شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : بحث طولاني درباره روش سنجش نظر مخاطبان روزنامه اطلاعات در نوامبر 1974
پنجشنبه، 3 آذر 1401 - 20:42 کد خبر:50872
در مورد رسانه هاي چاپي و رسانه هاي صوتي و تصويري (راديو ـ تلويزيون) اين روش بر دو گونه است و سنجش درباره كتاب و فيلم سينمايي كه دو نوع رسانه ديگر هستند به گونه هاي ديگري است.

شبكه اطلاع‌رساني روابط‌عمومي ايران (شارا)-|| اواخر نوامبر 1974 (آذرماه 1353) بحث درباره روش سنجش نظر مخاطبان روزنامه، وقت چند جلسه شوراي دبيران تحريريه روزنامه اطلاعات را گرفته بود، بدون اخذ نتيجه. انتشار روش «فربر» آمريكايي در همان ماه اين بحث را به ميان آورده بود. قبلا بارها ايراد گرفته شده بود كه چرا خبرها و مطالبي انتشار مي يابد كه مخاطب ندارند و تنها به خاطر ارضاي دولت و يا يك فرد درج مي شوند و جاي مطالب پُرمخاطب را مي گيرند و بعضا خريدار روزنامه را خشمگين مي سازند.


«فربر» هشتم نوامبر سال1974 ميلادي روش علمي تازه اي را براي سنجش نظر خوانندگان رسانه هاي چاپي و تقسيم بندي مطالب آنها به: مهم، جالب، و لازم و نيز تعيين «درصد» خوانندگان راضي از يك مطلب و يا ناراضي از آن را اعلام داشت كه اين تكنيك پذيرفته و بعدا به ساير رسانه ها تعميم داده شده و تحت عنوان «ميديا ريسرچ» بر دروس دوره دوم تحصيلات عالي (فوق ليسانس) رشته هاي ارتباطات همگاني اضافه گرديده و در حال تكامل است.


در مورد رسانه هاي چاپي و رسانه هاي صوتي و تصويري (راديو ـ تلويزيون) اين روش بر دو گونه است و سنجش درباره كتاب و فيلم سينمايي كه دو نوع رسانه ديگر هستند به گونه هاي ديگري است.


«فربر» و كارشناسان ديگري كه دراين زمينه كار كرده اند براي مطلب مهم، مطلب جالب و يا مطلب لازم در يك رسانه چاپي تعريف نوشته اند و تبليغ (به صورت آگهي ــ يا شكل ديگر از جمله خبر پولي) را از مطلب غير تبليغ مشخص ساخته اند.


برپايه اين روش ها و تعاريف، در حوزه حرفه سنجش افكار، بنگاههاي ويژه سنجش رسانه ها به وجود آمده است كه سنجش مخاطبان راديو ــ تلويزيون را «Rating» و رسانه هاي چاپي را «Research In The Print Media» عنوان داده اند. از آن پس تنها نتايج بررسي اين بنگاهها به دليل ماهيت مستقل و بي طرفانه اي كه دارند مورد قبول است و سنجش هاي ديگر «داخلي» تلقي مي شود كه فقط براي سردبيركل جهت اصلاح كار تحريريه اش مي تواند ملاك عمل قرار گيرد.


از آنجا كه بايد اين سنجش ها، هم ارزش باشند از دهه گدشته قرار براين شده است كه پرسشنامه ها و سئوالات يكنواخت باشند. اگر يك سردبير بخواهد در مورد خاصي هم بررسي شود، از پرسشنامه اي تحت عنوان «ضميمه» استفاده مي شود. سئوال شوندگان بر حسب مورد، قبلا فهرست بندي مي شوند، مثلا متاهل يا مجرد ؛ داراي تحصيلات عالي و يا كمتر. همچنين بر حسب در آمد سالانه و سن و جنس و نوع شغل و ....


با اين روش است كه رسانه ها دائما به اصلاح كار خود دست مي زنند تا ازقافله پيشرفت عقب نمانند و مخاطبان بيشتري را جلب كنند. صاحبان آگهي هم با توجه به طبقه مخاطب (نه، تيراژ) تصميم مي گيرد كه به كدام نشريه آگهي و يا خبر پولي خود را بدهد. تيراژ (نسخه هاي فروش رفته) اهميت نشريه را تعيين نمي كند، كلاس و طبقه خواننده (مخاطب) است كه به نشريه اهميت مي دهد و رديف آن را در ميان نشريات تعيين مي كند. شهرت و مهارت نويسندگان و ميزان تجربه و تحصيلات و مقبوليت اجتماعي سردبير اجرايي نيز يكي از عوامل تعيين اهميت يك نشريه و شبكه تلويزيوني است.

 

بسياري از مخاطبان، نويسنده مورد نظر خود را به هر جا كه برود دنبال و نشريه اي را كه وي در آن مشغول است مي خوانند و عمدتا براي حل اين مسئله بوده است كه در كشورهاي پيشرفته مقالات نويسندگان معروف و مورد علاقه و اعتماد مخاطبان، از طرف سنديكاهاي مربوط همزمان ميان همه روزنامه ها و شبكه هاي تلويزيوني توزيع مي شود.
 

منبع: iranianshistoryonthisday