل و تكنولوژي‌هاي ارتباطات و اطلاعات و كمك به سياستگذاري‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي بلندمدت مملكتي و تحقق هدف‌هاي توسعه ملي، در دهه‌هاي اخير در كشورهاي پيشرفتهء جهان و بسياري از ممالك در حال توسعه، اهميت و ضرورت ويژه‌اي پيدا كرده‌اند.

 

با ارزيابي و بازنگري نظريه‌هاي توسعه‌بخشي ارتباطات، براي بررسي و پژوهش دربارهء كاربرد وسايل و تكنولوژي هاي ارتباطي در جهت اجراي برنامه‌هاي توسعهء ملي و نيز ايجاد شرايط بهبود اين كاربرد، از طريق پيشرفت و گسترش كمّي و كيفي ارتباطات، آمادگي بيشتري‌ فراهم مي‌شود. به اين منظور، مي‌توان از يك طرف، امكانات بهره‌برداري از انواع ارتباطات و وسايل ارتباطي در راه پيشبرد برنامه‌هاي گوناگون توسعهء اقتصادي و اجتماعي و سياسي و فرهنگي، همچون صنعتي‌سازي، پيشرفت كشاورزي، گسترش سوادآموزي و آموزش‌ عمومي، بهبود بهداشت همگاني، تنظيم خانواده و كنترل جمعيت، حراست محيط زيست و مقابله با آلودگي را طرف توجه قرار داد و از طرف ديگر، ضرورت هاي توسعهء وسايل و تكنولوژي‌هاي مختلف ارتباطي و بهبود عملكردهاي آنها در مسير تأمين منافع و مصالح‌ همگاني جامعه را، بررسي كرد.

 

ارتباطات و وسايل ارتباطي نوين، كه خود از شاخصه‌اي مهم توسعهء ملي بشمار مي‌روند، از عوامل مؤثر در موفقيت برنامه‌هاي توسعه نيز شناخته مي‌شوند. به همين لحاظ، در چند دههء گذشته، نه تنها تحت تأثير شرايط بين‌المللي و جاذبه‌هاي جهاني نظريه‌ها و الگوهاي‌ توسعه‌بخشي ارتباطات، بلكه به سبب اوضاع و احوال خاص كشورهاي جهان سوم و احساس‌ نياز مبرم آنها به بهره‌برداري از امكانات ارتباطي در پيشبرد برنامه‌هاي عمراني و تحكيم‌ استقلال و وحدت ملي، به نقش مثبت ارتباطات در ايجاد زمينه‌هاي مناسب براي اجراي‌ برنامه‌هاي توسعه، توجه فراوان مبذول گرديده است. به عبارت روشن‌تر، در بسياري از كشورها، از ارتباطات به منزلهء بازويي توانا و اهرمي نيرومند در سياستگذاري‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي‌ توسعهء ملي كمك گرفته شده است. به گونه‌اي كه علاوه بر توجه ويژه به ضرورت توسعهء امكانات و وسايل و تكنولوژي‌هاي ارتباطي در اين سياستگذاري‌ها و برنامه‌ريزي‌ها، ارتباطات به‌ مثابهء يكي از اركان اساسي و عناصر ضروري تحقق هدف‌هاي گوناگون توسعه در قالب‌ برنامه‌هاي مملكتي، جاي خاص خود را كسب كرده‌اند.

 

بنابراين، با توجه به اهميت و نقش برجستهء ارتباطات در برنامه‌هاي توسعه، بررسي و تحقيق درباره كارآيي هر چه بيشتر آن‌ها در زمينه‌هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي و سياسي‌ و فرهنگي، بسيار ضروري است.

 

بايد يادآور شد كه در دهه‌هاي اخير، در مورد كاربردهاي ارتباطات و مخصوصا وسايل‌ ارتباط جمعي در پيشرفت برنامه‌هاي توسعهء ممالك جهان سوم، از سوي محققان و متخصصان غربي و جهان سومي و بعضي از سازمان‌هاي بين‌المللي و به ويژه يونسكو، تحقيقات فراوان و گوناگوني انجام يافته‌اند، كه توجه به نمونه‌هاي مهم و معتبر آنها مي‌تواند براي پيشبرد پژوهش‌هاي مشابه در ايران نيز سودمند باشد.

مطالعات و تحقيقاتي كه در اين زمينه‌ها، در دوره‌هاي قبل و بعد از انقلاب از طرف‌ محققان ايراني راجع‌ به ايران صورت گرفته‌اند هم اگر چه معدود و همچنين محدود بوده‌اند، در عين حال مي‌توانند به عنوان نخستين پيشينه‌هاي پژوهشي ارتباطات توسعه در كشور، مفيد واقع شوند.

 

1. پژوهش‌هاي مربوط به جهان سوم

صرفنظر از مطالعات و تحقيقات مشهوري كه در دهه‌هاي 1950 و 19601، به وسيلهء پژوهشگران آمريكايي در مورد كاربرد ارتباطات براي "نوسازي جوامع" در حال توسعه و "نشر نوآوري‌ها" در اين جوامع صورت گرفته‌اند و در شماره‌هاي گذشتهء مجلهء رسانه به آنها پرداخته شده است، اكثر پژوهش‌هايي كه در همين دوره يا پس از آن، از طرف محققان جهان‌ سومي دربارهء كاربرد ارتباطات در خدمت توسعه انجام يافته‌اند، بيشتر زمينه‌هاي توسعهء روستايي، گسترش سوادآموزي و آموزش عمومي و كنترل جمعيت و تنظيم خانواده را در بر گرفته‌اند.

 

- تحقيقات در مورد استفادهء جمعي روستائيان از برنامه‌هاي راديويي سرتاسري هند، كه در نيمه دوم دههء 1950، با كمك  يونسكو و همكاري محققان هندي، در جهت توسعهء روستاهاي اين كشور صورت گرفته‌اند، (1) از نخستين پژوهش‌هاي جهان سومي‌ها در اين زمينه، محسوب مي‌شوند. پژوهش "لاكشما نارائو"، محقق هندي، تحت عنوان "ارتباط و توسعه: مطالعه‌اي دربارهء دو روستاي هند"، كه موضوع رسالهء دكتراي او را تشكيل مي‌داد و در سال‌ 1966، از سوي دانشگاه "مينه‌سوتا" در ايالات متحدهء آمريكا انتشار يافت (2)، نيز از پژوهش‌هاي پيشگام در اين مورد است.

 

- پژوهش‌هايي هم كه در دهه‌هاي 1950 تا 1970 راجع‌ به كاربرد وسايل ارتباط جمعي در توسعهء روستايي و آموزش سالمندان، در كشورهاي آمريكاي لاتين به عمل آمدند، نمونه‌هاي‌ قابل توجهي بشمار مي‌روند. تحقيقات انجام شده در اين‌باره، در چارچوب برنامه‌هاي‌ "كوشش فرهنگي مردمي" در كشور كلمبيا (3)، و پژوهش‌هاي ديگري كه در همين زمينه، در قالب برنامه‌هاي "جنبش آموزش بنيادي" در برزيل صورت گرفته‌اند (4)، از اهميت خاصي‌ برخوردارند.

 

- تحقيقاتي كه در نيمهء دوم دههء 1960، با كمك يونسكو و دولت سنگال در چارچوب‌ يك "طرح نمونه براي كاربرد وسايل ارتباطي (سمعي و بصري) در آموزش بزرگسالان" در آفريقا، انجام يافته‌اند، از جمله نخستين كوشش‌هاي پژوهشي مربوط به اين زمينه، در قارهء ياد شده، محسوب مي‌شوند.(5)

 

پژوهش‌هاي مربوط به اقدامات دولت جمهوري متحد تانزانيا، در زمينهء استفاده از راديو، براي كمك به پيشبرد برنامه‌هاي توسعهء ملي و به ويژه توسعهء روستايي، سوادآموزي و آموزش‌ بزرگسالان و همچنين بهداشت و رفاه اجتماعي، نيز اهميت ويژه‌اي دارند.(6) بايد يادآور شد كه كوشش‌هاي اين دولت در كاربرد راديو جهت بسيج همگاني در راه تحقق هدف‌هاي توسعه، در دهه‌هاي اخير، طرف توجه خاص رژيم‌هاي انقلابي و ترقي‌خواه جهان سوم قرار گرفته‌اند و از سوي محققان راديكال و انتقادگر غربي و جهان سومي نيز به عنوان نمونه‌هاي موفق، با ديده تحسين نگريسته شده‌اند.(7)

 

در كنار اين پژوهش‌ها، مي‌توان از كوشش‌هاي دولت انقلابي كوبا در طول نخستين سال‌هاي‌ حكومت جديد، براي استفاده از وسايل ارتباط جمعي و مخصوصا راديو، در مقابله با بيسوادي، ياد كرد. در سال 1961 كه از طرف اين دولت، به عنوان "سال آموزش" اعلام گرديد، در پاسخ تقاضاي فيدل كاسترو رهبر كوبا براي داوطلب شدن يكهزار نفر از افراد داراي‌ حد اقل ديپلم تحصيلات متوسطه، براي مقابله با بيسوادي، پنج هزار تن و از جمله بسياري از پزشكان و مهندسان، آمادهء همكاري شدند و در اجراي شعار "آموزش مردم به وسيلهء مردم"، توانستند در طول دورهء نه ماههء مبارزه با بيسوادي، همراه با برنامه‌هاي راديويي مخصوص‌ سوادآموزي و استفاده از شيوه‌هاي شعرسرايي و آهنگ‌سازي و نقاشي و پوستر سازي، تمام‌ مردم كوبا را به حركت درآورند و تعداد بيسوادان آن كشور را، كه در آغاز اين سال برابر با 42 درصد كل جمعيت كوبا بود، به چهار درصد كاهش دهند و همراه اين مبارزه، يك جنبش‌ بزرگ انقلاب فرهنگي در تمام زمينه‌هاي زندگي اجتماعي، پديد آورند.

 

توجه به تحقيقاتي كه دربارهء تجربيات چند دههء اخير جمهوري خلق چين، در مورد كاربرد ارتباطات در دگرگوني اساسي اين كشور وسيع و پرجمعيت صورت گرفته‌اند، نيز ضروري است. برنامه‌هاي انقلابي دولت جديد چين در طول دهه‌هاي 1950 و 1960 براي‌ استفاده از ارتباطات در چارچوب هدف‌هاي كلي توسعهء ملي، كه با "كوشش‌هاي تبليغي‌ توده‌اي" 1 همراه بوده‌اند، از تمام امكانات ارتباطي-ارتباطات ميان فردي، ارتباطات گروهي و ارتباطات جمعي - بهره گرفته‌اند. كارگردانان اين برنامه‌ها، با كاربرد ارتباطات و بسيج همگاني‌ بسيار گستردهء مردم، توانسته‌اند در زمينه‌هاي گوناگون توسعهء ملي و از جمله، مبارزه با بيسوادي و اصلاح زبان چيني، پيشرفت كشاورزي و توسعهء روستايي، گسترش شبكه‌هاي‌ بزرگراه‌ها و راه‌ آهن‌ها، تداوم آمادگي نظامي براي مقابله با تهديدهاي احتمالي خارجي، توسعهء سرتاسري صنايع كوچك و نيز انقلاب فرهنگي، موفقيت‌هاي مهمي بدست آورند. هر چند كه‌ در برخي زمينه‌ها، به ويژه برنامه‌هاي انقلاب فرهنگي، بر اثر تندروي‌هاي انقلابي، آثار و نتايج‌ منفي نيز به بار آمده بودند.

 

در دهه‌هاي اخير، همان‌گونه كه قبلا گفته شد، تحقيقات در مورد نقش ارتباطات در توسعهء ملي كشورهاي جهان سوم در دنيا گسترش يافته‌اند. در اين زمينه، برخي از مراكز پژوهشي ارتباطات كه در دهه‌هاي 1960 و 1970 در سطح جهاني و منطقه‌اي تشكيل شده‌اند، فعاليت‌هاي منظم و مداومي را دنبال مي‌كنند. "انستيتوي فرهنگ و ارتباطات" در "مركز شرق‌ و غرب" دانشگاه هاوايي و "مركز آسيايي پژوهش ارتباطات جمعي و اطلاعات" 2 در سنگاپور، از مهم‌ترين مراكز پژوهشي مذكور بشمار مي‌روند.

 

اين مراكز، با برگزاري سمينارها و كنفرانس‌هاي تخصصي و انجام پژوهش‌هاي مختلف - كه اغلب برمبناي نظريه‌ها و الگوهاي‌ غربي توسعه‌ بخشي ارتباطات استوارند - و همچنين انتشار كتاب‌ها و مجله‌ها، كوشش‌هاي‌ مطالعاتي و تحقيقاتي خود را ادامه مي‌دهند.

 

برخي مراكز پژوهشي ديگر، مانند بخش تحقيقات ارتباطي "بنياد داك هامرشولد" در استكهلم، پايتخت سوئد، "انستيتوي ارتباطات جمعي هند" در دهلي، "انستيتوي مطالعات‌ فراملي آمريكاي لاتين" در مكزيكو، پايتخت مكزيك و "مركز پژوهش‌هاي ارتباطي" دانشگاه‌ لستر در انگلستان، از جمله مراكزي هستند، كه تحت تأثير كوشش‌هاي محققان انتقادگر در اوائل دههء 1970، برخلاف الگوهاي غربي پژوهش‌هاي ارتباطات، با توجه به سلطهء ارتباطي و اطلاعاتي غرب در جهان سوم، تحقيقات خود را با ديدگاه‌هاي انتقادي دنبال مي‌كنند.

 

براي شناخت بيشتر دربارهء برخورد اين دو نوع ديدگاه در مطالعات و تحقيقات ارتباطي‌ كنوني مربوط به جهان سوم، توجه به دو اثر پژوهشي، كه تقريبا، به‌طور همزمان، دربارهء نقش‌ اطلاعات در توسعهء ملي هند، انتشار يافته‌اند، ضروري است. در يكي از اين دو اثر، تحت عنوان، "انقلاب اطلاعاتي هند"، كه با همكاري "اورت راجرز"، استاد معروف‌ آمريكايي و يك محقق هندي تدوين گرديده،(10)، ديدگاه خوشبينانهء غربي در مورد آثار مثبت‌ "انقلاب ارتباطات" و "جامعهء اطلاعاتي" در توسعهء هند، عرضه شده است و در اثر ديگر، كه با عنوان "وسايل ارتباط جمعي و زندگي روستايي: مطالعه در مورد هند"، توسط "پل‌ هارتمن"، محقق "مركز پژوهش‌هاي ارتباطي" دانشگاه لستر انگلستان و دو متخصص هندي‌ تهيه گرديده، با تأكيد بر ديدگاه‌هاي راديكال، كاربرد اصولي ارتباطات در پيشرفت روستاهاي‌ هند، مورد مطالعه قرار گرفته است.(11)

 

پژوهش‌هاي مربوط به ايران

براي شناخت سوابق مطالعات و تحقيقات دربارهء نقش ارتباطات در"نوسازي" و توسعهء ايران، بايد از يك‌سو، تفكيك زماني در نظر گرفت و دوره‌هاي قبل و بعد از انقلاب اسلامي را از هم متمايز ساخت و از سوي ديگر، پژوهش‌هايي را كه محققان غربي يا ايراني، در خارج‌ ايران، در اين زمينهء انجام داده‌اند، از پژوهش‌هاي انجام شده در داخل ايران، تفكيك نمود و به‌ صورت جداگانه، ارائه داد. به همين جهت، در اين‌جا، ابتدا تحقيقات و مطالعاتي كه در دورهء پيش از انقلاب در خارج و داخل كشور صورت گرفته‌اند و پس از آن، بررسي ها و پژوهش‌هاي‌ انجام شده در خارج و داخل كشور، در دورهء پس از انقلاب، معرفي مي‌شوند.

 

الف. دورهء پيش از انقلاب

مطالعات و تحقيقات راجع‌ به كاربرد ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي در توسعهء ايران تا آخرين سال‌هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، به شكل منظم و با هدف و برنامهء مشخص، انجام نمي‌يافتند و تنها مي‌توان، برخي كتاب‌ها، مقاله‌ها و پايان‌نامه‌هاي تحصيلي و بعضي‌ پژوهش‌هاي موردي پراكنده را، كه از سوي ايرانيان مقيم خارج يا داخل كشور و يا محققان غربي‌ تهيه و تدوين گرديده بودند و تمام يا بخشهايي از آن‌ها به نحوي به زمينه‌هاي توسعه‌بخشي‌ ارتباطات،مربوط مي‌شدند. جزء اينگونه مطالعات و تحقيقات به‌شمار آورد. از سال هاي نيمهء دههء 1340 هجري شمسي (1960)، پژوهش‌هاي ارتباطي دربارهء توسعه‌بخشي‌ ارتباطات در داخل كشور نيز طرف توجه قرار گرفتند و به تدريج نخستين كوشش‌هاي منظم در اين مورد آغاز گرديدند و برخي از مؤسسات عالي آموزشي و پژوهشي و بعضي از وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاي دولتي،به مطالعات و تحقيقات در مورد ارتباطات و توسعه، دست زدند.

