۱- فعالان رسانهاي بايد همگي باهوش بوده و به همه منابعي كه روشنفكران جامعه به آنها اظهار علاقه ميكنند، تسلط داشته باشند. فعالان رسانهاي بايد شناخت درستي از افكار عمومي و اتفاقاتي كه مردم به آنها حساسيت نشان ميدهند، داشته باشند.
۲- سياستهاي كلان تبليغاتي و رسانهاي در يك كشور بايد از سوي يك منبع برنامه ريزي و اداره شود.
الف: همه راهنمايي و خط دهيها بايد توسط نهاد برنامه ريزي و هدايت صورت پذيرد.
ب: بايد مديران رسانهاي كشور مرتباً توجيه شده و روحيه آنها در بالاترين سطح حفظ شود.
ج: هر نهادي در كشور كه فعاليتهايش به نحوي جنبه تبليغي داشته باشد، بايد تابع سياستهاي واحد تبليغاتي كشور باشد.
۳- در برنامه ريزي تمام فعالايتهاي كشوري بايد جنبههاي تبليغاتي كار در نظر گرفته شود.
۴- تبليغاتي موفق است كه بتواند سياستها و اعمال دشمن را متاثر سازد.
الف: همه اطلاعاتي كه ممكن است مورد استفاده دشمن قرار گيرد، بايد در طرح ريزي نهايي تبليغات با دقت حذف شوند.
ب: هدف عمده تبليغات بايد واداشتن دشمن به نتيجه گيري مطلوبي باشد كه مورد علاقه ما است.
ج: بايد با افشاي برخي اطلاعات كسب شده در خصوص دشمن از سوي رسانههاي خودي، به آنها بفهمانيم كه اطلاعات ارائه شده از سوي ما موثق است تا آنها مجبور شوند رسانههاي مارا جديتر گرفته و به محتواي آن توجه ويژهاي بكنند.
د: اگر اطلاعاتي در خصوص عمليات دشمن كسب كردهايم بايد مراقبت كامل كنيم كه از اين اطلاع ما كوچكترين بويي نبرد، ضمن اينكه خود را براي بهره برداري كامل از نتايج عمليات آماده مينمائيم.
۵- همه اطلاعات غير محرمانه و سوخته از نظر اطلاعاتي بايد دراختيار طراحان تبليغاتي قرار گيرند تا از آنها خوراك مناسبي براي رسانههاي خودي درست كنند.
۶- با شناخت دقيق مخاطبان بايد قبل از شروع تبليغات، علائق آنها شناسايي شده و اطلاعات به نحوي ارائه شوند تا مورد توجه و علاقه شنوندگان قرار گيرند.
۷- وظيفه دستگاههاي رسانهاي، پخش گزارشهايي بر مبناي صحت و سقم آنها نيست. تاثيرات نهايي هر گونه تبليغاتي نشان دهنده و معيار قضاوت براي پخش آن گزارش و يا خبر است. به عبارتي اگر خبر و گزارش دروغي نيز باعث افزايش روحيه مردم شود، پخش آن ايرادي ندارد.
۸- فعاليت هاي تبليغاتي دشمن بايد به دقت بررسي شود. اين بررسي در سه بخش اصلي انجام ميگيرد: محتواي تبليغات، هدف و نهايتاً ميزان تاثيراتي كه بر مردم ما ميگذارد. بر مبناي نتايج چنين بررسيهايي است كه بايد برخي از فعاليتهاي تبليغاتي دشمن، ناديده گرفته شده و براي بقيه بسته به قدرت وميزان تاثير گذاري آنها، ضد تبليغات مناسبي طراحي و اجرا گردد.
۹- محتواي اخباري كه از رسانههاي خودي پخش ميشوند، بايد از نظر اعتبار، ميزان وجود اطلاعات طبقه بندي شده و نهايتاً اهدافي كه از پخش چنين محتوايي مورد نظر است بايد به دقت بررسي گردند. گزارشهاي ارسالي بايد تركيب مناسبي از عناصر بالا باشند تا دشمن به آنها اعتناء كند.
۱۰- از محتواي برنامههايي كه دشمن بر روي آنتن فرستاده، وسيله مناسبي براي طراحي و اجراي برنامههايي تبليغاتي براي بياعتبار كردن دشمن است. با انتخاب گزينشي از برنامههاي تبليغاتي دشمن ميتوان از آنها در تحقق اهداف تبليغاتي خودي استفاده كرد.
