شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- جفري گيتومر، مدرس افسانه‌اي فروش در جديدترين مقاله خود وضعيت فروشندگان را در عصر اينترنت بررسي مي‌كند.
به گزارش شارا، مجله اسليت مقاله‌اي از لدبتر نوشته در مورد شمار روزافزون فروشندگان از كار بركنار شده با عنوان «مرگ يك فروشنده». اين كاستي نگران‌كننده در تعداد فروشندگان و چگونگي بروز آن، به توضيح درباره مشكلات اقتصادي آمريكا اشاره مي‌كند.
لدبتر مي‌گويد هزاران فروشنده شغل خود را به دليل وجود اينترنت از دست داده‌اند و گفته او نيز صحيح است. او اين فروشندگان را «خرده‌فروش» ناميد.

فروش مستقيم B2C يا ((Business to Consumer يك روند غير قابل انكار در اينترنت است. جمعه سياه (جمعه بعد از روز شكرگزاري كه معمولا در اواخر ماه نوامبر قرار دارد و آن را شلوغ‌ترين روز فروش ناميده‌اند) اكنون يك رقيب دارد: دوشنبه مجازي (دوشنبه بعد از جمعه سياه كه در آن روز خريدهاي آن‌لاين فراواني انجام مي‌شود) و در اين ميان دوشنبه مجازي برنده ميدان است. (فروش بيشتري دارد).

مردم به دلايلي مانند راحتي، قيمت و در دسترس بودن خريد آن‌لاين انجام مي‌دهند. مردم آن‌لاين خريد مي‌كنند تا مجبور به رانندگي تا مغازه‌ها و مراكز خريد و چانه زدن با فروشندگان نشوند.
امروزه اقلامي مانند: كتاب، آلبوم‌هاي موسيقي، وسايل الكترونيكي، لوازم خانگي، كفش، لباس، تجهيزات پزشكي، مبلمان، و هدايايي از هر نوع، از شركت‌هاي مختلفي در سراسر دنيا، توسط ميليون‌ها نفر و بدون دخالت هيچ فروشنده‌اي خريداري مي‌شود.

مردم روز به روز به خريد آنلاين بيشتر روي مي‌آورند و اين به معني كاهش شغل‌هاي خرده‌فروشي‌ست. اما... آيا اين واقعا بر اقتصاد تاثير مي‌گذارد؟ خير!
فروش به طور كلي در حال افزايش است؛ بنابراين اقتصاد با يا بدون وجود فروشندگاني كه در حال جايگزين شدن هستند تغييري نخواهد كرد (يا حتي بهتر نيز خواهد شد). مي‌توان اسم اين را «پيشرفت» ناميد.

و اين علاقه به خريد آنلاين به وسيله اخباري كه شركت‌هاي آنلاين از قدرت سرويس‌دهي خود منتشر مي‌كنند تشديد مي‌شود. زاپوس دات كام (يك سايت فروش لباس و كفش) و آمازون نمونه‌هاي كلاسيك در اين زمينه هستند. اكنون بعضي از شركت‌ها هم فروش سنتي و هم فروش آنلاين دارند. اگر از مديران اجرايي آن شركت‌ها بپرسيد كه كدام نوع را ترجيح مي‌دهند، من به شما مي‌گويم كه ترجيح آن‌ها با فروش آنلاين خواهد بود.

خرده‌فروش آن‌لاين مي‌تواند يك محصول را ارزان‌تر از فروشنده سنتي بفروشد، زيرا به دليل كمتر بودن يا عدم هزينه اجاره مكان و دستمزد فروشنده متحمل سربار كمتري نسبت به نوع سنتي مشابه خود است.

اين لزوما خبر بدي نيست. اين فقط يك خبر است و بهتر است فروشندگان به آن توجه كنند. اقتصاد با نبود فروشندگان آسيبي نمي‌بيند.
اكنون زمان اين رسيده است كه فروشندگان به مطالعه درباره بازار بپردازند و ببينند در كجا امكان استفاده از فرصتي بلندمدت را خواهند داشت. اين فرصت‌هاي موجود را همراه با علاقه‌هايي كه در زمينه‌هاي خاص دارند تركيب كنند و تصميم بگيرند كه بهتر است چه كاري انجام دهند.
اكنون زمان سپاسگزاري و شادي است -نه زمان گله كردن، دست‌پاچه يا پشيمان شدن. اكنون زمان اين است كه براي يك سال و حتي ده سال خود برنامه‌ريزي كنيد.

شغل‌هاي مرتبط با فروش هرجايي كه اقتصاد اقتضا كند رشد خواهد كرد. بهداشت و درمان درحال رشد است چرا كه جامعه درحال پير شدن است. مي‌توانيد از اين‌جا شروع كنيد. تكنولوژي گسترش خواهد يافت و شغل‌هاي خاصي براي فروش ايجاد خواهد كرد. نگاهي به پتانسيل‌هاي موجود در اين زمينه بيندازيد و اينترنت هم به دليل رشد غيرقابل انكار خود، همه نوع شغلي به خصوص شغل‌هاي مربوط به فروش ايجاد خواهد كرد. افرادي كه شغل‌شان را در فروش لباس از دست داده‌اند بايد به كلمات جستجو شده رايج در گوگل براي به روز كردن اطلاعات خود دقت بيشتري كنند. گوگل يك شركت نيست؛ بلكه يك جامعه و يك فرهنگ است.

آقاي لدبتر در مقاله خود تنها به بخش خرده فروشي پرداخت و به بخش بزرگ‌تر توجهي نكرد. اين درست است كه تعدادي از شغل‌ها منسوخ خواهند شد اما در پي آن ده برابر شغل امكان ايجاد شدن پيدا خواهد كرد.
نسخه اصلي ماجراي «مرگ يك فروشنده» در سال 1940 توسط آرتور ميلر منتشر شد. داستان درباره يك پسر منفي‌نگر به نام ويلي بود كه از تغيير دادن روش‌هاي خود متناسب با تغييرات جامعه امتناع مي‌ورزيد. او در نهايت شكست خورد و از دنيا رفت و به همين ترتيب اگر شما هم از اتفاقات دوروبرتان مطلع نباشيد، همين اتفاق براي شما هم خواهد افتاد.

كسب‌وكار آنلاين هم يك انقلاب و هم يك تحول است. قاتل شغل نيست -بلكه اشتغال زاستو به شما و من به عنوان يك مشتري اين امكان را مي‌دهد كه بدون مصرف 3 دلار گازوئيل يا ناچار بودن براي پيدا كردن پاركينگ در روزهاي تعطيل كه كار مشكلي است تنها با كليك كردن خريد مورد نظر خود را انجام دهيد.
و بله، سنت‌ها همچنان وجود دارند؛ هنوز هستند كساني كه عاشق خريد كردن از مغازه‌ها هستند. كساني كه كتاب‌هاي بزرگ را به كتاب‌هاي الكترونيكي ترجيح مي‌دهند و كساني كه دوست دارند قبل از خريد هر چيز، آن را لمس كنند. اما آن‌ها (و من) در حال پير شدن هستيم.

افراد زير 20 سال اينترنت را اولين منبع براي ارتباطات، خريد و دانلود كردن مي‌دانند. به خريد آنلاين عادت كنيد، فرصت‌هاي فروشي كه ايجاد مي‌شود درك كنيد و از آن‌ها بهره‌مند شويد. اگر شما اين كار را نكنيد، به زودي ديگران از شما (به عنوان مشتري) چنين استفاده‌هايي خواهند برد.

مجله خلاقيت 29 نويسنده: جفري گيوتمر ترجمه: ليلا طباطبايي