 

پژوهش‌هاي خارج كشور

در ميان پژوهش‌هاي اجتماعي منتشر شده در خارج كشور، اولين اشاره‌ها به نقش‌ توسعه‌بخشي وسايل ارتباط جمعي ايران را، صرفنظر از كتاب "گذر از جامعهء سنتي" تأليف‌  "دانيل لرنر" آمريكايي، مي‌توان در كتاب‌هايي همچون نوسازي ايران، تأليف دكتر امين بنايي، پژوهشگر ايراني مقيم آمريكا،(12) "ايران: توسعهء سياسي در يك جامعهء در حال دگرگوني"، تأليف "لئونارد بايندر"، محقق آمريكايي دربارهء جوامع خاورميانه (13)،و "سياست ايران: گروه‌ها، طبقه‌ها و نوسازي"، تأليف "جيمز بيل"، محقق ايران‌ شناس آمريكايي(14)، كه از اوائل‌ دههء 1960 تا اوائل دههء 1970، در اوج گسترش نظريه‌هاي غربي"نوسازي" جهان سوم نگاشته‌ شده‌اند، به‌دست آورد.

 

نخستين مقاله‌هاي تخصصي ارتباطي چاپ شده در غرب، كه به گونه‌اي، تأثير ارتباطات‌ جمعي در تحولات ايران را مطرح كرده‌اند، شامل مقالهء "ديويد مك كليلاند"، محقق مشهور آمريكايي، با عنوان "خصلت ملي و رشد اقتصادي در تركيه و ايران" (15)، مقالهء دكتر غلامحسين رازي، محقق ايراني مقيم ايالات متحدهء آمريكا، تحت عنوان "مطبوعات و نهادهاي‌ سياسي ايران: تجزيه و تحليل محتواي روزنامه‌هاي اطلاعات و كيهان"(16) و مقالهء دكتر امين‌ بنايي، با عنوان "نقش وسايل ارتباط جمعي در ايران"اند. اين مقاله‌ها، به ترتيب در سالهاي‌ 1963 ،1968 و 1971، در كتاب "ارتباطات و توسعهء سياسي"، "مجله خاورميانه"، و كتاب‌ "ايران در برابر سال‌هاي 1970"، در آمريكا انتشار يافته‌اند.(17)

 

- دكتر حميد مولانا، استاد ايراني علوم ارتباطات در ايالات متحدهء آمريكا، نخستين محقق‌ ارتباطي مقيم خارج از كشور است، كه از اوائل دههء 1960، به بررسي نقش ارتباطات در توسعهء كشورهاي جهان سوم و از جمله ايران، پرداخته است. وي از آن زمان در برخي از مقاله‌هايي كه‌ به گردهمايي‌هاي ارتباطي بين‌المللي ارائه كرده، يا در مجله‌ها و كتاب‌هاي تخصصي ارتباطات‌ منتشر نموده، به‌طور غيرمستقيم يا مستقيم، اهميت وسايل ارتباطي در توسعهء ايران را مورد توجه قرار داده است.

 

از ميان اين مقاله‌ها، مخصوصا مي‌توان، مقالهء "نقش روزنامه‌نگاري در كشورهاي در حال‌ توسعه"، ارائه شده در سمينار بين‌المللي روزنامه‌نگاري "بنياد آلمان"، در اكتبر 1963 در برلن (18)، مقالهء "به سوي نظريه‌اي دربارهء نظام‌هاي ارتباطي: يك برداشت توسعه‌اي"، منتشر شده در سال 1967در مجله "گازت"، چاپ هلند(19)، مقالهء ارتباطات جمعي، نخبگان و نظام‌هاي ملي در خاورميانه، عرضه شده به نهمين كنفرانس جهاني "انجمن بين المللي تحقيق در ارتباطات‌ جمعي"، در سال 1947 در لايپزيك(20)، مقالهء "مطبوعات و توسعهء ملي در خاورميانه"منتشر شده‌ در سال 1976،در مجلهء "اينتلكت" چاپ آمريكا (21) و همچنين مقالهء "روندهاي ارتباطات جمعي‌ در جوامع خاورميانه"، مندرج در كتاب "سياست‌هاي ارتباط جمعي، در فرهنگ‌هاي در حال دگرگوني»، چاپ شده در سال 1977 در آمريكا (22)، را يادآوري كرد.

- دكتر اصغر فتحي، استاد ايراني رشتهء جامعه‌شناسي دانشگاه "كالگاري" در ايالت آلبرتاي‌ كانادا هم از محققاني است كه در دهه‌هاي 1960 و 1970 پژوهش‌هايي در مورد ريشه‌ها و زمينه‌هاي تاريخي ارتباطات و تجددخواهي در ايران، از دورهء مشروطيت به بعد، انجام داده و مقاله‌هايي دربارهء آن‌ها در كتاب‌ها و مجله‌هاي تخصصي غربي منتشر كرده است.(23)

 

از اواسط دههء 1935 شمسي (1970ميلادي)، عده‌اي از دانشجويان ايراني دانشگاه‌هاي‌ غربي نيز با توجه به اهميت وسايل ارتباطي در دگرگوني‌هاي كشورهاي جهان سوم،براي تهيهء پايان‌ نامه‌هاي تحصيلي خود، به مطالعه و تحقيق دربارهء ارتباطات و توسعه در ايران پرداختند.

 

رسالهء دكتر علي محمدي، تحت عنوان "ارتباطات پشتيبان توسعه و مراكز تعليماتي براي نواحي‌ روستايي در ايران"، كه در سال 1976، براي اخذ درجهء دكترا در رشتهء تعليم و تربيت، به دانشگاه‌ كلمبيا در نيويورك ارائه گرديد (24)، از پايان‌ نامه‌هايي است كه در زمينهء مذكور، در ايالات‌ متحده آمريكا، تدوين شده‌اند.

 

رسالهء دكتر يحيي خاكزاد در مورد "نقش تلويزيون در زندگي‌ اجتماعي ايران"، ارائه شده به دانشگاه "مون پليه" در فرانسه، در سال 1976، براي گذراندن‌ دكتراي سيكل سوم جامعه‌شناسي حقوقي (25)، رسالهء دكتر اسد الله نوروزي همكار سابق سازمان‌ راديو تلويزيون ملي ايران، تحت عنوان "وسايل ارتباطي و توسعهء ملي در ايران: مطالعهء مبتني بر آينده‌نگري"، كه در سال 1977، براي دريافت درجهء دكتراي دولتي ادبيات و علوم انساني، به‌ دانشگاه پاريس  5 (دانشگاه رنه دكارت) عرضه شد (26) و همچنين رسالهء خانم دكتر مهشيد اشرف، دربارهء "اهميت وسايل ارتباط جمعي،ب ه ويژه تلويزيون در فرآيند نوسازي: مورد ايران"، كه در سال 1978، براي اخذ درجهء دكتراي سيكل سوم علوم انساني در دانشگاه پاريس 5 (دانشگاه‌ رنه دكارت)، ارائه گرديد (27)، نيز از رساله‌هاي عرضه شده در زمينهء ياد شده،در خارج كشور به شمار مي‌روند.

 

لازم به يادآوري است كه محقق اخير، به دنبال رسالهء مذكور و در تكميل تحصيلات عالي‌ خويش، رسالهء ديگري تحت عنوان "تلويزيون و فرآيند توسعه: مورد ايران"، در سال 1979، به‌ منظور دريافت درجهء دكتراي دولتي علوم سياسي، به دانشگاه پاريس 2، عرضه كرده است (28)، كه شكل كامل شدهء همان رساله قبلي است.

 

در همان سال‌هاي نيمهء دههء 1970 كه در شرايط سرعت گرفتن و گسترش يافتن برنامه‌هاي‌ نوسازي غربي در ايران، بار ديگر مانند اوائل دههء 1950  توجه محققان غربي و مخصوصا آمريكايي به كشور ما جلب شده بود، يكي از پژوهشگران معروف علوم ارتباطات، به نام‌ "اليهو كاتز"، كه در سالهاي جنگ جهاني دوم و پس از آن در دانشگاه‌هاي ايالات متحدهء آمريكا تدريس مي‌كرد و در پژوهش‌هاي تجربي "پل لازار سفلد"، محقق اتريشي الاصل مقيم‌ اين كشور در زمينه‌هاي شناخت مخاطبان و آثار اجتماعي ارتباطات، با او همكاري داشت و در سال‌هاي بعد، به عنوان استاد انستيتوي ارتباطات دانشگاه عبري اورشليم، در اسرائيل به‌ خدمت پرداخت، پژوهش‌هايي در مورد نقش راديو - تلويزيون در كشور ما و چند كشور ديگر جهان سوم (الجزاير، برزيل، قبرس، اندونزي، نيجريه، پرو، سنگال، سنگاپور، تانزانيا و تايلند) انجام داد.

 

پژوهشگر مذكور، كه در جريان اين تحقيقات، براي ايران مقام ويژه‌اي در نظر گرفته بود، برنامه‌اي هم به منظور مسافرت به كشور ما ترتيب داد و در سمپوزيوم "طرح آينده‌نگري" سازمان راديو تلويزيون ملي ايران راجع‌به "سياست‌هاي ارتباط جمعي در جوامع در حال‌ توسعهء شتابان"، كه در سال 1354 در مشهد تشكيل شد و در صفحات آينده به آن اشاره خواهد شد، نيز شركت كرد.

 

در مجموعهء پژوهش‌هاي  اليهو كاتز و همكاران او دربارهء چند كشور جهان سوم و از جمله ايران، كوشش بر آن بود، تا بر ابعاد فرهنگي اين جوامع و به خصوص، "اصالت‌ فرهنگي" و "هويت فرهنگي" آن‌ها، كه در مجموعهء تحقيقاتي اوائل دههء 1950 و گزارش نهايي‌ آن در مورد كشورهاي خاورميانه در كتاب "گذر از جامعه سنتي"، به آنها توجه نشده بود، تأكيد گذاشته شود. به همين لحاظ، در طرح پژوهشي مقدماتي وي دربارهء "نقش راديو و تلويزيون‌ در برخي از كشورهاي در حال توسعه"، كه در سال 1973، از سوي "انستيتوي بين‌المللي‌ راديو و تلويزيون»  در لندن تكثير شد (29) و در گزارش جداگانه‌اي كه سال بعد، در قالب طرح‌ مذكور براي "مورد ايران"، در انستيتوي ارتباطات دانشگاه عبري اورشليم، منتشر گرديد (30) و نيز در مقاله‌اي كه يك سال پس از آن به سمپوزيوم "طرح آينده‌نگري  سازمان راديو تلويزيون‌ ملي ايران"در مشهد ارائه شد (31) و بالاخره در گزارش نهايي اين تحقيقات، كه در سال 1977، به صورت كتابي تحت عنوان "راديو - تلويزيون در جهان سوم: وعده‌ها و عملكردها" از طرف‌ دانشگاه هاروارد، در آمريكا انتشار يافت (32)، همه جا ضمن يادآوري كاستي‌هاي پژوهش‌هاي‌ مربوط به "گذر از جامعه سنتي"، ضرورت "دگرگوني‌هاي اجتماعي"، با در نظر گرفتن "تداوم‌ فرهنگي" در جوامع در حال توسعه، خاطر نشان گرديده است.

 

به اين‌گونه، در شرايطي،كه از اوايل دههء مذكور، بر اثر انتقادهاي محققان راديكال غربي‌ و جهان سومي و كوشش‌هاي يونسكو و جنبش كشورهاي غيرمتعهد براي مقابله با نابرابري‌ جهاني ارتباطات و عدم تعادل بين‌المللي اطلاعات، و برقراري "نظم نوين جهاني اطلاعات‌ و ارتباطات"، الگوي غربي توسعه‌بخشي ارتباطات براي ممالك در حال توسعه، جاذبه قبلي‌ خود را از دست داده بود، با انتشار كتاب جديد اليهو كاتز و ارائهء يك "الگوي متناوبي" به‌ جاي "الگوي واحد نوسازي"، نوعي همسازي با اوضاع و احوال جديد، صورت گرفت.

 

در همين جهت، پيش از آن نيز - همان‌گونه كه در مقالهء قبلي نويسنده در مجلهء رسانه به آن‌ پرداخته شده است - با انتقادهاي "اورت راجرز"، مؤلف معروف كتاب "نشر نوآوري‌ها" از نظريه نوسازي دانيل لرنر  كه در سال 1975 در مقاله‌اي تحت عنوان "گذر از الگوي‌ حاكم"(33)، انعكاس يافت، نخستين گام‌ها در راه هواداري از "الگوي متناوب" توسعه‌ بخشي‌ ارتباطات براي جهان سوم برداشته شده بود. در حالي‌كه «كاتز» و «راجرز» هم مانند «لرنر»، خود از نظريه‌پردازان و الگوسازان نظام سرمايه‌داري غربي در زمينه‌هاي ارتباطات،در دهه‌هاي  1940،1950،1960 بوده‌اند.

 

II .مطالعات و تحقيقات داخل كشور

پژوهش‌هاي تخصصي در مورد نقش ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي در زمينه‌هاي‌ مختلف توسعه، كه از اواسط دههء 1340 هجري شمسي (1960ميلادي) در داخل ايران نيز مورد توجه قرار گرفته بودند، با تأسيس نخستين مؤسسات عالي آموزشي و پژوهشي ارتباطات‌ و اقدام بعضي از وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاي دولتي، به انجام مطالعات و تحقيقات دربارهء كاربرد وسايل و تكنولوژي‌هاي ارتباطي در زمينه‌هاي عمراني، سوادآموزي و آموزش عمومي و بهداشت و تنظيم خانواده و نظاير آنها، به مراحل عملي رسيدند و در آستانهء انقلاب اسلامي‌ ايران، از پيشرفت و گسترش قابل ملاحظه‌اي برخوردار شدند.

 

1. از تأسيس دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي

مطالعات و تحقيقات در مورد نقش توسعه‌بخشي وسايل ارتباط جمعي، در داخل ايران، از اواسط دههء ياد شده، همزمان با نخستين تجربه‌هاي آموزش تخصصي ارتباطات، به ويژه‌ روزنامه‌نگاري و روابط عمومي و تأسيس "دانشكدهء علوم ارتباطات اجتماعي" و انتشار مجلهء "تحقيقات روزنامه‌نگاري" -كه با اوج كوشش‌هاي يونسكو براي ترويج نظريه‌ها و الگوهاي غربي‌ كاربرد ارتباطات در توسعهء كشورهاي جهان سوم و مخصوصا چاپ كتاب معروف "ويلبر شرام" محقق مشهور آمريكايي دربارهء "وسايل ارتباط جمعي و توسعهء ملي" تقارن يافته بودند - طرف توجه قرار گرفت.

در اوايل پاييز سال 1343 شمسي، در مراسم افتتاح "دورهء عالي روزنامه‌نگاري" مؤسسهء كيهان - كه در سال 1346، به گشايش "مؤسسهء عالي مطبوعات و روابط عمومي" و سپس با تغيير نام آن در سال 1350، به ايجاد "دانشكدهء علوم ارتباطات اجتماعي" منتهي گرديد- پروفسور "ژاك لئوته" رئيس "مركز آموزش روزنامه‌نگاري" دانشگاه استراسبورگ فرانسه‌ (وابسته به يونسكو)، كه براي افتتاح اين دوره به تهران دعوت شده بود؛ سخنراني خود را به‌ اهميت وسايل ارتباط جمعي و نقش روزنامه‌نگاران در توسعهء و پيشرفت ممالك در حال‌ توسعه، اختصاص داد(34).

 

به دنبال انتشار كتاب معروف ويلبر شرام دربارهء ارتباطات جمعي و توسعهء ملي،كه در سال  1964 (1343 شمسي)، از سوي يونسكو منتشر شد، در ايران نيز به كاربرد ارتباطات‌ جمعي در توسعهء ملي توجه خاص پديد آمد. مدتي بعد، در مجلهء "تحقيقات‌ روزنامه‌نگاري"، مقاله‌هايي راجع‌ به نقش وسايل ارتباطي و خبري در توسعهء اقتصادي و پيكار با بيسوادي، انتشار يافتند (35) و بخش‌هايي از كتاب مذكور نيز در مجلهء نگين منتشر شدند (36). در سال 1348، خلاصه‌اي از اين كتاب، به وسيلهء دكتر ابراهيم رشيدپور، عضو هيئت‌ علمي دانشكدهء علوم تربيتي دانشگاه تهران، تحت عنوان "ارتباط جمعي و رشد ملي: نقش‌ روزنامه، راديو، فيلم، تلويزيون و ساير وسايل ارتباطي در تحولات اجتماعي"، در مجموعهء "انتشارات مؤسسهء مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران"، با پيشگفتاري به قلم‌ دكتر احسان نراقي، رئيس وقت اين مؤسسه، منتشر گرديد (37). برخي از مباحث اين كتاب، قبلا نيز در مجلهء تحقيقات روزنامه‌نگاري، انتشار يافته بودند.(38)

 

دانشكدهء علوم ارتباطات اجتماعي هم، با آنكه هدف اساسي آن آموزش تخصصي‌ رشته‌هاي ارتباطي بود، در كنار فعاليت‌هاي آموزشي و انتشاراتي خود، كوشش‌هاي پژوهشي را نيز طرف توجه قرار داده بود. در ميان اين كوشش‌ها، بعضي طرح‌هاي تحقيقاتي و برخي مقاله‌هاي‌ عرضه شده به سمينارها و كنفرانس‌هاي ارتباطي بين‌المللي، به مسائل توسعه‌بخشي ارتباطات، مربوط مي‌شدند.

