شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران :  گزارش برگزاري نشست تخصصي ايران در محاصره تبليغاتي
پنجشنبه، 3 آذر 1401 - 23:22 کد خبر:50877
سومين نشست از سري نشست‌هاي «به وقت رسانه» با عنوان «ايران در محاصره تبليغاتي: بررسي عملكرد رسانه‌هاي بيگانه در ناآرامي‌هاي اخير» از سوي اين دفتر، يكشنبه29 آبان‌ماه با حضور عليرضا چابك‌رو، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات و سيد محسن فرجادي، پژوهشگر و فعال رسانه‌اي به‌صورت مجازي برگزار شد.




 شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| محسن فرجادي در نشست ايران در محاصره تبليغاتي تأكيد كرد: يكي از مشكلات رسانه‌هاي داخلي عدم شناخت نسل جديد و نحوة مواجهه با آن است؛ نسلي كه منطق شبكه‌ها را پذيرفته است و دركش شباهت چنداني به درك و منطق نسل دهة 50 و 60 ايران ندارد.
 
 به گزارش روابط عمومي دفتر مطالعات و برنامه‌ريزي رسانه‌ها، سومين نشست از سري نشست‌هاي «به وقت رسانه» با عنوان «ايران در محاصره تبليغاتي: بررسي عملكرد رسانه‌هاي بيگانه در ناآرامي‌هاي اخير» از سوي اين دفتر، يكشنبه29 آبان‌ماه با حضور عليرضا چابك‌رو، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات و سيد محسن فرجادي، پژوهشگر و فعال رسانه‌اي به‌صورت مجازي برگزار شد.
 
 نگاه آينده‌پژوهانه به زيست‌بوم دوم بشري‌
 
 عليرضا چابك‌رو كارشناس ارتباطات در ابتداي نشست به تجربة دو ماه گذشته جامعه ايران اشاره كرد و گفت: اين تجربه به ما نشان داد كه بايد تحولات عظيمي رسانه‌اي را كه از يك دهة پيش شدت گرفته است، بپذيريم؛ تحولاتي كه دائماً در حال بازسازي و بازتوليد خود هستند و با بالا بردن ضريب نفوذشان ميان مخاطبان، خود را بر ما تحميل مي‌كند و نه‌تنها اين تحميل وجود دارد بلكه ما با آن به‌صورت منفعلانه برخورد مي‌كنيم.
 
 چابك‌رو ضمن تاكيد بر فضاي مجازي به‌عنوان زيست‌بوم دوم انسان معاصر تاكيد كرد: ما بايد زيست دوم شكل‌گرفته به‌واسطة رسانه‌هاي نوين را به‌رسميت بشناسيم، به‌نوعي موشكافانه به آن بنگريم و نهايتاً به اين مسئله نگاه آينده‌پژوهانه داشته باشيم؛ چرا كه اگر ضرورت اين موضوع رو درك نكنيم، ممكن است در سال‌هاي آتي با شكلي بدتر و عميق‌تري با آن مواجه شويم.
 
 او ادامه داد: فضاي شكل‌گرفته امروزي در جامعه ايران، يكباره همه تكنيك‌هاي رسانه‌اي گذشته را به معرض آزمايش گذاشته است. به‌عنوان مثال تكنيك‌هاي رسانه‌اي كلاسيك مانند آن‌چه در فعاليت‌هاي ويلبر شرام و سايرين حضور داشتند به‌سرعت با رسانه‌هاي مجازي پياده‌سازي شده و در فضاي واقعي اثرگذار شده است. در سال‌هاي پيش بر اين باور بودم كه دو محور مجازي و واقعي در حال پيشروي همزمان با يكديگر هستند، اما شواهد نشان مي‌دهد كه در آينده، فضاي مجازي بر واقعي غلبه خواهد كرد.
 
