شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- يكي از مديران با سواد حوزه منابع انساني، چند روز پيش از سر لطف برايم نتايج تحقيقي را ارسال كردند كه اصلاً نميشد خواندنش را متوقف كرد. خيلي جالب بود. (اينجا) ممكن است براي دريافت گزارش نياز به عضو شدن در سايت داشته باشيد. يك نكته جالب اين بود كه اين ايميل ساعت ۹ شب ارسال شده بود. آن ساعت مطالعه ايميلها، انتخاب آن و فرستادن براي يك گروه مرتبط هم در جاي خود جالب بود.
در اين گزارش كه بسيار در موردش ميتوان نوشت، پرسشهايي آمده بود كه درد دل من بود. آنچه سالها به آن فكر كرده ام، در موردش نوشته و در دوره ها در موردش بحث و صحبت كرده ام تا نقش اين موضوعات را در اذهان زنده كنم. اما اين تحقيق با چند پرسش ساده اين سوال را به خوبي برانگيخته است.
صادقانه خيلي تلاش كرده بودم كه اين سوالها را در ذهنها برانگيزم. سعي كرده بودم كه مديران مياني را به نقش خودشان توجه دهم و اينكه آنها متاسفانه استفاده از اين مهارتها را ياد نگرفته اند، اما بروز آنها از ايشان مورد انتظار است. اين است كه آنها احساس بي انصافي، يا از سوي ديگر احساس فشار زياد در كار ميكنند.
برخي سوالها را اينجا ميآورم تا با هم ببينيم ما چه ميكنيم و چكونه نگاه ميكنيم و شايد بتوانيم دريابيم كه گير كارها كجاست؟
اگر لطف كنيد و جواب پرسشها را بدهيد، نتيجه را هم منتشر ميكنم تا با هم نگاهشان كنيم:
سوال هاي اول:
به عنوان يك مدير عملياتي /مياني، به كار گيري كداميك از مهارتهاي زير را براي ايفاي نقشتان، مشكل ارزيابي ميكنيد؟
مديريت تقابل
مديريت گفتگوهاي سخت
تفويض (كار و مسئوليت)
مديريت عملكرد
مديريت افراد
توسعه كاركنان
مهارت نوآوري و خلاقيت
بودجه بندي و امور مالي
مديريت تغيير
مهارتهاي رهبري
مديريت كسب و كار
ساير
هيچكدام
اما صبر كنيد. قبل از پاسخ، ببينيد براي كداميك از اينها آموزش ديده ايد؟ معني كدام را به درستي ميدانيد؟ كدام را مهارت و كدام را دانش و كدام را ذاتي ميپنداريد؟
سوالهاي دوم:
اگر به راهنمائي يا حمايت احتياج داشته باشيد، به كداميك از افراد زير مراجعه ميكنيد؟
بالاترين مقام اجرائي شركت
مدير مستقيم خودتان
يك مدير ارشد ديگر
يك مربي در سازمان خودتان
همكار هم رده خودتان
يك متخصص منابع انساني
سايرين
هيچكس در سازمان خودتان
خوب فكر كنيد و ببينيد به چه كسي مراجعه ميكنيد و به دليل كاري هم كه ميكنيد فكر كنيد.
اجازه بدهيد فعلاً هيچ نگويم و ادامه بحث را به كامنتها و پاسخهاي شما موكول كنيم. فكر كنيد و پاسخ دهيد. اين پاسخها خيلي از مشكلات سازمان را رو خواهد كرد. پاسخهايي كه در چندين سازمان اروپايي هم به اين پرسشها داده شده را هم خدمتتان ارائه خواهم كرد، تا ببينيم كه آنها هم مشكلات جدي دارند، اما آنها در چرخه يادگيري به فازي رسيده اند كه مشكل را ميدانند، آيا ما مشكل را باور داريم؟ براي حلش چه ميكنيم؟
مديران مياني كساني هستند كه از آنها ايفاي نقش رهبري مورد انتظار است، اما در عين حال بايد نتايج ملموسي هم ارائه كنند، انجام “كار” از آنها مورد انتظار است. در اين تحقيق، از هر ۴ مدير مياني، ۳ نفر اظهار داشته اند كه مديريت و پيشبرد كارها با مديريت و انگيزش افراد در تناقض است. اين نتايج بررسي در اروپاست. شبيه ما نيست؟
به نظرم شايد گير ما اينجاست. شايد علت شكوفائي ايرانياني كه ميروند هميجاست، ميروند و اينها را ياد ميگيرند، بدون آنكه اجازه داشته باشند در مورد ضرورت اين يادگيري، قضاوت كنند.