مقدمه
تعيين حد مطلوب آميخته محصول و تنگناهاي محدود سازنده، يك مسئله حياتي(بحراني) براي افزايش سودآوري يك شركت مي باشد. براي تصميم گيري درست، مديريت نياز به اطلاعات دقيق در مورد آميخته محصول مطلوب(بهينه) و تنگناهاي محدود سازنده شركت دارد. هزينه يابي بر مبناي فعاليت(ABC) همراه با  تئوري محدوديت ها(TOC)  و برنامه ريزي رياضي، مي تواند اطلاعات دقيقي براي مديريت درباره ي آميخته محصول مطلوب شركت فراهم نمايد و همچنين مي تواند به شناسايي تنگناهاي درست كه بايد بر روي آنها براي بهبود سيستم تمركز شود كمك نمايد.
هزينه يابي بر مبناي فعاليت و مديريت، يك حسابداري مي باشد و رويكرد(ديدگاه) مديريت هزينه تلاش مي كند تا به كاستي هاي موجود در بسياري از روش هاي حسابداري هزينه فعلي بپردازد. در ABC ابتدا فعاليت هاي فرايند توليد را شناسايي مي نماييم و سپس هزينه هر فعاليت بصورت جداگانه تخمين زده مي شود. اين برآورد هزينه شامل همه ي هزينه هاي نيروي كار، مواد و تجهيزات  و هزينه هاي سربار مي شود. كه آن منجر به برآورد دقيق تر هزينه هاي سربار در فراين توليد براي هر محصول نسبت به سيستم حسابداري سنتي مي شود.
TOC يك فلسفه مديريت توسعه يافته توسط گولدريت  است. بر اساسTOC ، هدف يك شركت بدست آوردن پول است و محدوديت هاي مختلف از رسيدن شركت به هدفش جلوگيري مي كند. محدوديت هر چيزي است كه مانع دستيابي سيستم به چيزي بيشتر از هدفش مي شود. راههاي بسياري وجود دارد كه مي تواند محدوديت ها را نشان بدهد، اما اصل اساسي درTOC  اين است كه ده ها يا صد ها محدوديت وجود ندارد. حداقل يك و حداكثر تعداد كمي در هر سيستم وجود دارد.
مطالعات مختلف انجام شده نشان مي دهد كه برنامه ريزي خطي(LP) و فلسفهTOC  مي تواند با هم براي تعيين بهترين آميخته محصول يك شركت مورد استفاده قرار بگيرند]1-3 [. اما تحقيقات معمولا تخصيص هزينه سربار را بطور دقيق در نظر نمي گيرند كه ممكن است در بدست آوردن اطلاعات صحيح بسيار حياتي باشد. اين تحقيق نشان مي دهد كه استفاده از رويكرد تخصيص هزينه سربار بطور سنتي يا ABC ممكن است نتايج كاملا متفاوتي در مورد بهترين آميخته محصول و تنگناها در پي داشته باشد.
هدف اين تحقيق اين است كه  ABC را با مدلسازي رياضي و رويكرد TOC  براي بهبود تصميم گيري ها در مورد آميخته محصول و عملكرد سيستم تركيب نمايد و با استفاده از اين رويكرد مي توان اطلاعات مربوط را براي مديران فراهم كرد كه قادر خواهند بود تصميمات بهتري در ارتباط با محصول اخذ نمايند.