پژوهش راجع‌ به "محتواي برنامه‌هاي راديو ايران"، كه در سال 3531 به دومين مجمع‌ بحث دربارهء "خانواده و فرهنگ" در دانشگاه تهران ارائه گرديد(9) و بر نقش‌هاي آگاه‌كننده و آموزش دهندهء راديو براي كمك به پيشرفت‌هاي اجتماعي كشور، تأكيد گذاشته بود و "طرح‌ تحقيق در زمينهء نقش ارتباطات در توسعهء كشاورزي ايران"، كه در سال 1356 با همكاري‌ استادان اين دانشكده و دانشكدهء كشاورزي دانشگاه تهران، از سوي مركز تحقيقات دانشكده‌ علوم ارتباطات اجتماعي، تهيه و تدوين شد و نيز طرح تحقيقي كه در سال 1357دربارهء "استفاده از وسايل ارتباط جمعي در مقابله با آلودگي محيط زيست"، از طرف مركز تحقيقات‌ مذكور براي "سازمان ملي حفاظت محيط زيست" آماده گرديد، از جمله طرح‌هاي پژوهشي‌ ياد شده بشمار مي‌آيند.

 

مقالهء عرضه شده، از سوي نويسنده، به سمينار مطالعات ارتباطي پيشرفته در "انستيتوي‌ ارتباطات شرق و غرب" دانشگاه هاوايي در تابستان 1977 (1356شمسي)، راجع‌ به "تأثيرات‌ ارتباطات بر جامعهء ايران" (40)، كه نقش‌هاي گوناگون وسايل ارتباط جمعي در كشور را بررسي‌ كرده بود، مقاله‌اي تحت عنوان "ارتباطات و غربي‌سازي: وسايل ارتباط جمعي و هويت‌ فرهنگي در ايران"، كه نويسنده به يازدهمين كنفرانس جهاني "انجمن بين‌المللي تحقيق در ارتباطات جمعي" در تابستان  1987 (1357 شمسي) در شهر ورشو در لهستان،ارائه كرده‌ بود (41) و جنبه‌هاي منفي وابستگي‌هاي فرهنگي ارتباطي ايران را تجزيه و تحليل نموده بود و همچنين مقاله‌اي با عنوان "ارتباطات و قدرت در ايران" كه از طرف نويسنده به سمينار "ارتباطات و جهان سوم" در بهار 1979 (1358شمسي) در دانشگاه  "ديژون" فرانسه عرضه‌ شده بود (42) و عوارض منفي كاربردهاي اجتماعي نامطلوب وسايل ارتباط جمعي در دورهء پيش‌ از پيروزي انقلاب اسلامي ايران را، مورد بحث قرار داده بود، نيز جزء فعاليت‌هاي پژوهشي‌ دانشكدهء علوم ارتباطات اجتماعي در زمينه‌هاي ياد شده، محسوب مي‌شوند.

 

2. تا تأسيس و تعطيل پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران

پژوهش‌هاي تخصصي دربارهء توسعه‌ بخشي ارتباطات، به صورت منظم، در اواسط دههء 1350 شمسي (دهه 1970ميلادي)، با تأسيس "پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران"، رو به پيشرفت گذاشتند. اين پژوهشكده، در سال 1355شمسي، به كوشش دكتر مجيد تهرانيان - فارغ التحصيل رشتهء اقتصاد سياسي از دانشگاه هاروارد آمريكا- كه پس از بازگشت به كشور و همكاري با سازمان راديو تلويزيون ملي ايران، به مطالعات و تحقيقات تخصصي در زمينهء ارتباطات و توسعه،پرداخته بود و "طرح آينده‌نگري" اين سازمان را تدوين كرده بود - و با همكاري سازمان مذكور و سازمان برنامه و بودجه، ايجاد شد.

براي آشنايي با هدف‌ها و برنامه‌هاي تحقيقاتي اين پژوهشكده، مي‌توان از متن كتابچه‌اي كه‌ در مهرماه 1355، به منظور معرفي آن انتشار يافته بود، كمك گرفت:

 

«...پي‌ريزي پژوهشكده، از طرح آينده‌نگري سازمان راديو تلويزيون ملي ايران، كه در سال‌ 2533 (1353شمسي) شروع به كار كرد، آغاز شد. در قالب اين طرح پژوهش‌هايي انجام شد و بخش‌ تلويزيون ملي ايران بود... از آنجا كه يكي از هدف‌هاي اساسي طرح آينده‌نگري، پي‌ريزي فعاليت‌هاي‌ پژوهشي سازمان در زمينهء خدمات پشتيباني ارتباطي در توسعهء ملي بود، پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعه ايران با همكاري سازمان برنامه و بودجه پس از پايان طرح در سال  2535 (1353شمسي)، آغاز به كار كرد.

 

عوامل تاريخي مهمي كه در زمينهء توسعهء ارتباطي جهان به علم ارتباطات شكل داده است، در واقع تا حدود زيادي هدف‌هاي  پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران را نيز تعيين مي‌كنند. هدف‌ اساسي پژوهشكده، انجام پژوهش‌هاي بنيادي و كاربردي در علوم ارتباطي و توسعهء ملي و گسترش‌ نقش پشتيباني اطلاعات و ارتباطات در توسعهء فرهنگي، آموزشي، اقتصادي و اجتماعي كشور است. بنابراين، هدف‌هاي پژوهشكده را مي‌توان به زمينه‌هاي پژوهشي زير خلاصه كرد:

 

- پژوهش بنيادي در زمينه‌هاي علوم اجتماعي و تكنولوژي ارتباطات به منظور تحكيم مباني و گسترش ابزار علم ارتباطات به عنوان يك علم چندرشته‌اي جديد.

- پژوهش بنيادي در مورد نقش اطلاعات و ارتباطات در گسترش و به هم پيوستگي سنت‌هاي فرهنگي، علمي و آموزشي ارزنده و بارور گذشتهء ايران و عناصر جديد اكتسابي به منظور شناخت نقش پشتيباني‌ رسانه‌ها در بازآفريني فرهنگ ملي، هماهنگ با دگرگوني‌هاي مادي كشور.

 

- پژوهش،آموزش و رايزني در زمينه‌هاي توسعهء فرهنگي و هنري، به منظور فراهم آوردن وسايل‌ ترجمهء عناصر اصيل فرهنگ ملي و منطقه‌اي ايران، به زبان و قالب‌هاي رسانه‌هاي همگاني (چاپ، راديو، تلويزيون، سينما).

 

- پژوهش، آموزش و رايزني در زمينه‌هاي آموزش‌هاي چندرسانه‌اي، به منظور بالا بردن كميت و كيفيت‌ آموزش در تمام سطوح.

- پژوهش، آموزش و رايزني در زمينه‌هاي اقتصادي و اجتماعي توسعهء ملي و ارتباطي كشور،به‌ منظور شناسايي و شناساندن نقش پشتيباني رسانه‌ها در ايجاد هماهنگي بيشتر ميان بخش‌هاي‌  پيشاهنگ و كندرو جامعه و اقتصاد ملي.

 

- پژوهش و آموزش در زمينهء شبكه‌هاي ارتباطي لازم براي پشتيباني از توسعهء ملي در زمينه‌هايي‌ مانند سوادآموزي، آموزش روش‌هاي نوين كشاورزي، آموزش بهداشت و تنظيم خانواده، درمان از راه‌ دور.

- پژوهش، آموزش و مشاوره در زمينه‌هاي ارتباطي گسترش روابط بين‌المللي، به منظور ايجاد تفاهم و همكاري‌هاي فرهنگي و اقتصادي بين ايران و ديگر كشورهاي جهان... (43)

پژوهشكده،زير نظر يك شوراي عالي، مركب از رئيس سازمان برنامه و بودجه و مديرعامل‌ سازمان راديو و تلويزيون ملي ايران و چند نفر از شخصيت‌هاي دولتي ديگر قرار داشت و رياست آن نيز از همان آغاز، به عهدهء دكتر مجيد تهرانيان، كه عضويت شوراي عالي را هم دارا بود، سپرده شده بود. فعاليت‌هاي پژوهشكده، سه زمينهء پژوهشي، آموزشي و مشاورتي را دربر مي‌گرفتند و بر پنج محور اصلي، شامل بررسي‌هاي ارتباطي - فرهنگي، بررسيظ هاي ارتباطي- آموزشي، بررسي‌هاي ارتباطي-اجتماعي، بررسي‌هاي ارتباطي-اقتصادي و بررسي‌هاي ارتباطي- بين‌لمللي،استوار شده بودند.

در طول مدت فعاليت پژوهشكده، طرح‌هاي تحقيقاتي گوناگوني طرف توجه گردانندگان‌ و همكاران آن قرار گرفته بودند؛ كه برخي از آنها، پيش از تعطيل پژوهشكده در سال 1359 به‌ مرحلهء تدوين و انتشار رسيدند و بعضي ديگر، بر اثر تعطيل آن، ناتمام ماندند.

 

مهم‌ترين طرح‌هاي پژوهشي ارتباطي منتشر شده، كه مستقيما به كاربرد ارتباطات در زمينه‌هاي مختلف توسعه، مربوط مي‌شدند و اغلب نيز پيش از گشايش رسمي پژوهشكده، در قالب طرح آينده‌نگري سازمان راديو - تلويزيون ملي ايران، تهيه گرديده بودند، بدين‌ قرارند:

 

- نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعهء ملي (44)

- نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعهء اقتصادي (45)

- نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعهء سياسي (46)

- نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعهء فرهنگي (47)

- رده‌بندي پيشنهادي برنامه‌هاي راديو-تلويزيون در پشتيباني توسعهء ملي (48)

-انديشهء پيشرفت: پيشگفتاري بر نظريه‌هاي رشد اقتصادي و ارتباط جمعي (49)

 

طرح‌هاي پژوهشي ارتباطي ديگري مانند"«بحران انرژي و ارتباطات بين‌المللي"، "نقش‌ رسانه‌هاي همگاني در ارتباطات سياسي ايران"، "سيماي زن در رسانه‌هاي همگاني"، "بررسي تطبيقي نقش رسانه‌هاي همگاني، در توسعهء آسياي باختري"، "كاربرد آموزشي‌ رسانه‌هاي همگاني در توسعهء روستايي ايران"، "مطالعهء رفتارهاي اجتماعي و رسانه‌هاي‌ همگاني در توسعهء روستايي ايران"، و "مطالعهء رفتارهاي اجتماعي و رسانه‌هاي همگاني"، كه‌ در مدت فعاليت پژوهشكده در مراحل تهيه و تدوين بودند، ظاهرا انتشار نيافتند.

 

دو طرح پژوهشي ديگر دربارهء "گرايش‌هاي فرهنگي و نگرش‌هاي اجتماعي در ايران"(50) و "استفاده از منبر به عنوان يك وسيلهء ارتباط جمعي" (51) نيز به مرحلهء انتشار رسيدند و طرح‌ پژوهشي "رسانه‌هاي همگاني و تحول اجتماعي در شهر سنتي يزد"(52)، كه با همكاري مركز سنجش افكار سازمان راديو - تلويزيون ملي تهيه شده بود، به صورت خلاصه،به زبان‌ انگليسي منتشر گرديد.

 

ترجمهء يكي از انتشارات تخصصي يونسكو، تحت عنوان "به سوي سياست‌هاي ارتباطي‌ واقع‌بينانه"(53)، نيز به كوشش پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران صورت گرفت.

 

گردانندگان پژوهشكده، در آستانهء تأسيس آن، در چارچوب برنامه‌هاي طرح‌ آينده‌ نگري سازمان راديو تلويزيون ملي ايران، يك سمپوزيوم بين المللي دربارهء سياست‌هاي‌ ارتباط جمعي در جوامع در حال توسعهء شتابان در تابستان 1345 شمسي در مشهد برگزار كردند، كه چند تن از محققان و متخصصان ارتباطي مشهور غربي، با ديدگاه‌هاي خوشبينانهء معمول در جوامع آزادي‌گرا، از جمله، "ايتيل دوسولاپول" و اليهو كاتز نيز در آن شركت‌ داشتند. مجموعهء مقاله‌هاي اين سمپوزيوم، كه نظريه‌ها و سياست‌هاي مربوط به ارتباطات‌ توسعه‌ بخش، نقش‌هاي جديد وسايل ارتباط جمعي در توسعهء ملي و نيز تجربه‌هاي ملي در سياست‌هاي ارتباطي را دربر مي‌گرفت، در همان سال به صورت پلي كپي از طرف طرح‌ آينده‌نگري ياد شده، تكثير شد. دو سال بعد هم مجموعهء نسبتا كاملي از اين مقاله‌ها به شكل‌ كتاب در انگلستان منتشر گرديد.(54)

 

گزارشي در مورد سمپوزيوم مذكور نيز پيش از آن،از سوي پژوهشكده،به صورت‌ پلي كپي،(55)انتشار يافته بود.

چند هفته پيش از برگزاري سمپوزيوم مذكور،در قالب فعاليت‌هاي «طرح آينده‌نگري»، سميناري با مشاركت گروهي از متخصصان و محققان ايراني عضو سازمان راديو تلويزيون‌ ملي ايران و خارج از آن، براي بررسي در مورد "نقش رسانه‌هاي همگاني در توسعهء ملي ايران" در ارديبهشت 1354 شمسي، در شيراز برگزار شده بود. در اين گردهمايي، چارچوب نظري‌ «طرح آينده‌نگري»، ساخت كنوني و آيندهء تكنولوژي و مديريت رسانه‌ها و از جمله سازمان‌ راديو تلويزيون ملي ايران، نقش رسانه‌ها در توسعهء خبري و فرهنگي، توسعهء سياسي و اقتصادي و توسعهء علمي - آموزشي ايران و وضع پيام‌گيران و رسانه‌هاي همگاني و همچنين‌ گزارش نظرآزمايي سرشناسان فرهنگي و سياسي ايران، مورد بحث و بررسي قرار گرفته بودند. گزارش كامل اين گردهمايي نيز دو سال بعد در مجموعهء انتشارات مشترك سروش (انتشارات‌ سازمان راديو تلويزيون ملي ايران) و پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران، منتشر گرديد.(56)

 

پژوهشكده، در كنار فعاليت‌هاي پژوهشي خود، از بهار 1356، يك مجلهء تخصصي به نام‌ "نامهء پژوهشكده"، به زبان فارسي انتشار مي‌داد، كه تا پيش از پيروزي انقلاب، به صورت‌ جداگانه به زبان انگليسي (57) نيز منتشر مي‌شد. نامهء پژوهشكده از شمارهء سوم، با تاريخ‌ پاييز 1357، با قطعي جديد و درحالي‌ كه زير نام آن عبارت بررسي‌هاي فرهنگ و توسعه اضافه‌ شده بود، انتشار يافت.

 

در سالهاي 1356 و 1357، چند تن از استادان آمريكايي علوم ارتباطات، به دعوت‌ پژوهشكده به تهران آمدند و در قالب سمينارهاي تخصصي آن، راجع‌ به مسائل پژوهشي‌ ارتباطات و توسعه، با محققان ايراني، به همكاري پرداختند. در ميان اين دعوت شدگان، دو چهرهء سرشناس آمريكايي، شامل دانيل لرنر و ايتيل دوسولاپول استادان معروف‌  انستيتوي تكنولوژي ماساچوست (ام.آي.تي) نيز حضور داشتند.

 

 لرنر كه تا اواخر پاييز سال 1357، در تهران مانده بود، با همكاري پژوهشكده و مركز سنجش افكار سازمان راديو تلويزيون ملي ايران، براي بازنگري نتايج پژوهش بيست‌ و پنج‌ سال پيش در مورد "گذر از جامعه سنتي: نوسازي خاورميانه"، در مدت اقامت در ايران به‌ تحقيق جديدي دست زد، كه بر اثر انقلاب، ناتمام ماند و فقط گزارش مختصري از آن به‌ صورت پلي كپي تكثير گرديد.(58)

 

پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، برنامه‌ها و فعاليت‌هاي پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران دچار ركود شدند. زنده‌ ياد دكتر علي اسدي، قائم مقام قبلي رييس پژوهشكده، كه‌ سرپرستي آن‌ را عهده‌دار شده بود، كوشش فراوان كرد، تا برنامه‌هاي قبلي را دنبال كند. ادامهء چند طرح تحقيقاتي و تجديد انتشار نامهء پژوهشكده در شكل و محتواي تازهء آن، از اواخر سال 1357 و نيز عرضهء چند كتاب جديد در مجموعهء انتشارات پژوهشكده (59)، از مساعي مهم‌ وي در اين دوره بشمار مي‌روند. در سال 1359، تحت تأثير تحولات داخلي سازمان‌ صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، فعاليت‌هاي پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران ، متوقف گرديدند و سرانجام با ادغام آن در قالب "مؤسسهء مطالعات و تحقيقات فرهنگي"، وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالي، اين پژوهشكده به كلي از ميان رفت و برنامه‌هاي‌ پژوهشي آن در زمينهء ارتباطات و توسعه، به فراموشي سپرده شدند.

