شبكه اطلاعرساني روابطعمومي ايران (شارا) || عمليات رواني يكي از شيوه هاي مهم براي پيشبرد اهداف است. عمليات رواني اقداماتي پيچيده، چند لايه و بخشي از يك پروژه فراگيرتر، اعم از جنگ و اقدامات نظامي، مبارزات سياسي در كارزارهاي انتخاباتي، فعاليت براي كسب قدرت در سطوح مختلف، يا اقدامات اقتصادي است. تلاش اصلي در عمليات رواني، دستكاري ذهني و مغزشويي از طريق سلطه بر فكر، ذهن، اراده و قلب مخاطب به منظور تضعيف روحيه، ايحاد ياس، تاثير بر افكارو رفتار و بالاخره تسليم او در جهت اهدافي مشخص است. پيش فرض هاي كليدي در عمليات رواني جهل و بي اطلاعي مخاطب، صحيح تلقي كردن
داده هاي منتشره توسط مخاطب و عدم تحقيق در مورد درستي اطلاعات و تبليغاتي است كه او را هدف قرار مي دهد.
تكنيك هاي عمليات رواني متعدد است. از جمله مي توان به تكنيك هاي زير در تبليغات اشاره كرد: گردش شايعات و اطلاعات جعلي، تلفيق اطلاعات دروغ با اطلاعات درست، پاره حقيقت گويي، تعميم افراطي، مبالغه و بزرگ نمايي اخبار بي اهميت و كوچك نمايي اخبار مهم، نفرت پراكني و اهريمن سازي، برچسب زني، ايجاد ترديد در أصول و ارزش هاي مورد قبول جامعه مخاطب، دامن زدن به دوقطبي سازي و تفرقه ميان مردم، دميدن بر شكاف ميان مردم و حاكميت، القاي ترس به منظور تضعيف روحيه و أراده مخاطب، حرمت شكني افراد متنفذ و مقبول وموثر جامعه، تكرار گزاره ها براي جا انداختن پيام در ذهن مخاطب.
در جريان مسموميت هاي زنجيره اي اخير در مدارس، گذشته از مواردي كه مطابق اطلاعات منتشره ممكن است ناشي از هيجان و استرس دچار عوارض و بدحالي شده و نوعا اكثر اين افراد نيز متاثر از تبليغات و عمليات رواني براي ايجاد هراس و واهمه بين دانش آموزان بوده اند، عاملان موارد باقيمانده ديگر هم هر كه باشند، از قريب به اتفاق تكنيك هاي عمليات رواني از جمله موارد فوق الذكر بهره گرفته و تبليغات خود را با اسم رمز حملات شيميايي و به منظور ارعاب و ناامني راه انداختند.
از همان ابتدا عمليات رواني گسترده اي به موازات اقدامات در مدارس، از سوي رسانه هاي رسمي و غير رسمي، كاربران شبكه هاي مجازي، و بعضي جريان هاي سياسي و فكري كه به احتمال قريب به يقين اتاق فكرهاي اجراي مسموميت ها هم در بين آنها هستند، با هدف دامن زدن به بحران بي اعتمادي و ناكارآمدي به جريان افتاد. به عبارتي قضيه مسموميت هاي زنجيره اي، مثل هر اقدام مهم ديگر سياسي، نظامي و اقتصادي، دو بخش مرتبط به هم داشته و دارد: اول، نفس عمليات و اجراي قدم به قدم آن. دوم، عمليات رواني و تبليغاتي كه هم براي منحرف كردن توجه ها از عاملان اصلي به سمت ديگران به جريان افتاد و هم براي تحقق اهدافي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت. عمليات رواني در اين طرح بسيار محاسبه شده و دقيق، مديريت و اجرا شد.
نظر به اينكه بسياري از اقدامات يا داده هايي كه توسط مقامات مسئول در كشور اطلاع رساني مي شود، به طور جدي و دقيق توسط اتاق فكر مسموميت ها تحليل محتوا مي شود و در عمليات احتمالي فيزيكي و عمليات رواني مورد استفاده قرار مي گيرند، نحوه اطلاع رساني پيرامون پي گيري هاي به عمل آمده بسيار مهم است. اطلاع رساني بايد به گونه اي باشد كه هم نيازهاي خبري جامعه را به طور كامل برطرف كند، هم حس امنيت و اعتماد مخدوش شده مردم را بازگرداند، هم اقتدار و ابهت و كارايي نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي را به تصوير بكشد و هم مسير تعقيب مجرمين را دچار خدشه نكند.
با توجه به عمليات چندلايه و تركيبي تبليغاتي كه در جريان مسموميت هاي زنجيره اي در مدارس، روان و امنيت مردم ايران را هدف گرفته است، و ضعف اطلاع رساني هاي به عمل آمده طي
ماه هاي نخست در فم، اقداماتي چند توسط كارگروه ويژه ستاد مديريت بحران را ضروري مي دانم:
يك. همزمان با بررسي دقيق مسموميت هاي اخير، نتيجه برخي مسموميت هاي گذشته (بعنوان نمونه مسموميت دانش آموزان اهوازي در ۶ ارديبهشت سال جاري) و احتمال ارتباط آنها با هم اطلاع رساني شود.
دو. اتفاقات اخير از ۹ آذر ماه را بايد مورد به مورد، مدرسه به مدرسه، شهر به شهر و استان به استان به تفكيك بررسي كرد. بخصوص مسموميت هاي مدارس قم كه نزديك به سه ماه فقط محدود به اين شهر بود و سپس با اتفاقات در استان هاي ديگر، بظاهر متوقف شد. بايد به استناد مدارك، دقيقا به تفكيك گفته شود هر يك از اين اقدامات كار كيست؟ و چه جريان فكري در آن دخيل بوده است؟
سه. مسموميت ها صرفا محدود به جنبه هاي بهداشتي، علمي، آموزشي، سياسي و امنيتي نيست. بخش رسانه اي موضوع كه نقش مهمي در مقابله با عمليات رواني دارد، توسط دست اندركاران بطور جدي مغفول مانده است.