 از ضرورت داده‌كاوي غافل مانده‌ايم
 

 چابك‌رو بر اهميت نقش رسانه‌هاي جديد بر هيجان‌سازي و تغيير رفتار مخاطبان نيز اشاره كرد و گفت: متاسفانه در طول يك دهه گذشته ما به روندي كه رسانه‌هاي نوين و فضاي مجازي بر هيجان‌سازي و حتي تغيير ارزش‌ها و نگرش‌هاي ما داشته‌اند، توجه نكرديم. به اين معني كه به زيرساخت‌هاي سخت‌افزاري و نرم‌افزاري توجه مناسبي نداشتيم و با غفلت از تكنيك‌هايي چون داده‌كاوي، اكنون در معرض سيلي از تكنيك‌هايي قرار داريم كه ما را با آسيب مواجه ساخته‌اند. در در روش دشمن، داده‌كاوي‌هاي انجام شده روي جامعة ايراني، به‌خوبي تمام ويژگي‌هاي اين جامعه را تحليل كرده و براي سياستگذاري در رسانه‌ها به خدمت گرفته شده است و به جايي رسيده كه رسانه‌هاي دشمن با اين پشتوانه مي‌توانند مخاطبان خود را به واكنش‌هاي دلخواهشان وادار كنند. به اين ترتيب رسانه‌هاي بيگانه نيز با دست‌آويز قرار دادن همين تكنيك‌هاي رسانه‌هاي نوين به جنگ رسانه‌اي با ايران وارد شده‌اند و ماحصل آن چيزي كه امروز ما كف خيابان‌ها شاهد آن هستيم؛ كساني‌كه باور نمي‌كرديم و نمي‌كنيم، در حال انجام واكنش‌هايي هستند كه به‌راحتي قابل پيش‌بيني در علم روان‌شناسي نبوده است.
 
 اين استاد ارتباطات به نقش مهم شبكه‌ها و مختصات مختلف نيز تاكيد كرد و ادامه داد:شبكه‌سازي نقش بسيار مهمي در فضاي مجازي ايفا مي‌كند. همچنين الگوهاي مؤثر اجتماعي و فرهنگي هرچند ناپايدار نقشي اثرگذار در تحولات دارند؛ الگوهايي كه به موقع مي‌توانند از سلبريتي‌ها استفاده كنند يا جهت رسانه‌اي را تغيير دهند. به‌عنوان مثال افرادي كه در جبهه مخالف دولت قرار دارند، به‌هيچ‌وجه از اخبار موافق آن استفاده نمي‌كنند و گوش دادن به رسانه‌هاي غيررسمي را نوعي پيروزي تلقي مي‌كنند.
 
 چابك‌رو در خصوص بي‌توجهي به سرمايه‌گذاري در حوزة داده‌كاوي و اهميت آن در نظم نوين رسانه‌اي جهان يادآور شد: در اين چند سال با وجود پيشرفت‌هاي مختلف صنعتي و فناورانه كشورمان، متاسفانه هيچ سرمايه‌گذاري‌اي در حوزه‌اي چون ديتاسنترها و نرم‌افزارها در كشور اتفاق نيفتاده است. از اين رو كل تكنولوژي اين حوزه در دست دشمنان ماست و ما در حد كاربر باقي مانده‌ايم. همچنين بايد باور داشته باشيم كه با تفكر و تكنولوژي دهه‌شصتي نمي‌توان براي قرن بيست‌ويكم برنامه‌ريزي داشت. امروزه تكنولوژي‌هاي شبكه‌محور، شكل ثابت و پايداري ندارند و مدام در حال تغيير و بازتوليد خود هستند. اين مسائل زماني اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه در سال‌هاي آينده وارد پديده متاورس مي‌شويم و بحران‌هاي جديدي براي‌مان توليد مي‌شود كه با اين روند توان مقابله با آن را نخواهيم داشت.
 