 

دكتر مجيد تهرانيان، مؤسس و رييس پژوهشكدهء مذكور، كه از زمان اوج انقلاب در خارج‌ كشور به سر مي‌برد، مدت كوتاهي با دانشگاه آكسفورد انگلستان همكاري داشت. وي در سالهاي 1979 و 1980 (1358و 1359شمسي)، در قسمت ارتباطات و اطلاعات يونسكو، در مقر اصلي اين سازمان در پاريس كار مي‌كرد. پس از آن به ايالات متحدهء آمريكا رفت و از چند سال پيش، به عنوان استاد علوم ارتباطات در دانشگاه هاوايي، به فعاليت‌هاي آموزشي‌ و پژوهشي خود ادامه مي‌دهد. وي در اين مدت، مطالعات و تحقيقات خويش در مورد ارتباطات و توسعه را گسترش داده و كتاب‌ها و همچنين مقاله‌هاي متعددي در نشريات‌ تخصصي ارتباطي منتشر كرده است، كه در صفحات بعد و نيز مأخذشناسي پايان مقاله، به‌ مهم‌ترين آنها، اشاره خواهد شد. او در تابستان 1371، به دعوت وزارت امور خارجه، جهت‌ شركت در يك گردهمايي راجع‌ به آسياي ميانه، براي نخستين بار بعد از انقلاب به ايران‌ بازگشت و پس از آن نيز براي تدريس در دورهء دكتراي فرهنگ ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)، به تهران آمد.

 

3. كوشش‌هاي تحقيقاتي سازمان‌هاي دولتي براي كاربرد ارتباطات در برنامه‌هاي توسعه

علاوه بر كوشش‌هايي كه در مراكز دانشگاهي براي پژوهش در زمينه‌هاي ارتباطات توسعه‌ صورت مي‌گرفتند، از اواخر دههء 1340 شمسي، در بعضي از وزارتخانه‌ها و سازمانهاي دولتي، از جمله وزارت اطلاعات و جهانگردي سابق و وزارت بهداري و وزارت آموزش و پرورش نيز به كار برد ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي در برنامه‌هاي مختلف مملكتي، توجه پيدا شده‌ بود.

الف) ارتباطات عمراني

وزارت اطلاعات و جهانگردي در اين زمان، يك بخش مطالعاتي تخصصي به نام‌ «ارتباطات عمراني» ايجاد كرده بود. همكاران اين بخش، برمبناي نظريه‌ها و الگوهاي غربي‌ توسعه‌ بخشي ارتباطات، بررسي هايي در مورد استفاده از وسايل ارتباط جمعي در راه پشتيباني‌ از برنامه‌هاي توسعه و عمران كشور انجام مي‌دادند و در برخي سمينارها و كنفرانس‌هاي‌ بين‌المللي و منطقه‌اي نيز شركت مي‌كردند. گزارش "پيشنهادهاي مقدماتي براي تأسيس يك‌ نظام ارتباطي پشتيباني توسعه در ايران"، كه در سال 1350 شمسي به گردهمايي ترتيب يافته از سوي برنامهء ملل متحد براي توسعهو صندوق ملل متحد براي حمايت‌ كودكان (يونيسف) در زمينهء ارتباطات پشتيبان توسعه،ارائه شده بود(60). و همچنين‌ مقاله‌اي دربارهء "ارتباطات براي توسعه: نظام ارتباطات توسعهء ملي ايران"، كه در سال 1354، به سمينار "انستيتوي بين المللي راديو-تلويزيون"، راجع‌ به "انگيزش،اطلاعات و ارتباطات‌ براي توسعه در كشورهاي آفريقايي و آسيايي"در لندن عرضه گرديده بود (61) نمونه‌هايي از كوشش‌هاي مطالعاتي و تحقيقاتي بخش ارتباطات عمراني وزارتخانهء مذكور در دورهء پيش‌ از انقلاب،بشمار مي‌روند.

 

ب) ارتباطات و تنظيم خانواده

در همين دوره، برنامه‌هاي خاص مطالعات و تحقيقات دربارهء كاربرد ارتباطات و وسايل‌ ارتباط جمعي در زمينه‌هاي بهداشت و تنظيم خانواده، نيز از طرف وزارت بهداري، دنبال‌ مي‌شدند. براي آشنايي با اين برنامه‌ها مي‌توان، از پيش‌نويس گزارش نهايي "طرح‌هاي‌ ارتباطي اصفهان" در مورد تنظيم خانواده، كه در سالهاي  1351 و 1352 شمسي، به سرپرستي‌ "رابرت گيلسپي" و مهدي لقماني، و با همكاري يونسكوصورت گرفته‌اند، استفاده كرد(62). طرح‌هاي مذكور شامل چهار طرح بزرگ و چندين طرح كوچكتر بوده‌اند، در ميان چهار طرح‌ بزرگ، طرح يكم، به مطالعه برنامه‌هاي تبليغاتي وسايل ارتباط جمعي در فعاليت‌هاي تنظيم‌ خانواده در استان اصفهان، اختصاص داشته است. طرح دوم، ارزيابي نتايج آموزش فشرده‌ براي تنظيم خانواده در دو منطقهء كوچك تحت پوشش تبليغات وسايل ارتباط جمعي و فعاليت كاركنان ويژهء طرح را مورد نظر قرار داده است. طرح سوم، مطالعه دربارهء امكان استفاده‌ از كارمندان متخصص در برنامه‌هاي تنظيم خانواده را برگرفته است و طرح چهارم، به بررسي‌ چگونگي گسترش استفادهء مداوم از قرص‌هاي ضدبارداري، مربوط بوده است.

 

خلاصهء گزارش‌هاي طرحهاي بزرگ يكم و دوم،كه بيشتر بر مطالعهء كاربرد وسايل ارتباط جمعي در پيشبرد برنامه‌هاي تنظيم خانواده استوار بوده است، به صورت جداگانه نيز در يكي‌ از انتشارات تخصصي يونسكودر زمينهء ارتباطات و توسعهء روستايي، در سال 1977(1356شمسي)، انتشار يافته است.(63)

 

پ) ارتباطات براي سوادآموزي و آموزش

در دورهء پيش از پيروزي انقلاب، نقش ارتباطات در پيشبرد برنامه‌هاي سوادآموزي، آموزش عمومي و همچنين آموزش دانشگاهي هم طرف توجه قرار گرفته بود و سازمان‌ها و مؤسسات دولتي مختلف در اين زمينه كوشش‌ها و فعاليت‌هايي را دنبال مي‌كردند.

 

براي كاربرد وسايل ارتباط جمعي، در جهت مقابله با بيسوادي، از سوي "انستيتوي‌ بين المللي شيوه‌هاي سوادآموزي سالمندان"، كه در اين دوره با همكاري وزارت آموزش و پرورش و سازمان پيكار با بيسوادي در تهران تأسيس شده بود، پژوهش‌هايي انجام مي‌گرديدند. در ميان اين پژوهش‌ها، چگونگي استفاده از راديو در آموزش سالمندان، به سبب امكانات‌ وسيع كاربرد اين وسيلهء مهم ارتباطي براي بيسوادان، اهميت ويژه‌اي پيدا كرده بود.(64)

 

از طرف وزارت آموزش و پرورش نيز مطالعات و تحقيقاتي در جهت استفاده از وسايل‌ ارتباطي، براي پيشرفت برنامه‌هاي آموزشي مدارس و مخصوصا دبيرستان‌ها، صورت‌ مي‌گرفتند(65). كاربرد ارتباطات و تكنولوژي‌هاي آموزشي، در برنامه‌هاي درسي دبيرستاني و دانشگاهي هم، از سوي دانشكده‌هاي تربيت معلم،سازمان راديو تلويزيون ملي ايران و همچنين دانشگاه آزاد، مورد توجه واقع شده بود و به همين جهت، كتاب‌ها و نشريات گوناگوني‌ در اين زمينه، منتشر مي‌گرديدند(66). توجه به محتواي اين كتاب‌ها و به خصوص، شناخت‌ بعضي از مؤسسات آمريكايي منتشر كنندهء آن‌ها، تأثيرهاي اقتباس مستقيم و غيرمستقيم‌ شيوه‌هاي غربي استفاده از وسايل و تكنولوژي‌هاي ارتباطي در مسير نوسازي را مشخص‌ مي‌سازد. در آن دورهء شيوه‌هاي مستقل محققان جهان سوم، براي كاربرد ارتباطات در راه‌ پيشرفت و گسترش سوادآموزي و آموزش عمومي، به‌طور كلي در ايران مورد بي‌توجهي قرار گرفته بودند و حتي مي‌توان گفت به فراموشي سپرده شده بودند تا آن‌كه پس از پيروزي انقلاب‌ اسلامي، با ترجمهء آثار برخي از اين محققان، مانند پائولو فريره  برزيلي،تا حدودي خلاء موجود در اين زمينه برطرف گرديد.

 

دورهء پس از انقلاب

در دورهء پس از پيروزي انقلاب و استقرار جمهوري اسلامي،مطالعات و تحقيقات دربارهء توسعه‌ بخشي وسايل و تكنولوژي‌هاي ارتباطي، از سوي پژوهشگران ايراني،در خارج و داخل‌ كشور ادامه يافته‌اند. بديهي است كه پژوهش‌هاي ارتباطي اين دوره، به سبب تغيير شرايط قبلي‌ مي‌بايست در مقايسه با آنچه پيش از انقلاب انجام مي‌گرفت، تفاوت‌هايي داشته باشند و ويژگي‌هايي پيدا كنند. اما چون برخي از مطالعات و تحقيقات عرضه شده در دورهء جديد، در اوضاع و احوال پيشين آغاز شده بودند و علاوه بر آن، بعضي از پژوهشگران، به ويژه در داخل‌ ايران، نيز با وجود دگرگوني‌هاي انقلابي و همچنين گسترش ديدگاه‌هاي انتقادي راديكال و جهان سومي در زمينهء ارتباطات و توسعه،همان ديدگاه‌هاي حاكم غربي را دنبال مي‌كردند، بسياري از پژوهش‌هاي جديد، عملا با دورهء پيش، تمايزهاي زيادي نداشته‌اند.

 

I . پژوهش‌هاي خارج كشور

در خارج كشور، مهم‌ترين و بيشترين پژوهش‌هاي نظري مربوط به ارتباطات و توسعه در ايران،در دورهء پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، از سوي دكتر مجيد تهرانيان و دكتر حميد مولانا، ارائه شده‌اند.

در اين پژوهش‌ها بيشتر بر علل شكست برنامه‌هاي  نوسازي ايران و كاربردهاي‌ نادرست وسايل ارتباط جمعي در حفظ قدرت خودكامهء سياسي و گسترش وابستگي‌هاي‌ فرهنگي خارجي، تأكيد گرديده است.

- يكي از نخستين مقاله‌هايي كه دكتر مجيد تهرانيان در دورهء پيش از پيروزي انقلاب، در خارج كشور انتشار داد، مقاله‌اي با عنوان "ايران: ارتباطات، از خود بيگانگي و انقلاب"بود، كه در مارس 1979 (اسفند 1357) در مجله "اينتر مديا" در لندن منتشر گرديد(68).

 

در سال‌ 1979؛ دو مقالهء ديگر وي نيز در ايالات متحدهء آمريكا و فرانسه، انتشار يافتند. يكي از اين‌ مقاله‌ها، تحت عنوان "نظريهء توسعه و سياست ارتباطي: الگوهاي در حال دگرگوني"، در شمارهء اول يك سالنامهء جديد تخصصي، به نام "پيشرفت در علوم ارتباطي"، در ايالات‌ متحدهء آمريكا، به چاپ رسيد. مقالهء ديگر او با عنوان "ارتباطات و توسعهء بين المللي: برخي‌ ملاحظات نظري"، كه به "كميسيون بين المللي يونسكو براي مطالعه دربارهء مسائل ارتباطات" عرضه شده بود، در مجلهء "فرهنگ‌ها"، متعلق به سازمان يونسكو، در پاريس منتشر شد(70)

در سال 1980 ميلادي (1359 شمسي)، مقالهء ديگري از دكتر تهرانيان تحت عنوان "ارتباطات‌ و انقلاب در ايران: گذر از يك الگو"، در مجلهء "مطالعات ايراني" در امريكا انتشار يافت (71)، كه‌ مكمل مقالهء سال قبل او در سالنامهء "پيشرفت در علوم ارتباطي" بشمار مي‌رود.

 

در همان‌ سال،در حالي‌ كه در قسمت ارتباطات و اطلاعات يونسكو در پاريس، به كار اشتغال‌ داشت، يكي از كارهاي پژوهشي او، با عنوان "شاخص‌هاي اجتماعي - اقتصادي و ارتباطي در برنامه‌ريزي توسعه: مطالعهء موردي ايران"، كه قبلا تهيه شده بود و در ماه ژوئن 1979 (خرداد 1358شمسي) به يونسكو ارائه گرديده بود، با برخي تجديد نظرها، در مجموعهء "ارتباط و جامعه" يونسكو، منتشر شد(72). در سال مذكور، مقالهء ديگري از او ، با عنوان "نفرين تجدد: ديالكتيك نوسازي و ارتباطات" در مجلهء بين‌المللي علوم اجتماعي، يكي ديگر از مجله‌هاي‌ تخصصي يونسكو در پاريس به چاپ رسيد (73).لازم به يادآوري است كه اين مقاله نيز براساس تجربهء نوسازي ايران و نقش ارتباطات در فرايند اين نوسازي در رژيم گذشته، تهيه گرديده بود.

 

در سال  1982(1361 شمسي)، مقاله‌اي تحت عنوان "وابستگي و دو گانگي ارتباطات در ايران"، در شمارهء ماه مه آن سال مجلهء اينتر مديا در لندن، از دكتر تهرانيان منتشر شد(74)، كه در آن، وضع و كاربرد ارتباطات در دوره‌هاي قبل و بعد از انقلاب، مورد بررسي قرار گرفته‌اند. دو سال بعد هم، پژوهش گسترده‌تري كه در همين زمينه، با عنوان "وابستگي و دوگانگي ارتباطات در جهان سوم" تهيه كرده بود، در ايالات متحدهء آمريكا به چاپ رسيد(75).

 

در ماه سپتامبر  1982 (1361شمسي)، دكتر تهرانيان يك مقاله نيز، تحت عنوان "نظريهء توسعه و ايدئولوژي‌هاي‌ رسالت‌آميز: وابستگي، ارتباط و دموكراسي در جهان سوم"، در كنفرانس جهاني انجمن بين‌المللي‌ تحقيق در ارتباطات جمعي كه در پاريس برگزار شد، ارائه داد.(76)

 

مقاله‌اي تحت عنوان "ارتباط و انقلاب در آسيا: سلطهء غرب و استقرار فرهنگي در ژاپن و ايران"، كه وي مطالب اصلي آن‌ را قبلا تهيه كرده بود و نخستين بار، به صورت كوتاه در مجلهء انگليسي‌ زبان پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران و به شكل مفصل، در مجلهء انگليسي زبان‌ دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران، منتشر شده بود، در سال 1984(1363شمسي)، به صورت‌ كاملتر در مجلهء ارتباطات دانشگاه كيوتو در ژاپن انتشار يافت.(77)

 

از مقاله‌هاي ديگري كه دكتر تهرانيان در سال‌هاي بعد و در كشورهاي غربي منتشر كرد، مقاله‌اي با عنوان "تكنولوژي‌هاي ارتباطي و توسعهء جهاني" منتشر شده در ماه مه 1988 (ارديبهشت 1367شمسي)، در مجلهء اينتر مديا چاپ لندن، جالب توجه است(78).  او در اين مقاله، راجع‌ به چگونگي برداشت‌هاي كنوني دربارهء تكنولوژي‌هاي نوين ارتباطي، چهار نوع‌ ديدگاه را مطرح نموده و به ترتيب، از هواداران بسيار خوشبين و نيز مخالفان بسيار بدبين اين‌ تكنولوژي‌ها و همچنين ديدگاه بي‌طرفانه و بالاخره، ديدگاه معتقد به تأكيد بر ساختارهاي‌ اجتماعي حاكم بر تكنولوژي‌هاي مذكور، نام برده است. وي با يادآوري‌هاي مكرر دربارهء تجربهء ناموفق نوسازي پرشتاب ايران در دورهء رژيم سابق و عكس العمل‌هاي انقلابي عليه آن، روندهاي كنوني توسعه در جهان را نيز تشريح كرده و ضمن آن‌ها، فراملي‌گرايي اقتصاد جهاني‌ در كشورهاي مركزي سرمايه‌داري، قبيله‌گرايي سياسي در ممالك پيراموني جهان سوم، دموكراسي‌گرايي ارزش‌ها در كشورهاي نيمه‌ پيراموني و مطلق‌گرايي‌هاي كنترل و نظارت در سراسر دنيا را، تجزيه و تحليل نموده است.

