شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : رنج شايسته‌سالاري
جمعه، 14 اردیبهشت 1403 - 11:25 کد خبر:52436
اصل شايستگي، آن گونه كه سندل صورت‌بندي مي‌كند، مبتني بر اين است كه در جامعه‌‌‌ ايده‌آل، افراد گوناگون به اندازه لياقت و شايستگي خويش از زندگي خوب و مرفه بهره خواهند برد؛ فيلسوفاني كه به حقانيت اصل شايستگي معتقدند، بر اين باورند كه دولت‌ها بايد تا حد ممكن از دخالت در امور كم كنند و اداره امور را به ‌ساز‌وكار فعال بازار واگذارند.



شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي‌ ايران (شارا) || نويسنده كتاب استبداد شايستگي (The Tyranny Of Merit/ ۲۰۲۰) از طريق زير پرسش بردن مفهوم اصل شايستگي، آراي بسياري از فيلسوفان سنت ليبرال را آماج نقد تند و تيز خود قرار مي‌دهد.

 

اصل شايستگي، آن گونه كه سندل صورت‌بندي مي‌كند، مبتني بر اين است كه در جامعه‌‌‌ ايده‌آل، افراد گوناگون به اندازه لياقت و شايستگي خويش از زندگي خوب و مرفه بهره خواهند برد؛ فيلسوفاني كه به حقانيت اصل شايستگي معتقدند، بر اين باورند كه دولت‌ها بايد تا حد ممكن از دخالت در امور كم كنند و اداره امور را به ‌ساز‌وكار فعال بازار واگذارند.

 

سندل در كتاب خود، از مجراي بررسي وضعيت جوامعي كه بر مبناي اصل شايستگي اداره مي‌شوند به نقد اين اصل پرداخته و در عوض، از لزوم برقراري اصل عدالت و مساوات به جاي اصل شايستگي دفاع كرده است.

دغدغه سندل آن است كه اين روزها، شايسته‌سالاري ايجاد فضايي است كه گروه اندكي به واسطه تمول يا نفوذ سياسي به آن دست پيدا مي‌كنند و بسياري فرصت ورود به طبقه شايستگان را ندارند؛ به عبارتي شايستگي فرصتي است كه به عده‌اي تعلق مي‌گيرد و عده‌اي هم از آن محرومند. طرح و تعبير كتاب از شايستگي و شايسته‌سالاري اشاره به طبقه‌اي دارد كه حائز موقعيت متمايز شده‌اند و عنوان شايسته گرفته‌اند اما نه الزاما آدم‌هاي شايسته‌اي هستند و نه اين عنوان را در فرآيندي عادلانه گرفته‌اند كه اين شرايط نتيجه ناتواني جامعه در ايجاد محيط برابر است.

جامعه ما تفاوت‌هاي اساسي با جوامعي دارد كه سندل ديدگاه‌هاي خود را بر مبناي آنها بسط داده است اما در ايران هم شايد بتوان رد ديدگاه‌هاي او را شناسايي كرد. قطعا جامعه ما تاكنون مسيري مشابه با كشور نويسنده طي نكرده است. در جامعه ما شايسته‌سالاري الزامي ديده مي‌شود اما بهينه اجرا نمي‌شود؛ تحصيلات عاليه نيز تضمين كسب رتبه متفاوت از سايرين و سنگ بناي موفقيت نيست. قطعا موضوع شايسته‌سالاري و تحديد مباني دموكراسي نيز قابل طرح نيست مضاف بر اينكه اين يادداشت متمركز بر موضوع سازماني است كه بحثي خرد تلقي مي‌شود.

 

اين مختصر از آن رو انتخاب شد تا موضوع شايستگي با تعمق بيشتر مورد توجه قرار گيرد زيرا به نظر مي‌رسد قبل از ورود به انديشه شايسته‌سالاري، براي روي زمين نماندن اين انديشه، بايد ذهنيت‌ها و منظورها شكل بگيرند و براي تحقق اين هدف، شروع يادداشت با نگاه يك انديشمند، مي‌تواند نگاه خواننده را از نو شكل دهد. شايد بهترين تعريف براي عنوان شايستگي متعلق به پرناود(۲۰۰۹) باشد كه عنوان مي‌‌‌كند «شايستگي قابليت جابه‌جايي نيروهاي شناختي مختلف براي رسيدن به يك نوع موقعيت ويژه است»؛ از ديد شغلي اما تعريف مارللي(۱۹۹۸) يعني «توانايي‌هاي انساني قابل اندازه‌گيري كه در عملكرد موثرند» بهتر باشد.

 

رنج شايسته‌سالاري، تعبير براي مسيري است كه منجر به بهبود قابليت‌ها، توسعه شايستگي‌ها و كسب مزيت رقابتي مي‌شود. اين داستان، جذابيتي براي كساني كه در نظام ناشايسته تنيده‌‌‌اند ندارد. اين مختصر براي كساني است كه تحمل صداقت با خود را دارند و مسير شايستگي را انتخاب مي‌كنند تا موفقيت بنگاه خود را شكل دهند.

