بررسي مفهومي پيامد ها وپيش نياز هاي به رسميت شناختن برند توسط مصرف كننده
نويسنده:
فاطمه همتي
كارشناسي ارشد مديريت بازرگاني
گروه مديريت، دانشگاه آزاد اسلامي، واحديزد ،يزد، ايران
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- يك برندمكانيسمي است كه سازمان هارادرجهت رسيدن به مزيت رقابتي ياري مي نمايد.باشناسايي مشتريان ازمحصول،ادراكي متناسب باپيام هاي سازمان درذهنشان شكل مي گيردكه به رفتار هاي بعدي آنها،پرداخت قيمت اضافي وياخريدوعدم خريد منجرمي شود.برنديك شركت بارزش ترين دارايي آن شركت محسوب ميشودوشناسايي برنديك ارزيابي مجددمصرف كنندگان،بادانش دقيق ازيك برنداست. هدف ازپژوهش حاضربررسي مفهومي به رسميت شناختن برندتوسط مصرف كننده است.بااستفاده از متغيرهاي تمايزبرند،اعتباربرند،تجربه برندبه عنوان متغيرهاي مستقل،وبه رسميت شناختن برند توسط مصرف كننده به عنوان متغيروابسته،مدل تحقيق شكل گرفته است.اين تحقيق يك مطالعه مروري بوده وبراساس بررسي جامع تحقيقات انجام شده در گذشته مدلي مفهومي رادرزمينه برندمعرفي نموده است.دراين مطالعه،تحقيقات مرتبط ازسال2002 تا سال2013 موردبررسي قرارگرفته وبه جاي فرضيه اقدام به ارائه پيشنهاداتي بر گرفته ازروابط موردآزمون درخصوص متغيرهاي تحقيق گرديده است. پژوهش حاضر مي تواند در راستاي نتايج حاصل از آن،به دليل ارائه ي اطلاعات مفيددرحوزه ي برند، براي محققان ومصرف كنندگان ارزشمندباشد.
واژگان كليدي: برند،به رسميت شناختن برند توسط مصرف كننده، اعتبار برند،تمايز برند،تجربه برند
مقدمه :
برنديك حركت ذهني و روحي است كه بايد درذهن مصرف كنندگان،خريداران،سهامداران ،كاركنان و كاربران قرارگيرد. برندها داراي ماهيت اجتماعي هستندو آن برندي موفق است كه افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالكيت داشته باشند و آن برند را از آن خود بدانند. در دنياي امروز و با گسترش اطلاع رساني هر حركت و تصميم گيري سازمان توسط برند آن سازمان نيز مورد ارزيابي قرار مي گيرد. هدف اصلي نهايي يك كمپاني، جاگرفتن و برنده شدن درقلب و ذهن مخاطب است.در صورت ميسرشدن اين امر، آن كمپاني به هدفي كه به آن "به رسميت شناختن برند" گفته مي شود دست پيدا خواهيد كرد. اين يعني مخاطبين كمپاني شما را به حد كافي مي شناسند، شناخت باعث تغيير چيدمان الگوهاي ذهني و فكري مخاطب نيز مي شود. اين شناخت و تعيين سطح براي يك كمپاني كارايي مثبت دارد و ممكن است براي يك كمپاني ديگر تاثير منفي داشته باشد. دربسياري از بازارها، برند هويت ويژه اي براي يك محصول مي آفريند و آنها را به گروه خاصي از جامعه پيوند ميدهد. از نظر روانشناسي اين گونه كالاها علاوه بر كاربرد ظاهري، براي مشتري تشخص و اعتمادبه نفس مي آفريند، از اين رو مشتري آماده است بهاي متفاوتي براي آن بپردازد. علاوه بر اين،نام تجاري برتر به طور ناخودآگاه براي مشتري به مفهوم كيفيت بهتر محصول است. مشتري باخريد يك محصول برند باور دارد كه در مقابل پول خود چيز با ارزشي دريافت كرده است. زماني كه مصرف كننده تجربه يك بار استفاده ازيك برند را داشته باشد، با آن احساس راحتي بيشتري داشته، تمايل به استفاده از آن محصول بالا مي رود. نام هاي تجاري اطلاعاتي در مورد كيفيت كالا، عملكرد و سايرجنبه هاي كالا مي باشند و باعث مي شوند مشتري ريسك كمتري را متحمل شود. لذا با توجه به اهميت برسميت شناختن وجلب توجه برند توسط مصرف كننده دربازارهاي انبوه،اين مطالعه به منظور بررسي نقش شناسايي برند بر رفتا مصرف كننده مي پردازد. مشتري مداري يكي از اهداف متعالي مديريت بازاريابي است كه با توجه به متغييرهاي فراوان محيط كسب و كار و امكان تصميم گيري متنوع توسط مشتري ، دسترسي به آن در عصر كنوني بسيار مشكل گرديده است ، از اينرو ايجاد روابط طولاني مدت و عميق با مشتريان در بازار و حفظ رضايت ايشان تا رسيدن به وفاداري مشتري و فراتر رفتن از خواسته هاي او، مي تواند جزء استراتژي هاي اصلي و كلان يك شركت در بازار كسب و كار باشد(بامني مقدم وديگران،24،1390) .