او در يكي از آخرين مقاله‌هاي خود با عنوان "ارتباط، صلح و توسعه"، كه در سال 1990 (1369شمسي)، در كتابي به نام "ارتباط‌گري براي صلح: ديپلماسي و مذاكره"، در ايالات‌ متحده منتشر شده است (79)، نيز با در نظر گرفتن اصول كلي مطالعات پيشين خويش، نقش‌هاي جديد ارتباطات در كمك به توسعهء جوامع معاصر در سطح‌هاي محلي، منطقه‌اي و جهاني و پاسداري از صلح و آرامش بين‌المللي را بررسي كرده است.

 

در كتاب ديگر اين پژوهشگر، تحت عنوان "تكنولوژي‌هاي قدرت، ماشين‌هاي اطلاعاتي و دورنماهاي دموكراسي"(80)، كه با پيشگفتار "يوهان گالتونگ"، محقق راديكال مشهور نروژي، در سال 1989 (1368شمسي) در آمريكا به چاپ رسيده است، تركيب تكامل يافتهء نظريات وي‌ مقاله‌هاي مهم سال‌هاي اخير او، ملاحظه مي‌شود.

 

اين كتاب، داراي دو بخش عمده است. در بخش اول، شرايط تاريخي و زمينه‌هاي نظري‌ تحول تكنولوژي‌هاي ارتباطي و نيز نقش‌هاي اين تكنولوژي‌ها در قدرت سياسي، دموكراسي و توسعه، مطالعه شده‌اند.

در اين بخش، با تأكيد بر تكنولوژي‌هاي ارتباطي، به عنوان تكنولوژي‌هاي مؤثر در تحقق‌ توسعهء دموكراتيك، چهارگونه الگوي جهاني، شامل الگوهاي دموكراتيك سرمايه‌داري، الگوهاي دموكراتيك كمونيستي، الگوهاي دموكراتيك جماعت‌گرا و الگوهاي مطلق‌گراي‌ ضد دموكراتيك، معرفي شده‌اند. بخش دوم كتاب به وعده‌ها، خطرات و دورنماهاي‌ تكنولوژي‌هاي ارتباطي اختصاص يافته و در مباحث مختلف آن، به ترتيب از وعده‌هاي‌  "دموكراسي تلويزيوني"، خطرات يك كابوس اورولي‌  و دورنماهاي آينده در كشورهاي‌ مركزي سرمايه‌داري و ممالك پيراموني، سخن گفته شده است. مؤلف، در مبحث آخر كتاب، با ارائه "چشم‌اندازهاي دموكراسي جماعت‌گرا" و يادآوري نمونه‌هايي همچون جنبش سبزها در آلمان، كه به هواداري از حفظ محيط زيست، پديد آمده است، به يك نتيجه‌گيري آرماني‌ پرداخته است.

در مباحث گوناگون اين كتاب، تجربيات ناموفق رژيم سلطنتي گذشته راجع‌ به كاربرد ارتباطات در روند نوسازي غربي ايران، نقش‌هاي مؤثر ارتباطات سنتي اسلامي در بسيج‌ اجتماعي بسيار گستردهء مردمي در دوران انقلاب و گرايش‌هاي قاطع نظام جديد اسلامي، بر حفظ و حراست هويت فرهنگي، مورد تأكيد قرار گرفته‌اند.

 

-دكتر حميد مولانا، در دورهء پس از انقلاب، مقاله‌هاي متعددي دربارهء نقش ارتباطات در شرايط قبلي جامعهء ايراني، اهميت ارتباطات سنتي در شكل‌گيري و پيروزي انقلاب اسلامي و كاربردهاي ارتباطي در دوران حكومت جمهوري اسلامي، به سمينارها و كنفرانس‌هاي‌ بين‌المللي و منطقه‌اي و همچنين سمينارها و كنفرانس‌هاي داخل ايران ارائه كرده و در نشريات‌ تخصصي غربي انتشار داده است.

 

اولين مقالهء دكتر مولانا در اين دوره، راجع‌ به مقابلهء ارتباطات سنتي با تكنولوژي‌هاي نوين‌ ارتباطي در جريان انقلاب اسلامي، در تابستان 1979 (1358شمسي) در مجلهء "جورنال آو كاميونيكيشن"، در ايالات متحدهء آمريكا، به چاپ رسيد (81).

 

در پاييز همان سال، همزمان با بحران ناشي از اشغال سفارت آمريكا در تهران، وي مقاله‌اي با عنوان "روابط ايالات متحدهء آمريكا و ايران، از 1954 تا 1978 ميلادي (1333 تا 1357شمسي): نمونه‌اي از سلطهء فرهنگي"، به كنفرانس سالانهء "انجمن مطالعات خاورميانه"، در ايالت  يوتا عرضه كرد (82)، كه شكل كامل‌تر آن، تحت عنوان "نقش وسايل ارتباطي در منازعهء ايالات متحده و ايران"(83)، در سال‌ 1984، در كتابي به نام "وسايل خبري در منازعهء ملي و بين‌المللي"، انتشار يافت. در اين مقاله، عوارض منفي كاربرد ارتباطات جمعي در جريان نوسازي ايران و نيز در سطح‌ روابط بين المللي، بررسي شده بودند.

 

او در همين دوره،مقالهء ديگري با عنوان "ارتباطات براي دگرگوني سياسي: انقلاب ايران"، تهيه‌ كرد، كه در سال 1984، در كتابي به نام "ارتباطات جهاني"، در نيويورك منتشر گرديد.(84)

دكتر مولانا، در پژوهشي كه در اوايل دههء 1980ميلادي(1360شمسي)، در زمينهء "جريان‌ بين المللي اطلاعات"، براي يونسكو انجام داد و در سال 1985 ميلادي (1364شمسي)، از سوي اين سازمان، در مجموعهء "گزارش‌ها و مقاله‌ها دربارهء ارتباطات جمعي"، در پاريس انتشار يافت، در فصل دوم آن، تحت عنوان "خبرها و نظرها"، نيز آثار نامطلوب وسايل ارتباطي، در تقليد از غرب و همچنين تصويرسازي نادرست از نوسازي غربي در ايران را تجزيه و تحليل كرده است (85). اين انتقادها در كتاب او به نام "اطلاعات سراسر زميني و ارتباطات‌ جهاني: مرزهاي جديد روابط بين‌الملل"، كه بخش‌هايي از پژوهش مذكور را در بر دارد و در همان سال در نيويورك به چاپ رسيده است، نيز انعكاس يافته‌اند(86). در همين كتاب،طي‌ فصلي كه به "تكنولوژي اطلاعات و نظام‌ها و سياست‌هاي كشورهاي در حال توسعه" اختصاص يافته، بر اهميت ارتباطات سنتي در توسعهء جوامعي نظير ايران پس از انقلاب‌ اسلامي، چين، هند و تانزانيا، تأكيد گذاشته شده است.(87)

 

در سال‌هاي بعد هم دكتر مولانا با استفاده از مسافرت‌هايي،كه به مناسبت‌هاي گوناگون، از جمله شركت در كنفرانس بين‌المللي دفاع مقدس، سمينار نمايندگان خبرگزاري جمهوري‌ اسلامي ايران در خارج كشور، كنفرانس بين‌المللي انديشهء اسلامي، سمينار بين‌المللي‌ خليج فارس و ششمين كنفرانس عمومي شبكهء خبرگزاري‌هاي جنبش كشورهاي غيرمتعهد، به‌ ايران انجام داد، سخنراني‌هايي ايراد كرد و گزارش‌هايي در مورد اين مسافرت‌ها، با تأكيد بر نقش‌ ارتباطات در تحولات جديد ايران، تهيه نمود، كه به گردهمايي‌هاي ارتباطي و يا نشريات‌ تخصصي غربي،ارائه شده‌اند.

 

از ميان اين نوشته‌ها و پژوهش‌ها، مي‌توان مقالهء وي در مورد"ارتباط جمعي در خاورميانه: مأخذها و مأخذگاه‌ها"، منتشر شده در سال 1986 ميلادي (1365شمسي)، در "راهنماي جهاني‌ وسايل ارتباطي و ارتباطات"، گردآوري پرفسور "جان لنت" آمريكايي(88) و همچنين مقالهء ديگر او دربارهء "نظام‌هاي وسايل ارتباطي و ارتباطات در خاورميانه"، انتشار يافته در چاپ تازهء كتاب خاورميانه زير نظر "مايكل آدامس"، در سال 1988 ميلادي (1367شمسي) در ايالات‌ متحدهء آمريكا(89) را، كه در آن‌ها، از جايگاه تازهء ارتباطات جمعي ايران و شرايط پس از پيروزي‌ انقلاب اسلامي، سخن گفته شده است، نام برد.

 

مقالهء او دربارهء "هدف‌هاي تبليغ، از نظر اسلام: به سوي يك نظريهء ارتباطي و اصول‌ اخلاقي"، كه در بهمن‌ماه سال 1368 (ژانويهء 1989)، به هفتمين كنفرانس انديشهء اسلامي در تهران عرضه شده و در همان سال در كتابي به نام "حقوق عمومي و علوم سياسي تطبيقي" در اسپانيا منتشر گرديده است (90) و مقالهء ديگر وي در مورد"ارتباطات،اصول اخلاقي و سنت‌ اسلامي"، منتشر شده در كتاب "اصول اخلاقي ارتباطات و دگرگوني جهاني"، زير نظر توماس‌ كوپر در سال 1989ميلادي(1368 شمسي) در ايالات متحده آمريكا (91) نيز شايان توجه‌اند. بايد يادآوري كرد، دكتر مولانا كه مطالعه دربارهء چارچوب اخلاقي عملكرد ارتباطات جمعي را از سال‌ها پيش دنبال كرده بود، در سال‌هاي دههء 1990، تحت تأثير شرايط تازهء پس از پيروزي‌ انقلاب اسلامي و مسافرت‌هاي اخير خود به ايران، بر نقش اخلاق اسلامي در اين زمينه، تأكيد بيشتري گذاشته است.

 

مقالهء بعدي او، تحت عنوان "جامعهء مدني، جامعهء اطلاعاتي و جامعهء اسلامي: يك‌ چشم‌انداز تطبيقي" (92) كه در تابستان 1990 ميلادي (1368شمسي)، به چهارمين گردهمايي‌ بين‌المللي ارتباطات و فرهنگ در دانشگاه شهر ليو بليانادر يوگسلاوي سابق (اسلوونياي‌ كنوني)، ارائه شده بود(93)، شكل كامل‌تري از ديدگاه‌هاي او درباره جامعه اسلامي كنوني در برابر جوامع جديد غربي را بدست مي‌دهد. در همين زمينه، ديدگاه‌هايي كه وي در سال 1369 شمسي براي ارائه به ميزگرد مجلهء نامه فرهنگ؛ نشريه معاونت امور بين الملل وزارت‌ فرهنگ و ارشاد اسلامي،دربارهء "تبادل نابرابر در فرهنگ كنوني جهان" بيان كرده بود، نيز جالب توجه است.(94)

 

در سال‌هاي آخر دههء 1980 و سال‌هاي اول دههء 1990، مطالعات دكتر مولانا در زمينهء ارتباطات‌ و توسعه، گسترش بيشتري پيدا كردند. در سال 1988ميلادي(1367شمسي)، پژوهش او با عنوان "تكنولوژي ارتباطي و توسعه" كه طبق تصميم پنجمين اجلاسيهء شوراي بين‌الدول‌  برنامهء بين المللي يونسكو براي توسعهء ارتباطات در ماه مه 1985 جهت تهيه گزارشي‌ براساس مطالعات و تجربيات گذشته، راجع‌ به كاربرد تكنولوژي نوين فضايي در راه توسعه و به ويژه، توسعهء آموزش، علم و فرهنگ و توسعهء روستايي، از طرف دبيرخانهء يونسكو تهيه‌ آن به وي واگذار شده بود، در مجموعهء "گزارش‌ها و مقاله‌هاي راجع‌ به ارتباطات جمعي" در پاريس، انتشار يافت.(95)

 

وي در تابستان همان سال، به دنبال مسافرتي كه چند ماه پيش به ايران كرده بود، مقاله‌اي‌ نيز تحت عنوان "ارتباطات و توسعهء فرهنگي: گزارشي از ايران"، به كنفرانس سالانهء  انستيتوي بين المللي ارتباطات در واشنگتن ارائه داد.(96)

 

يكي از مهم‌ترين مطالعات دكتر مولانا در مورد ارتباطات و توسعه، كتاب "گذر از نوگرايي: ارتباطات و دگرگوني جامعه"نام دارد، كه با همكاري خانم«لوري ويلسون»، دانشجوي‌ پيشين او در دوره دكتراي ارتباطات بين المللي در دانشگاه آمريكن در شهر واشنگتن و استاديار وقت علوم ارتباطات، تأليف گرديده و در سال 1990 ميلادي (1369شمسي)، در نيويورك منتشر شده است.(97)

 

اين كتاب، چنانكه از نام آن پيداست نوعي پاسخ و معارضه، در برابر كتاب معروف دانيل‌ لرنر، موسوم به گذر از جامعه سنتي: نوسازي خاورميانه - كه سي سال پيش از آن منتشر شده‌ بود - بشمار مي‌رود. به همين جهت، يادآوري‌ها و اشاره‌هاي گوناگوني دربارهء ايران و اسلام در آن، مشاهده مي‌شوند.

 

كتاب مذكور، داراي پيشگفتاري به قلم دكتر مولاناست و به دنبال آن، مباحث اصلي، در 9 فصل ارائه گرديده‌اند. در فصل يكم، واژهء توسعه و ريشه‌گيري تاريخي آن بررسي شده است. فصل دوم،به مطالعهء توسعه‌گرايي اختصاص يافته است و ضمن آن، ارتباطات، دگرگوني‌ و تحول، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته‌اند. در فصل سوم، نظريه‌ها و رويكردهاي مربوط به‌ ارتباطات و توسعه، و ديدگاه‌ها و الگوهاي گوناگون آن، مانند رويكردهاي علّي  (ارتباطات‌ به عنوان علت يا عامل توسعه) دانيل لرنر و  ديويد مك كلي لاند، رويكردهاي‌ فايده‌جويانه، نظير الگوي نشر اورت راجرز و رويكردهاي ساختاري، همچون‌ گزارش كميسيون مك برايد و نوشته‌هاي هربرت شيلر آمريكايي،  آرماند ماتلار  فرانسوي و سس هاملينك هلندي، به بررسي انتقادي گذاشته شده‌اند و پس از آن، سه‌گونه‌ الگوي ارتباطات و توسعه، شامل الگوهاي ليبرال-كاپيتاليست،مانند الگوي موردنظر  دانيل لرنر و همكاران او، الگوي ماركسيست-سوسياليست،مبتني بر انديشه‌هاي‌ ماركس، انگلس و لنين، و الگوهاي توحيدي-رهايي‌خواهي،بر اساس افكار پائولو فريره و دكتر علي شريعتي، معرفي گرديده‌اند.

 

فصل چهارم كتاب، دربارهء فرهنگ، جامعه و ارتباطات است. در اين فصل، سه نظريهء مهم‌ مربوط به اين زمينه‌ها - جبري‌گرايي تكنولوژيك، نظريهء اقتصاد سياسي، و ديدگاه‌هاي عرضه‌ شده در مطالعات فرهنگي و فرانوگرايي- مورد بحث واقع شده‌اند و سپس ديدگاه خاص مؤلف‌ دربارهء "نظريه همگرا"، ارائه گرديده است. در فصل پنجم، برنامه‌ريزي‌ها و سياستگذاري‌هاي‌ ارتباطات براي توسعه، بررسي شده‌اند. فصل ششم، تكنولوژي‌هاي ارتباطي و توسعه و چگونگي كاربرد آنها و نيز زمينه‌ها و حوزه‌هاي عملكرد اين تكنولوژي‌ها، در سطح‌هاي كلان و خرد را طرف توجه قرار داده است.

 

در فصل هفتم، راجع‌به "ارتباطات دور و آثار آن‌ها، اهميت راديو و تلويزيون و همچنين‌ ماهواره‌ها، بررسي گرديده‌اند. فصل هشتم، به كاربرد تكنولوژي‌هاي فضايي در توسعهء اجتماعي-اقتصادي، تخصيص داده شده است. اين فصل، كه همان پژوهش قبلي عرضه‌ شده به يونسكو را دربر دارد، بر اهميت اينگونه تكنولوژي‌ها، در توسعهء ممالك جهان سوم، انواع كاربردهاي آن‌ها و نيز نمونه‌هايي از مطالعات و تجربيات مربوط به تكنولوژي‌هاي مذكور، در سطح‌هاي بين‌المللي و منطقه‌اي و كشورهاي مختلف جهان، تأكيد گذاشته است.

 

فصل نهم، كه آخرين فصل كتاب است، به  افراد و جماعات: ارتباطات و دگرگوني‌ جامعه اختصاص يافته است و ضمن آن، دگرگوني كل جوامع ، برمبناي جهان‌بيني‌هاي‌ فلسفي غربي و شرقي و به ويژه اسلامي و بحران‌هاي نظري و علمي كنوني دنيا، مورد مطالعه‌ قرار گرفته‌اند.

