شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- بهترين حالت متصور براي دفاع در عرصه ديپلماسي سايبري دست زدن به هجوم از طريق ايجاد شبكه هاي سايبري و شبكه هاي اجتماعي قومي- فراقومي و منطقه اي فرا منطقه ا ي است تا بتواند با هدايت حركتهاي اجتماعي به سمت حريف، او را از هجوم بازداشت.
به عبارت ديگر اين ديپلماسي را مي توان اعمال امور ديپلماتيك از طريق كانال سايبر در نظر گرفت، كه زمينه تعامل با ميليونها شهروند خارجي از كشورهاي ديگر را فراهم مي سازد. از آنجا كه ديپلماسي سايبري زير شاخهاي از ديپلماسي عمومي است، در اين ديپلماسي نيز بر خلاف ديپلماسي سنتي كه طرفين ارتباط دو دولت و يا هيأت ديپلماتيك هستند، در يكسو يك دولت و در طرف ديگر مردم كشور يا كشورهاي ديگر قرار دارند. اين ارتباط به جاي اينكه از طريق ارسال نماينده و نامه نگاري رسمي صورت گيرد از طريق كانالهاي مجازي و فضاي سايبر صورت ميپذيرد. همين شيوه ارتباط گيري و تأثيرپذيري باعث شده است كه در سالهاي اخير در سياست بين المللي، ديپلماسي سايبري تبديل به يك كانال ديپلماتيك براي تعامل با توده هاي مردمي جوامع مختلف گردد. هدف از اين ديپلماسي ميتواند تغيير در فرهنگ جوامع ديگر، همسو كردن آنها با سياستها و فعاليتهاي يك دولت خاص، بر پا كردن جنبش اعتراضي از طريق شبكه هاي اجتماعي، بسيج گروههاي برانداز از طريق فضاي سايبر، جمع آوري اطلاعات در مورد صف آرايي نيروهاي اجتماعي- سياسي طرف مقابل و … باشد. تبعات ظهور ديپلماسي سايبري با ورود ديپلماسي سايبري به عرصه محاسبات و معادلات بين المللي، عرصه ديپلماسي بين الملل با تحولات جديد رو به رو شد كه به پارهاي از آنها اشاره مي شود: ۱. تضعيف اقتدار درون مرزي دولت ها ديپلماسي سايبري يكي از ابزارآلاتي است كه به دولتهاي خارجي اجازه مي دهد به طور مستقيم و سازماني و يا به طور غيرمستقيم و با واسطه شبكه هاي در ظاهر مدني با اتباع داخل قلمرو سرزميني يك كشور ارتباط برقرار كنند. پديدهاي كه نوع سازماني آن را مي توان در بحث سفارت مجازي آمريكا در تهران و نوع غير مستقيمش را در شبكه هاي به اصلاح مدني همچون خبرنگاران بدون مرز ديد. هر دو نوع اين ارتباط باعث مي شود تا دولتها بتوانند پارهاي از ابزارآلات را جهت تحريك اتباع كشوري ديگر به كار گيرند و يا در قالب مسائلي همچون صدور ويزاهاي بخت آزمايي(لاتاري)، مشاوره تحصيلي – تخصصي آنلاين براي مهاجرت و … بخشي از اطلاعات اجتماعي – انساني يك كشور را بدست آورند. ۲. افزايش مؤلفه هاي تأثيرگذار بر محاسبات جهاني از ديگر تبعات ناشي از ظهور ديپلماسي سايبري افزايش مؤلفه هاي تأثيرگذار بر معادلات بين المللي است. ديپلماسي سايبري موجب ظهور نهادها و جنبش هايي خواهد شد كه در فضاي فيزيكي قابل رصد و پيگيري نيستند. درحقيقت اين فضا و عرصه موجب مي شود تا شبكه هاي اجتماعي قدرتمند، افراد جوامع انساني را به هم متصل كنند كه از اين سو باعث پيدايش نوعي عامل جديد جهت تحريك و تهييج احساسات عمومي است و از سوي ديگر موجب ظهور نسلي جديد و مردمي از شبكه هاي اطلاع رساني است و باعث مي شود اطلاعات و اخبار غلط / صحيح بدون نظارت و كنترل دولت، در