چهار.ضروريست تا نهايي شدن بررسي ها، روشن شدن علل مسموميت ها و معرفي عاملان، وزارت كشور به انتشار بيانيه هاي روزانه ادامه دهد .
پنج. با توجه به اينكه در مدارس مختلف، علل مسموميت ها متفاوت بوده ، به جاي طرح اطلاعات كلي ، مسموميت ها به تفكيك هر شهر يا استان با ذكر تاريخ و اسم مدارس و تعداد مسمومين و علت مسموميت ها و عاملين آن بيان شوند و اگر همچنان ابهامي موجود است، به ابهامات و تكميل اطلاعات در بيانيه هاي بعدي اشاره شود. چنين شيوه اي هم موجب شفافيت بيشتر خواهد بود و هم باعث جلب اعتماد مردم نسبت به نهادهاي درگير با موضوع مي شود.
شش. از واژه هاي مبهم و چند منظوره در بيانيه هاي صادره و اظهارات اجتناب شود. چون دقيقا همان واژه ها مبناي تحليل رسانه ها قرار مي گيرند و اظهارات و اقدامات تحت الشعاع آن قرار مي گيرد. واژه هايي همچون مواد تحريك كنندهر محرك در بيانيه هاي وزارت كشور يا در اظهارات معاون وزير بهداشت از جمله اين واژه ها است. مردم بايد بدانند منظور از « مواد محرك» كه موجب چنين التهابي در جامعه شده، دقيقا چه بوده است؟
هفت. سخنگويي با دقت و محاسبه وزن كلمات امر اطلاع رساني مسموميت ها را بر عهده گيرد. سخنگويي كه اظهاراتش متفاوت با بيانيه هاي صادره وزارت خانه متبوع خود و يا متناقض با اظهارات مقامات عاليرتبه كشور و حتي متفاوت از ديگر اظهارات خود تلقي نشود. يكي از انتقادات اساسي كه به عملكرد دستگاه هاي مرتبط با موضوع وارد است، تناقض يا تفاوت اظهارات نه فقط بين وزارت خانه ها و دستگاههاي مرتبط، بلكه در گفته هاي يك مسئول با اظهارات سابق و لاحق خودش يا تعارض با اظهارات مقامات مافوق يا همكار در يك وزارت خانه است.
به عنوان نمونه، توجه خوانندگان را به اظهارات معاون امنيتي و انتظامي وزير كشور در روز ۱۶ اسفند جلب مي كنم. ايشان در اظهاراتش در مورد عاملان بازداشت شده، مي گويد: «مواردي هم كه جنبه غير معاندانه داشتند نيز ارشاد شدند» اظهاراتي كه شبهه مخالفت با اظهارات رهبري در روز ۱۵ اسفند مبني بر اينكه «كساني اگر چنانچه محكوم شدند، عفوي هم در مورد اينها وجود نخواهد داشت؛ اين را همه بدانند. و حتماً بايستي مجازات بشوند» را به ذهن مخاطب متبادر مي كرد. رئيس قوهقضائيه نيز در ۱۵ اسفند با تاكيد بر برخورد قاطعانه و بدون اغماض در مورد مسموميت ها گفته بود: «اقدام براي مسموميت دانشآموزان، از مصداقهاي اصلي افساد فيالارض است.» هر چند معاون ياد شده وزير كشور در گفتگويي ديگر و در توضيح اظهارات قبلي خود و يحتمل بعد از ديدن بازخوردهاي منفي اظهارات اوليه ، شب هنگام ۱۶ اسفند گفت:«برخي «غير معاندان ارشاد شده» دانشآموزان بودند.» ولي همان اظهارات اول او همچنان مبناي تحليل هاي فراواني در عمليات رواني رسانه هاي جريان رسمي و رسانه هاي مجازي قرار گرفت. البته جاي اين سوال اساسي نيز باقي است كه كدام نهاد در مورد غير معاند بودن متهمين و ارشاد آنها در موضوعي به اين اهميت با اين سرعت اخذ تصميم كرده بود؟
اظهارات نامبرده (۱۶ اسفند) هم با اظهار نظر ديگر خودش و هم با بيانيه سوم وزارت كشور نيز كه همان روز منتتشر شده، تفاوتي جزئي داشت. به عبارتي در حالي كه ايشان در اظهار نظر اول خود مي گويد:«براساس اقدامات اطلاعاتي و تحقيقاتي در ۵ استان تعدادي از افراد شناسايي و دستگير شدند.» در اظهار نظر دوم و بيانيه سوم وزارت كشور (۱۶ اسفند ۱۴۰۱) به «شش استان خوزستان، آذربايجان غربي، فارس، كرمانشاه، خراسان و البرز» اشاره مي شود نه پنج استان.
هشت. برگزاري نشست هاي مرتب رسانه اي با حضور سخنگوي ستاد بحران در كنار نمايندگان مطلعي از وزارت خانه هاي بهداشت، آموزش و پرورش، اطلاعات، و ديگر نهادهاي درگير جهت پاسخگويي به رسانه ها و افكار عمومي مي تواند نقش مهمي در بازگشت آرامش و امنيت خاطر و اعتماد مردم داشته باشد.
نهم. نظر به نزديك بودن تعطيلات نوروز و احتمال استمرار تحقيقات، اطلاع رساني و تغذيه خبري مردم در ايام تعطيلات بسيار مهم است.
منبع: روزنامه اطلاعات