۱۱- نكته مهم در فن تبليغاتي سياسي بر ضد دشمن و شكستن روحيه آنها، استفاده مناسبي از اخبار راست و دروغ است. امتزاج مناسب اين دو باعث خواهد شد تا با مرجع قراردادن اخبار درست كه وقوع آنها بر همگان مسلم شده، مقداري اخبار دروغ را به دشمن قبولاند و برنامههاي جنگي آنها را متوقف و يا دچار بحران و سردرگمي نمود.
۱۲- نقل قول از سياستمداراني كه صاحب شخصيت و پرستيژ هستند، ميتواند موفقيت كارزارهاي تبليغاتي را تسهيل كند.
۱۳- تبليغات سياسي بايد به دقت زمان بندي شود:
الف: اخبار رسانههاي خودي در خصوص موضوع معيني بايد قبل از گزارشهاي رقبا به نظر مخاطبان هدف برسد.
ب: فعاليت هاي تبليغاتي بايد در زمان كاملاً معين و مناسبي آغاز گردد.
ج: اخبار و گزارشها هر چقدر هم كه مهم باشند بايد فقط به تعداد دفعاتي كه براي آن خبر مناسب است، تكرار گردد. تكرار نامناسب اخبار، نه تنها تاثير گذاري آن را كم بلكه به نوعي ضد تبليغ تبديل ميگردد.
۱۴- در امر تبليغات بايد براي حوادث و شخصيتهاي خودي و دشمن از القاب و اسامي مستعار مناسبي استفاده نمود. نظير: ناميدن خلبانان خودي: عقابان تيز پرواز و خلبان دشمن: خفاشان شب كور. سياستمداران و رهبران دشمن نيز بايد با القاب مناسبي كه هيمنه و اهميت آنها را در نظر سربازان خودي بشكند ياد بايد كرد.
الف: اين گونه نامگذاريها بايد مستمر و مسبوق به سابقه باشد. استفاده از اسامي تاريخي كه ياد آور پيروزيهاي بزرگ گذشته باشد، كمك مهمي در اين راستا است.
ب: استفاده از پس زمينههاي تاريخي و فلسفي نبايد آنقدر پيچيده و بغرنج باشند كه مردم عادي از درك آنها درمانده شوند.
ج: تبليغات بايد در زمانهاي معيني با استفاده از قالبهاي مشخصي تكرار شوند. ياد آوري پيروزيهاي گذشته در سالگرد آنها موقعيت مناسبي را براي ارتقاء روحيه جنگجويان فراهم ميكند.
د: تاثيرات همه فعاليت هاي تبليغاتي بايد به صورتي پيوسته ارزيابي شوند. شاخصهاي موفقيت در كارزارهاي تبليغاتي بايد تعريف و علل ناكاميها معين و در رفع آنها كوشش بايد گردد.
۱۵- در تبليغات خانگي بايد تمام كوششهاي دشمن براي ايجاد اميدهاي كاذب در مردم نقش بر آب گردد.
پيروزي و موفقيت موضوعي است كه ما بايد در مورد نحوه حصول به آن تصميم بگيريم نه اينكه آنها) دشمن (معيارهاي موفقيتهاي ما را تعيين كند.
۱۶- تبليغات داخلي بايد مقدار معين و قابل هضمي از نگراني از شكست را در بين مردم ايجاد كند.
الف: مردم بايد بدانند كه در صورت شكست چه مصائبي را بايد تحمل كنند
ب: رسانهها بايد نگرانيهايي جنبي مبارزه را در چشم مردم كم ارزش نشان دهند. ترس از كمبود مواد غذايي و ساير خدمات اجتماعي بايد با حداقل برسد.
۱۷- تبليغات داخلي بايد همه تاثيرات نااميدي را به حداقل برساند.
الف: رسانهها بايد بدانند كه سرخوردگي و نااميدي امري غير قابل اجتناب در هر مبارزه طولاني است. همه برنامه ريزيها بايد بر اساس وجود چنين فضا و مبارزه با عواقب آن بايد صورت پذيرد.
۱۸- خوي وحشي و تجاوز كارانه دشمن به عنوان خصلتي غير قابل بر گشت و اصلاح ناپذير بايد تبليغ گردد.
۱۹- نبايد براي كارهاي تبليغي، نتايج سريعي را انتظار داشت. جزئيات كارزارهاي تبليغاتي بايد متناسب با تحولاتي كه روي ميدهند، تنظيم و تعديل شوند.
كلمات قصار گوبلز
۱- دروغهايي كه از رسانهها پخش ميشوند، بايد تا حد امكان بزرگ باشند. در اين صورت مردم قسمتي از آن را باور خواهند كرد.
۲- جوهره اصلي تبليغات اين است كه مردم چنان صميمانه و از روي علاقه به موضوع جذب بشوند كه تسليم آن شده و اساساً در فكر تركش نباشند.
منبع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)