ناشايسته‌سالاري به دلايل گوناگون قابل تحمل نيست؛ انسان ناشايست قدرت با منشأ تخصص، دانش و تجربه ندارد؛ بقاي او رفتاري است كه حول شايستگي نمي‌چرخد. او بايد در پي منافع و بقاي خود باشد كه الزاما بقاي سازمان و مصلحت جمع نيست. ناشايستگي نيز مانند شايستگي مسري است يا به نظر مي‌رسد اين‌گونه باشد زيرا برخي مشاهدات نشان مي‌دهد روند آن در برخي سازمان‌ها فزاينده مي‌شود؛ مصداق نگاه محمود سريع‌‌‌القلم كه عنوان مي‌كند‌: افراد ضعيف راحت يكديگر را پيدا مي‌كنند و سريع به اجماع مي‌رسند و دهه‌ها با هم كار مي‌كنند.

عدم‌توجه به شايستگي مي‌تواند به هرج و مرج سازماندهي و مديريت منتهي شود؛ در اين مرحله در بخش خصوصي سازمان محكوم به شكست است و در بخش دولتي، بستگي به توان دولت، يا هزينه‌ها در چاه هزينه دفن مي‌شوند يا سازماني فرومانده و ناتوان شكل گرفته و روي دست دولت مي‌ماند. با اين تفسير رفتن به سمت شايستگي و قبول رنج اقدام در چارچوب آن الزامي است؛ براي حركت در مدار شايسته‌سالاري و تحمل رنج‌‌‌هاي آن تا استقرار فرهنگ و پذيرش همگاني آن، توسعه اخلاق حرفه‌‌‌اي و شفافيت حكمراني و نظامات سازماني لازم است. در اين راه چند توصيه قابل ارائه است:

شايستگي را با اخلاقيات شكل دهيد؛ به عبارتي پايه و بنيان شايسته‌سالاري را بر بستري از اخلاقيات جهاني- انساني بنا كنيد.

شايسته‌سالاري و نظام آن را مشخص و اطلاع‌رساني كنيد. اين بخش دشواري‌هاي بسياري دارد؛ در مراحل شكل‌گيري اصول و چارچوب‌ها، هم نيازمند سرعت عمل هستيم و هم نيازمند ارزيابي دقيق! براي شروع قانون خدمات كشوري، مصوب ۸/ ۷/ ۱۳۸۶ مشتمل بر ۱۵فصل، ۱۲۸ ماده و ۱۰۶ تبصره كه براي اجراي آزمايشي به مدت ۵ سال ابلاغ شد مي‌تواند سودمند باشد. البته ارزيابي از نتيجه اجراي اين قانون مشاهده نشد. كه با توجه به حيطه اجراي اين قانون كه متوجه بخش دولتي و نهادهاي عمومي غيردولتي است نمي‌توان انتظار چابكي و نگرش بخش خصوصي را از آن داشت. و قدر مسلم به عنوان نسخه‌اي نهايي براي بخش دولتي بعيد است قابل استناد باشد.

شيوه‌هاي مختلف ارزيابي را توسعه دهيد تا كاركنان اطمينان داشته باشند ابراز شايستگي ديده مي‌شود.

در نظام شايسته‌سالاري انعطاف را فراموش نكنيد. به هر حال سازمان‌ها متناسب با ماموريت و برنامه‌هاي خود نظام شايسته‌سالاري را توسعه مي‌دهند.

فرصت ديده شدن را براي همه كاركنان فراهم كنيد. ترتيبي داشته باشيد تا نزديكي به مديريت، فرصت محسوب نشود.

بازي‌هاي سياسي و معاملات سياسي را به حداقل برسانيد و آنها را هزينه‌زا سازيد.

شفافيت حلال بسياري از مشكلات است، از آن استفاده كنيد.

قبولاندن اينكه شايستگي اكتسابي است و با پرورش به دست مي‌آيد و قابل توسعه است و در برابر استعداد نيز سازمان خاموش نيست را مسووليت خود قرار دهيد.

هر چقدر مشاركت در سازمان بيشتر باشد اجماع بر روي روش‌ها، اصلاح و سيستم‌سازي قوي و شايسته‌سالاري به عنوان يكي از خروجي‌ها بهتر خواهد شد.

طرح سازماني و نوع خدمات آن نيز مهم است و مي‌تواند شايسته‌سالاري را تقويت و تقليل دهد.

يكي از مشكلاتي كه مديران بايد بر آن فائق آيند استنباط افراد، گروه‌ها، تيم‌ها و بخش‌ها از خود و شايستگي خود است. از هر فني كه مي‌تواند ارزيابي‌هاي شخصي و سازماني را به هم نزديك كند استفاده كنيد.

مترجم: محمود مزيناني

 مايكل سندل(Michel Sandel)

منبع: donya-e-eqtesad

 

انتهاي پيام/