شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا) || مقاله "هوش مصنوعي و فرسايش شناخت انسان" توسط جان نوستا، به سوالات اساسي در مورد آينده شناخت انسان در دنياي هوش مصنوعي ميپردازد. مقاله استدلال ميكند كه هوش مصنوعي به طور فزايندهاي در حال محو كردن مرزهاي بين انسان و ماشين است، و اين ميتواند منجر به چالشهايي براي شناخت انسان شود.
نويسنده استدلال ميكند كه شناخت انسان به عنوان يك حوزه از كهنگي مصون تلقي ميشد، اما ظهور هوش مصنوعي اين امر را زير سوال ميبرد. مدلهاي زباني بزرگ مانند GPT-3 توانايي انجام كارهايي را دارند كه قبلاً منحصر به انسان بود، مانند توليد متن، ترجمه زبانها و حتي نوشتن انواع مختلف محتواي خلاقانه. اين پيشرفتها نشان ميدهد كه هوش مصنوعي قادر به انجام بسياري از وظايفي است كه قبلاً تصور ميشد فقط توسط انسانها انجام ميشود.
نويسنده استدلال ميكند كه ظهور هوش مصنوعي سوالاتي را در مورد هويت و ارزش انسان مطرح ميكند. اگر ماشينها بتوانند كارهايي را انجام دهند كه قبلاً منحصر به انسان بود، پس چه چيزي انسانها را منحصر به فرد ميكند؟ نويسنده استدلال ميكند كه انسانها هنوز داراي تواناييهاي خاصي هستند كه ماشينها ندارند، مانند توانايي خلاقيت، همدلي و قضاوت اخلاقي. با اين حال، او همچنين استدلال ميكند كه هوش مصنوعي ميتواند به انسانها در توسعه اين تواناييها كمك كند.
نويسنده استدلال ميكند كه بهترين راه براي مواجهه با چالشهاي هوش مصنوعي اين است كه به آن به عنوان يك فرصت براي همكاري و رشد نگاه كنيم. هوش مصنوعي ميتواند به انسانها كمك كند تا خلاقتر، كارآمدتر و حتي باهوش تر شوند. با اين حال، مهم است كه از پيشرفتهاي هوش مصنوعي به گونهاي استفاده كنيم كه با ارزشهاي انساني سازگار باشد.
در اينجا چند سوال كليدي وجود دارد كه مقاله مطرح ميكند:
- آيا هوش مصنوعي ميتواند جايگزين شناخت انسان شود؟
- اگر چنين است، چه چيزي براي انسانها باقي مي ماند؟
- چگونه ميتوانيم مطمئن شويم كه هوش مصنوعي به ارزشهاي انساني احترام ميگذارد؟
اين سوالات چالشبرانگيزي هستند كه پاسخ قطعي براي آنها وجود ندارد. با اين حال، مقاله نوستا يك نقطه شروع ارزشمند براي بحث در مورد آينده شناخت انسان در دنياي هوش مصنوعي ارايه ميدهد.
منبع: psychologytoday
انتهاي پيام/