بين آحاد جمعيت انساني تحت حاكميت پخش شود. ۳. تضعيف مصونيت دولتها در عرصه بين الملل تا چندي پيش دولتها در عرصه حقوق بين الملل داراي مصونيت بودند و ميتوانستند استقلال حاكميتي خود را حفظ نمايند و ديگر كشورها را از دخالت آشكار در امور داخلي خود برحذر دارند. اما با پيدايش ديپلماسي سايبري دولتهاي خارجي در پوشش اشخاص حقيقي و يا موسسات حقوقي وارد حيطه سياسي ديگر كشورها مي شوند و اعتراضات كشور مورد تعرض سياسي را نيز با عنوان اصل آزادي بيان و يا آزادي ارتباطات جهاني توجيه مي كنند. ۴. ظهور تهديدات نرم عليه حاكميتهاي ملي ديپلماسي سايبري و آزادي ارتباطات موجب شده تا دولتها با پارهاي از تهديدات نرم رو به رو شوند كه عبارتند از: الف) جنگ رواني به راه انداختن جنگ رواني براي تهييج احساسات جمعي و ايجاد تشنج در اذهان عمومي از طريق پخش شايعات و اغراق و بزرگ نمايي در اخبار داخلي. ب) قوميت گرايي دامن زدن به قوميت گرايي، اشتراكات قومي چه در سطح اقليتي- اقليتي(كردهاي ايران با كردهاي عراق) يا اقليتي-اكثريتي(آذريهاي ايران با جمهوري آذربايجان) از طريق ديپلماسي سايبري، ممكن است تبديل به نوعي تهديد شود. در حقيقت اين ديپلماسي باعث پيوند گروهاي قومي پراكنده و قدرت يافتن تجزيه طلبان با استفاده از تحريكات قومي و جذب مخاطبان ساده ميشود. پ) افزايش قدرت عمل اپوزيسيون قدرت گرفتن اپوزيسيون خارج از كشور از طريق فضاي عمل ايجاد شده توسط فضاي سايبر و بالاخص ديپلماسي عمومي ديگر كشورها به واسطه خبرگزاريهاي گوناگون همچون صداي آمريكا، راديو فرانسه، صداي آلمان، بي بي سي فارسي، راديو آزاد اروپا و … از جمله تبعات منفي اين پديده است. ت) پرورش دادن فضاي يأس و نااميدي ايجاد فضاي نااميدي با استفاده از ديپلماسي سايبري و امكانات ناشي از آن درسطح جامعه از طريق ارائه تصويري فانتزي از خارج از كشور و نمايه شوم از داخل، يكي ديگر از اين تبعات نرم است. ث) شبيخون فرهنگي ديپلماسي سايبري موجب شده تا دولتهاي غربي از طريق آن به اشاعه فرهنگ و سبك زندگي خود و تضعيف فرهنگ ملي ساير جوامع به ويژه جوامع اسلامي بپردازند. ج) شيوع فمينيسم ديپلماسي سايبري اين فضا را به سازمانهاي بين المللي وابسته ميدهد تا در پوشش برنامههاي حمايت از زنان به ترويج مباني فمينيستي بپردازند. چ) تقويت پديده شهروند خبرنگار ديپلماسي مجازي موجب ميشود تا كانالهاي نامحسوس بين افراد داخل و خارج يك كشور ايجاد شود. شبكه ها و خبرگزاريهاي خارجي در فضاي سايبر با ايجاد صفحات و وبلاگهاي رسمي(سازماني) يا غير رسمي(اعضاء) به تبادل نظر با نيروهاي داخلي كشورها پرداخته و از آنان تحت عنوان شهروند خبرنگار استفاده اطلاعاتي كرده و يا خط و مشي و اخبار ممنوعه خارجي را به داخل منتقل ميكنند. ۵. توسعه دامنه حقوق شهروندي ديپلماسي سايبري يك از اهداف خود را ترويج دموكراسي قرار داده است و سعي ميكند با ارائه تصوير مثبت از فضاي داخلي آن و مصائب ديگر نظامهاي سياسي، به ترويج و بسط نظام و رژيم سياسي مطلوب خود بپردازد تا از اين طريق سلطه بين المللي خود را افزايش داده و به نوعي الگوي ملي را تبديل به مدلي جهاني كنند. ۶. سرايت پذيري