 

- دكتر اصغر فتحي هم در دورهء پس از انقلاب، پژوهش‌هاي خود را دربارهء تأثير ارتباطات در  نوسازي و انقلاب‌هاي ايران ادامه داده است. يك مقالهء او تحت عنوان "ارتباطات و سنت در انقلاب: نقش منبر اسلامي"، در تابستان 1979ميلادي(1358شمسي)، در كنار مقالهء ياد شده‌ دكتر مولانا، در مجلهء معروف جورنال آو كاميونيكايشن، در آمريكا انتشار يافت (98)، مقالهء ديگر وي با عنوان،"نقش نويسندگان و روزنامه‌نگاران در جوامع در حال نوسازي: يك‌ مطالعهء موردي از ايران"، در تابستان 1984ميلادي (1363 شمسي) به پانزدهمين كنفرانس‌ جهاني انجمن بين المللي تحقيق در ارتباطات جمعي در پراگ پايتخت چكسلواكي، ارائه‌ گرديد (99). از اين محقق، مقاله‌اي نيز تحت عنوان "ديدگاه‌هاي كسروي دربارهء نويسندگان و روزنامه‌نگاران: مطالعه‌اي راجع‌ به جامعه‌شناسي نوسازي" در بهار 1986ميلادي(1365شمسي) در مجلهء  مطالعات ايراني در ايالات متحدهء آمريكا منتشر شد(100). يكي از آخرين‌ پژوهش‌هاي او،هم به صورت مقاله‌اي با عنوان "استراتژي‌هاي ارتباطي و دگرگرني جوامع جهان‌ سوم: دو مطالعهء موردي از ايران"،در تابستان 1990 ميلادي (1369شمسي) به هفدهمين‌ كنفرانس جهاني انجمن بين المللي تحقيق در ارتباطات جمعي ،در شهر "بلد" يوگسلاوي سابق، عرضه گرديد.(101)

 

- خانم "آنابل سربرني-محمدي"، و همسر وي دكتر علي محمدي، نيز در دورهء پس از انقلاب، مطالعات و تحقيقاتي راجع‌ به نقش ارتباطات در نوسازي ايران و همچنين‌ انقلاب اسلامي انجام داده‌اند. خانم سربرني- محمدي كه در سال‌هاي پيش از انقلاب همراه‌ همسرش در ايران بسر مي‌برد و ضمن همكاري با پژوهشكدهء علوم ارتباطي و توسعهء ايران، سرپرستي مجلهء انگليسي‌زبان پژوهشكده را به عهده داشت، در سال‌هاي بعد از انقلاب، مدتي در انگلستان با مركز پژوهشهاي ارتباطي دانشگاه لستر همكاري مي‌كرد و در همين‌ زمان، با كمك چند پژوهشگر و حمايت‌هاي سازمان يونسكو، تحقيق مهمي راجع‌به "اخبار خارجي در وسايل ارتباطي جمعي جهان"،انجام داد. وي مدتي بعد به ايالات متحدهء آمريكا مسافرت كرد و با دپارتمان هنرها و علوم ارتباطي در كوئينس كالج ،دانشگاه شهر نيويورك، به همكاري پرداخت.

او رسالهء دكتراي خود را، تحت عنوان "قدرت سنت: ارتباطات و انقلاب ايران"در سال‌ 1985 (1364 شمسي) در دانشگاه كلمبيا، در نيويورك گذراند (102) و خلاصه‌اي از اين رساله را نيز به صورت مقاله‌اي با عنوان "وسايل ارتباطي كوچك براي يك انقلاب بزرگ در ايران"، در بهار 1990، در مجلهء بين‌المللي سياست، فرهنگ و جامعه منتشر كرد (103) و سال بعد هم‌ مقاله‌اي تحت عنوان "همبستگي وسايل ارتباطي در جهان سوم: نگاهي مبتني بر نظريات‌  والتر اونگ به ايران"، در كتابي به نام "وسايل ارتباطي، هشياري و فرهنگ"، كه مجموعهء مقالاتي دربارهء انديشه‌ها و آثار والتر اونگ را تشكيل مي‌دهند، انتشار داد(104).

وي از تابستان‌ 1371شمسي، كه رياست«مركز پژوهش‌هاي ارتباطي در دانشگاه لستر را به عهده گرفته، در انگلستان بسر مي‌برد و از سال گذشتهء به دنبال تعطيل مركز ياد شده، با دانشگاه لندن همكاري‌ مي‌كند.

 

دكتر علي محمدي، هم كه در سال‌هاي دهه‌هاي 1980 و 1990 همراه همسرش در ايالات‌ متحدهء آمريكا اقامت داشت و در برنامهء مطالعات ارتباطي، در مدرسهء جديد پژوهش‌ اجتماعي ،در نيويورك، تدريس مي‌كرد، پژوهش‌هاي خويش در مورد ايران را تعقيب نموده‌ است. وي در مقاله‌اي تحت عنوان "امپرياليسم فرهنگي و هويت فرهنگي"، كه در سال 1990، در كتابي به سرپرستي يك استاد آمريكايي و خود او و همسرش در آمريكا انتشار يافته (105) از كاربرد ارتباطات جمعي در جريان نوسازي ايران در دورهء پيش از انقلاب انتقاد كرده است. دكتر محمدي در دو دههء اخير چند بار به ايران مسافرت نموده و طي اين مسافرت‌ها، در سازمان‌ سابق برنامه و بودجه و مركز سابق آموزش و گسترش رسانه‌ها وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،سخنراني‌هايي در زمينهء ارتباطات و از جمله ارتباطات و توسعه،ايراد كرده است.

يك مصاحبهء او دربارهء نقش وسايل ارتباطي در جهان سوم، نيز در پاييز 1369 شمسي،در مجله رسانه به چاپ رسيده است.

 

- محقق ايراني ديگري كه در دورهء پس از انقلاب به مطالعه و تحقيق اجتماعي دربارهء يكي‌ از وسايل ارتباطي در ايران، پرداخته، دكتر حميد نفيسي است. او در مقاله‌اي با عنوان سينما به‌ منزلهء يك ابزار سياسي كه در سال 1980 (1359شمسي) در كتابي به نام "ايران نوين: ديالكتيك‌ تداوم و تغيير"، زير نظر خانم "نيكي كدي" و يك محقق ديگر آمريكايي، در ايالات متحده‌ منتشر شد(107)، با تجزيه و تحليل محتواي فيلم‌هاي ايراني در دورهء پيش از پيروزي انقلاب، كاربرد منفي اين وسيلهء مهم ارتباطي در دوران نوسازي ايران را مورد انتقاد قرار داده است. وي در سال 1987ميلادي (1366شمسي)، مقاله‌اي با عنوان "توسعهء يك سينماي اسلامي‌ در ايران"،در نشريهء سالانه "امور جهان سوم" انتشار داده (108) و در سال 1991 ميلادي (1370شمسي) نيز مقاله‌اي با عنوان مشابه مقالهء اخير،در كتابي به نام "ايران: و فرهنگ سياسي در جمهوري اسلامي"، كه زير نظر "ساميه فرسون" و مهرداد مشايخي در لندن به چاپ رسيده، منتشر كرده است.(109)

 

در ميان رساله‌هاي دورهء دكتراي دانشگاه‌هاي آمريكا،كه پس از پيروزي انقلاب به اين‌ دانشگاه‌ها ارائه شده‌اند، نيز مي‌توان نمونه‌هاي بسيار محدودي دربارهء ارتباطات و توسعه در ايران، پيدا كرد:

- دكتر اسد الله معتمدنژاد، استاديار سابق گروه علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه‌ علامه طباطبايي، پايان‌نامهء تحصيلات دكتراي خود را تحت عنوان "رابطهء سواد و تيراژ روزنامه در يك كشور در حال توسعه: نمونهء ايران"،در سال 1979 ميلادي (1358 شمسي)، در دانشگاه‌ بين المللي ايالات متحده، در سان‌ديگو (كاليفرنيا)، گذرانده است.

 

- خانم دكتر شهلا قريب، فارغ التحصيل ايراني ديگر دانشگاه‌هاي آمريكا،نيز رسالهء دكتري‌ خويش را با عنوان "ارزيابي منابع و مجراهاي اطلاعاتي گزينشي مورد استفاده براي بهبود عملكردهاي مزرعه كاري در ميان مزرعه‌كاران ايراني"، در سال 1990 به دانشگاه ايالتي كانزاس، ارائه كرده است.

 

برخلاف تعداد بسيار كم رساله‌هاي مربوط به ارتباطات و توسعه در ايران، رساله‌هايي كه‌ از طرف فارغ التحصيلان ايراني، دربارهء پوشش خبري رويدادهاي مهم ايران در دورهء انقلاب‌ اسلامي و دورهء پس از انقلاب و از جمله جريان گروگانگيري در سفارت آمريكا، به‌ دانشگاه‌هاي ايالات متحده ارائه شده‌اند و  در مبحث بعدي معرفي خواهند گرديد، فراوانترند.

 

برخي از متخصصان و محققان غربي هم در سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مقاله‌ها و كتاب‌هايي در مورد نقش ارتباطات در نوسازي و توسعه در ايران، تهيه كرده‌اند، كه‌ مي‌توان مهم‌ترين آن‌ها را يادآوري نمود:

 

- "ويليام بيمن" آمريكايي كه در فاصلهء سالهاي 1976 تا 1979، در ايران با سازمان راديو تلويزيون ملي ايران، همكاري داشته و شاهد جريان انقلاب نيز بوده است، بعد از آن، پژوهش‌هايي دربارهء ارتباطات و فرهنگ و ادب ايران منتشر كرده است. در ميان آثار او مقالهء مربوط به "نقش فرهنگي وسايل ارتباط جمعي در ايران: انقلاب 79-1978 و پس از آن" كه‌ در سال 1984، در كتابي به نام "وسايل خبري در منازعهء بين المللي" زير نظر "«آندريو آرنود" و  "ويمال ديساناياك"، در آمريكا انتشار يافته، در زمينهء مورد نظر، جالب توجه است(112). در اين‌ مقاله، از كاربرد نادرست وسايل ارتباطي در دورهء نوسازي غربي ايران انتقاد شده است و بر دگرگوني نقش آنها در دورهء پس از انقلاب تأكيد گرديده است.

 

- مقالهء خانم "فرانسين تيموتي ماهك"،با عنوان "عكس العمل ناهنجارانه در برابر نوسازي، به‌ مثابهء پيش‌درآمد انقلاب 1979" با استناد ويژه به داستان «خواب زمستاني» خانم گلي ترقي، كه‌ در زمستان 1990 ميلادي(1368شمسي) در مجلهء "تمدن‌ها" چاپ بروكسل، منتشر شده‌ است، نمونهء ديگري از پژوهش‌هاي خارجي دربارهء ارتباطات و نوسازي در ايران بشمار مي‌رود.(113)

- "يان ريشار"، پژوهشگر ايرانشناس فرانسوي نيز كه در سالهاي اخير مقاله‌ها و كتابهاي‌ متعددي در مورد انقلاب اسلامي ايران و فرهنگ شيعي، انتشار داده، در يك كتاب منتشر شده‌ زير نظر او، به نام"ميان ايران و غرب: اقتباس و جذب انديشه‌ها و تكنيك‌هاي غربي در ايران"، مقاله‌هايي از محققان ايراني و فرانسوي، در زمينه‌هاي گوناگون از جمله، كتاب و سينما، به‌ چاپ رسانده است، كه در آنها، پيشينه‌ها و زمينه‌هاي تأثير غرب در ايران، مقاله‌هايي از محققان ايراني و فرانسوي، در زمينه‌هاي گوناگون از جمله، كتاب و سينما، به‌ چاپ رسانده است كه در آنها پيشينه‌ها و زمينه‌هاي تأثير غرب در نوسازي و توسعهء ايران، بررسي گرديده‌اند.(114)

 

II . مطالعات و تحقيقات داخل كشور

در دورهء پس از انقلاب، مطالعات و تحقيقات در زمينه ارتباطات و توسعه، متأسفانه در داخل كشور، آن‌گون كه ضرورت ايجاب مي‌كرد، طرف توجه قرار نگرفته‌اند. تعطيل‌ دانشكدهء علوم ارتباطات اجتماعي سابق، كه در آخرين سال‌هاي فعاليت خود، به پژوهش‌هاي‌ مربوط به ارتباطات توسعه‌بخش، توجه يافته بود و مخصوصا  انحلال پژوهشكدهء علوم‌ ارتباطي و توسعهء ايران، كه هدف اصلي تأسيس آن گسترش مطالعه و تحقيق در مورد كاربرد ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي در جهت راه‌ گشايي توسعهء كشور بود، در متوقف شدن‌ اين‌گونه پژوهش‌ها، تأثير شديد باقي گذاشتند.

در اين ميان، برنامه‌هاي تحقيقاتي بعضي از وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاي دولتي، مانند وزارت‌ اطلاعات و جهانگردي سابق، وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و وزارت‌ كشاورزي، براي استفاده از ارتباطات در راه تحقق هدف‌هاي خاص آنها در زمينه‌هاي عمراني، سوادآموزي، تنظيم خانواده و توسعهء روستايي، نيز به سبب شرايط ناشي از جنگ تحميلي‌ عراق عليه ايران و همچنين تغيير سياست‌ها و خط مشي‌هاي دولت، متوقف ماندند.

 

در سال‌هاي اخير، به ويژه پس از پايان جنگ، بار ديگر، توجه برخي از مؤسسات دولتي و سازمان‌هاي آموزشي و پژوهشي، به ضرورت انجام مطالعات و تحقيقات دربارهء توسعه‌بخشي‌ ارتباطات،جلب شده است.كوشش وزارت سابق جهاد سازندگي براي انجام پژوهش هايي در مورد استفاده از وسايل ارتباط جمعي در پيشبرد توسعهء روستايي و اقدام سازمان برنامه و بودجه،به برگزاري سخنراني‌ها و برنامه‌هاي پژوهشي دربارهء ارتباطات و توسعه و مخصوصا تأسيس دانشگاه پيام نور و پخش برنامه‌هاي آموزشي آن از طريق سازمان صدا و سيماي‌ جمهوري اسلامي ايران و همچنين پخش برنامه‌هاي درسي وزارت آموزش و پرورش از سوي‌ اين سازمان از جمله اقدامات اميدبخش، در اين زمينه بشمار مي‌روند.

 

احياي رشتهء علوم ارتباطات اجتماعي، كه حدود 10سال، تنها به عنوان يك گرايش‌ كاربردي علوم اجتماعي در دانشگاه علامه طباطبايي فعاليت داشت، به صورت يك رشتهء مستقل دانشگاهي با دو شاخهء روزنامه‌نگاري و روابط عمومي و مخصوصا تأسيس دورهء فوق ليسانس اين رشته در دانشگاه مذكور، به تربيت نيروي انساني متخصص، براي مطالعات‌ و تحقيقات ارتباطي و از جمله ارتباطات توسعه‌ بخش،كمك كرده است. دروس جديدي كه‌ دربارهء ارتباطات در كشورهاي جهان سوم، در برنامهء آموزشي دوره ليسانس علوم ارتباطات‌ پيش‌بيني شده‌اند، براي تقويت مباني اين‌ گونه مطالعات و تحقيقات، نقش مهمي ايفا نمودند. برنامهء آموزشي دوره فوق ليسانس هم كه از سال 9631 كار خود را آغاز كرد، اصولا بر نياز مبرم‌ كشور به پژوهش‌هاي موردنظر در اين زمينه، استوار گرديده است و به همين جهت، دروس‌ تخصصي مهمي همچون ارتباطات و توسعهء اجتماعي، جهان سوم در برابر امپرياليسم‌ ارتباطي و خبري؛ برنامه‌ريزي و سياستگذاري ملي ارتباطات، روزنامه‌نگاري براي‌ توسعه و تكنولوژي‌هاي ارتباطي آموزشي،كه در اين دوره، همراه با كارهاي تحقيقي خاص‌ آنها ارائه مي‌شوند و با پايان‌نامه‌هاي تحصيلي بسياري از دانشجويان دربارهء مسائل مختلف‌ ارتباطات توسعه‌بخش، تكميل مي‌گردند، در آماده ساختن فارغ التحصيلان آن، براي گسترش‌ و پيشرفت اين نوع پژوهش‌ها، سهم اساسي دارند.

 

سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران هم در چند سال اخير،به ضرورت گسترش‌ پژوهش در ارتباطات و توسعه، توجه پيدا كرده است و در مركز تحقيقات و مطالعات و سنجش برنامه‌اي اين سازمان،كوشش‌هاي تازه‌اي در اين‌باره، دنبال مي‌شوند. برگزاري‌ جلسات سخنراني در زمينه‌هاي مختلف ارتباطي و مخصوصا ارتباطات و توسعهء ملي، كه در سال 1367 آغاز شدند(115) و اقدام براي انتشار فصلنامه فرهنگ ارتباطات ه نخستين‌ شمارهء آن، در پاييز همان سال با چند مقاله و گزارش در مورد ارتباطات و از جمله ارتباطات‌ در جهان سوم و فرهنگ، توسعه و ارتباط جمعي در جهان سوم، تكثير گرديد و ترجمهء برخي مقالات خارجي و تكثير آنها به صورت جزوه‌هاي مستقل(116)، از نخستين كوشش‌هاي‌ مركز ياد شده، براي گسترش پژوهش‌هاي مورد نظر در اين زمينه، بشمار مي‌روند. اين مركز در سال‌هاي اخير، براي برگزاري سمينارهايي دربارهء ارتباطات و توسعه نيز اقدام‌ كرده است. انجام پژوهش‌هايي در مورد رابطه تبليغات و توسعه ملي (117) و همچنين نقش‌ انحصارات تبليغاتي بين‌المللي در شكل‌گيري تحولات اجتماعي جهان سوم (118)،كه به‌ ترتيب از سوي گروه مطالعات اقتصادي و گروه مطالعات سياسي اين مركز، تهيه و تدوين و در سال 1370شمسي، تكثير شده‌اند، از مهم‌ترين كوشش‌هاي اوليهء آن در اين زمينه، محسوب‌ مي‌شوند.

