شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا) || روز بيستم مارس هر سال، روز جهاني قصهگويي جشن گرفته ميشود.
اين روز به هنر قصهگويي شفاهي اختصاص دارد و هدف آن اين است كه تا حد ممكن افراد بيشتري در سراسر جهان به زبان مادري خود داستان تعريف كنند و به داستانهاي ديگران گوش دهند.
تاريخچهي روز جهاني قصهگويي
قصهگويي قدمتي به بلنداي تاريخ بشر دارد. در واقع، بدون روايت، نميتوانيم دنياي اطراف خود را درك كنيم و بدون قدرت قصهگويي كه به ما كمك ميكند تا همه چيز را كنار هم قرار دهيم،
نميتوانيم عمل كنيم. مغز ما براي درك داستانها و انتقال آنها به نسلهاي بعد برنامهريزي شده است.
در طول تاريخ، قصهگويان در فرهنگهاي سراسر جهان مورد احترام و تجليل قرار گرفتهاند و اغلب به عنوان رهبر، معلم، سرگرم كننده و موارد ديگر شناخته ميشدند.
براي نمونه، در قرون وسطي، قصهگويان دورهگرد با داستانهاي گيرا و جذاب خود كه اغلب از مكانها و كشورهاي مختلفي كه از آنها عبور ميكردند، جمعآوري كرده بودند، اشراف و مردم عادي را به وجد ميآوردند.
اگرچه يكي از چيزهاي خاص در مورد قصهگويي شفاهي اين است كه هر قصهگو ميتواند داستانها را مال خود كند، اما داشتن راههايي براي به خاطر سپردن آنها نيز مفيد است.
به عنوان نمونه، بوميان استراليا از نقاشيهاي غار براي به خاطر سپردن داستانها استفاده ميكردند و قصهگويان اغلب از آهنگها، آوازها و رقصها براي كمك به يادآوري استفاده ميكردند.
تكنيكهاي رايج قصهگويي نيز از اين نياز به يادآوري و همچنين بداههپردازي داستانها ناشي شده است.
همه چيز در سال 1991 در سوئد آغاز شد، زماني كه در زمان اعتدال بهاري، جشنوارهاي به نام «Alla berättares dag» (روز همهي قصهگويان) برگزار شد. و ديري نگذشت كه بقيهي دنيا به آن پيوستند.
تا سال 1997 اين مناسبت به استراليا و آمريكاي لاتين سفر كرده بود و تا سال 2002 در سراسر اسكانديناوي گسترش يافته بود.
سال 2009 اولين سالي بود كه در سراسر شش قاره جشن گرفته شد (البته به جز قطب جنوب!). اكنون روز جهاني قصهگويي هر ساله برگزار ميشود و هر بار حول يك موضوع متفاوت مانند روياها، درختان و سفرها متمركز ميشود.
قدرت قصهگويي
داستانها ما را به قلمروهاي ديگر ميبرند، به ما اجازه ميدهند تا چندين زندگي را در درون تخيلات خودمان رهبري كنيم، به ما الهام ميبخشند تا انسانهاي بهتري باشيم و به ما كمك ميكنند تا اطرافيان خود را درك كنيم.
داستانها كليدي براي دانش، آموزش و يادگيري هستند. هر نسل ميتواند خرد خود را به نسل بعدي منتقل كند، نه از طريق يك كتاب درسي خشك و قديمي، بلكه از طريق داستانهايي كه واقعاً شنونده را جذب ميكند.
از طريق قصهگويي، ميتوانيم مهارتهايي مانند همدلي را تمرين كنيم - خودمان را جاي ديگران بگذاريم تا بتوانيم دنيا را از ديد آنها ببينيم.
همچنين ميتوانيم از آزمايشها و سختيهاي شخصيتها درس بگيريم و احتمالاً خودمان هم همان اشتباهات را نكنيم.
قصهگويي همچنين به ما كمك ميكند تا دنياي اطراف خود را درك كنيم، زيرا ما انسانها به طور طبيعي به دنبال توضيح و الگو هستيم. حتي علم را ميتوان نوعي قصهگويي در نظر گرفت.
منبع انگليسي: daysoftheyear
منبع فارسي: شارا
انتهاي پيام/