 چگونه جغرافياي خبر را بشناسيم؟
 
 او ضمن تاكيد مجدد بر بروزرساني تكنولوژي‌هاي ارتباطي در ايران افزود: نياز داريم كه تمام سازمان‌ها و ارگان‌ها از حالت گذشته‌شان خارج شده و خود را با آينده منطبق كنند و به‌دنبال نوعي تحول مداوم باشند. رسانه‌اي چون واتساپ با داده‌هايي كه از كاربران در اختيار دارد، از جغرافياي خبر بهره‌مند مي‌شود و اين امكان را دارد كه يك خبر را چگونه و كجا ارسال كند كه از حداكثر اثرگذاري برخوردار شود. ساختارهاي كنوني ما امكان رقابت با چنين پلتفرم‌هايي را فراهم نمي‌آورند. در چنين شرايطي استفاده از ظرفيت پلتفرم‌هاي خارجي براي مقابله با ناآرامي‌ها كافي نيست، چون اساساً مخاطب معترض، توجهي به پاسخ طرف مقابل ندارد. همچنين ما هيچ برنامة ساختاري متقني براي توليد محتوا نداريم.
 
 چابك‌رو همچنين به توليد هوشمند اطلاعات اشاره كرد و گفت: اين نوع توليد،ساخت محتوا متناسب با اقتضائات زيستي و فرهنگي افراد در بخش‌هاي مختلف است. مثلاً توليد محتوا براي ساكنان شمال تهران با جنوب آن تفاوت دارد، از اين رو بايد اطلاعات و اقتضائات در تك‌تك‌ نقاط كشور دنبال شود و بر اساس آن توليد محتوا انجام پذيرد و نمي‌توان خود را محدود به توليد محتواي عمومي كرد. همچنين نحوه توزيع محتوا نيز حائز اهميت است.
 
 او در بخش پاياني اظهارات او تاكيد كرد: فضاي دانشگاهي ما در حوزه فني و علوم انساني در پرداختن به موضوع داده‌كاوي از هم منفك بوده و داراي شكاف است، اين مسئله به عدم رشد اين فضا دامن مي‌زند.
 
 رسانه‌هاي داخلي شناخت درستي از نسل جديد ندارند
 
 سيد محسن فرجادي، سخنران ديگر اين نشست با تمركز بر راهبرد رسانه‌اي دشمنان در ناآرامي‌هاي اخير و مشخصاً شبكه ايران‌اينترنشنال گفت: مسئله دشمني اين شبكه، پديده‌اي جديد و نوظهور نيست، اما اخيراً ابعاد اين دشمني وسيع‌تر شده و زمان و فضاي مناسبي را براي فعاليت راهبردي آن فراهم كرده است. سابق بر اين، ايران‌اينترنشنال با برنامه‌اي روتين و منظم از ظرفيت رسانه‌اي خود در مقابله با نظام استفاده ‌مي‌كرد و برخلاف رسانه‌هاي داخلي كه براي مواجهه با چنين حوادثي، امكانات خود را به‌صورت مطلوب فراهم نياورده بودند، اين شبكه، پس از شهريور با ابزارها و مهارت‌هاي روزآمد، از همة ظرفيت خود در جهت برآوردن اهدافش استفاده كرد.
 
 اين فعال رسانه‌اي در تبيين مشكلات رسانه‌اي داخلي در مواجهه با اعتراضات افزود: يكي از مشكلات رسانه‌اي داخلي عدم شناخت نسل جديد و نحوة مواجهه با آن است؛ نسلي كه منطق شبكه‌ها را پذيرفته است و دركش شباهت چنداني به درك و منطق نسل دهة 50 و 60 ايران ندارد. رسانه‌هايي چون ايران‌اينترنشنال منطق اين نسل را به‌خوبي شناخته و تلاش كردند تا به آن جهت دهند؛ مسئله مهمي كه رسانه‌هاي داخلي از آن غفلت ورزيدند. تصوري كه از نسل جديد ساخته شده، آن را خاكستري و سياه مي‌بيند؛ نسلي كه گعده‌هاي آن در پورن، قمار و مضامين اين‌چنيني شكل گرفته است و رسانه‌هايي چون ايران‌اينترنشنال، موفق به توليد محتواي مطلوب آن‌ها شده است.
 