قلمروهاي سرزميني از يكديگر از ديگر تبعات ديپلماسي سايبري سرايت پذيري تحولات جهاني از يك ديگر است كه اوج آن را مي توان در بيداري اسلامي ديد كه شبكه هاي ديجيتال به عنوان ابزاري در راستاي اهداف ديپلماسي سايبري ديگر كشورها عمل كردند. ۷. تقويت حركت جهاني شدن از ديگر تبعات ديپلماسي سايبري مي توان به بستر سازي در اين عرصه براي تحقق دهكده جهاني و در نهايت كدخدايي يك ابرقدرت اشاره كرد. در حقيقت در ديپلماسي سايبري ضمن برقراري رابطه مستقيم دولت خارجي با اتباع يك كشور، تعاملات فرهنگي نيز صورت مي گيرد كه به خاطر سلطه حريف بر اين عرصه، امكان مغلوب شدن فرهنگ ملي جامعه هدف در مقابل فرهنگ خارجي تشديد مي يابد. اين مسئله سلطه پذيري فرهنگي جوامع مختلف از قدرتهاي ارشد جهاني و نهايتاً تحقق دهكده جهاني و كدخدايي آنان را در پي دارد. راهكارهاي مقابله با تهديدات: جهت مقابله با تبعات منفي ديپلماسي سايبري به تناسب نوع و شدت آن، راهكارهايي به اختصار ارائه مي شوند: الف)راهكارهاي بازدارنده پاره اي از راهكارها حالت پيشگيري و بازدارندگي دارند، يعني اعمال و توسل به آنها زمينه بروز تبعات منفي ديپلماسي سايبري را كاهش ميدهد. ۱. رصد مستمر افكار عمومي در عرصه داخلي و تنظيم خروجيهاي رسمي(تشريفاتي – تبليغاتي ) دولتي با آن دستگاه ديپلماسي سايبري ميبايست از طريق تيم ها و شبكه هاي مختلف اجتماعي، دغدغه ها و كم و كيف افكار عمومي داخلي را بسنجد تا بتواند با اتخاذ مواضع درست مانع سوء استفاده دشمن از اين دغدغه ها شود. ۲. تقويت سيستم نظارت بر اينترنت از ديگر راهكارهاي بازدارنده تقويت سيستم نظارت ملي بر فضاي سايبر است تا بتوان از طريق آن از يك سو همكاران داخلي دستگاههاي خارجي را شناخت و از سوي ديگر با ايجاد وحشت بازدارنده موجب محافظه كاري نيروهاي دستگاه ديپلماسي سايبري بيگانه همچون شهروندان خبرنگار شده و فعاليت آنان را با موانع جدي رو به رو ساخت. ۳. تشكيل و تقويت شبكه ملي اطلاعات ايجاد شبكه اينترنت ملي موجب ميشود كه هرگاه احساس شود حريف مي تواند عرصه را تنگ كند، با قطع اتصال به شبكه جهاني و انجام امور داخلي از طريق اين شبكه، تهديد را در نطفه رفع نمود. ۴. تشكيل و ايجاد ساختار دولتي و تشكيلاني مرتبط با ديپلماسي عمومي بالاخص گرايش ديپلماسي سايبري عرصه ديپلماسي سايبري مي بايست داراي چارت تشكيلاتي مشخص با نظام سازماني از پيش تعريف شده باشد تا هم بتوان خلاءهاي موجود و كم كاريهاي گذشته را جبران كرد و هم موازي سازي و تداخل وظايف را كه از موانع پويايي اين عرصه است را رفع نمود. ۵. تقويت كارگروههاي بين المللي جهت ايجاد يك نظام ديپلماسي در عرصه ديپلماسي سايبري كشورهاي جديدالورود مي بايست سعي كنند از يك سو ائتلافهاي منطقه اي براي ارتقاء توان و امكانات خود تشكيل دهند و از سوي ديگر با قرار گرفتن در كنار قدرتهاي فرامنطقه اي تجربيات آنان را در اين عرصه بدست آورند. ۶. افزايش حضور خبري- رسمي در فضاي سايبر از ديگر راهكارهاي بازدارنده تنوع و تعدد بخشيدن به اهرمهاي ديجيتال اين عرصه در فضاي سايبر است تا بتوان به جذب حداكثري پرداخت. ۷. جذب بخش خصوصي و متخصصين دانشگاهي