 

اقدامات معاونت مطبوعاتي و تبليغاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، از طريق مركز سابق آموزش و گسترش رسانه‌ها و مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها ، براي انتشار فصلنامهء تخصصي رسانه، برگزاري سمينارهاي بررسي مسائل مطبوعات ايران، با همكاري گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي، انجام پژوهش‌هايي دربارهء مطبوعات و مخصوصا عملكردها و كاربردهاي آنها و نيز چاپ چند كتاب تخصصي در زمينهء ارتباطات را، نيز بايد از كوشش‌هاي جديد دولتي در جهت استفاده از وسايل ارتباط جمعي در تحقق‌ هدف‌هاي توسعه و پيشرفت ملي به حساب آورد.

در سال‌هاي اخير،با چاپ گزارش‌هاي ميزگردها و مقاله‌هاي مختلف دربارهء "ارتباطات‌ توسعه" و  "توسعهء ارتباطات"، در شماره‌هاي فصلنامهء رسانه به تقويت منابع فارسي‌ مربوط به آنها،كمك شايان توجهي صورت گرفته است. تشكيل سمينارهاي مذكور هم كه‌ مهم‌ترين هدف آن‌ها، فراهم كردن زمينه‌هاي پژوهش و برنامه‌ريزي و سياستگذاري ملي‌ ارتباطي بشمار مي‌روند و در گزارش‌هاي گردانندگان آن‌ها و همچنين بسياري از مقاله‌هاي‌ عرضه شده، بر اهميت توسعه و پيشرفت مطبوعات و ساير وسايل ارتباط جمعي و كاربرد آنها در راه تحقق برنامه‌هاي توسعه كشور، تأكيد شده‌اند، نيز از لحاظ تأثير در ايجاد شرايط ذهني‌ مناسب، براي اجراي طرح‌هاي پژوهشي ارتباطي و تسهيل سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي ملي‌ ارتباطات، نتايج مطلوبي پديد آورده‌اند. انتشار كتابهاي تخصصي ارتباطات و از جمله، مجموعهء مقالات سمينارهاي مذكور و ترجمهء كتاب دكتر حميد مولانا به نام گذر از نوگرايي: ارتباطات و دگرگوني جامعه -كه در صفحات قبل معرفي گرديد- نيز به لحاظ كمك به تقويت‌ منابع علمي فارسي مورد نياز براي مطالعات و تحقيقات،دربارهء ارتباطات توسعه و  توسعهء ارتباطات،بسيار سودمند بوده‌اند.

 

پي‌نويس‌ها:

(1). منظور نويسنده، شرايط غيرعادي كاربرد نظارتي و امنيتي تكنولوژي‌هاي جديد ارتباطي، در رمان  1984 اثر معروف  جرج‌ اورول  داستان‌نويس انگليسي است.

(2). اين پژوهش، به توصيهء اينجانب،به وسيله يونس شكرخواه به فارسي ترجمه شده است و با عنوان "جريان بين‌المللي اطلاعات: گزارش و تحليل جهاني"، در تهران، از سوي "مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها"، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در بهار 1371 ش، در 220 صفحه، انتشار يافته است.

(3). اين كتاب، توسط يونس شكرخواه به فارسي ترجمه شده است و با عنوان "گذر از نوگرايي: ارتباطات و دگرگوني جامعه"، از طرف "مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها"، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، در پاييز 1371 انتشار يافته است. بخشي از اين كتاب، تحت عنوان "سه نگرش به ارتباطات و توسعه" نيز قبلا از سوي مترجم آماده شده و در مجله "رسانه"، سال دوم، ش 3، پاييز 1369 ش، صص 12 تا 16، منتشر گرديده است.

(4). خلاصه‌اي از گزارش اين پژوهش، با عنوان"پوشش جهاني رسانه‌هاي آمريكا" به وسيله محمد سعيد ذكائي به فارسي برگردانده‌ شده و در مجله رسانه سال دوم، ش 3، پاييز 1370، صص 12 تا 19به چاپ رسيده است.

(5). والتر اونگ، متفكر و محقق معروف آمريكايي، داراي آثار مهمي راجع‌ به نقش سوادآموزي در جوامع معاصر و به ويژه جهان‌ سوم است.

(6). اين مقاله، به وسيله محمد سعيد ذكائي، به فارسي ترجمه شده و با همين عنوان در مجله رسانه، سال دوم،ش 4،زمستان 1370، صص 5 تا 31 منتشر گرديده است.

(7). اين كتاب، به فارسي ترجمه شده و با مشخصات زير، منتشر گرديده است: ايران و اقتباس‌هاي فرهنگي مشرق از مغرب زمين: مجموعه مقالاتي زير نظر يان ريشار، ترجمه ابو الحسن سروقد مقدم. مشهد: آستان قدس رضوي، معاونت فرهنگي،1369 ش، 304ص.

(8). اين نشريه، به كوشش احمد مير عابديني، پژوهشگر قديمي اين مركز و همكاران وي،تهيه شده بود و متأسفانه شماره‌هاي بعدي‌ آن، منتشر نگرديدند.

منابع:

1. J.C.Mathur, and Paul Neurath. An Indian Experiment in Farm Radio Forums, Paris: Unesco, 1959; B.P. Bhatt and P.F. Krishnamoorthy, Radio Broadcasting Serves Rural Development, Paris: Unesco (Reports and Papers on Mass Communication, No.48), 1965.
2. Y.V.Lakshmana Rao, Communication and Development: A Study of Two Indian Villages, Minneapolis: University of Minnesota Press, 1966.
3. Hernando Bernal Alarcon, Effectiveness of the Radio Schools of "Accion Cultural Popular" of Columbia, Madison: University of wisconsin, 1976; luis Ramiro Beltran, "Social Structure and Rural Development Communication in Latin America: Radiophonic Schools of Colombia, "Paper presented at the Summer Conference on Communication and Group Transformation for Development, East-West Communication Institute, the East-West Center, Honolulu, Hawaii, June 29 to July 11, 1975.
4. Marina Bandeira . MEB: Movimento de Educacao de Base. Report of the Regional Andean on Seminar on non-formal education. Bogota, IICA-CIR, 24-30 October 1971.
5. Pilot Project in the use of Communication Media for adult Education in Africa, Unesco, "Mass Media and African Context: An Evaluation of Senegal's Pilot Project, Paris: Unesco, (Reports and Papers on Mass Communication, No. 69), 1973.
6. Budd L. Hall, Revolution in Rural Education: Health Education in Tanzania, Dar es Salam: Institute of Adult Education, University of Dar es Salam, 1973; Budd L.Hall and Tony Dodds, "Voices for Development: the Tanzania National Radio Study Campaigns, "Cambridge, U.K.: International Extension College, Cambridge, University, 1974.
7. G?ran Hedebro, Communication and Social Change in developing Nations, Ames, Iowa: Iowa State University Press, 1982, pp. 73-88.
8. Ibid., pp. 84-85; L. Huberman and Paul M. Sweezy, Socialism in Cuba, New York: Monthly Review Press, 1969.
9. Alan P.L. Liu, Communication and National Integration in Communist China, Berkely: University of California Press, 1971, 225 pp.; Godwin C.Chu, Radical Change Through Communication in Mao's China, Honolulu: the University Press of Hawaii, 1977, 360 pp.
10. Arvind Singhal and Everett. M. Rogers, Indian's Information Revolution, New Delhi: Sage. 1989, 244 pp.
11. Paul Hartmann. B.R. Patil and Anita Dighe, The Mass Media and Village Life : An Indian Study, New Delhi: Sage, 1989, 286 pp.
12. Amin Banani, The Modernization of Iran: 1921-1941, Stanford, Calif.: Stanford University Press, 1961.
13. Leonard Binder, Iran: Political Development in a Changing Society, Berkely, Calif.: University of California Press, 1962.
14. James A. Bill, The Politics of Iran: Groups, Classes and Modernization, Columbus: Charles E. Merrill, 1972.
15. David C. Mc Clealland, "National Character and Economic Growth in Turkey and Iran," in Lucien Pye, ed., Communication and Political Development, Princeton N.J. Princeton University Press, 1963, pp. 152-181.
16. Gholam Hossein Razi, "The Press and Political Institutions of Iran: A Content Analysis of Ettelaat and Kayhan," the Middle East Journal, Vol. 22, 1968, pp. 463-747.
17. Amin Bnai, "The Role of the Press [in Iran], "in Ehsan Yarshater, Iran Faces the Seventies, New York: Praeger, 1971, pp. 321-340.
18. Hamid Mowlana, "The Role of Journalism in the Developing Countries," Paper presented to the International Seminar on Journalism, Sponsored by the German Foundation (Deutsche Stiftung), Berlin, October, 1963.
19. Hamid Mowlana, "Towards a Theory of Communication Systems: A Developmental Approach," Gazette, Vol. 17. No. 1-2, 1971, pp. 17-28.
20. Hamid Mowlana , "Mass Communication Elites and National Systems in the Middle East, "Paper presented at the IX World Conference of International Association for Mass Communication Research (IAMCR), Leipzig, 17-21 September 1974.
21. Hamid Mowlana, "The Press and National Development in the Middle East," Intellect, Vol. 104, No. 2373, March 1976, pp. 466-468.
22. Hamid Mowlana "Trends in Middel Eastern Societies," in George Gerbner, ed., Mass Media Policy in Changing Cultures, New York: John Wiley and Sons, 1977, pp. 73-82.
23. Asghar Fathi, "Preachers as Substitutes for Mass Media: the Case of Iran 1905-1909, " in Elie Kedourie and Sylvia G. Haim, eds., Towards A Modern Iran: Studies in Thought, Politics and Society, London: Frank Cass, 1980, pp. 169-184.
24. Ali Mohammadi, "Development-Support Communication and Instructional Learning Centers for Rural Areas in Iran," Ph.D. dissertation, Columbia University, New York, 1976.
25. Yahya Khakzad, "Le Role de la Television dans la vie Sociale en Iran," Montpellier, Theses 3e Cycle, Sociologie Juridique, Universite de Montpellier 1, 1976.
26. Assadollah Nowroozi, "Mass Media et Developement National en Iran: Etude Prospective," Paris, These Es-Lettres et Sciences Humaines, Universite de Rene Descartes (Paris V), 1977.
27. Mahshid Ashraf, "L'Importance des Moyens de Communication de Masse, en Pariculier la Television dans le Processus de Modernisation: Le cas de l'Iran, Paris: These 3e Cycle, en Sciences Humanines, Universite de Rene Descartes (Paris V), 1978.
28. Mahshid Ashraf Nee Bekerman, "La Television et le Processus de Development: le cas de l'Iran," Paris: These de Science Politque, Universite de Paris II, 1979.
29. Elinu Katz and George Wedell, "The Role of Broadcasting in National Development: A Study of Promise and Performance in the Broadcasting Services of Some Developing Countries," London: International Broadcast Institute, 1973.
30. Elihu Katz and Dov Shinar, "The Role of Broadcasting in National Development: Iran Case Study," Jerusalem: Communication Institute, Hebrew University of Jerusalm, July 1974.
31. Elihu Katz, "Cultural Continuity and Change: the Role of Mass Media," in Majid Tehranian, et al., eds., Communications Policy for National Development: A Comparative Perspective, London: Routeledge and Kegan Paul, 1977, pp. 109-129.
32. Elihu Katz and George Wedell, Broadcasting in the Third World: Promise and Perfrmance, Cambridge, Mass.: Harward University Press, 1977, 307 pp.
33. Everett M.Rogers, "The Passing of Dominant Paradigm," Communication Research," Vol, 3, No. 2, April 1975, pp. 213-246.

34. روزنامة كيهان، مهرماه 1343.
35. محمدرضا عسگري. نقش وسائل خبري در توسعة اقتصادي. تحقيقات روزنامه‌نگاري، ش 13، دي ماه 1347 ش، صص 4 تا 9
- وسائل ارتباط جمعي در خدمت پيكار با بيسوادي. تحقيقات روزنامه‌نگاري، ش 16، شهريور ماه 1348 ش، صص 34 تا 38
36. ويلبور شرام. وسائل ارتباط جمعي و توسعة ملي. ترجمة دكتر محمود عنايت. نگين، شماره‌هاي 47 تا 53، فروردين تا مهر 1348 ش.
37. دكترابراهيم رشيدپور. ارتباط جمعي و رشد ملي: نقش روزنامه، راديو، فيلم، تلويزيون، و ساير وسائل ارتباطي در تحولات اجتماعي. (ترجمه و تأليف). تهران: انتشارات مؤسسة مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران، ش 63، 1348 ش، ص 384. 38. دكترابراهيم رشيدپور. توسعة وسائل ارتباط جمعي. تحقيقات روزنامه‌نگاري، ش 10، فروردين 1347 ش، صص 21 تا 28
- نقش راديو و تلويزيون در خانه‌هاي فرهنگ روستايي. تحقيقات روزنامه‌نگاري، ش 13، دي 1347 ش، صص 22 تا 28
- توزيع وسائل ارتباط جمعي در دنيا و ممالك در حال توسعه. تحقيقات روزنامه‌نگاري، ش 15، خرداد 1348 ش، صص 12 تا 15
39. دكترصدرالدين الهي، دكتركاظم معتمدنژاد و مهدي محسنيان‌راد. بررسي محتوي برنامه‌هاي راديو ايران: تجزيه و تحليل مضامين گوناگون برنامه‌‍‌هاي راديو ايران (فرستنده اول). تهران: انتشارات مركز تحقيقات دانشكدة علوم ارتباطات اجتماعي، 1354 ش، 97 ص.

40. Kazem Motamed-Nejad, "Impact of Mass Media on Iranian Society," Honolulu, Hawaii: East-West Communication Institute, Advanced Summer Study Seminar, July-August 1977, 150 pp.
41. Kazem Motamed-Nejad, "Communication and Westernization: Mass Media and National Culture in Iran," Paper Presented at the XIth World Conference of the International Association for Mass Communication Research, Warsaw, September 1978, 76-pp.
42. Kazem Motamed-Nejad, "Information et Pouvoir en Iran," Etude Presentee au 2eme Colloque de l' "Association francaise pour l'Etude du Tiers Monde" Sur L' Information et le Tiers Monde," Dijon: Mai-Juin 1979, in Annuaire du Tiers Monde, Vol. 5, 1978-79, Paris: Berger-Levrault, 1979, pp. 185-213.

43. پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران: هدف، ساخت، برنامه‌ها، تهران: مهرماه 2535 (1355 ش)، صص 5 و 6
44. دكترمجيد تهرانيان. نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعة ملي ايران. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي) 2533 (1353 ش)، 78 ص
45. بيژن حمزه‌لو و ناصر هماپور. نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعة اقتصادي. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي) 2534 (1354 ش)، 70 ص
46. دكترويدا داودي. نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعة سياسي. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي)، 2534 (1354 ش)، 70 ص
47. دكترعلي اسدي و هرمز مهرداد. نقش رسانه‌ها در پشتيباني توسعة فرهنگي. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي)، 2534 (1354 ش)، 166 ص
48. رده‌بندي پيشنهادي برنامه‌هاي راديو تلويزيون در پشتيباني توسعة ملي. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي). 2535 (1355 ش)، 56 ص.
49. دكترمجيد تهرانيان. انديشة پيشرفت. پيشگفتاري بر نظريه‌هاي رشد اقتصادي و ارتباط اجتماعي. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي).2537 (1357ش)، 225ص.
50. دكترعلي اسدي. گرايشهاي فرهنگي و نگرشهاي اجتماعي در ايران. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي). 2536 (1356 ش)، 267ص.
51. دكترعلي اصغر فتحي. منبر، يك رسانه عمومي در اسلام. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران (پلي كپي). 1358 (1358 ش)،73 ص. 52.

52. Ali Assadi, "Television in Yazd: A Study of the Influence of Television on the Socio-Cultural Aspects of Life in Yazd," Tehran: Iran Communication & Development Institute (Mimeo), 1976, 82

53. جان. اي. آر. لي. به سوي سياستهاي ارتباطي واقع‌بينانه. ترجمه خسرو جهانداري. تهران: انتشارات مشترك سروش و پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران، 2536 (1356 ش)، 144 ص

54. Majid Tehranian, F. Hakimzadeh, and M.L.Vidale, eds., Communications Policy for National Development: A Comparative Perspective, London: Routledge and Kegan Paul, 1977, 286 pp.
55. Farhad Hakimzadeh.ed., "Mass Communications Policy in Rapidly Developing Societies: Report of the Mashad Symposium, Tehran: IRAN Communication & Development institute (Mimeo) , 1976, 90 p.
 