 ضعف مهارت‌هاي رسانه‌اي، مهم‌ترين مشكل رسانه‌هاي داخلي‌ست
 

 فرجادي با اشاره به حمايتايران‌اينترنشنال از مفهوم هنر اعتراضي، اين شبكه را اين مسير موفق خواهند و گفت: از جمله فعاليت‌هايي كه ايران‌اينترنشنال در هفته دوم ناآرامي‌ها به ترويج آن پرداخت، «هنر اعتراضي» بود، از اين رهگذر اين شبكه، فعاليت‌هاي هنري و توليدي در حوزه اعتراض را مورد پوشش خبري خود قرار دارد و بعدها به ايده‌پردازي در خصوص آن دست زد و ساخت كليپ‌هاي متنوعي مورد اعتراضات در دستور كار قرار گرفت و از رسانه‌هاي داخلي پيشي گرفت.
 
 فرجادي در مهالفت با اظهارات دكتر چابك‌رو در خصوص ضعف ساختارهاي رسانه‌اي خاطرنشان كرد: برخلاف آقاي دكتر چابك‌رو بر اين باورم كه در ايران ضعف ساختارهاي رسانه‌اي چندان مورد اهميت نيست و بسيارند، افرادي كه مي‌توانند خلاقانه به توليد محتواي رسانه‌اي بپردازند. متأسفانه آن‌چه در حوزه رسانه از آن رنج مي‌بريم، مربوط به ضعف مهارت‌هاي استفاده از بسترهاي رسانه‌اي‌ست.
 
 وي همچنين تاكيد كرد: ضعف سواد رسانه‌اي در ردة مسئولين هم قابل‌مشاهده است و گاهي يك نمايندة مجلس متوجه نيست كه صرفاً بايد در حوزه مسئوليت خود اظهارنظر كند و در جايگاه حقوقي خود به اظهارنظرهاي شخصي نپردازد. همچنين خلاءهاي اطلاع‌رساني بهنگام نيز ضعف ديگر رسانه‌هاي داخلي‌ست. به‌عنوان مثال در ماجراي خودكشي سارينا اسماعيل‌زاده،مقام مسئول به موقع اطلاع‌رساني نكرد و يا عدم اطلاع‌رساني بهنگام در جريان نيكا شاكرمي كه مشخصاً موضوعي جنايي بود، بستر سوءاستفاده سياسي رسانه‌هايي چون ايران‌اينترنشنال را فراهم آورد. به‌اين‌ترتيب مي‌توان گفت ما ضعف محتوايي نداريم، اما از مهارت‌هاي رسانه‌هاي مطلوب هم برخوردار نيستيم، همين مسئله سبب‌شده تا در تصورمان از شبكه‌اي چون ايران‌اينترنشنال غول رسانه‌اي بسازيم و با كم‌مهارتي خود زمينه‌ تركتازي چنين شبكه‌اي را فراهم آوريم.
 
 فرجادي در پايان اين نشست راه برون‌رفت از مشكلات رسانه‌هاي داخلي را چنين عنوان كرد: بر اين باورم اگر در مواجهه با رسانه‌هاي فارسي‌زبان خارج از كشور علاوه بر اين‌كه بايد روزآمدي آن‌ها را رصد كنيم، لازم است تا خلاء‌هاي رسانه‌اي داخلي را شناسايي و اصلاح نماييم. علاوه‌براين‌كه دشمن اصلي رسانه‌اي ما ايران‌اينترنشنال نيست و اين شبكه يك مورد است و ما با مجموعه‌اي از موضوعات و مشكلات ساخته‌شده از سوي دشمن مواجه‌ايم كه بايد براي آن‌ها فكري بكنيم.
 
 منبع: https://rasaneh.farhang.gov.ir