جذب بخش خصوصي و دانشگاهي از يك سو از پيوستن آنان به اردوگاه حريف جلوگيري مي كند و از سوي ديگر موجب افزايش سطح تنوع فكر و چرخش نخبگان اين عرصه مي شود. ب)راهكارهاي تقابل جويانه پاره اي ديگر از راهكارها حالت تدافعي دارند، يعني حريف در حالت وارد كردن ضربه است و بايد با آن به چالش برخواست: ۱. تهاجمي شدن ديپلماسي سايبري هجوم، اگر بهترين دفاع نباشد، يكي از بهترين حالات تدافع است كه حريف را از يك سو به شوك درمي آورد، از سوي ديگر وادار به عقب نشيني كرده و حتي ضرباتي نيز بر پيكره آن وارد مي كند. بهترين حالت متصور براي دفاع در عرصه ديپلماسي سايبري دست زدن به هجوم از طريق ايجاد شبكه هاي سايبري و شبكه هاي اجتماعي قومي- فراقومي و منطقه اي- فرا منطقها ي است تا بتواند با هدايت حركتهاي اجتماعي به سمت حريف، او را از هجوم بازداشت. ۲. ايجاد اتاق فرمان واحد براي كنترل و هدايت شبكه هاي فعال در عرصه سايبر با وجودي كه تنوع و تعدد در عرصه ديپلماسي سايبري خوب و موجب جذب حداكثري است، اما فقدان رهبري واحد اين تشكيلات ممكن است زمينه ساز اختلافات درون سازماني شود و حتي تضارب ناهمگون آراي آنها حيثيت ديپلماسي سايبري كشور را زير سوال ببرد، بنابر اين وجود اتاق فرماندهي واحد در اين عرصه لازم است. ۳. يك دست سازي نيروهاي امنيتي فعال در عرصه سايبري نيروهاي امنيتي در عرصه ديپلماسي سايبري در تشكلهاي متعدد ارتش سايبري، پليس فتا و… پخش شده اند كه اين مسئله موجب تداخل وظايف شده است، و بهتر است كه تمامي اين نيروها به زير پرچم رهبري واحد در آيند. ۴. اتخاذ راهبردهاي دفاعي در عرصه ديپلماسي سايبري از ديگر مهمات اين راهكارها، اتخاذ راهبردهاي دفاعي – هجومي كلان در عرصه ديپلماسي سايبري است تا نيروهاي سايبر ديپلماسي كشور بتوانند در مواقع لزوم و اضطراري با توسل به آنها از بحرانهاي پيش آمده بگذرند. شدت و سرعت رشد تكنولوژي ديجيتالي و توسعه رسانه در فضاي سايبر به گونه اي است كه ديپلماسي سايبري تبديل به عضو لاينفك عرصه ديپلماسي عمومي و پيرو آن سياستهاي خارجي ملي كشورهاي مختلف شده است. اين عرصه نوين از آنجا كه در فضاي نوين مجازي پديد آمده داراي ويژگيهاي نامحسوس و بديع است، سرعت بالاي تبادل اطلاعات، هويت مجازي، تعدد كانالهاي ارتباطي و اتصالي و به روز شدن مستمر تكنولوژيهاي اين حوزه، به ويژگيهاي يادشده دامن مي زند. از اين رو تهيه چارت سازماني و مديريتي خاص براي اين حوزه و تعيين يك ستاد و اتاق فكر واحد براي آن غيرقابل گريز است و باتوجه به پهناوري و توسعه روز افزون اين عرصه، تهيه يك سند چشم انداز جامع نيز ضروري مينمايد.
به گزارش شارا به نقل از مشرق، ديپلماسي سايبري را شايد بتوان نوعي از ديپلماسي عمومي تفسير كرد كه شاكله و موجوديت آن از طريق اينترنت و فضاي مجازي به وجود آمده است. در واقع با رشد سريع تكنولوژيهاي ارتباطي كابلي( تلويزيون ها)، ارتباطات بي سيم(راديو) و در نهايت ظهور فضاي مجازي و توسعه ارتباطات و امكان برقراري ارتباط و تبادل اطلاعات بين مردم جاي جاي جهان در مدت زمان چند ثانيه اي، انفجاري در فضاي ديپلماسي عمومي پديدار شد و ديپلماسي سايبر به وجود آمد.