56. جمشيد اكرمي (ويراستار). پيرامون ساخت و نقش رسانه‌ها: همايش شيراز. تهران: انتشارات سروش (انتشارات راديو تلويزيون ملي ايران) و پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران 2536 (1356 ش)، 478 ص


 57.Communications and Development Review


58. دكتركاظم معتمدنژاد. «جهان سوم در برابر سلطة ارتباطي و اطلاعاتي غرب». رسانه، سال دوم، شمارة يكم، بهار 1370 ش، صص 12 تا 25
59. بيژن حمزه‌لو. كتابشناسي موضوعي رسانه‌هاي همگاني. تهران. انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران، 1358 ش، 99 ص

ـ دكتر چنگيز پهلوان، فرهنگ و برنامه‌ريزي. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران، 1358 ش، 124 ص

ـ دكترعلي اسدي. مقدمه‌اي بر جامعه‌شناسي رسانه‌هاي همگاني. تهران: انتشارات پژوهشكدة علوم ارتباطي و توسعة ايران، 1358 ش، 91 ص

60. Ghassem Khalilzadeh Rezai, et al., "Preliminary Proposals for an Iranian Development Support Communication System.: Bangkok: UNDP/UNICEF Development Support Communication Service, 1971. 52 p.
61. H. A.Anvari and G. Khalilzadeh Rezai, "Communication for Development: the National Iranian Development Communication System," Seminar on Motivation, Information and Communication For Development in African and Asian Countries, Sponsored by International Broadcast Institute, London, 1975.
62. Robert Gillespie and Mehdi Loghmani, "The Esfahan Communication Projects", Final Report (Draft), Paris: UNESCO, May 1972.
63. Robert Gillespie and Mehdi Loghmani, "The Esfahan Communication Projects for Family Planning - Iran, " Final Report (Draft), Paris: UNESCO, May 1972. Abstract in Juna E. Diaz Bordenave, Communication and Rural Development, Paris: UNESCO, 1977, pp, 53-60
64. Richard C. Burk, the Use of Radio in Adult Literacy Education, Tehran: International Institute for Adult Literacy, 1977.

65. فخرالسادات امين. تأثير تماشاي برنامه‌هاي تلويزيوني در معلومات عمومي دانش‌آموزان. تهران. سازمان تربيت معلم و تحقيقات تربيتي، مؤسسه تحقيقات و مطالعات تربيتي، 1344 ش، 20 ص

- دكتر كامبيز محمودي. سنجش نظر دانش‌آْموزان نسبت به دروسي كه از تلويزيون پخش مي‌شود. تهران: سازمان تربيت معلم و تحقيقات تربيتي، مؤسسة تحقيقات و مطالعات تربيتي، 1344 ش، 31 ص

-تلويزيون و تأثير تربيتي آن. ماهنامة آموزش و پرورش. شمارة يك، مهرماه 1348 ش

-تلويزيون و نوجوانان. ماهنامة آموزش و پرورش، شمارة 3، آدز 1348 ش


66. در اين‌باره مي‌توان، منابع زير را يادآوري كرد:

ـ استفاده از وسائل سمعي و بصري براي تشويق آموزش و پرورش. تهران: اداره روابط فرهنگي ايران و آمريكا، بدون تاريخ، 38 ص
67 .

- دكتركامبيز محمودي. آموزش سمعي و بصري. تهران: ايران مك گروهيل، 1343 ش، 37 ص

- دكترابراهيم رشيدپور. آموزش سمعي و بصري (2 جلد). تهران: انتشارات آرمان، 1348 و 1350 ش

ـ دكترابراهيم رشيدپور. تلويزيون آموزشي. تهران: آموزش سمعي و بصري و راديو تلويزيون تربيتي، 1348 ش، 44 ص

ـ دكترابراهيم رشيدپور. ارتباط و تكنولوژي آموزشي. تهران: بدون نام ناشر، 2535 (1355 ش)، 238 ص

ـ ناصر موفقيان. تكنولوژي آموزشي. تهران: فرانكلين: مجموعه‌هاي اول، دوم و سوم، 1353 ش، 64،66 و 73 ص

ـ ناصر موفقيان. چند گزارش در زمينه تكنولوژي آموزشي . تهران: فرانكلين، 1353 ش، 72 ص.

67. پائولو فريره. آموزش ستمديدگان. ترجمة احمد بيرشگ و يوسف الله راد. تهران: انتشارات خوارزمي، 1364 ش (ترجمه ديگري از اين كتاب، با عنوان «فرهنگ سكوت»، به وسيلة دكترعلي شريعتمداري به فارسي تهيه شده بود و در سال 1357ش از سوي انتشارات چاپخش، در تهران انتشار يافته بود).

ـ آموزش در جريان پيشرفت: ترجمة احمد بيرشك. تهران: انتشارات خوارزمي، 1364 ش ـ آموزش شناخت انتقادي. ترجمة منصوره (شيوا) كاوياني. تهران: انتشارات آگاه، 1368 ش، 112 ص

68. Majid Tehranian, "Iran: Communication, Alienation, Revolution," Inter Media, London: International Institute of Communication, Vol. 7, No. 2, March 1979, pp. 6-12.
69. Majid Tehranian, "Development Theory and Communication Policy: The Changing Paradigms, " in Melvin J.Voigt, ed., Progress in Communication Sciences, Norwood, N.J,: Alex, 1979.
70. Majid Tehranian, "Communication and International Development: Some Theoretical Considertions," Cultures, Vol. 6, No. 3, 1979, pp. 29-37, Documents of International Commission for Study of Communication Problems, No. 41, 1979; Also see, Media Asia, Vol. 6. No. 3, 1979, pp. 157-160; Traduction Francaise: Communication et Development International: Quelques Consideration Theoriques Cultures, Documents C.I.C., 41, 1979
71. Majid Tehranian , "Communication and Revolution in Iran: the Passing of a Paradigm, "Iranian Studies, Vol. 13, Ni. 1-4, 1980, pp. 5-30.
72. Majid Tehranian , "Socio-Economic and Communication Indicators in Developing Planning: A Case Study of Iran," Paris: UNESCO (Communication and Society, No.5), 1980, 126 p.
73. Majid Tehranian "The Curse of Modernity: The Dialectics of Modernization and Communication," International Social Science Journal, Vol. 32, No. 2, 1980, pp. 247-263; Also see, Media Asia, vol. 7, No. 2, 1980, pp.95-102.
74. Majid Tehranian , "Communication Dependency and Dualism in Iran," Inter Media, Vol. 10, No. 3, May 1982, pp. 40-45
75. Majid Tehranian , "Dependency and Communication dualism in the Third World," in G. Wange and W. Dissanayake, eds., Continuity and Change in Communication Systems, Norwood, N.J.: Ablex, 1984
76. Majid Tehranian , "Theorie de Developement et Ideologies Messianiques: Dependance, Communication et Ideologies Messianiques: Dependance, Communication et Democratie dans le Tiers Monde, " article Presente a la 15e Conference Mondiale de l'Association International d'Etudes et recherches sur L'information (AIERI), Paris, September 1982.
77. Majid Tehranian, "Continuity and Change in National Development: Reflection on Iran and Japen," Communication and Development Review, Vol, 1. No.2 and 3, Summer 1977-, pp. 10-16; Also see, Majid Tehranian, "Continuity and Change in National Development: Reflection on Japan and Iran," Iranian Economic Revue (Faculty of Economics, Tehran University), No. 3-4, Summer 1977, pp. 121-176; Majid Tehranian," Communication and Revolution in Asia: Western Domination and Cultural Restoration in Japan and Iran," Keio Communication Review, No. 5, March, 1984, pp. 61-90
78. Majid Tehranian, "Information Technologies and World Development," Inter Media, Vol. 16, No. 3, May 1988, pp. 30-38
79. Majid Tehranian , "Communication, Peace, and Development: A Communication Perspective," in Felipe Korzenny and Stella Tingtoomey, eds., Communicaing for Peace: Diplomacy and Negotiation, Newbury Park: Sage, 1990, pp.157-175
80. Majid Tehranian , Technologies of Power: Information Machines and Democratics Prospects, Norwood, N.J.: Ablex, 1990, 288 p.
81. Hamid Mowlana, "Technology Versus Tradition: Communication in the Iranian Revolution," journal of Communication, Vol. 29, No. 30, Summer 1979, pp. 107-112
82. Hamid Mowlana, "U.S.- Iranian Relations, 1954-1978: A Case of Cultural domination," paper presented at the annual Conference of the Middle East Studies Association, Salt Lake City, Utah, November 8, 1979
83. Hamid Mowlana, "The Role of the Media in the U.S.-Iranian Conflict," in Andrew and Wimal Dissanavake, eds., The News Media in National and International Conflict, Boulder, Col.: Westview Press, 1984, pp. 71-89
84. Hamid Mowlana, "Communication for Political Change: The Iranian Revolution, "in George Gerbner and Marsha Siefert, eds., World Communications: A Handbook, New York, London: Longman, 1984, pp. 294-301.
85. Hamid Mowlana, "International Flow of Information: A Global Report and Analysis," Paris: UNESCO, (Reports and Papers on Mass Communication, No. 99), 1985, pp. 19-28.
86. Hamid Mowlana, Global Information and World Communication: New Frontiers in International Relations, New York: Longman, 1985, pp. 19-46.
87. Ibid., pp. 160-174.
88. Hamid Mowlana and Ibrahim Al-Muhanna, "Mass Communication in the Middle East: Sources and Resources," in John Lent, ed., Global Guide to Media and Communication, Munich, Saur, 1986.
89. Hamid Mowlana, "Mass Media Systems and Communications," in Michael Adams, eds., Middle East: A Handbook, New York: Facts on File Publications (Handbooks to the Modern World). 1988, pp. 825-839.
90. Hamid Mowlana, "Objectives and Aims of Tabligh from the Islamic Viewpoint: Toward a Theory of Communication and Ethics," Paper Prepared for Presentation at the 7th Conference on Islamic thought, Tehran, Iran, 29-31 January 1989; Published in Manual J. Pelaez, ed., Public Law and Comparative Political Science, Malaga, Spain. 1989.
91. Hamid Mowlana, "Communication, Ethics, and the Islamic Tradition," in Thomas W. Cooper, eds., Communication Ethics and Global Change, New York: Longman, 1989, pp. 137-146.
92. Hamid Mowlana, "Communication, World Order, and the Human Potential: Toward and Ethical Framework." In Andrew Arno and Wimal dissanavake, eds., The News Media in National and International Conflict, Boulder, Col.: Westview Press, 1984, pp. 27-35.
93. Hamid Mowlana, "Civil Society, Information Society, and Islamic Society: A Comparative Perspective," Paper Presented at the Fourth International Colloquium on Communication and Culture, Ljubljana, Bled, Yougoslavia, August 24-25, 1990


94. دكتر حميد مولانا «... انقلاب ارتباطات و آينده فرهنگي جهان». نامه فرهنگ، سال اول، شماره 2، زمستان 1369 ش، ص 11


95. Hamid Mowlana, and Laurie J.Wilson, "Communication Technology and Development," Paris: UNESCO (Reports and Paper on Mass Communication, No.101), 1988, 50p
96. Hamid Mowlana, "Communication and Cultural Development: A Report From Iran, " Paper Prepared For Delivery at the annual conference of the International Institute of Communication, Washington, D.C., Septmber 12-16, 1988, 26 pp.
97. Hamid Mowlana and Laurie J. Wilson, The Passing of Modernity: Communication and the Transformation of Society, NeW York: Longman, 1990, XVI + 240 p.p.
98. Asghar Fathi, "Communication and Tradition in Revolution: the Role of the Islamic Pulpit," Journal of Communication, Vol. 29, No. 3, Summer 1979, pp. 102-106.
99. Asghar Fathi, "The Role of Writers and Journalists in Modernizing Societies: A Case Study From Iran," Paper Presented at the XIVth World Conference of International Association for Mass Communication Research (IAMCR), Prague, August, 1984, 15 pp.
100. Asghar Fathi, "Kasravi's Views on Writers and Journal ists: A Study in the Sociology of Modernization," Iranian Studies, Vol, 19, No.2, Spring, 1986, p. 167
101. Asghar Fathi, "Communication Strategies for Social Change in the Third World Societies: Two Cases From Iran, Paper Presented at the XVIIth world Conference of the" International Association For Mass Communication Research (IAMCR), Bled, Yougoslavia, August 1990, 8 p.
102. Annabelle Sreberny-Mohammdi, "The Power of Tradition: Communications and the Iranian Revolution," ph. D. dissertation, Columbia University, New York, 1985.
103. Annabelle Sreberny-Mohammdi, "Small Media For a Big Revolution: Iran," International Journal of Politics, Culture and Society, Vol. 3, No. 3. Spring 1990, pp. 341-371.
104. Annabelle Sreberny-Mohammdi, "Media Integration in the Third Wirld: An Ongian Look at Iran," in Bruce E. Gronbech, et al Media, Consciousness and Culture: Explorations of Wslter Ong's Thought, Newbury Park, Calif.: Sage. 1991, pp. 133-146.
105. Ali Mohammadi, "Cultural Imperialism and Cultural Identity," in John Downing, Ali Mohammadi and Annabelle Sreberny-Mohammadi, Questioning the Media: A Critical Introduction, Newbury Park, Calif.: Sage, 1990, pp. 267-280.

106. دهكده جهاني و موقعيت ما: گفت‌وگو با علي محمدي». رسانه، سال دوم، ش 3، پاييز 1369 ش، صص 4 تا 10


107. Hamid Naficy, "Cinema as a Political Instrument," in Michael E. Bonine and Nikki Keddie, eds., Modern Iran: the Dialectics of Continuity and Change, Albany, N.Y.: State University of New York Press, 1981, pp. 341-359, 439-440.
108. Hamid Naficy, "The Development of an Islamic Cinema in Iran," Third World Affairs, 1987, pp.447-463.
109. Hamid Naficy, "Islamicizing Cinema in Iran", in Samih K. Farsoun and Mehrdad Mashayekhi, eds., Iran: Political Culture in the Islamic Republic, London: Forthcoming.
110. Assadollah Motamed-Nejad, "Iran: Relationship Between Literacy and Newspaper Circulation in a Developing Nation ," Ph.D. dissertation, United States International University, San Diego, 1979, 139 p.
111. Shahla Gharib, "Evaluation of Selected Sources and Channels of Information Used to Improve Farming Practicese Among Iranian Farmers," Ph.D. dissertation, Kansas State University, Kansas City, 1990, 155 p.
112. William O. Beeman. "The Cultural Role of the Media In Iran: The Revolution of 1978-79 and After," in Andrew Arno and Winmal Dissanavake, eds., The News Media in National and International Conflict, Boulder, col.: Westview Press, 1984, pp. 147-166.
113. Francine Timothy-Mahak, "Iran's Anomic Reaction to Modernization as a Prelude to the 1979 Revolution With Particular Refernce to the Novel "Winter Sleep, by Goli Taraqqi", Civilistation (Bruxelles), Numero Special" regards sur l'Iran," Vol. 38, No. 2, Fevrier 1990, pp. 63-83.
114. Yann Richard, (Saus la direction de) entre L'Iran et l'occident: Adaptaion et Assimilation des Iddee et techniques occidentalles en Iran, Paris: Editions de la Maison des Sciences de l'homme, 1989, 242p.

115. در اين مورد به سخنرانيهاي زير مراجعه شود. ـ دكتركاظم معتمدنژاد. مطالعات انتقادي در ارتباطات اجتماعي: سخنراني ايراد شده در تاريخ 16 دي 1366 ش، در واحد تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه‌ها. تهران: واحد تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه‌هاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1368 ش، 62 ص ـ دكترعلي اسدي. فرهنگ، توسعه و ارتباطات. سخنراني ايراد شده در تاريخ 14 تير 1367 ش، در واحد تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه‌ها. تهران واحد تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه‌هاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 1368 ش، 25 ص ـ دكترمهدي محسنيان‌راد. ايران در سه كهكشان مك لوهان: سخنراني ايراد شده، در آذر 1367 ش، تهران: واحد تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه‌هاي صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، 1368 ش، 23 ص
116. جان.سي. مريل. وسايل ارتباطي و توسعة ملي. ترجمة محمود حقيقت كاشاني. تهران: واحد تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه‌هاي سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، 1367 ش ـ لسلي جي. مولر. وسايل ارتباط جمعي و اهداف ملي. ترجمة محمود حقيقت كاشاني. تهران: واحد تحقيقات اجتماعي و ارزشيابي برنامه‌هاي سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، 1367 ش
117. رابطة تبليغات و توسعة ملي: زير نظر محمد تقي احمديان. تهران: مركز تحقيقات و مطالعات و سنجش برنامه‌هاي صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، آذز 1370 ش، 409 ص
118. نقش انحصارات تبليغاتي بين‌المللي در شكل‌گيري تحولات اجتماعي جهان سوم: زيرنظر مهرداد هرمز. تهران: مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامه‌هاي صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، اسفند 1370ش، 382 ص

 

*منبع: فصلنامه رسانه، شماره 64، زمستان 1384

باز انتشار: همشهري آنلابن